#قصه_های_واقعی
⛔️امان از عملیات روانی توسط فضای مجازی رها شده
شب گذشته مغازه ای که مشتری چندین ساله اش هستم رفتم کفش بخرم.
طبق معمول فروشنده که جوان خوبی است
و به قول معروف امروزی میگرده، چند کفش آورد که امتحان کنم.
از سختی های زندگی گفت و درسهایی که خوانده و تجربیاتی که آموخته ، ولی قسمت شده که فروشنده ی کیف و کفش بشه و راضیه ...
🔹تعریف از این که خیلی سختی کشیده، ته تاقاری خونه است و خودش رو وقف خدمت و ماندن درکنار پدر و مادرش کرده و....
کفشی که خودش پیشنهاد داد رو پسندیدم و کارت رو دادم کارت بکشه.
کارت رو که تحویلش دادم گفتم ؛
🔹دوشب اومدم تو اون تعطیلی ها گفتم شاید شما باز باشی، واقعا با میل خودت اعتصاب کردی ؟ راضی بودی از تعطیل کردن ؟!
✔️آهی کشید و گفت راستش اصلا حالم بد میشه راجع به این موضوع صحبت کنم،،،
منم احساس کردم شاید دوست نداشته باشه فضولی کنم ، گفتم ببخش نمیخواستم ناراحتت کنم.
ولی خودش شروع کرد به تعریف کردن
از چکهای مغازه و اجاره و بدهی و ضرر تو تعطیل کردن گفت و اشاره کرد که من اگه تحریم به خرید بشم کارم تمومه و کلاهم پس معرکه اس ...
منظورش رو متوجه شدم ولی برای اینکه حرفی زده باشم ، گفتم تهدید کردن شیشه می شکنن؟؟
✔️نه آقا اگه اعلام بشه از من خرید نشه قافیه رو باختم ، منم مجبورم همراهی کنم
هیچکس تو این اوضاع راضی به تعطیلی نیست
ولی تعطیل نکنیم، بعدش پدرمون در میاد ، تعطیل کنیم چک ها میمونه و تهدید به پلمپ میشیم و جریمه و..
واقعا موندیم..!!!
گفتم خب اگه همه با هم باز کنید که مشکلی پیش نمیاد
گفت درد همینه یه عده که سیر هستن و سرمایه و مغازه و همه چی از خودشون هست بدنبال عیش و نوش خودشون هستن و عین خیالشون نیست ، ماها هم به پای اونها باید بسوزیم ..
✔️گفت من خانواده ام همه مذهبی اند و از این اوضاع خیلی ناراحتم ، ولی متاسفانه اینستا و تلگرام افکار عمومی رو با خودشون همراه کردن و ذهن همه رو دزدیدند...
🔹بهش گفتم حق داری ولی باید با مابقی کسبه همراه و مثل خودت صحبت کنی و شما هم تو زمین اونهایی که درد شما رو درک نمیکنن بازی نکنید، باید اونها مشخص بشوند و اتفاقا مغازه ها شون پلمپ بشه که شماها جون بگیرید ...
🔹 لنگه های کفش رو تو جعبه گذاشت و از گفتگو تشکر کرد،،، بهش آدرس دادم که اگه زمانی دوست داشت نذری بده و قدمی برای کار خیر برداره، زمینه اش بنام حضرت رضا علیه السلام فراهمه و...
✔️چهره شو که نگاه کردم انگار یه حلقه اشک تو چشماش جمع شد و یه نگاهی کرد و گفت ،من وضع خیلی خوبی ندارم ولی در حد وسعم کارهایی میکنم ،،،
🔹شماره مو گرفت و کارت تلفنش رو گرفتم،،
بهش گفتم از امشب تو رفقام یه دوست کفش فروش هم پیدا کردم و من اینجا قبلا هم اومدم
✔️گفت شما چند ساله اینجا خرید می کنید و من به اسم نمیشناسم ،،،
🔹اسامی رد و بدل شد و تا دم درب مغازه مشایعت کرد و خداحافظی کردم.
⛔️واقعا با افکار عمومی جوانها چه کرده اند و عملیات روانی چه تاثیراتی گذاشته است
و پرداختن به راه اندازی شبکه ملی اطلاعات چقدر مهم است.
🎴قرارگاه مردمی سید الشهداء علیه السلام
در اراک 👇👇
╭┅─────────┅╮
🌺 @arakema
╰┅─────────┅╯
#قصه_های_واقعی ۱۱
🔰چند قصه واقعی
🔹1_قصه جوان ۱۸ ساله خانواده ای که بیماری نادر گرفته و به یک باره اسیر بستر شده و هزینه های گزاف تحمیل خانواده نموده و پدر فاقد شغل ثابت و بیمه است 😔
🔹2_قصه خانم جوانی که مادر ۲ فرزند است ، همسرش نان آور خانواده است و بدلیل تصادف ، لگنش شکسته و تا چند ماه خانه نشین شده.
بچه ها بدلیل فقدان پول سرویس یک ماه است مدرسه نمیروند 😔 و اجاره منزلشان هم دو ماه است عقب افتاده و مددکار مجموعه از نزدیک سرکشی کرده و بر موضوع اشراف دارد .
🔹۳_ قصه پدر دارای دو معلول که برای تامین اقساط مسکن ملی نیاز به مبلغ و مساعدت دارد
و کمک به ایشان به هر میزان که باشد باعث خوشحالی ایشان میشود.
🔹۴_ قصه نابینایی که کلکسیونی از بیماری ها را داراست و در درمان کمکش میکنیم و مستمر نیاز به مساعدت دارد.
🔰به هر کدام از شماره های قصه های واقعی ۱۱ خواستید به نیابت از امام مهربانی ها کمک کنید به ادمین و مدیر گروه پیام بدهید و شماره کارت اخذ کنید 🙏
✍کاظم
#همه_خادم_الرضاییم
✓لینک گروه دبیرخانه کانونهای خدمت رضوی استان مرکزی در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3556245571Cf34341328b
┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
🎴قرارگاه مردمی سید الشهداء علیه السلام
در اراک 👇👇
╭┅─────────┅╮
🌺 @arakema
╰┅─────────┅╯
#قصه_های_واقعی ۱۲
🔰خلاصه اقدامات و مساعدتهای قصه های واقعی شماره ۱۱
🔹1_قصه جوان ۱۸ ساله که بیماری نادر گرفته و فاقد پوشش بیمه بود
✅ تامین مبلغ 50 میلیون تومان قرض الحسنه ۴ ماهه توسط یک بانی.
✅هماهنگی دریافت تخت بیمارستانی و تشک مواج بصورت امانی از کانون خدمت رضوی مسجد حاج تقی تقوی
✅ مساعدت در تامین هزینه درمان توسط خیران تا کنون ۲و نیم میلیون تومان.
🔹2_قصه خانم جوانی که مادر ۲ فرزند است ، همسرش نان آور خانواده است و بدلیل تصادف ، لگنش شکسته و تا چند ماه خانه نشین شده.
بچه ها بدلیل فقدان پول سرویس یک ماه است مدرسه نمیروند...
✅ دیدار و سرکشی رابط محلی در چند مرحله و مساعدت در👇
تهیه وزیت رایگان فیزیوتراپی و ۱۰ جلسه یک ساعته فیزیو تراپی رایگان
غذای گرم ناهار وشام برای خانواده در حد توان
✅واریزی یک میلیونی یک خیر به حساب پدر خانواده
✅واریز مبالغ نقدی به نیت این خانواده ، تا کنون ۳ میلیون و صد هزار تومان که بعنوان آقا حساب کرده ... به حساب پدر واریز میشود
🔹۳_ قصه پدر دارای دو معلول که برای تامین اقساط مسکن ملی.
✅واریز یک میلیون تومان توسط یک بانی محترم که از خادمیاران رضوی است به حساب این پدر .
✅قول مساعد به تحویل یک بسته مناسب معیشتی برای شب عید
🔹۴_ قصه نابینایی که کلکسیونی از بیماری ها را داراست.
✅مساعدت در امور درمانی و تامین هزینه دارو و درمان در دستور کار است و منتظر مساعدتهای بیشتر هستیم .
همراهی در قصه های واقعی با پیوستن به قرار هشتم 👇
https://eitaa.com/joinchat/950009968C296558b1ea
#همه_خادم_الرضاییم
✓لینک گروه دبیرخانه کانونهای خدمت رضوی استان مرکزی در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3556245571Cf34341328b
┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅