شناخت شناسنامهای امام خامنهای
✅نام و نام خانوادگی: سیدعلی حسینی خامنهای
✅نام پدر: آیت الله #سیدجواد حسینی خامنهای
🌸تاریخ تولد: 29 فروردین 1318 شمسی (طبق شناسنامه 24 تیر)
🌸محل تولد: #مشهد مقدس
✅شروع مدرسه: از چهار سالگی در مکتبخانه
✅شروع درس حوزه: همزمان با کلاس پنجم دبستان
✅شروع درس خارج حوزه مشهد: درس آیت الله میلانی از سال 1334شمسی (16سالگی)
✅سفر به حوزه نجف: سال 1336 و برگشت بعلت عدم تمایل پدر
✅اجازه روایت: از آیت الله میلانی در سال1337
✅سفر به حوزه قم: 1337 #شاگردیِ آیت الله بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی، محقق داماد
✅بازگشت به مشهد: سال 1343 بعلت بیماری پدر
✅همزمان با تحصیل: اشتغال به تدریس، تحقیق، تبلیغ و سخنرانی، تفسیر قرآن و تألیف کتب متعدد
✅آشنایی با #امام_خمینی: از سال 1336
✅آغاز مبارزه سیاسی: سال 1341 به همراه امام خمینی
✅اولین دستگیری: محرم 1342 در بیرجند و سپس انتقال به مشهد
✅دومین دستگیری: بهمن 1342 در زاهدان
✅تبلیغ و سخنرانی: تهران، کرج، مشهد، نیشابور، شمال و جنوب کشور
✅سومین دستگیری: 14 فروردین 1346
✅هدایتگری مردم در 1347: زلزله جنوب خراسان و سرپرستی کمکرسانی مردمی و عجز رژیم پهلوی
✅سال 1348: سلسله سخنرانیها در حسینیه ارشاد و مسجد الجواد تهران
✅سال 1349: چهارمین دستگیری به سبب تلاش جهت تحکیم مرجعیت امام خمینی
✅سال 1350: سلسله سخنرانی در مسجد هدایت تهران به دعوت آیت الله طالقانی
✅دستگیری های #مکرّر: در مرداد، آبان و آذر 1350 به جهت ادامه مبارزات
✅سال 1352: سلسله سخنرانیها در نیشابور و مسجد کرامت مشهد
✅سال 1353: #ششمین نوبت زندان، به سبب ادامه تبلیغ و مبارزه در تهران
✅سال 1354: آزادی از زندان و ادامه مبارزه مخفیانه تحت مراقبت شدید
✅سال1356: دستگیری و #تبعید به ایرانشهر سیستان و آگاهی بخشی در آن دیار
✅مرداد 1357: تغییر محل تبعید به جیرفت کرمان به جهت محبوبیت روزافزون در سیستان
✅مهر 1357: بازگشت به مشهد بعلت گسیختگی رژیم و ساماندهی تظاهرات مشهد
✅آذر 1357: سخنرانی معروف در تاسوعا و عاشورای مشهد و حرم مطهر
✅22 دی 1357: عضویت در #شورای_انقلاب توسط امام خمینی
✅بهمن 1357: #تحصن در دانشگاه تهران به علت بستن فرودگاه
✅12 بهمن 1357: حضور در حلقه #استقبال از امام خمینی در فرودگاه مهرآباد
✅29 بهمن 1357: اعلان تأسیس حزب جمهوری اسلامی
✅فروردین 1358: مأموریت به سیستان از جانب امام
✅تیر 1358: معاونت شهید چمران در وزارت دفاع
✅آذر 1358: سرپرستی سپاه پاسداران
✅اسفند 1358: انتخاب نمایندگی مردم تهران در مجلس
✅24 دی 1358: انتصاب به #امامت_جمعه تهران توسط امام خمینی
✅5 مهر 1359: اولین حضور در جبهه با لباس رزم و شرکت مستقیم در عملیات
✅20 مهر 1359: نماینده امام در شورایعالی دفاع
✅بهمن 1359: سفر تاریخی به هند و استقبال باشکوه
✅6 تیر 1360: #ترور در مسجد ابوذر توسط منافقین و نیل به مقام #جانبازی
✅شهریور 1360: انتخاب به دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی
✅مهر 60 تا خرداد 68: دو دوره #ریاست_جمهوری (دور اول95درصد)
✅فروردین 62: تمشیت امور ارتش و سپاه از طرف امام
✅شهریور 63: سفر به کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر
✅دی 64: سفر به پاکستان، تانزانیا، زیمبابوه، آنگولا و موزامبیک
✅شهریور 66: سخنرانی تاریخی در سازمان ملل با استقبال کمنظیر
✅16دی 66: نامه امام خمینی به ایشان با تعریف و تمجید فراوان (#لقب_خورشید)
✅بهمن 66: اولین رئیس مجمع تشخیص مصلحت
✅اسفند 67: سفر به یوگسلاوی و رومانی
✅اردیبهشت 68: سفر به چین و کره شمالی
✅اردیبهشت 68: شورای بازنگری قانون اساسی
✅14خرداد 68: پس از رحلت امام خمینی عزیز، آغاز #رهبری مقتدرانه انقلاب اسلامی با رسیدن به مقام ولایت، شروع فصل جدید در اقدامات و خدمات اساسی به همراه موضعگیریهای حیاتی و سیاسی در سطح منطقه و جهان.....
#سیدعلی_خامنهای
#مقام_معظم_رهبری
🚨ما منتظر #غذای_اصلی بودیم!
💠 برای قضیه #استهلال، ما در دفتر مانده بودیم. شب با یکی از دوستانِ دفتر، به نمازِ #حضرت_آقا رفتیم. بعد از نماز، آقا فرمودند: چطور شما این موقع (موقع افطار) در دفتر هستید؟ گفتیم: برای استهلال ماندهایم. فرمودند: خیلی خب، #افطار را برویم منزل ما. ما هم دلمان میخواست که برای افطار منزل آقا برویم، ولی #تعارف هم میکردیم. گفتیم: نه آقا در دفتر غذا تهیه کردند. فرمودند: بیایید برویم!
ما هم رفتیم. این آقای #حاج_ناصر که پذیرایی میکند، مقداری #نان و #پنیر و #سبزی و #حلوا آورد. ما مقداری نان و پنیر یک مقدار هم حلوا خوردیم ولی #منتظر بودیم که غذا را بیاورند بالاخره افطار است و با غذایی باید ادامه پیدا کند. چون ما کنار #آقا نشسته بودیم ایشان چشمشان توی چشم ما نمیافتاد، مقداری آزادتر بودیم. این آقای حاج ناصر که میآمد ، من یک جوری علامت دادم که چیزی ادامه دارد یا نه؟ که اگر ادامه ندارد ما همین را بخوریم و گرسنه نباشیم. اگر ادامه دارد خب خودمان را به اینها سیر نکنیم. علامتی دادم و ایشان گفت: نه ادامه ندارد. ما هم همان نان و حلوا و نان و پنیر را خوردیم، ولی اگر دفتر میآمدیم ، قطعاً غذایی که در دفتر درست کرده بودند، برای همین پرسنلی که شیفت کاری داشتند #چرب_تر از غذای حضرت آقا بود.
💠 بعد که افطار کردیم و حضرت آقا تشریف بردند داخل، ما به آقای حاج ناصر عرض کردیم که این چه افطاری بود؟! اگر ما دفتر بودیم یک غذای حسابی به ما میدادند. ایشان گفت که خانواده حضرت آقا #مشهد مشرف شدند و قبل از رفتن، یک قابلمه بزرگ از این حلواها درست کردند. به اندازه این سه چهار شب، افطارمان هرشب حلوا است و با حضرت آقا نان و پنیر و حلوا میخوریم. گفتم #سحر چه کار میکنید؟ ایشان گفت: برای سحر، ما #آبگوشت درست میکنیم و به اندازه #یک_پیاله، برای حضرت آقا آبگوشت میدهیم و بقیه اش را هم خودمان میخوریم.
📚به نقل از حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی