🍰 ۵ 🌷سلام به پشتیبان گرامی و خانم صدیق عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه 🤩 خواستم بگم که خیلی خیلی حس خوبی بهم میده وقتی پیامی تو کانال میذارید که جزئی از زندگی خودتون هست 🌷 مثلا از فنجون خودتون یا هر چیزی که به شما تعلق داره...واقعا چقدر رنگهاشون به هم میاد خیلی ست هست و چقدر شما خوش سلیقه اید 😍❤️ و من با دیدنش گفت واااای این الان فنجون خانم صدیق هست؟ وای چه قوری قشنگی 😍❤️ وقتی وسایل استاد عزیزم رو می بینم خیییییلی ذوق میکنم 🙏 و خواستم اینو بهتون برسونم که: ❤️ خانم صدیق عاشقتونیم ‌ ‌

🍰 ۶ 🥮 رابطه فن و بیان و کیک اسفنجی 🥰 اول نظرات شما عزیزانم رو گفتم و بعد نظر خودم ⛔️ ولی هیچکس اون جوابی که مد نظرم بود رو نگفت ‌

‌ 💎مهارت هوش کلامی 💎‌چطور قاطعیت داشته باشم؟ 👆بزن رو جملات آبی رنگ و ۲ قسمت از دوره رایگان فن بیان رو گوش کن ‌

۱ ویس زیر اشک منو در آورد یعنی آخرش همزمان با اینکه خودشون اشک میریختن منم به خودم اومدم و دیدم صورتم خیسه...🥺 🌿 باورتون میشه عزیزانم که قدرت فن بیان و مهارتهای ارتباطی 🌿 علاوه بر اینکه زندگی خودتون رو ۱۸۰ درجه تغییر میده ✅ میتونه زندگی عزیزانتون رو از #جهنم به #بهشت تبدیل کنه 🌿 البته فراوون از این ویس ها داریم که به مرور براتون میفرستیم 👇 عزیزان ازتون میخوام این ۱۰ بخش رو مثل یه سریال واقعی جذاب دنبال کنید ‌

#ویس_شما چقدر این ویس دردناک بود❤️‍🩹 😔 😔مادری که زندگی دخترش کاملا از هم پاشیده بود و از همه جا ناامید بودن ✅ اما معجزه ای که با کلاس فن بیان تخصصی در زندگی شون اتفاق افتاد...👇👇👇 ‌

‌‌ ۳ سلام بلند بالا خدمت خانم صدیق عزیزم و پشتیبان مهربونم و همینطور دوستان آرامش ماندگاری ام 🙏آشنایی من با این کانال واقعا یه معجزه الهی بود نمیدونم تا حالا براتون اتفاق افتاده که ناامید و درمانده از ته دل از خدا چیزی بخواهید⁉️ ‌ و در کمال شگفتی همون لحظه بهتون اونو بده⁉️ 🥺بله برای من اینطور شده بود‼️ چطور؟ میخوام براتون این ماجرای عجیب زندگیمو بگم👇 ‌‌‌

‌‌ ‌۴ 💪 من کسی بودم که کل فامیل و همه می‌دونستن که پیش من نباید حرفی از ناامیدی بزنن چون اصلا قبول نداشتم این حرفارو ...و همیشه پر از امید بودم و میگفتم نه! همیشه در زندگی راهی هست 💔 اما در این لحظه از زندگیم به ناامیدی رسیده بودم!! اونم من!! راستش خودم هم باورم نمیشد‼️ 😢 زندگی دخترم به خاطر فامیل شوهر به بن بست رسیده بود و شوهری که مدام طرفداری اونا رو می‌کرد و دختر منو سرزنش میکرد 😭 دخترم تو این مدت ۵ تاااا روانشناس عوض کرده بود ولی حالش خوب که نشد هیچ....اومد و به من گفت: 😡 مامان! به خدا دیگه از دست اینا خودمو #خلاص میکنم!!!👇👇 ‌‌

‌ ‌۵ 🥺 این حرفو وقتی بهم زد که چهلمین روز حدیث کسام بود و سر سجاده بودم ❤️‍🩹 با شنیدن این حرف، اضطراب شدیدی به من دست داد و تپش قلبم تندتر شد 😭 از ته قلب به خدا گفتم: خدایا آخه دیگه چیکار باید بکنم که نکردم❓ 🔒 منکه ۲۰۰ هزار صلوات نذر کردم ۴۰ تا ۴۰ تا واقعه و زیارت عاشورا نذر کردم خدایا کم آوردم چیکار کنم... 💔 با حالت شکسته رفتم یه گوشه اتاق و ناامید بودم که #ناگهان👇 ‌‌

‌ ‌۶ در اوج دلشکستگی دیدم در گوشیم نوشته شده آرامش ماندگار 💕 🥺 یک لحظه قلبم تکان خورد به دختر کوچیکم که تازگیا معلم شده گفتم👇 🙏 دخترم این کانال رو برام ذخیره کن چند تا از ویس های خانم صدیق رو گوش دادم خیلی بهم آرامش داد تا اینکه👇 ‌

‌ ۷ ‌ ‌ ✅ تصمیم گرفتم دوره فن بیان رو شرکت کنم...وارد شدم و موبه مو این کلاس عالی رو انجام دادم با تموم مشکلات و سختی هایی که داشتم... ⏰ راس ساعت ۳ ثبت نام کردم پولش رو هم با سختی با حقوق از کار افتادگی شوهرم جور کردم 😍 اما هر روز که از کلاس می‌گذشت #خوشحال تر و #راضی تر بودم... 😅 بچه ها و شوهرم به شوخی می‌گفتند مامان انگار کنکور داره...چقدر جدی داره تمرین ها رو انجام میده ❌ ولی نمیدونستن چه حوادثی در راهه و همین تمرین ها قراره چیکار کنه👇 ‌ ‌

‌‌ ۸ ☹️ ساعت ده و نیم شب بود که در زدند و دخترم با بچش سراسیمه اومدن گفتم خیره عزیزم... 😡 دخترم این بار با رنگ و روی کبود و با داد و بیداد فریاد می‌زد و می‌گفت: 😡‌ مامان دیگه دارم دیوونه میشم به خدا اگه این بار منو برگردونی یه بلایی سر خودم میارم‼️ ✅ خلاصه من با تکنیکهای کلاس فن بیان، تونستم بلاخره آرومش کنم و فرداش هم دخترم نوبت روانشناس داشت تا اینکه فردا شوهرش اومد👇 ‌‌‌

‌‌ ‌۹ ‌ 🔐 وقتی شوهرش اومد...ناگهان تک تک #تکنیکهای_فن_بیان_و_مهارتهای_ارتباطی که خانم صدیق گفته بود یادم اومد👇 💪 تکنیکهای #حاضر_جوابی، دفاع از خود، توانمندی، خودکنترل گری هوشمندانه در صحبت، #مهار_ترس_از_حرف_زدن... ✅ نشستم و با اعتماد به نفس با دامادم حرف زدم حرفهایی که باعث شد دامادم با #اشک برای #اولین بار دلایلش رو بگه... 😳 دخترم با #تعجب ‌گفت مامان اولین باره که اون داره این حرفا رو میگه اگه زودتر اینها رو می‌گفت که من اینقدر عصبانی نمی‌شدم... ❌ الیته یه چند باری هم صداشون رو همدیگه بالا رفت که من باز با تکنیک های آرام سازی آرامشون کردم 😳 تا قسمت عجیب ماجرا👇 ‌