eitaa logo
سوزستان
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
693 ویدیو
25 فایل
می‌نویسم آنچه را باید نوشت... دستنوشته های زهرا آراسته نیا ارتباط با من: @suzestan کانال اختصاصی اشعار: @ghatre_ashk
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۲ صدای اذان می‌آید. تو، مرا می‌خوانی و چه افتخاری بیشتر از این که والاترین والای عالم تو را بخواند؟ به من حق بده مغرور شوم و به خود ببالم. خدایی که بزرگتر از هر بزرگی‌ست و خدایی جز او نیست و نیک‌مردی چون محمد، فرستاده ی اوست و شگفت‌انگیزی چون علی، ولی او ست، مرا به نماز می‌خواند و این عین خوشبختی ست. تیک تاک ساعت، ضربان قلبم را تنظیم می‌کند تا درست روی ثانیه ی عاشقی، گُر بگیرم و بی‌تابانه مهیای همصحبتی تو باشم. خودمانیم، وعده بهشت، آنقدرها هم جذاب نیست که به خاطرش روزی پنج نوبت غرورم را به سجده بیاندازم. ولی توصیف جهنمی که در آن از تو دور خواهم بود آن قدر دهشتناک است که برای یک لحظه‌ هم دامانت را رها نسازم‌. مرا از خود دور نکن. خودت که می‌دانی من، دور از تو می‌میرم. من بمیرم، دلت می‌گیرد از نابودی بنده‌ات. دل تو که بگیرد عالم به هم می‌ریزد. حرف‌هایم روی زبانم نمی‌چرخند. ولی دست دلم که برایت خیلی وقت است رو شده! درست همان لحظه‌ای که چشم نگشوده، ترس، تمامم را فرا گرفته بود و بلند بلند گریه می‌کردم ورودم به زمین را... درست همان لحظه‌ای که اولین نافرمانی‌ات را کردم و دلم لکه تاریک گناه را تجربه کرد و از سیاهی‌اش قلبِ دلم گرفت... درست همان لحظه‌ای که من بودم و خودم و ناگهان یک دنیا دلتنگی‌ات روی بودنم سایه افکند... در تمام این لحظه‌ها دستم برایت رو شده بود که من، بی تو بودن را نمی‌توانم. دستانم را تا کنار گوش‌هایم بالا می‌آورم تا صدایم در تمام کائنات طنین‌انداز شود که من، نمازم را برای نزدیکی به تو می‌خوانم. هرچیز که مرا به تو نزدیک‌کند از بهشت هم با ارزش‌تر است. *زهرا آراسته‌نیا* @arastehnia Suzestan.ir Instagram.com/arastehnia
که تا همین چندوقت پیش معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری‌مان بود و الان هم نظراتشان در تصمیمگیری‌های مملکتی حوزه زنان و خانواده بسیار تأثیرگزار است، به مناسبت روز جهانی خانواده تصویری از خانواده منتشر می‌کند و بعد که انتقادات را می‌بیند، میگوید در خواب و بیداری پیامی درکانالم از جایی فروارد کردم و حواسم به عکسش نبود!! حالا عکس را خواب بودی و دقت نکردی، خط اول کپشن را که حتما خوانده ای، آنجا که گفته «ساختار خانواده در دهه های گذشته تغییر کرده» تغییر ساختار یعنی چه؟ ما که قرنهاست ساختار خانواده مان همان است که بود! دهه های گذشته ساختار خانواده غربی به لطف ورود لواط و همجنس‌باز ها تغییر کرده. نگو که نمیدانی! راستی خودمانیم، چطور در خواب و بیداری حواست بود که آدرس کانالت را درست و بی اشتباه پای مطلب بنویسی؟! تا کجا قرار است این بی فرهنگهای ضددین با تیشه _که چه عرض کنم، با بولدوزر!_ به جان دارایی اعتقادی‌مان بیوفتند و هیچ نهاد نظارتی‌ و قضایی‌ای اقدامی نکند؟ کم کم داریم شک می‌کنیم انگار بعضی در دولت اعتقادی به آخرت ندارند ولی آیا اعتقادی به رسیدن ۱۴۰۰ هم ندارند؟! @arastehnia
۲۵ کابینت را زیر و رو کردم. زیر مبلها را با دقت گشتم. توی حیاط، پای گلدان قدیمی حسن‌یوسف، روی پشت بام بین ازدحام آنتن‌ها و دیش‌های هرکدام یک‌طرف. همه جا را گشتم، نبود. نیست. انگار نخواهد بود. همیشه فکر می‌کردم یک آرامش زاپاس دارم، اما حالا می‌بینم جز نسخه‌ای که در دست تو ست هیچ رونوشتی برای آرامش پیدا نمی‌شود. رهایت نمی‌کنم. تا در آغوش تو هستم آرامم. خیالم تخت است به مهربانی‌ات. خیالم تخت است به عیب‌پوشی‌ات. خیالم تخت است به رازداری‌ات. دست قدرت تو، بالاتر از تمام قدرت‌های زمینی با من است و همین برای تا ابد خوشبختی‌ام کافی ست. کافی ست نامی از هزاران نام نیکوی تو را بر زبان جاری کنم تا چشمه چشمه معرفت در وجودم جریان یابد و فلک را سقف بشکافم. من، مخلوق معبود لطیف الصُنعی هستم که مرا از یاد نخواهد برد. آسمان برای پرواز چون منی کوچک است و عرش کبریا در انتظار حضور نزدیک من است. کافی ست اراده کنم خدایی شدن را. بساط عشق بازی معشوق زیبا و دانا و توانمندم برای تا همیشه در آغوش کشیدنم آماده است. پس پناه می‌برم به عشق از شر لحظه‌های مشغول بودن به جز تو... *زهرا آراسته‌نیا* @arastehnia Suzestan.ir Instagram.com/arastehnia
سلام به مخاطبین عزیز. طاعاتتون قبول و ان‌شاءالله که از این همه پیامای من زیاد اذیت نشده باشین 😅 یه شگفتانه دارم براتون... فردا مال شماست. هرکدوم هرچی دل تنگتون می‌خواد به خدا بگه، بنویسه و برام بفرسته. نگران نکات ادبیش هم نباشید، اون با من! مطمئن باشید از دل که بر بیاد بر دل میشینه😊 پس منتظر پیام‌های خوشگلتون هستم.... @suzestan التماس دعا @arastehnia
۲۶ (دلنوشته های تعداد زیادی از مخاطبان که سعی کردم توی یه متن منسجم تقدیمتون کنم. ممنون از همراهی دل‌های پاکتون🙏❤️) «گاهی چه دلگیر میشوی از خدا و گاهی چه بی‌اندازه دلت برایش تنگ میشود گاهی از حكمتش شاكی و گاهی راضی. گاهی قدرتش در لبخند تو جاری میشود و گاهی درگریه ات. خدا همان خداست. كاش اینقدر ما گاهی به گاهی نمیشدیم....» «احساس غریبی دارم ! خسته ام ! اما نه ، دلتنگم! دلتنگی عجیبی است ، انگار گمشده ای دارم که بعد از پیدا کردنش دوباره نگران از این هستم که مبادا رهایش کنم و باز در وانفسای غفلتم در تلاطم روزگار گم بشود... این چه احساسی است خدای من... گاهی زیر لب با خودم زمزمه هایی دارم و گاهی روی کاغذ دلنوشته می نویسم ، اما... سکوت که می کنم انگار صدایی مرا فرا می خواند، مثل همان صدای آشنای اولین سحر... «و فرازهای دلنوازی که نور آن برق چشمانت را قبات در آیات کریمه روشن کرده بود و تو می‌مانی و و این همه شگفتی و زیبایی...» خدایا «امسال ماه شما جور دیگری بود. خدا جان، انگار دعوت اختصاصی داشتید! هر کس را به تنهایی به مهمانی دعوت کردید. چرا؟! نمی دانم. شاید میخواهید اختصاصی پذیرایی کنید شاید هم در آخر به هرکس هدیه ای به باب طبعش بدهید». «خدای من، دوستت دارم، با تمام وجود. چرا که مطمئنم در وجودم جای داری. البته به طور حتم در وجود همگان جای داری چرا که همه به این نام صدایت می‌کنند: خدای من». «خدایا، من در زندگی، شرمندگی را با تمام قلب و وجودم حس کرده‌ام. اگر بهای خجلن و شرم در برابر بنده‌ات این است پس وای بر من در روی که برابر عظیمی چون تو قرار بگیرم». «والله حیفِ تو که باشی خدای من!» مهربان خدای خوبم،،، در این روزها و ساعت ها و ثانیه ها و لحظه لحظه های عمرم، از همیشه به تو تشنه ترم... معبود من...دست دراز کرده ام،دستم رابگیر...» اصلا باید کمی خودمانی با تو درد دل کنم. تو انقدر خوبی که به خودم جرأت میدم حتی سر شوخی رو باهات باز کنم و بگم: مردیم دیگه! نا نداریم روزه بگیریم. تمومش کن خو!»😅 ولی خودت میدونی که «بودنت تو زندگیم مثل نوره. دیده نمیشی ولی روشنی بخشی. مثل یه نور... عاشقتم... عاشقانه دوستت دارم. عاشقانه هر روز به یادتم. وقتی بهت فکر میکنم دلم آروم میشه. خیلی دلنشین حتی فکر کردن به تو. خدایا عاشقتم میبوسمت میخوامت. بغلم کن.» «خدای خوبم با ارزش ترین چیزی که ازت می خوام خودتی همون چیزی که ابا عبدالله الحسین علیه السلام در قتلگاه ، مولا علی علیه السلام در محراب، و زینب سلام الله علیها در کاخ یزید می دیدن فقط همون رو می خوام اون هم نه فقط برای خودم بلکه برای همه» «چرا بعضی روزها زود و بعضی روزها دیر میگذره؟ چراها زیادن. فقط خوشی‌ها میگذرن و ناراحتی‌ها با تمام سختیهاشون، با تمام نیش و کنایه ها، پند و اندرزها رو دل آدم سنگینی می‌کنن». «گاهی فکر می‌کنم کم کم داری دورم می‌کنی از فضا‌های معنوی و ماه مبارک و... نمی‌دونم شاید اشتباه می‌کنم. هر چی که هست، دوست ندارم به این فکر و خیال بسط بدم. چرا که خیلی نا‌امید‌کننده است اگه خدا هم ازمون نا‌امید بشه.» «تحمل صبر خیلی سخته. گاهی باید سکوت کنی و این خیلی سخته. اصلا تحمل سختی، سخته» «اگه زیاد اینجا بمونیم معلوم نیست با چه اوضاعی میایم پیشت😐 برای همینم ازت ممنونم که زنجیره ی نور رو به دستم دادی تا جلوتر بیام. منتهی شرطش اینه دیگه به پشت سرم نگاه نکنم چون حواسم پرت میشه این جا پشت سر خیلی چیزا هست که آدم رو پشیمون کنه از اومدن...... اما وقتی به اون چیزا توجه میکنی میبینی کلاه بزرگی سرت رفته پس دلبر زیبا زیبای مهربونممممم😍 چشمام رو فقط سمت رو به رو باز نگهدار و زنجیره ی نور را دستم بده تو بخواهی حواسم پرت نمیشه.» «فقط دعا میکنم هرچی خودت میخوای همونو انجام بدی. یا علی» @arastehnia Suzestan.ir
۲۷ سحر، معجزه ای تازه است برای پیغمبر صبح. و من هر روز ایمان می‌آورم به خدای صبح. و غروب، معجزه ای تازه است برای پیغمبر شب. و من هر غروب، ایمان می‌آورم به خدای شب. و الله اکبر سرمی‌دهم بزرگی خداوندی را که هر طرف سر می‌چرخانم برای خدایی اش و برای یگانگی اش نشانه‌ای تازه می‌یابم. درود می‌فرستم بر محمد صل الله علیه و آله و خانواده پاکش، که خدای پاک و مهربانم، بیشتر از هرچیز دوستشان دارد و من دوست می‌دارم آنکه را او دوست بدارد. و دوست دارم مادر را، و آب را و صدای پرندگان را که خدا را در آن‌ها جاری می‌بینم. و شعر که مرا می‌برد به حرف‌های او تا زندگی را از بر شوم و واژه‌هایم بشود انعکاس نگاه نافذش. خوشا به حال منی که مؤمن می‌شوم به چشم‌هایش، دخیل می‌بندم به خواستنش، مست می‌شوم از طنین صدایش که در جان چلچله ها دست به دست می‌شود. و دردهایم که گاه بی‌تابم می‌کنند و پناهی نمی‌یابم جز آغوش آرامَش، و بعد چیزی دلنشین‌تر از آن درد برایم نیست که حالا مرا انداخته توی بغل عاشقی که معشق من است. بی تابی هایم را ببخش! بی قراری‌هایم را تاب بیاور! خودت که می‌دانی آخرش کبوتر جلد خودت هستم. شب که می‌شود، دستت را می‌گیرم تا تک تک ستاره ها را نشانم دهی و صبح، قطره قطره حرفهای چشمه را برایم ترجمه می‌کنی تا روی لب‌های من هم عطر سبحان الله بپیچد. با نام تو، پناه می‌برم به تو از شر عظیمی که نه شیطان، بلکه غفلت من است. غافل که باشم شیطانی بالاتر از من در عالم نیست و حواسم جمع تو که باشد هیچ فرشته ای به پای خوبی ام نخواهد رسید. حواسم را جز خودت، جمع هیچ چیز نکن، ای کسی که هیچ چیز او را به خویش مشغول نمی‌سازد. *زهرا آراسته‌نیا* @arastehnia Suzestan.ir Instagram.com/arastehnia
به نام قاصم الاعدا، قسم بر سوره اسرا که بیت العنکبوت تو نخواهد ماند پابرجا تو آن ویروس منحوسی، عفونت‌خیز و کودک‌کش ولی نابود خواهی شد همین امروز یا فردا ببین همراه گشته سامری با لشکر فرعون عصایت را بیاور چاره‌ای کن حضرت موسی به لبهای کبوتر شاخه زیتون مصنوعی ست به زیر تک تک پرهای او تیغی ست ناپیدا حقیقت، تلخی آوار روی خانه ی مجنون حقیقت، لخته ی خون است روی پیکر لیلا لباس رزم پوشیده قلم بر قامتش، کافی ست برای دفن اسرائیل، حجم بیت شاعرها به روی خانه‌ات ردّ شهاب و رعد و سجیل است به زودی راه افتد راهیان نور تا حیفا سپاه قدس می‌آید هم از مشرق هم از مغرب که خون‌خواه «سلیمانی» ست هر آزاده ی دنیا یقین دارم اسیران را خدا آزاد می‌سازد که خونین‌شهر دیروز است اینک‌ مسجدالاقصی @arastehnia
۲۸ وقتی زندگی‌ات رنگ خدا داشته باشد نمی‌توانی بی‌خیال اشک مظلومان شوی. نمیتوانی تصویر نوزاد غرق به خون را در آغوش مستأصل پدر، ببینی و آرام بنشینی. آن وقت یا قیام می‌کنی و می‌شوی چون *شهید محمدحسین اثنی‌عشری* ای که کیلومترها فاصله از دزفول تا جنوب لبنان و تنهایی و هزار و یک توجیه قابل قبول و منطقی دیگر هم نتوانست در بند مرزها اسیرش کند و رفت تا شهید قدس شود، و یا سال‌ها آخرین جمعه ماه خدا را با مرگ بر اسرائیل‌هایت به کابوس دجال‌های زمان مبدل می‌کنی. و ظالمان دلخوش به در خانه ماندن امسالمان نباشند که اثر وضعی تکبیرهایمان ترک بر شیشه عمر نامیمونشان می‌اندازد چه در خیابان باشد و چه در خانه. و ما به حکم آیه ی «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ» (محمد/۸) که می‌فرماید: «کسانی که کافر شدند و با دین مقابله می‌کنند؛ مرگ بر آنان باد.» شعار مرگ بر دشمنان خدا را تکمیل ایمانمان می‌دانیم و مقدمه لذت سلام بر حسین عزیزمان در زیارت عاشورا را لعنت بر ظالمان در حقش می‌دانیم از اولینشان تا آخرین تبعیت کننده‌های امروزی شان. و مگر می‌شود سحر روز قدس را به جز با تبری از ظلم به خدای مظلومان سلام گفت؟! و این روز جمعه‌ای ست که توقع ظهور در مثل آنی داریم. دستان دعایمان را، همان دستهایی که در همین خانه‌هامان مشتشان را گره‌کرده‌ایم برای مرگ بر اسرائیل گفتن، بالا می‌بریم تا خدا به حرمت ایستادنمان پای یاری مظلوم، آخرین یاور عالم را به فریادمان برساند. إن‌شاءالله *زهرا آراسته‌نیا* Suzestan.ir Instagram.com/arastehnia
۲۹ 🌹درست مثل نوزادی که شب از خواب بیدار می‌شود و هیچ چیز جز آغوش مادر آرامش نمی‌کند، ✨درست مثل گنجشکی که بی‌هوا سر از اتاق در می‌آورد و آنقدر خود را به درودیوار می‌کوبد تا پنجره را برایش باز کنی، 🍂درست مثل لحظه بی‌تابی تمام درماندگان، بی تابم. و تو خوب می‌دانی بی‌تابی آنکه در پایان ماه خدا نمی‌داند بخشیده شده است یا نه چقدر زیاد است. این شـ🌒ـبِ آخری، گفته بودند زیارت حسین(ع) بخوانید و این یعنی تا وقت هست خودت را سوار کشتی نجات کن و الا در امـ🌊ـواج بی‌رحم دنیازدگی غرق خواهی شد. 🌾تمام التماس‌هایم را یک «السلام علیک یا ثارالله» می‌کنم و او حتما خودش خوب می‌داند برای غرق نشدن، باید شهید🌷 شوم. 💫کاری به اندوخته خالی اعمال خودم ندارم که حالا وقت نگاه کردن به کرم صاحب خانه است. 🔸صاحب خانه ای که حسین❣️ دارد بی شک، کریمی بخشنده است که کم‌بخشیدن در مرامش نیست. ✔️ پس به حق حسینت و به حق عباس حسینت و به حق زینب که می‌دانم زیبایی را تو در چشمش نهادی، از تو زندگی زیبا و مرگ زیباتر و رجعتی باشکوه می‌طلبم تا بتوانم در روز قیامت همنشین زهرایت شوم.🙏 اینها هرچند برای زبان پرگناه من سنگین و دور از باور است ولی برای تویی که «کتب علی نفسه الرحمه» هستی و لطف را بر خویش واجب گردانیده‌ای آسان آسان آسان است. ⚜️خداوندا، خوبی‌ را، هرچند در ذهن من نگنجد، در تقدیر من و در تقدیر بندگانت بگنجان که تو بهترین تقدیرکنندگانی. الهی آمین *زهرا آراسته‌نیا* @arastehnia Suzestan.ir Instagram.com/arastehnia
عید فطرتون مبارک ☺️💐 عید است به کام خود عسل خواهم کرد غم را به گل خنده بدل خواهم کرد از حرص کووید هم شده از فردا مستانه ناهار را بغل خواهم کرد😅 @arastehnia
برای شهرم تو با زبان زمین درس آسمان دادی و وقت نافله عشق را اذان دادی همیشه ذکر خدا در دل تو می‌پیچد که پای حرف دلت ماندی و جوان دادی گل شقایق وحشی که در برابر باد شکسته قامتت اما به دشت، جان دادی شنیده ایم همیشه که گل مقاوم نیست تو نادرستی آن را به ما نشان دادی درست وقت سفر، قافله که راه افتاد هزار لاله و نرگس به ساربان دادی تو را حماسه نوشتم، سکوت جایز نیست هزار دفتر مضمون به شاعران دادی شبیه رود دزت تا همیشه جاری باش تویی که آب رشادت به تشنگان دادی برای یاری حق تا ابد، الف دزفول امام گفته که تو خوب امتحان دادی *زهرا آراسته‌نیا* @arastehnia Suzestan.ir
🔺چگونه را بشنویم؟ ماجرای غیزانیه حرف دردهایی ست که شنیده نمی‌شوند. سال ۸۸ عده‌ای گفتند اعتراض داریم و آشوب کردند. رهبر مسیر قانونی اعتراض را نشانشان داد و منتظر اعتراض قانونی آنان ماند. اما آنها به جای راه قانون از بی‌راهه اغتشاش رفته و بر این کارشان اصرار کردند. رهبری محکم در مقابلشان ایستاد تا نشانمان دهد رسیدن به خواسته از راه غیرقانونی و آشوب را برنمی‌تابند. پافشاری بر اجرای راهکارهای قانونی، نه فقط در فتنه ۸۸ که در تمام مقاطع، سیره عملی رهبر انقلاب بوده است. 🔸اما نکته مهم وجود و تاثیرگزاری مجراهای قانونی در موارد گوناگون است. در مسئله انتخابات ۸۸ راه و روال قانونی اعتراض به صورت کامل و شفاف موجود بود و نهاد امینی چون شورای نگهبان آماده رسیدگی به اعتراضات بود. 🔴اما در سایر موارد چه؟ اینکه مردمی سال‌ها از بی‌آبی رنج ببرند و راه‌کاری برای رساندن اعتراضشان به مراجع ذی‌صلاح برای حل مشکل نباشد، مسئله‌ای ست که لاجرم پای اغتشاش را به میان می‌کشاند. ♦️ مسئله دیگر سیر شکایت در دادگاه‌هاست که وقتی پای یک شکایت شخصی درمیان باشد، شخص به دادسرا شکایت و آن ها هم دیر یا زود رسیدگی می‌کنند ولی وقتی حرف از یک شکایت جمعی مثلا شکایت کارگران از کافرما یا مردم منطقه از مسئولین محلی ست، باز هم روند همان تنظیم شکایت به صورت شخصیت حقیقی ست که به طور قطع نسبت به متشاکیان از رانت و قدرت کمتری برخوردارند و همین شکایت می‌تواند به از دست دادن کار و حقوق و زندگی شان ختم شود. پس لازم است دادسراها برای رسیدگی به شکایت های عمومی روند دیگری را پیش بگیرد که منجر به ترس و‌ عدم پیگیری نشود. 🌐باید خیلی خیلی خیلی خودمان را به کوچه علی چپ بزنیم و عینکمان بسیار خوشبین باشد که تشنگی مردم پر آب‌ترین استان کشور را غیرعمدی بدانیم ولی باز ما اینکار را می‌کنیم و تنها به دنبال جواب این پرسش می‌افتیم که کی قرار است ساز و کار اعلام اعتراض به مسائل مختلف برای مردم فراهم شود؟ در کشوری که اصل مهم قانون اساسی آن است و آیینی را به رسمیت پذیرفته که ، از اصلی‌ترین احکام آن است، این که راهی برای شنیده شدن اعتراض جز با امنیتی شدن آن نباشد بسیار جای شرمساری و تعجب است. 🔺لذا مطالبه اصلی در حال حاضر و به جهت عدم تکرار وقایع دردناکی چون این روزهای غیزانیه، ایجاد و معرفی سریع راهکار منطقی و در دست‌رس و شفاف اعلام و پیگیری اعتراضات مردمی از نهادها و دستگاه‌های دولتی ست که اقدام و توجه را می‌طلبد. @arastehnia Suzestan.ir