eitaa logo
سوزستان
1.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
801 ویدیو
25 فایل
می‌نویسم آنچه را باید نوشت... دستنوشته های زهرا آراسته نیا ارتباط با من: @suzestan کانال اختصاصی اشعار: @ghatre_ashk
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نجویٰ خط
به پای درس تو من نشسته ام که یابم دلیـــل زندگی را چونــان دُر از زبانــت.... از خانم آراسته نیا ا🥀🥀🥀 نجویٰ خط @najva_khat
به سنت هر ساله، به مدد حضرت زهرا، برای سرایش شعر نوحه و سبک، در خدمت مداحان بزرگوار هستم. پیام بدهید: @suzestan ممنون میشم پیام رو به دست مداحان برسونید شاید براشون مفید بود. 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
میگن یه زن تو کوچه چادرشو میپوشه چادری که رو خاکه عزیزم مادر سیلی و گوش زهرا، حسن میگه‌واویلا توی دلم شد غوغا عزیزم مادر ای مادر خوبی ها، یا فاطمه الزهرا ما دوسِت داریم ما دوسِت داریم ### تو شهری که دیوارش، داره میده آزارش هیشکی نمیشه یارش عزیزم مادر میخ در و آتیشه، که سهم زهرا میشه شهیده ی مظلومه عزیزم مادر آروم دل حیدر، نور چش پیغمبر ما دوست داریم، ما دوست داریم ### پای ولایت موندی، دشمنو میلرزوندی شعر شهادت خوندی، عزیزم مادر یه روز تو قدس ایشالا، با پرچم یازهرا میریم و دم میگیریم، عزیزم مادر ای کوثر و ای طوبی، یا فاطمه الزهرا ما دوست داریم ما دوست داریم ✍ زهرا آراسته‌نیا 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
⚫️ یا فاطمه المظلومه... آسمان چادری سرش کرد و برد نور دو ماه را با خود یک به یک خانه خانه می رفت و حجت روشن حقیقت شد بسته بودند چشم را افسوس آسمان گرچه روشنی می داد حق علی بود و ذوالفقارش که گوشه ی خانه بی پناه افتاد سوره سوره برای زن آمد حجم سجاده اش چراغان بود دین ولی راه را نشان می داد با علی بودن اصل ایمان بود با علی بود و خوب می دانست بی ولایت نبوتی هم نیست موریانه سقیفه را می خورد پایه های دروغ محکم نیست راست قامت چو نخل های فدک ایستاد و مناره بر پا شد از گلویش ستاره جوشید و یک‌تنه، زن، سپاه مولا شد واژه ها ذوالفقار حیدر بود خطبه اش سر برید ظلمت را فاطمه بضعة‌النبی آموخت از علی شیوه ی سیاست را دست حق را دروغ ها بستند کوچه های مدینه چون کوفه ست رد خون را اگر چه پاک کنند روضه ی میخ در که مکشوفه ست دست زخمی فاطمه یعنی عشق همواره دردسر دارد می رود تا شهادت این عرفان هرکه عاشق شود جگر دارد از طریقت نبرده بویی هم خانقاه و سماع و رکن و مقام گر به دنبال عشق می گردی راه آن فاطمه ست، ختم کلام. ✍ زهرا آراسته‌نیا 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
سبک آراسته‌نیا: نگاهای مادرونه ت دلم رو برده از اولش خدا منو به تو سپرده به چادر خاکی تو دخیل می بندم دعای تو بوده که راهو گم نکردم مادر سلام ممنون به من اجازه دادی بازم بیام تموم میشه توی روضه ها دلتنگیام مادر سلام اسم پاکت شد نور چشام ، دنیامو از دست تو میخوام مادر مادر مادر فاطمه 🔹🔹🔹 دوباره تو فاطمیه نفس کشیدم دوباره قصه ی درُ تو روضه دیدم نون و نمک خورده ی این طایفه هستم دلم رو بر هرچی به جز عشق تو بستم قربون تو من شیعمو تا آخرشم مدیون تو جونم شده به لطف خودت مجنون تو قربون تو یاری ندارم غیر از تو اصن، یا زهرا شد رمز دل من مادر مادر مادر فاطمه 🔹🔹🔹 بخوای نخوای پای تو ام مادر خوبم من در خونتو همش دارم میکوبم روضه ی در برام مث روضه ی خیمه س دست علی بسته و زهرا مونده بی کس ای مادرم اشکای من ،تو روضه برات جاری میشه آخر یه روز، این اشکای من، کاری میشه ای مادرم تو رویاهام میسازم حرم ، دور گنبد با شوق میپرم مادر مادر مادر فاطمه ✍ 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
کاش اگر مصلحتی دست علی را هم بست روی از غاصب حق فاطمه‌سان برگیریم ✍ 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
سوزستان
غم امشب اونقدر سنگینه که نمیشه تنهایی تحملش کرد.😭 ما که مجبور نیستیم مثل بچه های علی ع ناله مون رو
سوز مزخرفِ آذر از زیر در خودش را به داخل هل می‌داد. روی مبل، چهارزانو و مچاله نشستم. گوشه‌ی کنترل تلویزیون، پای از سرما کرختم را اذیت کرد. دست‌های گره‌کرده‌ی روی سینه‌ام را باز کردم و کنترل را بیرون کشیدم. مانیتور که روشن شد، وسط روضه بودم. روضه‌خوان می‌خواند و صورت مردها از خیسی برق می‌زد. من هم دو زانو شدم. چهار انگشتم را به داخل تا کردم و به لب‌هایم چسباندم. صورت من هم خیس شد. اشک‌های شور و تلخ از لای انگشتهایم توی دهانم رفتند. روضه‌ رسید به دست‌های همسرِ حیدر که از تاب درد‌ها، بی‌جان شدند... روضه‌خوان با دست به صورتش می‌زد. مردها هم. من هم. حرف‌های جلسه‌ی هفتم نویسندگی خلاق، توی سرم بودند. استاد، کارهایی که با دست انجام می‌شوند را برایمان زیر ذره‌بین بُرد. یکی از تمرین‌هایش، لیست کردنِ پانزده کار از دستِ شخصیت مدنظرمان بود. قدم بعدی تکلیف، حدس بود. باید درباره‌ی همان آدم، حدس می‌زدیم که چه چیزهایی می‌شود درباره‌ی او، از این داده‌ها بدست آورد. از آن ترم و تکلیف ماه‌ها می‌گذرد. امشب همان‌ها برایم سوزِ روضه را زیاد کردند.... در را که هل دادند "دست‌های" ام ابیها سپر شدند. آتش که گُر گرفت "دست‌ها" جلو آمدند. میخ که... آه هرچه توی مقتل و روضه‌ها شنیده‌ام را توی ذهنم ردیف می‌کنم، لیستم که تکمیل شد، اشک‌هایم که تند شدند، به قدم بعدی می‌رسم. باید از این داده‌ها، به حدس‌ها برسم... مثلا حیدر کرار "دست‌های" کبود حضرت زهرا را برای تیمم تکان می‌داد.. می‌سوزم وسط آستینم از پلک‌هایم، خیس می‌شود. @siminpourmahmoud |کلمات کال من| 🔹🔹🔹🔹 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
هدایت شده از سوزستان
مداح، بس است! روضه آرام بگو سرشار کنایه ها و ایهام بگو در گوشه ی تاریخ مزاری گم شد امشب کمی از «شهید گمنام» بگو😭 ✍ زهرا آراسته‌نیا دوستانی که توی شهرتون توفیق تشییع شهید دارید، التماس دعا @arastehnia
5.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاطمه مادر این قصه و بابا؛ حیدر... شعرخوانی زهرا آراسته‌نیا 🔥سوزستان⬇️ @arastehnia
تو رفتی و‌ با رفتنت تنهاترینم ریحانه ام، حورای من، ای نازنینم تابوت تو سنگین تر از خیبر برایم در زیر حجمش خم شده قدم، ببینم! حرف دلم با رفتنت در چاه افتاد افتاده‌ام بی بودنت حبل المتینم سردار من ای لشکر تنهای حیدر تنها مرو ای ذوالفقار آتشینم هم بغض و هم حب خدا جمع‌اند در تو ایمان من، زیباترین حصن حصینم جاری شدی تا از غدیرم کوثرانه بر خشکی لبهای این مردم بیاری نم هرچند پای ابن ملجم در میان است من کشته ی داغ در و آوار کینم ✍ 🔥سوزستان⬇️ @arastehnia
هدایت شده از هیئت لبیک
محمد صالحی پور4_5951795709761033589.mp3
زمان: حجم: 14.86M
| شعر پر فصاحت علی 🎙برادر محمـــــد صالحی پور 🖌شاعر:خانم زهرا آراسته نیا 🔰فاطمیه ۹۵ روز - شب دوم ⏰چهارشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۳ 🕌 حسینیه هنر هیئت لبیک @Heiat_Labbayk
21.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«مادر سخاوت» 🎤 برادر محمد صالحــــی پور 🖌شاعر:خانم زهرا آراسته نیا «شاگرد مکتبت شدن؛ زنان فاطــــــــــمی ما . برای جبهه های حق؛ گذشتن حتی از طلا» 🔰 چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ @Heiat_Labbayk 🔥سوزستان⬇️ @arastehnia