eitaa logo
آرایه های ادبی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
257 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ۸ دی زادروز مهری باقری (زاده ۸ دی ۱۳۲۴ تهران) زبانشناس و از مفاخر فرهنگی ایران او در رشته‌ زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرد. در دوره‌ کارشناسی ارشد، با علاقه به زبانشناسی و زبانهای باستانی ایران و برای تکمیل تحصیلات و استفاده از منابع گسترده‌تر و تحقیق و پژوهش، به آلمان رفت. در سال ۱۳۵۲ دانشنامه‌ دکتری گرفت. «مقدمات زبانشناسی» «تاریخ زبان فارسی» «ترجمه‌ کارنامه‌‌ اردشیر بابکان» «تحولات تاریخی اصوات زبان فارسی» و چندین مقاله‌ علمی در زمینه‌ «زبانشناسی» «روایات سنتی» و «فرهنگ عامه» از جمله آثار اوست. وی چهره‌ ماندگار سال ۱۳۸۰ شد و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی او را به‌ عنوان یکی از مفاخر فرهنگی ایران‌زمین معرفی کرد. @arayehha
4_5854995629469604006.mp3
11.36M
▨ شعر: ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ▨ شاعر: فروغ فرخ‌زاد ▨ با صدای: ♬ پالایش و تنظیم: شهروز ─────♬ ───── شعر با صدای شاعر @arayehha
نگاهی به فروغ فرخزاد به مناسبت ۸ دی ماه زاد روز این شاعر معاصر آن روزها رفتند آن روزهای خوب آن روزهای سالم سرشار از پولک آن شاخساران پر از گیلاس فروغ فرخزاد دراین اشعار  فروغ یادی از دروان کودکی کرده است. دورانی سرشار از معصومیت و صداقت و رویا که همیشه چون سایه ای آدم را رها نمی کند ،سایه ای خنک ودلپذیر. نوستالژی دوران کودکی و یادی از آن روزهای شاد و سبکبال و پر از احساس وامید، پیوسته  برای همگان لذت بخش است. فروغ درشعرش به دوران کودکی توجه ی خاصی دارد. ممکن است غم ودردجدایی از فرزند وسرزنش کج اندیشان   ورنجهای جامعه او رابه دوران  رویایی ومعصوم کودکی  کشاند واز کودکی سخن هاگفت. "علی کوچیکه علی بونه گیر نصف شب از خواب پرید" حس مادری فروغ و دوری از فرزند برتوجه فروغ به کودکان می افزود. فروغ با کتاب تولدی دیگر به قول اخوان متولد شد. فروغ اشعارقبل از تولد دیگررا حاصل خواندن و پر شدن و پس دادن می داند. می گوید،"دیوارو عصیان  درواقع دست وپا زدنی  درمیان دومرحله از زندگی بود" (تاریخ تحلیلی شعرنو لنگرودی ص۱۰۶) فروغ در مجموعه شعرتولدی دیگر وایمان بیاوریم به آعاز فصل سرد جهان بینی دیگری پیدا کردوبا بینشی مدرن به شعروزندگی نگریست . فروغ می گوید:" نیما واشعارش جهان بینی ام را تغییرداد." البته نیما درتغییر جهان بینی شعری افراد زیادی موثربود ولی فروغ توانست با صمیمیت ،استعداد و.تجربیات شخصی.پشتکارونظم درردیف شاعرانی چون شاملوواخوان وسپهری قرارگیرد. فروغ وزن را رها نکردوگفت :"وزن مانند نخی می  باشد که کلمه هارا به هم مربوط می کند.نه اینکه خودش را به کلمات تحمیل کند" شعرفروغ را که می خوانی فکر می کنی شعر منثوراست ولی کم کم وزن شعر خودرانشان می دهد. تاکنون کسی به روشنی فروغ نتوانسته است از زبان زنان این سرزمین سخن بگوید. سیمین دانشورهم درقصه نویسی توجه خاصی به زنان جامعه ما داردولی به روشنی وصراحت فروغ نیست. فروع نسبت به جامعه .مردم.واوضاع سیاسی واجتماعی زمانه ی خود دیدی عمگینانه ونومیدانه دارد. این ناشی از زندگی وفضای اجتماعی بعداز بیست وهشت مردادسال سی ودو وسقوط دولت مصدق است. درتولدی دیگرمی سراید" پری غمگینی رامی شناسم که دراقیانوسی مسکن داردودلش راارام ارام دریک نی لبک چوبین می نوازد" این پری غمگین خودشاعراست. شاعری که (همه هستی اوآیه ی تاریکی است.) وسهم اواز زندگی (تنها گردش حزن آلودی درباغ خاطره هاست.) از زمانه خود برتر بودن دردورنجهای عظیمی به همراه دارد. فروغ در مصاحبه ای می گوید:"من از آن آدمها نیستم  که از دیدن کسی که سرش به سنگ بخورد عبرت بگیرم من باید خودم  زندگی خودم را تجربه کنم". همین تجربه و خطر کردنها  فروغ را ساخت. شعر و زندگی فروغ چنان درهم تنیده است که نمی توان جداگانه به این دو  پرداخت به قول اخوان ثالث" دریغا آن زن مردانه تر از هرچه مردانند آن آزاده ،آن ازاد" منابع پریشا دخت شعر ..محمود آزاد مجله آرش .بهمن ۴۵ تاریخ تحلیلی شعر نو .شمس لنگرودی ل،بهرامیان @arayehha
هدایت شده از خوبان پارسی‌گو
خوبان پارسی‌گو بخشندگان عمرند 📍@khobaneparsigoo
🔹پرسش اینکه می‌نویسند «در این مراسم آقای... به ایراد سخنرانی می‌پردازد یا به ایراد سخنرانی پرداخت، درست است یا نه؟ 🔸پاسخ روان‌تر و ساده‌تر بنویسیم: در این مراسم آقای... «سخنرانی می‌کند» یا «سخنرانی کرد». تصور می‌کنیم جملۀ بالا مؤدبانه‌تر است؛ درحالی‌که، چنین نیست. @arayehha
هیچ صیّادی در جوی حقیری که به گودالی می‌ریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد! اگر به خانهٔ من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیار و یک دریچه که از آن به ازدحامِ کوچهٔ خوش‌بخت بنگرم. صدا، صدا، صدا، تنها صداست که می‌ماند. این جهان پُرِ از صدای حرکتِ پاهای مردمی‌ست که همچنان که تو را می‌بوسند در ذهن خود طناب دارِ تو را می‌بافند. چراغ‌های رابطه تاریکند... پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی‌ست! می‌توان با زیرکی تحقیر کرد هر معمّای شگفتی را... پیشانی ار ز داغِ گناهی سیه شود بهتر ز داغِ مُهرِ نماز از سرِ ریا! نام خدا نبردن از آن به که زیر لب بهرِ فریب خَلق بگویی: خدا، خدا! (فروغ فرخ‌زاد) @arayehha
عباس رسولی املشی به بهانه‌ی زادروز فروغ فرخزاد. ‍ تحلیل و زیبایی‌شناسی شعری سپید از سروده‌های فروغ فرخزاد دلم گرفته‌است دلم گرفته‌است به ایوان می‌روم و انگشتانم را بر پوست کشیده‌ی شب می‌کشم چراغ‌های رابطه تاریک‌اند چراغ‌های رابطه تاریک‌اند کسی مرا به آفتاب معرّفی نخواهدکرد کسی مرا به میهمانیِ گنجشک‌‌ها نخواهد برد پرواز را به‌ خاطر بسپار پرنده مُردنی‌ست. فروغ فرخزاد در هشتم دی ۱۳۱۳ شمسی در تهران متولّد شد و در بیست و چهارم بهمن ۱۳۴۵ در سی و دو سالگی در اثر سانحه رانندگی درگذشت. از این شاعر برجسته معاصر پنج مجموعه شعر با نام های: اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد به یادگار مانده است. فروغ با انتشار دفتر شعر « تولدی دیگر» جایگاه خود را به عنوان شاعری ممتاز در ادب معاصر تثبیت کرد. آثار وی به چند زبان از جمله: انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی و... ترجمه شده‌اند. شعر زیبای « پرنده مُردنی ست» از فروغ مانند انشایی است که از سه بخش مقدمه، بدنه و نتیجه گیری تشکیل شده‌است. این سروده با مصراع « دلم گرفته است» آغاز می‌شود و آزردگی خاطر شاعر را از بابت موضوعی به نمایش می‌گذارد که در ادامه شاهد آن هستیم. تکرار این مصراع و نیز سطر« چراغ های رابطه تاریکند» برای تأکید روی موضوعی است که شاعر از مخاطب خود انتظار دارد تا پیگیر آن باشد. تکرار مصراع در شعر شاعران برای تأکید یا زیبایی است و اگر جز این باشد، حشو ( تکرار زاید) محسوب می‌شود. شاعرِ تنها، آزردگی خاطر و اندوه خود را با حضور در ایوان خانه با شب در میان می‌گذارد و از آنجا که شب تداعی گر تنهایی و دلتنگی است، خود را صاحب دردی مشترک با شب می‌داند و با او احساس قرابت دارد. او از اینکه می‌بیند در جامعه، رابطه و ارتباط بین افراد کمرنگ و حتی بیرنگ است، رنج می‌برد. شاعر رابطه را به چراغی تشبیه کرده‌است که روشن بودن آن به معنای وجود ارتباط بین افراد و خاموش بودن آن بیانگر قطع ارتباط یا کمرنگ بودن رابطه میان انسان‌ها است. ناراحتی شاعر در این است که این رابطه و صمیمیّت در بین آدم‌ها برقرار نیست و با تکرار مصراع ضمن تأکید آن، اوج دلگیری و آزردگی خود را نسبت به این موضوع نشان می‌دهد و اینکه چرا انسان‌ها همدیگر را به آفتاب یعنی روشنی، آگاهی، حقیقت، گرمی و صمیمیّت و معرفت معرفی و دعوت نمی‌کنند. تناسب واژگان« انگشتان» و « پوست» از یک سو و « شب»، « تاریکی»، « چراغ» و « آفتاب» از سویی دیگر با چاشنی تضاد چشم نواز است. شاعر با جان بخشی به شب و با کشیدن انگشتان خود بر پوست شب با او چون انسانی ارتباط برقرار می‌کند. در ضمن تکرار صامت « ش» در« انگشتانم را بر پوست کشیده‌ی شب می‌کشم» نغمه حروف ( واج آرایی) زیبایی ایجاد کرده و انگار پژواک واژه شب در گوش طنین انداز می‌شود. در ادامه شاعر به حال گنجشک ها غبطه می‌خورد که با هیاهوی فراوان و جیک جیک‌های کر کننده شان، دائم با یکدیگر گفت و گو و رابطه دارند. او ضمن گِله از دوری و عدم ارتباط بین انسان‌ها، خواهان رابطه‌ای گنجشک گونه میان افراد جامعه است و می‌خواهد کسی او را به میهمانی گنجشک‌ها دعوت کند. اوج کار شاعر را در بند پایانی شعر نظاره‌گر هستیم. شاعر پس از مقدمه و توضیح دل نگرانی خود از تاریکی چراغ‌های رابطه، نتیجه.گیری زیبایی را انجام می‌دهد که به عنوان ضرب‌المثل وردِ زبان‌ها است. در سه سطر پایانی شعر، مراعات نظیر در کلمات گنجشک‌ها، پرواز و پرنده چشمگیر است. او از ما می‌خواهد که پرواز را به خاطر بسپاریم، چرا که پرنده مُردنی است. پرنده‌ای که در آسمان در حال پرواز است، بیش از این که خودش توجه ما را جلب کند، پروازش برای ما چشم نواز و به خاطر ماندنی است. انسان‌ها به دنیا می‌آیند و پس از دوره‌ای کوتاه از این سرا رخت برمی‌بندند، امّا آن چیزی که از انسان‌ها به خاطر و به یادگار می‌ماند، پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک‌شان است. برخورداری از مضامین والا، تناسب و هماهنگی در حروف و کلمات، تکرار بجای برخی از مصراع‌ها، بهره‌گیری از عناصر خیال چون: مراعات نظیر، واج آرایی، تشخیص، تشبیه و ...، سبب شده است تا این سروده فروغ به عنوان یکی از زیباترین اشعار سپید معاصر به حساب آید. @arayehha
عرض کنم خدمتتون که دلار که معروف‌ترین ارز در ارضه، به صورت مستطیل عرضه می‌شه، یعنی طول و عرض اون برابر نیست و آدم باید خیلی عرضه داشته باشه تا بتونه دلار تقلبی نخره! اگه بتونید اینو بخونید، خیالم بابت تواناییتون در روخوانی راحت می‌شه. 😁 @arayehha
نهم دی ماه سالروز درگذشت «پوران فرخزاد» نویسنده، مترجم، منتقد ادبی و روزنامه نگار (او خواهر بزرگتر فریدون و فروغ بود)                  "روحش شاد و یادش گرامی" @arayehha
‍ ۹ دی سالروز درگذشت پوران فرخزاد (زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۱ نوشهر -- درگذشته ۹ دی ۱۳۹۵ تهران) شاعر، نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار او فرزند توران وزیری تبار و سرهنگ محمد فرخزاد بود و از دیگر اعضای خانواده‌اش، فروغ فرخزاد و فریدون فرخزاد بودند. وی کودکی‌اش را در نوشهر و شهرهایی دیگر گذراند و در تهران بزرگ شد و پیش از رفتن به مدرسه، خواندن را آموخته و با کتاب‌خوانی مأنوس شد. پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ پدرش از نوشهر به تهران آمد و او در دبستان ژاله و سروش درس خواند و در این دوره استعداد ادبی‌اش آشکار شد. همچنین از ۹ سالگی زبان انگلیسی را با آموزگار در خانه آموخت و در انجمن فرهنگی پروین و انجمن ایران و آمریکا ادامه داد. برخی از آثار: دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان "در دو جلد با عنوان اصلی «زن از کتیبه تا تاریخ» انتشارات زریاب ۱۳۷۸ کارنمای زنان کارای ایرانی، نشر قطره ۱۳۸۱ اوهام سرخ شقایق: برگزینی از اشعار زنان زمان، نشرناژین ۱۳۸۰ زنان همیشه: گزیده اشعار کلاسیک، نیمایی و آزاد شاعران زن ایران (۱۳۳۰ - ۱۳۸۰) انتشارات نگاه ۱۳۸۱ نیمه‌های ناتمام: سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ، کتابسرای تندیس ۱۳۸۰ دستان سخن گوی شاملو مسیح مادر "نشان زن در زندگانی و آثار احمد شاملو" ۱۳۸۲ زن شبانه موعود "نشان زن در آثار سهراب سپهری" انتشارات نگاه ۱۳۸۳ کسی که مثل هیچ‌کس نیست: درباره فروغ فرخ‌زاد، با همکاری مسعود قاسم‌زاده، نشرکاروان ۱۳۸۱ سفری در خط زمان از همت بلند...، نشرجام ۱۳۶۲ چنگ مشوش، تهران‌صدا ۱۳۷۴ در انتهای آتش آیینه، کتابسرای تندیس ۱۳۸۱ [سلام مادر] با همکاری شهلا تجویدی، علی‌اصغر تجویدی (شیرازی) رضا معصومی، نشرجام ۱۳۸۱ کارنامه به دروغ: جستاری‌نو در شناخت اسکندر مغانی از الکساندر مقدونی، انتشارات علمی۱۳۷۶ [مجموعه داستان «هفت زن هفت داستان»] راهیان اندیشه ۱۳۷۶ ۱۳۵۲ - دفتر شعر «خوشبختی در خوردن سیب‌های سرخ» ۱۳۵۰ - مجموعه داستان «دیداری در پاییز»  انتشارات پدیده ۱۳۹۴ - کتاب مسافر قاره ششم ترجمه: مجموعه داستانهای کوتاه جای دیگر، جان‌بوینتن پریستلی، پوران فرخزاد، راهیان اندیشه ۱۳۷۸ مردی بر بالهای آینده (نوستراداموس) مرکز نشرصدا ۱۳۷۵ رؤیای یک مرد مسخره افسانه‌های آقای استرنبری‌‌ @arayehha
آرایه های ادبی
‍ ‍ ۹ دی زادروز عبدالعلی لهسایی‌زاده (زاده ۹ دی ۱۳۳۰ آبادان) جامعه‌شناس او تحصیلات کارشناسی‌اش را در دانشگاه ملی ایران به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و مدرک کارشناسی‌ارشدش را در دانشگاه دیترویت و مدرک دکترا را از دانشگاه ایالتی میشیگان گرفت. پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و در دانشگاه شیراز مشغول به تدریس شد. وی به‌عنوان یکی از پیشگامان حوزه‌های جامعه‌شناسی روستایی، توسعه و قشربندی اجتماعی، در سمت استاد تمام، جزو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شیراز است. افتخارات علمی: استاد برجسته دانشگاه شیراز. استاد نمونه جامعه‌شناسی. دیپلم افتخار دومین جشنواره فرهنگ فارس در بخش کتاب جامعه‌شناسی. پژوهشگر برجسته دانشگاه شیراز در سال ۸۲–۸۱ کتابها: نظریات مهاجرت (۱۳۶۸) شیراز: انتشارات نوید. تحولات اجتماعی در روستاهای ایران (۱۳۶۹) شیراز: انتشارات نوید. تاریخ و فرهنگ مردم دوان (روستا) (۱۳۷۰) تهران: انتشارات اطلاعات. پیدایش نظریه جامعه‌شناختی (۱۳۷۱) شیراز: انتشارات نوید. ساخت نظریه جامعه‌شناختی (۱۳۷۲) شیراز: انتشارات نوید. جامعه‌شناسی کشاورزی (۱۳۷۲) تهران: انتشارات اطلاعات. برنامه‌ریزی مهاجرت‌های داخلی (۱۳۷۲) شیراز: انتشارات نوید. نابرابری و قشربندی اجتماعی (۱۳۷۴) شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز. ساختار سنی جمعیت (۱۳۷۹) شیراز: انتشارات نوید. جامعه‌شناسی توسعه روستایی (۱۳۷۹) شیراز: انتشارات زر. جامعه‌شناسی در ایران (۱۹۹۲) آمریکا: amazon.com. اصلاحات ارضی ایران (۱۹۹۳). amazon.com. جامعه‌شناسی توسعه (۱۳۸۲) تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور. جامعه‌شناسی جهان سوم (۱۳۸۱) شیراز: انتشارات نوید. مهاجرت و شهرنشینی (۲۰۰۲) شیراز: انتشارات زر. جامعه‌شناسی آبادان (۱۳۸۴) تهران: انتشارات کیان مهر. بررسی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آپارتمان نشینی در استان فارس (۱۳۸۵) شیراز: انتشارات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان فارس. جامعه‌شناسی کشاورزی ایران (۱۳۸۷) تهران: انتشارات سمت. مقدمه‌ای بر نظریه‌سازی (۱۳۸۷) شیراز: انتشارات نوید. خاطرات تلخ و شیرین عبدالنبی لهسایی زاده (۱۳۹۱) شیراز: انتشارات آوند اندیشه. دوانیها: تلاشها و موفقیتها (۱۳۹۱) شیراز: نشر نگره. نام‌نامه اندیشمندان ایران علوم‌ اجتماعی (۱۳۹۱) اراک: نشر نویسنده. @arayehha