هدایت شده از خاکریز استان فارس
داشتم بین مزار #شهدا قدم میزدم، #آرامش خاصی دارند
توجهم به آقایی جلب شد که سر مزار یه #شهید نشسته بود، حدس زدم پدرشون باشن
رفتم کنار مزار
درسته، پدر #شهید بودن.
از پسر #شهیدشون برامون گفتند.
نظامی بود، بعد سه سال که زاهدان بود، 20 روز مونده بود برای انتقالیش برای شیراز
شنبه رفت سراوان، دوشنبه هم در درگیری با قاچاقچی ها تو سراوان #شهید شد.
میگفت: #از_شغلم_راضی_ام و #افتخار_میکنم.
#پدر_شهید میگفت: تو فامیل تک بود، #خدا_گلچین_میکنه، یه #پسر داره، پسرش یک سال و چهار ماهش بود وقتی پدرش شهید شد.
هر پنج شنبه میام سر مزارش
سال 92 #شهید شدند.
بین صحبت های #پدر، #مادر_شهید هم از راه رسیدند.
و اما #مادر فقط تونست دو جمله بگه:
خیلی #مهربون بود ... خیلی #خوب بود ...
#شهید ستوان یکم تکاور #شهید_مصطفی_فعال_پور
جانشین یگان تکاوری 119 مکسوخته سراوان- زاهدان
فاطمه افزری خبرنگار افتخاری سایت مجلس شهدا فارس/ گلزار شهدای شیراز.
به خاکریز فارس بپیوندید 👇
🆔 @khakriz_fars
هدایت شده از سایت مجلس شهدا
بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن
#شستن_استکان_های_روضه
✍راوی: #مادر_شهید
#شهید_حامد_جوانی
هر سال #ایام_فاطمیه یک ماه در مسجد ما روضه #حضرت_زهرا(س) برپا می شود که به خاطر دوری راه من نمی توانستم به مجلس روضه بروم
یک روز سر راه از حامد خواستم مرا به مسجد ببرد که حداقل یک روز را پای روضه بنشینم. وقتی رسیدیم روضه تمام شد و خانم ها از مسجد پراکنده شده بودند
به حامد گفتم اشکالی ندارد
حداقل داخل می رویم و برای جمع و جور کردن و تمیزکردن مسجد کمک می کنیم. وقتی می خواستیم داخل شویم به من گفت:
مادر جان من یک نیتی کردم شما بروید و استکان های چای روضه را بشویید.
حامد به من نگفت نیتش چیست!
اما من به همان نیت استکان ها را شستم. دو سه روز پس از آن به سوریه رفت و خبر مجروحیت و بعد خبر
شهادتش را برایمان آوردند. شک ندارم که آن روز نیتش شهادت بود
#ما_بچه_های_مادر_پهلو_شکسته_هستیم.
➕به مجلس شهدا بپیوندید.👇
@majlesshohada_ir