تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
بخش چهارم :
امام(علیه السّلام) برای طرد غلات از جامعه شیعه، عقاید آنان را مورد انکار قرار داده و با میزان قرار دادن «کتاب الله» برای سنجش نقل ها و گفته های خود، از شیعیان می خواست ادعاهای نادرست غلات را نپذیرند. بنا به نقل «شهرستانی»، «سدیر صیرفی» نزد امام(علیه السّلام) آمد و گفت: جانم به فدای تو باد! شیعیانِ شما درباره شما اختلاف کرده اند، بعضی اظهار می کنند که در گوش شما سخن گفته می شود؛ بعضی گویند به شما وحی می شود؛ بعضی گویند به قلب شما الهام می شود؛ بعضی گویند در خواب می بینید؛ بعضی گویند به کتب آباء خویش فتوا می دهید. کدام یک را باید اخذ نمود؟ امام(علیه السّلام) فرمود: «لَاتَأْخُذُ بِشَیْءٍ مِمَّا یَقُولُونَ، نَحْنُ حُجَّةُ اللّهِ وَ أُمَنَاءُهُ عَلَی خَلْقِهِ، حَلَالُنَا مِنْ کِتَابِ اللهِ وَ حَرَامُنَا مِنْهُ»(مجله تراثنا، شماره، 12،ص18)؛ (آنچه را که گفته شده رها کن، ما حجّت خداوند و امین او بر خلق او هستیم، حرام و حلال ما از کتاب خداوند است). این روایت نشان می دهد که به سبب القائات نادرست غالیان، این تصوّر برای برخی پیش آمده که آیا به راستی ائمه(علیهم السّلام) دین جدیدی آورده و وحی تازهای به آنان می شود یا مسأله به گونه دیگری است؟ امام(علیه السّلام) با تأکید بر این که آنان هر چه دارند همان مطالب کتاب الله است از شیعیان می خواستند تا از پیروی و پذیرش این عقاید نادرست خودداری کنند با این حرکت صحیح امام صادق(علیه السّلام)بود شیعیان اصیل ازفتنه فکری غلوّ رهایی یافتند.
گام سوم
امام صادق(علیه السّلام) شیعیان به ویژه جوانان را از نشست و برخاست با هر اهل بدعتی، بر حذر می داشت: «وَ احْذَرْ مُجَالَسَةَ أَهْلِ الْبِدَعِ فَإِنَّهَا تُنْبِتُ فِی الْقَلْبِ کُفْراً وَ ضَلَالاً مُبِیناً»(مستدرک الوسائل، ج12، ص315)؛ (از همنشینی با اهل بدعت پرهیز کن؛ زیرا باعث رشد و نموّ کفر و گمراهی آشکار در قلب می شود).
امام(علیه السّلام) نسبت به جوانان شیعه حساسیت زیادتری داشته و می فرمودند: «اُحْذُرُوا عَلَی شَبَابِکُمْ الْغُلَاةَ لَایُفْسِدُوهُمُ الْغُلَاةُ شَرُّ خَلْقِ اللهِ، یُصَغِّرُونَ عَظَمَةَ اللهِ وَ یُدَعُّونَ الرُّبُوبِیَّةَ لِعِبَادِ اللهِ»(امالی طوسی، ج2، ص246) ؛ (درباره جوانان خویش از این که غلاة آنان را فاسد کنند بترسید،غلاة بدترین دشمنان خدا هستند، عظمت خدا را کوچک کرده و برای بندگان خداوند ادعای ربوبیت می کنند)
گام چهارم
حکم قتل غلات را به دلیل ارتداد وانکار بدیهیات دین که نفی «توحید ونبوت» بود، در ملاقات «عیسی الحجرانی» صادرکردند، چرا که راوی می گوید«: نزد جعفر بن محمد الصادق(علیهما السّلام) آمده، پرسیدم: آیا آنچه را از این قوم شنیدم باز گویم؟ امام(علیه السّلام) فرمود: بگو. گفتم: «فَإِنَّ طَائِفَةً مِنْهُمْ عَبَدُوکَ وَ اتَّخَذُوکَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اللهِ وَ طَائِفَةً أُخْرَی وَالَوْا لَکَ النُّبُوُّةَ وَ ...»؛ (دستهای از اینان تو را عبادت می کنند و تو را الهی جز اللّه می دانند؛ دستهای دیگر تو را در حد نبوّت بالا می برند ...). امام(علیه السّلام) آن قدر گریه کرد که محاسنش از قطرات اشک پر شد، آنگاه فرمود: «إِنْ أَمْکَنَنِیَ اللّهُ مِنْ هَؤُلَاءِ فَلَمْ أَسْفَکْ دِمَائَهُ سَفَّکَ اللهُ دَمَ وُلْدِی عَلَی یَدِی :اگر خداوند مرا بر آنان مسلط کرد و خون آنان را نریختم، خداوند خون فرزندم را به دستم بریزد:تاريخ جرجان، ص322و323»
🔷 چهارمین اختصاصات امام صادق علیه السلام شکل گیری «حکومت نفاق، تزویر ودوریی عباسیان»درعصر امام علیه السلام بوده است،چراکه حکومت اموی ومروانی هرچند باطل محض بودند ولی کفر عریان بودند مقابله باانان هرچند سخت وهزینه بربود ولی به مراتب آسانتر ازحکومت عباسیان بود، جراکه حکومت بنی العباس یک پارچه نفاق ودوریی بوده است که توانست خواصی چون بنی الحسن«عبدالله محض، محمد نفس زکیه»را پیاده نظام خود کند، رویا رویی باچنین جریانی که«پيچيده فکر» و«پیجیده عمل» می کرد، آنچنان سخت ودشوار بود که کاررا برامام صادق علیه السلام ازبرخورد نظامی به مراتب سخت وسختر می نمود چراکه:
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
ادامه در پست بعدی 👇👇
تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
بخش پنجم :
1-روایت شده که امام صادق علیه السلام در حال نماز، به تلاوت قرآن مشغول بود که از حال عادى خارج شد، هنگامى که به هوش آمد علت این حال را از او پرسیدند، فرمود: «آیاتى از قرآن را آن قدر تکرار کردم که گویا آنها را به طور شفاهى از خداى متعال یا جبرئیل مىشنیدم.»( بحارالأنوار، ج 47، ص 58.)
2-ابان بن تغلب گفته است: «بر حضرت صادق علیه السلام وارد شدم در حالى که مشغول نماز بود، اذکار رکوع و سجده آن جناب را شمارش کردم، شصت مرتبه تسبیح گفت.»(همان، ج 47، ص 50.)
3-حمزة بن حمران و حسن بن زیاد گفتند: بر حضرت صادق علیه السلام وارد شدیم در حالى که با جمعیتى مشغول نماز عصر بود. ذکر«سبحان ربّى العظیم و بحمده»را 33 یا 34 مرتبه در رکوع و سجده تکرار کرد.(همان)
4- یحیى بن علاء گفته است: «امام صادق علیه السلام شب بیست و سوم ماه رمضان، سخت بیمار و بسترى بود. دستور داد بستر او را به مسجد رسول خدا صلى الله علیه و آله بردند و تا صبح مشغول عبادت بود.»(همان، ص53)
5-ابن تغلب گفته است: «در سفر، بین مدینه و مکه، در خدمت امام صادق علیه السلام بودم. هنگامى که به حرم رسید پیاده شد، غسل کرد، کفشهاى خود را به دست گرفت و با پاى برهنه داخل حرم شد.»(همان، ص54)
6-حفض بن بخترى از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: دوران جوانى، در عبادت، بسیار جدّیّت مىکردم، پدرم فرمود: «پسرم! در عبادت، خودت را به سختى نینداز، زیرا خداى متعال وقتى بندهاش را دوست داشت، اعمال کم او را نیز قبول مىکند.»(همان)
7-معاویة بن وهب گفته است: با حضرت صادق علیه السلام به سوى بازار مدینه مىرفتیم، سوار بر الاغ بود. نزدیک بازار رسیدیم، حضرت از حیوان سوارى خود پیاده شد و به سجده افتاد، سجدهاش طولانى شد. هنگامى که سر از سجده برداشت، عرض کردم: «از مرکب خود پیاده شدید و سجده کردید؟» فرمود: «یکى از نعمتهاى خدا به یادم افتاد، به همین جهت براى شکر خدا سجده کردم.» عرض کردم: «در نزدیک بازار که مردم رفت و آمد دارند؟» فرمود: «کسى مرا ندید.»«. همان، ص 21»
8- مالک بن انس گفته است: «مدتى خدمت جعفر بن محمد رفت و آمد داشتم. او را جز در یکى از این سه حال ندیدم، یا در حال نماز بود یا روزهدار بود یا در حال قرائت قرآن کریم. در حال نقل حدیث همیشه با وضو بود.»(. تهذیب التهذیب، ج 2، ص 104 و مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص)
9- مالک بن انس گفت: در یک سفر حج، خدمت امام صادق علیه السلام بودم. در میقات، حیوان سوارى خود را نگه داشت تا محرم شود، ولى هر چه مىخواست لبّیک بگوید، نمىتوانست. صدا در دهانش قطع مىشد. به گونهاى که نزدیک بود از روى مرکب سقوط کند. عرض کردم: «یا بن رسولاللّه! چرا تلبیه نمىگویى؟» فرمود: چه گونه لبّیک بگویم، در حالى که امکان دارد خداى متعال بگوید:
«لا لبّیک و لا سعدیک»؟(. مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 142)
دوم «کار و تلاش و دستگیری از مستمندان»
امام صادق (علیهالسّلام) نهتنها دیگر ان را دعوت به کاروتلاش میکرد، بلکه خود نیز با وجود مـجالس درس و مناظرات درروزهای داغ تابستان،در مزرعهاش کارمیکرد.یکی از یاران حضرت میگوید:آن حضرت را در باغش دیـدم،پیراهن زبروخشن بـر تن و بـیل در دست،باغ را آبیاری میکرد و عرق ازسر و صورتش می ریخت،گفتم:اجازه دهید من کار کنم.فرمود:من کسی را دارم که این کارها را بکند ولی دوست دارم مرد در راه بهدست آوردن روزی حلال از گرمی آفتاب آزار ببیندوخداوند بـبیند که من در پی روزی حلال هستم.(بحارالانوار،ج۴۷،ص۵۷.)
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
ادامه در پست بعدی 👇👇
تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
بخش ششم :
حضرت در تجارت نیز چنین بود و بر رضایت خداوند تاکید داشت لذا وقتی کار پرداز اوکه با سرمایه امام برای تجارت به مصر رفت و با سودی کلان برگشت، امام از او پرسید:این هـمه سـودرا چگونه بهدست آوردهای؟او گفت:چون مردم نیازمند کالای ما بودند،ما هم به قیمت گزاف فرو ختیم.امام فرمود:سبحان الله! علیه مسلمانان همپیمان شدید که کالایتان را جزدر برابرهردینارسرمایه یک دینارسود نفروشید!امام اصل سرمایه را برداشت و سودش را نپذیرفت و فرمود:ای مصادف! چکاچک شمشیرها ازکسب روزی حلال آسانتر است(وسایل الشیعه، ج۶، ص۱۶۰-۱۴۱.)،(سبحان الله تحلفون علی قوم ا لا تبیعونهم الابربح الدیـنار دیـنارا..ثم قال:یا مصادف! مجالدهالسیوف اهونمن طلب الحلال.)
حقیقت این است که امام علیه السلا م در نهایت علاقه به کارو تلاش،هر گز فریفته درخشش درهم و دینار نـمیشد و مـیدانست که بهترین کار از نظر خداوند تقسیم دارایی خود با نیازمندان است،حقیقتی که ما هرگز از عمق جان بدان ایمان عملی نداشته و نداریم.امام خود درباره باغش می فرمود:وقتی خرماها میرسد،می گو یم دیـوارهارا بـشکافند تا مردم وارد شوندوبخورند،هـمچنین می گویم ده ظـرف خرما که برسرهریک ده نفر بتوانندبنشینند،آماده سازندتا وقتی ده نفرخوردند،ده نفردیگر بیایند و هریک،یک مدخرما بخورند.انگاه مـیخواهم بـرای تـمام همسا یگان باغ (پیرمرد،پیرزن،مریض،کودک وهر کس دیـگر کـه توان آمدن به باغ را نداشته)یک مد خرما ببرند.پس مزد باغبان و کارگران را میدهم و باقی مانده محصول را به مدینه آورده بین نـیازمندان تـقسیم مـیکنم ود ست آخراز محصول چهارهزار دیناری، چهارصددرهم برایم میماند(بحار الانوا،ج۴۷،ص۵۹)
سوم «پارسایی و سادهزیستی»
از خصیصه های اسوه ای امام صادق علیه السلام «پارسایی،زهد و ساده زیستی» است که با وجود فراهم بودن امکانات به حداقل قانع بود از همین رو همانند مردم معمولی لباس میپوشید و در زندگی رعایت اقتصاد را میکرد میفرمود: بهترین لباس در هـر زمان، لبـاس مـعمول همان زمان است.
لذا گاه لباس نو و گاه لباس وصلهداربر تن میکرد،لذا وقتی سفیان ثوری به وی اعتراض میکردکه:پدرت علی لباسی چنین گرانبهای نمیپوشید، فرمود: زمان علی (علیهالسّلام)زمان فقر و اکنون زمان غـنا و فـراوانی اسـت و پوشیدن آن لباس در این زمان،لباس شهرت است و حرام،پس آستین خودرا بالا زد و لبـاس زیـر را کـه خشن بود، نشان داد و فرمود:لباس زیررا برای خدا و لباس نورا برای شما پوشیدهام.( اعیان الشیعه،ج۷،ص۲۶۶)
با این هـمه حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمیداد،امتیازی برای وی و خانوادهاش در نظر گرفته شـودوایـن ویژگی هنگام بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بیشتر بروز مییافت.ازجمله درسالی که گندم در مدینه نایاب شـد،دستور داد گندمهای موجود در خانه را بفروشند و از همان،نان مخلوط از آرد جو و گندم که خوراک بقیه مردم بـود، تـهیه کنندوفرمود:«فان الله یعلم انی واجدان اطعمهم الحنطه علی وجهها ولکنی احب ان یرانی الله قـد احـسنت تقدیر المعیشه:اعـیان الشیعه ،ج۱،ص۵۹) خدا میداند که میتوانم به بهترین صورت نان گندم خانوادهام را تهیه کنم؛اما دوسـت دارم خـداوندمرا در حال برنامهریزی صحیح زندگی ببیند.»
چهارم«شجاعت وصلابت درمقابل طاغوتیان»
هرچندامام صادق علیه السلام در برابرمردم «متواضع» بود ولی در برابر ستمگران از هـر طایفه و رتبه ای با «صلابت و شجاعت» بود و با قدرت در برابر آنان میایستاد و این شهامت را داشت که سخن حق را به زبان آورده و اقدام حقطلبانه را انجام دهـد، هـر چند بـا عکسالعمل تندی روبهرو شود، لذا وقتی منصور از او پرسید: «یـاابا عـبدالله لم خـلق الله الذباب، فقال: لیذل به الجبابره؛ چرا خداوند مگس را خلق کرد؟» فـرمود: تـا جباران را خوار کند. و به این ترتیب منصور را متوجه قدرت الهی کرد (تهذیب الکمال،ج۱،ص۹۵.)
و آنگاه که فرماندار مدینه در حضور بنیهاشم در خطبههای نماز به علی (علیهالسّلام) دشنام داد، امام چنان پاسخی کوبنده داد که فرماندار خطبه را نـاتمام گـذاشت و به سوی خانهاش راهی شد. وسایل الشیعه ج16،ص423).
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
ادامه در پست بعدی 👇👇
تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
بخش هفتم :
اولا
بنی العباس به درستی دریافته بودند که آنان در کنار بنی الحسین چون امام صادق علیه السلام، وبنی االحسن چون عبدالله محض ومحمد نفس زکیه هیج وجهه واعتبار ومنزلتی بین مردم ندارنددرصورت قیام ازپشتبانی مردمی برخوردارنیستند، ازهمین روازراه نفاق وارد شدند وخودشان را پشت بنی الحسن پنهان کردند فتنه مهدویت را به راه انداختتندومحمد نفس زکیه را به عنوان مهدی موعود ومنجی در بسیج کردن شیعه وسنی جلو انداختند، ازهمین رو ابو الفرج اصفهانی از عمیر بن فضل خثعمى روایت کرده است:«روزى ابوجعفر منصور را دیدم در انتظار برون آمدن کسى بود که بعدا دانستم محمد بن عبدالله بن حسن است'،چون از خانه برون آمد،ابو جعفر برجست و رداى او را گرفت تا سوار اسب شد،آن گاه جامه هاى او را بر زین اسب مرتب ساخت، من ابوجعفررا مى شناختم اما محمد را نه. از او پرسیدم: این که بود که او را چنین حرمت نهادى و رکاب او را گرفتى و جامه هایش را مرتب کردى؟ او را نمى شناسى؟ نه او محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن، مهدى ما اهل بیت است.:مقاتل الطالبین،ص239»
همچنین شیخ مفید دراینکه بنی العباس به ویژه منصور دوانیقی چه نقش پررنگی درمهدویت«محمد نفس زکیه»داشته از عیسى بن عبدالله چگونگى بیعت کردن گروهى از بنى هاشم را با محمد بن عبدالله این چنین روایت می کند: «تنى چند از بنى هاشم که ابراهیم بن محمد بن على بن عبدالله بن عباس،صالح بن على،ابو جعفر منصور،عبدالله بن حسن،پسران او، محمد و ابراهیم و محمد بن عبدالله بن عمرو بن عثمان میان آنان بودند در ابواءگرد آمدند.صالح گفت:مى دانید مردم دیده به شما دوخته اند، خدا خواسته است امروزدر این مجلس فراهم آیید.اکنون با یکى از خودتان بیعت کنید و بر آن پایدار مانید تا خدا گشایشى دهد، عبدالله بن حسن پس از سپاس خدا گفت: مى دانید پسرم (محمد) مهدى است. با او بیعت کنیم. ابوجعفر (منصور) گفت: چرا خود را فریب مى دهید. مردم به هیچ کس چون این جوان چشم ندوخته اند و چون دعوت او دعوت کسى را پاسخ نمى گویند. حاضران گفتند راست گفتى.این را مى دانیم و همگى با محمد بیعت کردند:مقاتل الطالبین،ص239».
ثانیا:
بنی العباس می دانستندکه اگر بخواهند باانتساب به عباس عموی پیغمبر و اینکه از نوادگان وی هستند قیام کنند مورد اقبال مردم قرار نمی گیرند، شعار قیامشان را «الرضی مدن آل محمد» قرار دادند و قیامشان تحت عنوان اینکه می خواهیم خلافت را به خاندان پیامبر برگردانیم اغاز کردند توانستند بسج عمومی نمایند و تا سقوط حکومت مروانیان پیش روند از همین رو درگزارش آمده است: «اینان رنگ پرچم و لباس خود را به اعتبار اینکه پرچم پیامبر سیاه بود، یا به نشانی عزای خاندان پیامبر سیاه قرار دادند: الکامل فی التاریخ، ج5، ص362»
ثالثا
برای اینکه مردم را اغوا ءکرده باشند ادعا می کردند کتابی دراختیار دارند که به صور ت رمز حکومت آنان را پیش بینی کرده است، چراکه دراین کتاب آمده است: «ان(ع) ابن(ع) سییقتل (م) ابن (م) وان را اینگونه تاویل می کردند مقصود عین اول«عبدالله بن علی بن عبدالله بن عباس» سر شاخه حکومت عباسیان ودو میم «مروان بن محمدبن مروان» است که به دست عبد الله بن عباس کشته می شود وحکومت عباسی تشکیل می گردد: الامام الصادق والمذاهب الاربعه،ج2، ص 309» بنی العباس که مثلت سه برادر «ابراهیم امام، سفاح، منصور» بدند رهبری قیام را بعهده گرفته و باچنین شگرد های مزورانه قیام برعلیه حکومت مروانیان را آغاز کردند، تا تشکيل حکومت بنی العباس وحذف عبدالله محض و فرزندش محمد نفس زکیه که دیر متوجه هدف پنهانی آنان شده بودند پیش رفتند، تنها امام صادق علیه السلام بود که نیت آنان راخوانده بود وباانان همراهی نکرد، وتوانست شیعه را ازاین بحران سیاسی پیجیده عبور دهد وآنان راه هزینه وخرج این دسته از مزوران و افراد دو رو نکند.
2_«خصائص اسوه ای امام صادق علیه السلام»
امام صادق علیه السلام به عنوان امام و پیشوا دارای خصائص اسوه ای اند، که هریک ازاین خصیصه می تواند الگوی برای دلدادگان آن حضرت باشد ازهمین روبرخی از این خصیصه آورده می شود تاشاید به برکت وجود آن حضرت توفیق الگو گیری را پیداکنیم ودر رفتار عملی خود نهادینه و مهندسی نماییم:
یکم؛«عبادت عارفانه و بندگى خالصانه»
امام صادق علیه السلام همانند پدران بزرگوارش از جهت عبودیت و خشوع و ذکر و دعا و نماز، سرآمد همه عارفان وسالکان، ودر مرتبه اعلاى انسانیت و برترین مردم عصر خویش بود.از باب نمونه به برخى از آنها اشاره مىشود.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
ادامه در پست بعدی 👇👇
تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
بخش هشتم :
1-روایت شده که امام صادق علیه السلام در حال نماز، به تلاوت قرآن مشغول بود که از حال عادى خارج شد، هنگامى که به هوش آمد علت این حال را از او پرسیدند، فرمود: «آیاتى از قرآن را آن قدر تکرار کردم که گویا آنها را به طور شفاهى از خداى متعال یا جبرئیل مىشنیدم.»( بحارالأنوار، ج 47، ص 58.)
2-ابان بن تغلب گفته است: «بر حضرت صادق علیه السلام وارد شدم در حالى که مشغول نماز بود، اذکار رکوع و سجده آن جناب را شمارش کردم، شصت مرتبه تسبیح گفت.»(همان، ج 47، ص 50.)
3-حمزة بن حمران و حسن بن زیاد گفتند: بر حضرت صادق علیه السلام وارد شدیم در حالى که با جمعیتى مشغول نماز عصر بود. ذکر«سبحان ربّى العظیم و بحمده»را 33 یا 34 مرتبه در رکوع و سجده تکرار کرد.(همان)
4- یحیى بن علاء گفته است: «امام صادق علیه السلام شب بیست و سوم ماه رمضان، سخت بیمار و بسترى بود. دستور داد بستر او را به مسجد رسول خدا صلى الله علیه و آله بردند و تا صبح مشغول عبادت بود.»(همان، ص53)
5-ابن تغلب گفته است: «در سفر، بین مدینه و مکه، در خدمت امام صادق علیه السلام بودم. هنگامى که به حرم رسید پیاده شد، غسل کرد، کفشهاى خود را به دست گرفت و با پاى برهنه داخل حرم شد.»(همان، ص54)
6-حفض بن بخترى از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: دوران جوانى، در عبادت، بسیار جدّیّت مىکردم، پدرم فرمود: «پسرم! در عبادت، خودت را به سختى نینداز، زیرا خداى متعال وقتى بندهاش را دوست داشت، اعمال کم او را نیز قبول مىکند.»(همان)
7-معاویة بن وهب گفته است: با حضرت صادق علیه السلام به سوى بازار مدینه مىرفتیم، سوار بر الاغ بود. نزدیک بازار رسیدیم، حضرت از حیوان سوارى خود پیاده شد و به سجده افتاد، سجدهاش طولانى شد. هنگامى که سر از سجده برداشت، عرض کردم: «از مرکب خود پیاده شدید و سجده کردید؟» فرمود: «یکى از نعمتهاى خدا به یادم افتاد، به همین جهت براى شکر خدا سجده کردم.» عرض کردم: «در نزدیک بازار که مردم رفت و آمد دارند؟» فرمود: «کسى مرا ندید.»«. همان، ص 21»
8- مالک بن انس گفته است: «مدتى خدمت جعفر بن محمد رفت و آمد داشتم. او را جز در یکى از این سه حال ندیدم، یا در حال نماز بود یا روزهدار بود یا در حال قرائت قرآن کریم. در حال نقل حدیث همیشه با وضو بود.»(. تهذیب التهذیب، ج 2، ص 104 و مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص)
9- مالک بن انس گفت: در یک سفر حج، خدمت امام صادق علیه السلام بودم. در میقات، حیوان سوارى خود را نگه داشت تا محرم شود، ولى هر چه مىخواست لبّیک بگوید، نمىتوانست. صدا در دهانش قطع مىشد. به گونهاى که نزدیک بود از روى مرکب سقوط کند. عرض کردم: «یا بن رسولاللّه! چرا تلبیه نمىگویى؟» فرمود: چه گونه لبّیک بگویم، در حالى که امکان دارد خداى متعال بگوید:
«لا لبّیک و لا سعدیک»؟(. مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 142)
دوم «کار و تلاش و دستگیری از مستمندان»
امام صادق (علیهالسّلام) نهتنها دیگر ان را دعوت به کاروتلاش میکرد، بلکه خود نیز با وجود مـجالس درس و مناظرات درروزهای داغ تابستان،در مزرعهاش کارمیکرد.یکی از یاران حضرت میگوید:آن حضرت را در باغش دیـدم،پیراهن زبروخشن بـر تن و بـیل در دست،باغ را آبیاری میکرد و عرق ازسر و صورتش می ریخت،گفتم:اجازه دهید من کار کنم.فرمود:من کسی را دارم که این کارها را بکند ولی دوست دارم مرد در راه بهدست آوردن روزی حلال از گرمی آفتاب آزار ببیندوخداوند بـبیند که من در پی روزی حلال هستم.(بحارالانوار،ج۴۷،ص۵۷.)
حضرت در تجارت نیز چنین بود و بر رضایت خداوند تاکید داشت لذا وقتی کار پرداز اوکه با سرمایه امام برای تجارت به مصر رفت و با سودی کلان برگشت، امام از او پرسید:این هـمه سـودرا چگونه بهدست آوردهای؟او گفت:چون مردم نیازمند کالای ما بودند،ما هم به قیمت گزاف فرو ختیم.امام فرمود:سبحان الله! علیه مسلمانان همپیمان شدید که کالایتان را جزدر برابرهردینارسرمایه یک دینارسود نفروشید!امام اصل سرمایه را برداشت و سودش را نپذیرفت و فرمود:ای مصادف! چکاچک شمشیرها ازکسب روزی حلال آسانتر است(وسایل الشیعه، ج۶، ص۱۶۰-۱۴۱.)،(سبحان الله تحلفون علی قوم ا لا تبیعونهم الابربح الدیـنار دیـنارا..ثم قال:یا مصادف! مجالدهالسیوف اهونمن طلب الحلال.)
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
ادامه در پست بعدی 👇👇
تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
بخش نهم :
حقیقت این است که امام علیه السلا م در نهایت علاقه به کارو تلاش،هر گز فریفته درخشش درهم و دینار نـمیشد و مـیدانست که بهترین کار از نظر خداوند تقسیم دارایی خود با نیازمندان است،حقیقتی که ما هرگز از عمق جان بدان ایمان عملی نداشته و نداریم.امام خود درباره باغش می فرمود:وقتی خرماها میرسد،می گو یم دیـوارهارا بـشکافند تا مردم وارد شوندوبخورند،هـمچنین می گویم ده ظـرف خرما که برسرهریک ده نفر بتوانندبنشینند،آماده سازندتا وقتی ده نفرخوردند،ده نفردیگر بیایند و هریک،یک مدخرما بخورند.انگاه مـیخواهم بـرای تـمام همسا یگان باغ (پیرمرد،پیرزن،مریض،کودک وهر کس دیـگر کـه توان آمدن به باغ را نداشته)یک مد خرما ببرند.پس مزد باغبان و کارگران را میدهم و باقی مانده محصول را به مدینه آورده بین نـیازمندان تـقسیم مـیکنم ود ست آخراز محصول چهارهزار دیناری، چهارصددرهم برایم میماند(بحار الانوا،ج۴۷،ص۵۹)
سوم «پارسایی و سادهزیستی»
از خصیصه های اسوه ای امام صادق علیه السلام «پارسایی،زهد و ساده زیستی» است که با وجود فراهم بودن امکانات به حداقل قانع بود از همین رو همانند مردم معمولی لباس میپوشید و در زندگی رعایت اقتصاد را میکرد میفرمود: بهترین لباس در هـر زمان، لبـاس مـعمول همان زمان است.
لذا گاه لباس نو و گاه لباس وصلهداربر تن میکرد،لذا وقتی سفیان ثوری به وی اعتراض میکردکه:پدرت علی لباسی چنین گرانبهای نمیپوشید، فرمود: زمان علی (علیهالسّلام)زمان فقر و اکنون زمان غـنا و فـراوانی اسـت و پوشیدن آن لباس در این زمان،لباس شهرت است و حرام،پس آستین خودرا بالا زد و لبـاس زیـر را کـه خشن بود، نشان داد و فرمود:لباس زیررا برای خدا و لباس نورا برای شما پوشیدهام.( اعیان الشیعه،ج۷،ص۲۶۶)
با این هـمه حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمیداد،امتیازی برای وی و خانوادهاش در نظر گرفته شـودوایـن ویژگی هنگام بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بیشتر بروز مییافت.ازجمله درسالی که گندم در مدینه نایاب شـد،دستور داد گندمهای موجود در خانه را بفروشند و از همان،نان مخلوط از آرد جو و گندم که خوراک بقیه مردم بـود، تـهیه کنندوفرمود:«فان الله یعلم انی واجدان اطعمهم الحنطه علی وجهها ولکنی احب ان یرانی الله قـد احـسنت تقدیر المعیشه:اعـیان الشیعه ،ج۱،ص۵۹) خدا میداند که میتوانم به بهترین صورت نان گندم خانوادهام را تهیه کنم؛اما دوسـت دارم خـداوندمرا در حال برنامهریزی صحیح زندگی ببیند.»
چهارم«شجاعت وصلابت درمقابل طاغوتیان»
هرچندامام صادق علیه السلام در برابرمردم «متواضع» بود ولی در برابر ستمگران از هـر طایفه و رتبه ای با «صلابت و شجاعت» بود و با قدرت در برابر آنان میایستاد و این شهامت را داشت که سخن حق را به زبان آورده و اقدام حقطلبانه را انجام دهـد، هـر چند بـا عکسالعمل تندی روبهرو شود، لذا وقتی منصور از او پرسید: «یـاابا عـبدالله لم خـلق الله الذباب، فقال: لیذل به الجبابره؛ چرا خداوند مگس را خلق کرد؟» فـرمود: تـا جباران را خوار کند. و به این ترتیب منصور را متوجه قدرت الهی کرد (تهذیب الکمال،ج۱،ص۹۵.)
و آنگاه که فرماندار مدینه در حضور بنیهاشم در خطبههای نماز به علی (علیهالسّلام) دشنام داد، امام چنان پاسخی کوبنده داد که فرماندار خطبه را نـاتمام گـذاشت و به سوی خانهاش راهی شد. وسایل الشیعه ج16،ص423).
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
هدایت شده از 🚩 یاران اربعینی
تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
در ده بخش توسط حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری
حتما در اینجا بخوانید 👇👇
https://eitaa.com/arbaeeniy_yaran/8136
شروع بخش یک از اینجا
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
13.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شمس الهدی🌹
(مدح امام صادق علیهالسلام)
#مشهد_اردهال
#آستان_سلطان_علی_بن_محمد_باقر_ع
#گروه_همخوانی_محمد_رسول_الله_ص
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
#بی_تفاوت_نباشیم
🔰آموزش نوین امربمعروف ونهی ازمنکر
💠باحضورکارشناس ومدرس برجسته کشوری: استاد دکتر علی تقوی
🌐پنج شنبه ۲۸ اردیبهشت ساعت ۸صبح
🌐 مجموعه تالار شهر کاشان
✅جهت ترویج معروفات وحضور گسترده جوانان ونوجوانان واستفاده از دوره ، این پست را منتشر نمائید.
#فرصتی_استثنایی
#آموزشی_متفاوت
❇️معاونت اجتماعی ناحیه مقاومت بسیج کاشان
❇️ستاد امر به معروف ونهی از منکر دارالمومنین کاشان
27.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)
🌴بازم چهل بی مروت
🌴با هم رسیدن شبونه
🎙 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8