eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
61 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش دوم‏ - تفسیر دعای کمیل آفاق نیایش - تفسیر دعای کمیل بخش دوم‏ وَ بِقُوِّتِكَ الَّتى قَهَرْتَ بِها كُلَّ شى‏ءٍ؛ و به حق آن نيرويت كه همه چيز را به وسيله آن مقهور خويش كردى. آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 43 تفسير ادبى‏ قدرت و قوت: «قوة» به معناى «قدرت» است، با اين تفاوت كه از بعضى جهات، با آن فرق دارد از جمله:👇👇👇👇👇 الف) «قوت» عبارت است از به كار بردن «قدرت»، يعنى «قوت» قدرت بالفعل، است بر خلاف «قدرت» كه اعم از آن است. ب) به علت عظمت شأنش مورد استفاده قرار نمى‏گيرد. ج) قوت معناى عظمت در قدرت را به همراه دارد، لذا غالباً به معناى عظيم الشأن در قدرت مورد استفاده قرار مى‏گيرد بر خلاف قدرت كه اعم از آن است. د) قوت غالبا براى قدرتى مورد استفاده قرار مى‏گيرد كه در ذات چيزى واقع باشد و به عبارت منطقى «حمل از خارج محمول» است، يعنى از ذات چيزى گرفته مى‏شود و بر آن بار مى‏گردد، بر خلاف قدرت كه غالبا اين طور نيست. لذا به آهن گفته مى‏شود «قوى» ولى «با قدرت» گفته نمى‏شود. خداوند تعالى هم در اين آيات به همه اين موارد اشاره فرموده است: -؛ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ‏[1] خداوند است كه روزى بخش قوى و مستحكم است.🔰🔰🔰🔰 -؛ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ[2]🔰🔰🔰 پروردگارت تواناى شكست ناپذير است. آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 44
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ[3] خداوند بى شك كسى را كه او را يارى كند يارى مى‏رساند چرا كه خداوند تواناى شكست‏ناپذير است.✍✍✍✍ غير از اين‏ها تفاوت‏هاى ديگرى هم دارد. قهر و غلبه: «قهر» نيز به معناى «غلبه» است، با اين تفاوت كه در «قهر» خوارى و افتادگى از جانب «مقهور» نمايان است، ولى «غلبه» اعم از «قهر» است. آن گونه خوارى و افتادگى‏اى كه در «قهر» نمايان است در «غلبه» مشهود نيست. خداوند تعالى در آيات زير به اين مطلب اشاره فرموده است:✍✍ ؛ قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَ فَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعاً وَ لَا ضَرّاً قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَ الْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَ النُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ[4] خدا آفريدگار هر چيز است و اوست يكتاى پيروز. رمز بقا📚📚📚📚📚 خداوند تعالى علاوه بر آن كه آفريدگار هر چيزى است، برپا نگه دارنده آن هم هست. وجود و بقاى اشيا وابسته به اوست. همه اشيا از: كوچك تا بزرگ و از خاك تا افلاك، همه نسبت به ذات مقدس حق تعالى، مثل وجودهاى ذهنى نسبت به ما هستند كه تا نظر خود را از آن‏ها برگردانيم معدوم مى‏شوند. خداوند تعالى در اين رابطه فرموده است: آفاق نيايش تفسير دعاى كميل،✍✍ ص: 45 ؛ اللَّهُ لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لَا يُحِيطُونَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ‏[5] خداوندى كه هيچ معبودى جز او نيست زنده پاينده‏اى است كه نه خوابش مى‏گيرد و نه چرتش. هر چه در آسمان‏ها و زمين است متعلق به اوست.✍✍✍ خلاصه آن كه خداوند قيوم است. پس به طورى كه معلول، تحت سيطره علتش قرار دارد و سايه تحت سيطره صاحب سايه است؛ همه اشيا هم تحت سيطره او هستند، يعنى همه آن‏ها- به نحوى كه متجلى در برابر صاحب تجلى افتادگى به خرج مى‏دهد- در برابر او خاضعند و هم چنان كه فقير حقيقى در برابر غنى حقيقى خوار و بى مقدار است، در برابر او خوار و ذليلند. شايد بتوان گفت همه چيزها در برابر او كه غنى حقيقى است و گنجينه هاى هر چيزى نزد اوست اظهار فقر حقيقى و تدلّى صرف مى‏نمايند. اميرالمؤمنين (ع) نيز به آن اشاره فرموده است: «وَ خَضَعَ لَها كُلُّ شى‏ءٍ وَ ذَلَّ لَها كُلُّ شى‏ءٍ.»✍
بخش سوم‏- تفسیر دعای کمیل آفاق نیایش - تفسیر دعای کمیل بخش سوم‏ وَ خَضَعَ لَها كُلُّ شى‏ءٍ وَ ذَلَّ لَها كُلُّ شى‏ءٍ؛ و همه چيز در برابر آن خاضع و در پيش آن خوار است. آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 49 تفسير ادبى‏ خضوع و ذل:✍ «خضوع»: اغلب در مورد شكستگى‏اى به كار مى‏رود كه بر دل ها مستولى مى‏شود. از آن جا كه اين حالت در ذات تمامى اشيا هست، لذا لفظ «خضوع» براى آن به كار برده شده است.✍ «ذلّ»: به معناى «درماندگى» است و به ندرت به معناى «گردن نهادن» به كار رفته است. از آن جا كه همه اشيا در ذاتشان مسكين و درمانده اند، اين معنا از آن اراده شده است و اراده نمودن معناى «گردن نهادن» هم از آن مانعى ندارد، اما معناى اول بهتر است.🔰 به هر حال كلام از تكرار اشراب چيرگى خالى نمى‏شود. در مقامى مثل مقامِ تكرار، لطف در لفظ نهفته است. قرآن هم تكرار است ولى تكرارش آن طور نيست كه ملال آور باشد، زيرا تكرار لازمه تهذيب اخلاق است و تهذيب اخلاق به هيچ صورتى نتيجه نمى‏بخشد مگر با تكرار؛ دعا هم تكرار است و تكرارش غير از آن تكرارهاى ديگر است، زيرا سخن گفتنِ عاشق است با معشوق،❤️ و هم صحبتى دل دار است با دل داده، و گفت‏و گوى بنده است با مولاى خود، كه در اين صحبت‏ها تكرار بى معناست. لذا بنده اگر هزار بار هم بگويد: «يا الله» هيچ يك از آن‏ها تكرار نخواهد بود. در ذيل آيه شريفه:✍✍ ؛ وَ مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَ أَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَ لِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى‏[1] اى موسى! اين كه در دست دارى چيست؟- موسى- گفت: اين عصاى من است. به آن تكيه مى‏كنم و با آن براى گله ام برگ مى‏ريزم و فايده هاى ديگرى هم براى من دارد.✍✍
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 50 گفته شده است كه همان جمله اولى، براى جواب كافى بود، ولى حضرت موسى (ع) چون مى‏خواست با خدا حرف بزند، لذا اين‏ها را اضافه كرد. آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 51 انواع فروتنى‏✍✍ فروتنى و افتادگى اشيا براى خداوند تعالى به معانى گوناگونى به كار رفته است از جمله: الف) فروتنى و افتادگى تكوينى؛ گفتيم كه خداوند تعالى قيوم و برپا نگه دارنده همه اشيا است، پس همه چيز در برابر او فروتن و افتاده‏اند.🔰 ب) فروتنى و افتادگى عبودى؛ اين نوع فروتنى و افتادگى همان است كه اگر در برابر خداى تعالى باشد از جمله افتخارات به شمار مى‏رود و افتخارى بالاتر، برتر، تابنده تر و درخشنده تر از آن براى بنده تصور نمى‏شود و هدف از خلقت هر چيزى جز آن نيست. چنان كه فروتنى و افتادگى در برابر غير خدا اگر به خدا برنگردد از پست‏ترين كارها است. لذا در اسلام بارها و بارها از آن نهى شده است. البته اين نوع فروتنى و افتادگى در همه چيز موجود است چنان كه خداى متعال مى‏فرمايد: ؛ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ‏[2] قطعا هر چه در آسمان‏ها و زمين است خدا را به بى آلايشى ياد مى‏كند.✍✍ نيز آيه مذكور كه شاهد بر مدعاى ماست: ؛ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ‏[3] هر چه در آسمان‏ها و زمين است خدا را به بى آلايشى ياد مى‏كند.✍ در آيات قرآن بارها اين مطلب تكرار شده است، يك بار به صيغه ماضى كه بر تحقق و تأكيد دلالت مى‏كند، و بار ديگر به صيغه مضارع كه بر ملكه دلالت مى‏نمايد، و به‏ آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 52 معناى اين است كه بندگى در ذات اشيا است. همان طورى كه خداوند تعالى فرموده است:🍂🌸🍂🌸 - وَ لَقَدْ آتَيْنَا دَاوُدَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ[4] اى كوه ها و اى پرندگان! با او هم آواز شويد و همراه او تسبيح خدا گوييد.✍ - ...؛ تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً[5] هيچ چيزى نيست مگر اين كه او را تسبيح مى‏گويد ولى شما تسبيح آن‏ها را درك نمى‏كنيد. و شاعر چه زيبا سروده است: ما سميعيم و بصيريم و خوشيم‏ با شما نامحرمان ما خامشيم.🍀  
اين كه بعضى مى‏گويند منظور از تسبيح، تسبيح تكوينى است، اشتباه فاحشى است كه ناشى از عدم دقت گوينده است، وگرنه علاوه بر آن كه تسبيح همه اشيا بر «اهل الله» ثابت و مشهود است با اين كلام الهى هم كه فرمود: ✍يا جبالُ اوِّبى مَعهُ والطيرَ و يا آن آيه كه فرمود: منافات پيدا مى‏كند. علاوه بر اين‏ها تسبيح تكوينى از واضحات اوليه است. خلاصه آن كه از نظر فلسفه اسلامى اشيا دائما مشغول تسبيح و تنزيه خداوند هستند. آرى، همين انسانى كه علت غايى آفرينش است و همه چيز براى او آفريده شده است، گاهى منحرف مى‏شود و فطرتش را با طغيان وغفلت از راه بيرون مى‏كند، تا آن جا كه مصداق اين كلام الهى واقع مى‏شود كه فرمود:🔰 آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 53 ؛ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ‏[7] بدترين جانوران درنزد خدا لال ها و كرهايى هستند كه عقل خويش را به كار نمى‏گيرند.✍ بنابراين انسانى كه براى تسبيح گفتن زبان دارد ولى لال شده، براى شنيدن تسبيح گوش دارد ولى كر شده، براى ديدن آيات الهى چشم دارد ولى كور شده و بالاخره دل دارد ولى درك ندارد، هم چون چهارپايان است؛ بلكه از آن‏ها هم پست‏تر است چرا كه آن‏ها دايم در تسبيحند اما او لال شده است. همان طورى كه خداوند تعالى مى‏فرمايد:✍✍ ؛ وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ‏[8] به يقين گروه زيادى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم. آن‏ها دل‏هايى دارند كه با آن نمى‏فهمند و چشمانى كه با آن نمى‏بينند و گوش هايى كه با آن نمى‏شنوند. آن‏ها هم چون چهارپايانند؛ بلكه گمراه تر. اين‏ها همان غافلانند.🍀🍀🍀🍀 بى‏چاره اين انسانى كه مستخدمانش در بدن او دائما در حال تسبيحند.- مثل موجودات زنده‏اى كه نه تنها در خون او بلكه در تمامى اعضا و جوارح او هستند- و او از آن‏ها غافل است: گوش باز و چشم باز واين عمى‏ وه عجب از چشم بندى خدا[9]✍   آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 54 ولى به جاست كه گفته شود: گوش بسته چشم بسته اين عمى‏ وه عجب از چشم‏بندى گناه‏🔰🔰
ج) فروتنى و افتادگى جبرى. اين به معناى آن است كه عملِ مقدر براى هر چيزى ظاهر و بدون شك به انجام مى‏رسد. پس همه اشيا در برابر خدا فروتن افتاده اند و از فرمان خداوند و تقديرى كه براى ايشان در نظر گرفته شده سرپيچى نمى‏كنند، ازاين‏روست كه خداوند تعالى مى‏فرمايد: ...؛ أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ‏[10] هر كس كه در آسمان‏ها و زمين است خواه ناخواه تسليم اوست.✍ و در جاى ديگر: ...؛ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ‏[11] به آسمان و زمين گفت: خواه ناخواه به طرف من بياييد- و شكل بگيريد- گفتند: خواسته به طرفت مى‏آييم.✍ البته ممكن است لفظ «طوعا اوْ كَرها» تأكيدى باشد بر امر كه «خواه ناخواه بايد بشود» و شاهد آن هم اين كلام الهى است كه مى‏فرمايد:✍ ؛ وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ‏[12] هر كس كه در آسمان‏ها و زمين هست خواه ناخواه براى خدا بر زمين مى‏افتد. سايه هايشان نيز صبح و شب را سجده مى‏كنند.✍ و گرنه عبادت ناخواسته بى معناست. از اين احتمال دقيق‏تر آن كه از هر دو آيه بر مى‏آيد: خونى كه در تن يك شخص كافرى در گردش است و نيز سلول‏هايى كه در آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 55 خون ظالم لج باز وجود دارند، همه كارگرانى هستند كه خواه ناخواه به كار مشغولند، از اين رو بين تن رسول خدا (ص)- و ابوجهل لعنت الله عليه- فرقى نيست. حال آيا مى‏توان فرض كرد كه اين سلول هاى موجود در خون، در هر دو تن يك نوع عمل مى‏كنند؟ هرگز نمى‏توان چنين پنداشت.[13] اين‏ها همه در مورد غير انسان نيز صادق است، ولى در مورد انسان گفتيم كه او با اراده و اختيار خودش عمل مى‏كند. ✍لذا اگر در برابر خداوند سر تعظيم فرود آورده و در برابر خداوند اظهار افتادگى نمايد يعنى به آن چه كه خداوند به او فرمان داده و برايش مقدر داشته عمل كند به اختيار در برابر خداوند، فروتن و افتاده است و با آن تا هر كجا كه خدا بخواهد تكامل مى‏يابد و پيش رفت مى‏كند، ولى اگر فروتنى پيشه نكرد و در برابر خداوند تعالى افتادگى در پيش نگرفت، در آخرت خوار و بى مقدار خواهد شد.✍ چه زيبا و به جا گفته اند كه آدمى براى اظهار درماندگى و ابتهال به درگاه خداوند متعال آفريده شده است. لذا اگر در اين دنيا به آن عمل نكرد در جهنم عذاب خواهد شد. همان طور كه خداوند تعالى مى‏فرمايد:🍂🌸🍂🌸🍂🌸
يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ‏[14] 🔰🔰روزى كه ساق پاها برهنه شده و به سجده دعوت مى‏شوند اما نمى‏توانند سجده كنند، چشم هايشان فرو مى‏افتد و خوارى، آن‏ها را فرا مى‏گيرد در حالى كه پيش از آن وقتى سالم بودند نيز به سجده كردن دعوت مى‏شدند. آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 56 چه بسا در دنيا هم به انواع مختلف خوار و بى مقدار شوند. ✍✍در تاريخ هم نمونه اين اشخاص واقعا فراوان است، مثل: نمرود، اصحاب فيل، بنى اميه، بنى عباس و .... خداوند بردبار است، به مرور زمان جان نمرود را با يك پشه دم بريده گرفت و اصحاب فيل را با ضعيف ترين حيوانات به قتل رساند و دولت بنى اميه را با بولى از ميان برد و بنى عباس را چنان سرنگون كرد كه زن يحيى- مادر جعفر- و پسر يحيى- برادر جعفر- كه بر جهان اسلام تسلط داشتند، دست گدايى دراز كردند و وادار به شغل دلاكى شدند. [1]. طه، آيه 17 و 18. [2]. حديد، آيه 1. [3]. جمعه، آيه 1. [4]. سبا، آيه 10. [5]. اسراء، آيه 44. [6]. مثنوى معنوى، دفتر سوم،« حكايت مارگيرى كه اژدهاى فرده را مرده پنداشت ...». [7]. انفال، آيه 22. [8]. اعراف، آيه 179. [9]. مولوى چنين مى‏سرايد: چشم باز و گوش باز و اين ذكا* خيره‏ام در چشم بندى خدا، ر. ك: مثنوى معنوى، دفتر سوم،« مهلت دادن موسى فرعون را تا ساحران ...، ص 391. [10]. آل عمران، آيه 83. [11]. فصلت، آيه 11. [12]. رعد، آيه 15. [13]. منظور آن است كه اين سلول‏ها بى شك در بدن ابوجهل- لعنت الله عليه- كه از ولايت الهى سرپيچى كرده است، ناخواسته به كار مشغولند ولى در بدن رسول خدا( ص) كه نزديك‏ترين آفريدگان به خداوند تعالى است خواسته وبا شوق و شورى زايد الوصف به كار مى‏پردازند.🍂🌸🍂🌸 [14]. قلم، آيه 42 و 43.
منافقان داخلی چه زمانی در مقابل مؤمنان انقلابی به التماس می افتند؟ 🌹 سخن خدا در قرآن: پاداش اهل تقوا در روزی داده می‌شود که مردان و زنان مسلمان را می‌بینی که در تاریکی قیامت، نورشان جلو و سمت راستشان پرتوافشانی می‌کند و به آنها گفته می‌شود: «امروز مژدگانی شما باغ‌هایی است که از زیر درختانش چندین نهر جاری است و تا ابد در آن می‌مانید.» این است آن پیروزی بزرگ. در همان روز تاریک، مردان و زنان منافق به مسلمانان التماس می‌کنند: «به ما نگاهی بکنید تا از نورتان پرتوی بگیریم.» اما به آنها طعنه زده می‌شود: «خودتان به دنیا برگردید و با پذیرش اسلام و انجام دستورات واجب و حرامِ خدا، نوری درخواست کنید. البته اگر می‌توانید.» اما بین آنها دیواری بلند زده می‌شود که دری دارد. داخلش بهشت است و مهربانی خدا، و بیرونش رو به عذاب جهنم. منافقانِ کافر از آن طرف دیوار، ناامیدانه مسلمانان را صدا می‌زنند و می‌گویند: «مگر ما در دنیا با شما نبودیم؟» مسلمانان جواب می‌دهند: «بله؛ بودید؛ اما خودتان را در فتنه‌ی کفر انداختید و منتظر براندازی حکومت اسلامی بودید و در حقانیت عقائد مسلمانان و وقوع قیامت شک داشتید و آرزوهای پوچ فریبتان داد تا زمانی که دستور مرگتان از طرف خدا رسید و شیطان مکّار، با وعده‌ی ارحم‌الرّاحمین بودنِ خدا و آمرزنده بودنش شما را فریب داد. پس امروز برای آزادی از جهنم نه از شما منافقان، عوض و جایگزینی پذیرفته می‌شود و نه از کافران. جای همه‌ی شما آتش جهنم است. شایسته‌ی شما همین است و بد سرانجامی است.» ای پیامبر! آیا برای کسانی که مسلمان شده‌اند، وقت آن نرسیده که قلبشان در مقابل یاد خدا و دستوراتِ به‌حقی که در کتابش آمده، خاشع شود و اطاعت از آن را بپذیرد؟ آیا وقت آن نرسیده که با پذیرش اطاعت از دستورات واجب و حرامِ خدا کاری کنند که مانند یهودیانی نشوند که قبلاً به آنها کتاب دستورات ما داده شد و زمان زیادی در نافرمانی از آن بر آنان گذشت و در نتیجه قلبشان سخت شد و بسیاری از آنها غرق گناه شدند؟ (حدید، 12 تا 16) آیه شماره 546
✅ چه کنیم که از اصحاب امام زمان (ع) شویم؟ 🌺 جواب امام صادق (ع): هر کس دوست دارد از اصحاب امام زمان (عج) باشد، باید در حالی که منتظر است، به و محاسن اخلاق عمل کند . پس اگر از دنیا رفت و بعداً امام زمان قیام کرد، اجر او مانند کسی است که حضور خود امام زمان (عج) را درک کرده است. پس تلاش کنید و منتظر باشید. ✍️ شرح: یعنی دوری از گناه. 📖 منْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ اَلْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ اَلْأَخْلاَقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ اَلْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ اَلْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ اِنْتَظِرُوا. 📚 الغيبة (للنعمانی) , جلد۱ , صفحه۲۰۰
✅ سفارش امام زمان (عج) به شیعیان چیست؟ 🌹 بخشی از نامه امام زمان (ع) به شیعیان در دوران غیبت صغری: داشته باشيد و امر ما باشيد، و در مسائل و امورتان به ما مراجعه كنيد، ما هم وظيفه داريم كه علم را به شما ارائه كنيم، چنان‌ که وظيفه داريم شما را راهبرى كنيم. براى آشكار شدن آنچه كه بنا بر مصلحت بر شما مخفى شده است، سعی نكنيد، و از مسير راست و درست منحرف نشويد و به چپ‌ و راست نروید. قصد و نيتتان را دوستى و محبّت ما بر مبناى سنّت روشن و آشكار رسول خدا قرار دهيد. من شما را نصيحت كردم. خدا شاهد من و شماست. ✍️ شرح: و امامان بودن یعنی رعایت دستورات و آنها در مسائل فردی و اجتماعی. 📖 فاتَّقُوا اَللَّهَ وَ سَلِّمُوا لَنَا وَ رُدُّوا اَلْأَمْرَ إِلَيْنَا فَعَلَيْنَا اَلْإِصْدَارُ كَمَا كَانَ مِنَّا اَلْإِيرَادُ وَ لاَ تُحَاوِلُوا كَشْفَ مَا غُطِّيَ عَنْكُمْ وَ لاَ تَمِيلُوا عَنِ اَلْيَمِينِ وَ تَعْدِلُوا إِلَى اَلشِّمَالِ وَ اِجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى اَلسُّنَّةِ اَلْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اَللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ 📚 الغيبة (للطوسی) , جلد۱ , صفحه۲۸۵
🌷 داستان کوتاه (63) 📖 پای درس امام حسین (ع) ... (123) 🌹 امام علی علیه السلام مردی از بنی اسد را به خاطر جرمی که مرتکب شده بود و حدّی که بر او واجب شده بود، دستگیر کرد تا مجازات حد را بر او اجرا کند. از این رو، بنی اسد به نزد امام حسین علیه السلام رفتند و از او خواستند که شفاعت مجرم را بکند تا امام علی علیه السلام حد او را اجرا نکند؛ امّا امام حسین علیه السلام از شفاعت، خودداری کرد. پس به نزد علی علیه السلام رفتند و این کار را از او خواستند. علی علیه السلام فرمود: «از من هر چیزی بخواهید که در اختیار من باشد، آن را به شما می دهم». آنان، شادمان بیرون آمدند و از کنار حسین علیه السلام گذشتند و آنچه را علی علیه السلام گفته بود، به او خبر دادند. حسین علیه السلام فرمود: اگر با رفیقتان کاری دارید، باز گردید که شاید کار او تمام شده باشد! پس به نزد او بازگشتند و دیدند که مجازات حد بر او جاری شده است. گفتند: ای امیر مؤمنان! مگر به ما وعده ندادی؟ فرمود: «من وعده دادم آنچه را در اختیار من است، [می بخشم] در حالی که این حد، حق اللهِ است و در اختیار خداست نه در اختیار من». 📖 عن عَلِیٍّ علیه السلام أنَّهُ أخَذَ رَجُلاً مِن بَنی أسَدٍ فی حَدٍّ وَجَبَ عَلَیهِ لِیُقیمَهُ عَلَیهِ،فَذَهَبَ بَنو أسَدٍ إلَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام یَستَشفِعونَ بِهِ،فَأَبی عَلَیهِم. فَانطَلَقوا إلی عَلِیٍّ علیه السلام فَسَأَلوهُ،فَقالَ:لا تَسأَلُونّی شَیئا أملِکُهُ إلاّ أعطَیتُکُموهُ. فَخَرَجوا مَسرورینَ،فَمَرّوا بِالحُسَینِ علیه السلام فَأَخبَروهُ بِما قالَ،فَقالَ:إن کانَ لَکُم بِصاحِبِکُم حاجَةٌ فَانصَرِفوا،فَلَعَلَّ أمرَهُ قَد قَضی! فَانصَرَفوا إلَیهِ فَوَجَدوهُ قَد أقامَ عَلَیهِ الحَدَّ،قالوا:أ لَم تَعِدنا یا أمیرَ المُؤمِنینَ؟ قالَ:لَقَد وَعَدتُکُم بِما أملِکُهُ،و هذا شَیءٌ للّهِ ِ لَستُ أملِکُهُ. 📚 حکمت نامه امام حسین، ج 2 ص 305
📖 پای درس امام حسین (ع) ... (124) ✅ امام حسین (ع) چه حقی بر گردن ما دارد؟ 🌹 امام حسین (ع) درباره این آیه که خدا فرموده: «ای پیامبر به مردم بگو: از شما اجری نمی خواهم جز مودت خویشاوندانم» فرمود: آن قرابت و خویشاوندی که خدا به پیوند با آن و بزرگداشت حقّش فرمان داده و خیر را در آن نهاده، قرابت و خویشاوندیِ ما اهل بیت است که خداوند، رعابت حقّ ما را بر هر مسلمانی واجب کرده است. 📖 عن عبد الملک بن عمیر عن الحسین بن علیّ علیه السلام فی قَولِهِ عز و جل: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» :إنَّ القَرابَةَ الَّتی أمَرَ اللّهُ بِصِلَتِها و عَظَّمَ مِن حَقِّها و جَعَلَ الخَیرَ فیها،قَرابَتُنا أهلَ البَیتِ الَّذینَ أوجَبَ اللّهُ حَقَّنا عَلی کُلِّ مُسلِمٍ. 📚 حکمت نامه امام حسین، ج 1 ص 183