eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.1هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
26 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
💠تاریخ چند شب قبل از واقعه ی عاشورا امام حسین علیه السلام به وسیله ی یکی از یارانش برای عمر سعد پیغام فرستاد تا با او ملاقات کند، ابن سعد هم موافقت نمود. شب وقتی حضرت با عمر سعد در خیمه ای ملاقات کردند، امام حسین علیه السلام فرمود: «یابن سعد و یحک اتقاتلنی؟ اما تتقی الله الذی الیه معادک فأنا ابن من علمت الا تکون معی و تدع هولاء فأنّه اقرب الی الله تعالی» پسر سعد آیا می خواهی با من بجنگی در حالی که مرا می شناسی و می دانی پدر من چه کسی است؟ آیا از خدایی که برگشت تو به سوی اوست نمی ترسی؟ آیا نمی خواهی با من باشی و از این ها دست برداری که این کار به خدا نزدیک تر و مورد توجه اوست؟ عمر سعد عرض کرد: می ترسم اگر تو را یاری کنم خانه مرا در کوفه ویران کنند حضرت فرمود: من خانه برایت می سازم. عرض کرد: آقا اگر در راه شما بیایم اموالم را مصادره می کنند. سیدالشهداء علیه السلام فرمود: من بهترین باغ ها و نخلستان ها را در حجاز به تو می دهم. عمر سعد گفت: زن و بچه ام در کوفه امنیت ندارند مورد اذیت قرار می گیرند. امام فرمود: من از آنان حمایت می کنم. عرض کرد: نمی توانم از حکومت ری دست بکشم. اباعبدالله علیه السلام وقتی دید، سخنانش اثر بر ابن سعد ندارد و شیطان بر او تسلط یافته از جا بلند شد و فرمود: چرا این قدر در اطاعت شیطان و در گمراهی خودت پافشاری می کنی؟ «ذبحک الله علی فراشک عاجلاً و لا غفرلک یوم حشرک فوالله» خدا تو را به همین زودی در رختخواب بکشد و روز قیامت تو را نیامرزد.(۴) 💠تاریخ دو برادر از یک پدر و مادر، تربیت یافته و بزرگ شده در یک خانه هستند به نام های عمرو و علی بن قرظه انصاری، اما عمرو هدایت یافته و در راه حسین علیه السلام و علی گمراه شده و جزو لشکر کوفیان است. علی بن قرظه با برادرش خیلی صحبت کرد و سعی نمود او را به لشکر ابن سعد بیاورد اما نتوانست عمرو را منحرف کند.عمرو هدایت شده روز عاشورا به یاری امامش به میدان آمد و رجز می خواند: قد علمت کتیبة الانصاری انی سوف احمی حوزة الذّماری ضرب غلامٍ غیر نکس شاری دون الحسین مهجتی و داری سپاه انصار دانسته اند که من از شرف و ناموسم حمایت می کنم، ضربه ام ضربه جوانی است که ضعیف و ناتوان نیست. جان و سرایم به فدای حسین باد. وقتی هم روی زمین افتاد، سیدالشهداء (ع) سرش را به زانو گرفت. عمرو عرض کرد: یابن رسول الله اوفیت؟ ای فرزند رسول خدا آیا وفا کردم؟ حضرت فرمود: «نعم انت امامی فی الجنه فاقری رسول الله منی السلام» آری تو زودتر از من به بهشت می روی، سلام مرا به رسول خدا برسان. علی بن قرظه گمراه وقتی سعادتمندی برادرش را دید فریاد زد: «یا حسین! یا کذاب ابن کذاب اظللت اخی و غردته حتی قتلته» ای حسین ای دروغگو پسر دروغگو ( نستجیربالله) برادرم را گمراه کردی و فریب دادی تا او را به قتل رساندی. امام حسین (ع)فرمود: «إن الله لم یضل اخاک و لکنه هدی اخاک و اضلک» خدا برادرت را گمراه نکرد بلکه هدایت نمود و تو را گمراه کرد.(۵) 🔻اکنون با این سؤال بحث را ادامه می دهیم؛ راز توفیق به هدایت چیست؟ چه عواملی زمینه ساز موفق شدن انسان به هدایت هستند:🔺 ✔️ایمان به خداوند قرآن کریم می فرماید: «وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» البته خدا اهل ایمان را به راه راست هدایت خواهد کرد.(۶) یک اسلام آوردن داریم، یک ایمان آوردن، اسلام با ایمان،فرق می کنند. ایمان مرتبه ای بالاتر از اسلام است. مسلمان کسی است که به شهادتین اقرار کند. اما مؤمن کسی است که طبق اعتقاداتش عمل میکند؛«الذینَ آمنوا و عملوا الصالحات» ✔️سعی و کوشش در راه خدا «الذینَ جاهدوا فینا لنهدینهم سُبُلنا» آنان که در راه ما تلاش و کوشش نمایند را به راه خویش هدایت می کنیم. راه رسیدن به هدایت الهی تلاش است. کسی که بنشیند و بدون هیچ کار و کوششی مرتب بگوید اهدنا الصراط المستقیم خدایا ما به راه راست هدایت فرما به نتیجه ای نمی رسد. 🌸شعر نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد 👈شما در کربلا دقت کنید، امام حسین (ع)به هدایتگری می پردازد، راه را نشان می دهد اما این حر و سعد و ابوالحتوف و یزید بن زیاد و... بودند که به سوی سیدالشهداء علیه السلام رفتند آخرین قدم را آنان برداشتند. ✔️ادب چنانچه ادب باعث سعادت و هدایت حر شده است. وقت ظهر، امام(ع) به حجاج بن مسروق، موذن ارتش خودشان فرمودند: اذان بگو. سپس به حر فرمودند آيا نمازت را با لشكر خودت مي خواني؟ فرمانده سپاه دشمن، نان خور يزيد، بر خلاف انتظار گفت: نه، بلكه نماز را با تو مي خوانم. اين ادب و اين نمازي كه او خواست پشت سر حضرت بخواند، در حقيقت پشت كردن به فرهنگ دشمن بود و او را يك قدم به سوي پروردگار پيش برد و اين كارش، كليدي براي گشوده شدن درهاي رحمت حق به سوي او بود.
◾️▪️اعمال ماه محرم چیست؟ ▪️چرا محرم؟! پیش از اسلام عرب، جنگ در این ماه را حرام می‌دانست و ترک مخاصمه می‌کرد؛ لذا از آن زمان این ماه بدین اسم نامگذاری شد.(۱) و روز اول محرم را اول سال قمری قرار دادند.(۲) در توضیح این که چرا ماه‌های دیگر که جنگ در آنها حرام است، محرم نامیده نمی‌شود می‌توان گفت: چون ترک جنگ از این ماه شروع می‌شد به آن محرم گفتند.این ماه در مکتب تشیع یادآور نهضت حضرت سیدالشهدا و حماسه‌ جاودان کربلاست. ◾️این ماه، یادآور دلاورمردی‌های یاران با وفای اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، فداکاری‌های زینب کبری(سلام الله علیها)، حضرت سجاد(علیه السلام)، و همه‌ اسرای کاروان امام حسین(علیه السلام)، است. این ماه، یادآور خطبه‌ها و شعارهای آگاهی‌بخش سالار شهیدان، نطق آتشین حضرت زینب(سلام الله علیها) و خطابه‌ غرّای زین العابدین(علیه السلام)، است. ▪️این ماه، یادآور استقامت حبیب بن مظاهر و شهادت عون و جعفر است. ▪️آری این ماه، ماه پیروزی حق بر باطل است. ◾️محرم از منظر ائمه(علیهم السلام) شیعیان از امام رضا(علیه السلام)، چنین نقل شده است:«وقتی محرم فرا می‌رسید، پدرم خندان دیده نمی‌شد، حزن و اندوه تا پایان دهه‌ اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصیبت و گریه ایشان بود.»(۳) ▪️همچنین حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره‌ عاشورا می‌فرماید:«کسی که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه‌اش باشد، خداوند قیامت را روز شادمانی و سرور او قرار خواهد داد.»(۴) ▪️اعمال شب اول ماه محرم ۱ـ نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها به شرح ذیل است: دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود. در فضیلت این نماز چنین آمده است: «خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب امنیّت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت داشته است.»(۵) ۲ـ احیای این شب.(۶) ۳ـ نیایش و دعا.(۷) ▪️روز اول محرم اول محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(علیه السلام) روایت شده است: «آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت می‌کند، همانگونه که دعای زکریا(علیه السلام) را اجابت کرد.»(۸) دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعای زیر قرائت گردد: «اللّهم انت الاله القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»(۹)؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال، سال نو است، از تو می‌خواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی. ▪️روز دوم محرم در چنین روزی کاروان امام حسین(علیه السلام) در سال ۶۱ ه‍ .ق وارد سرزمین کربلا شد و با ممانعت لشکر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گردید.(۱۰) ▪️روز سوم محرم از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «هر کس در این روز روزه بگیرد، خداوند دعایش را اجابت کند.»(۱۱) در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد کربلا شد. ▪️روز هفتم محرم روزه گرفتن مستحب است. ▪️روز نهم محرم تاسوعای حسینی، روز محاصره‌ امام حسین(علیه السلام) و اصحابش در سرزمین کربلا توسط سپاه شمر.(۱۲) ◾️اعمال شب عاشورا ۱ـ چند نماز برای این شب در روایات آمده است که یکی از آنها چنین است: چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از سوره‌ حمد، ۵۰ بار سوره‌ توحید خوانده می‌شود. پس از پایان نماز، ۷۰ بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اکبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العلیّ العظیم» خوانده شود.(۱۳) ۲ـ احیای این شب کنار قبر امام حسین(علیه السلام).(۱۴) ۳ـ دعا و نیایش. (۱۵) ◾️روز عاشورا ۱ـ عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواسته‌هایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد. (۱۶) ۲ـ زیارت امام حسین(علیه السلام).(۱۷) ۳ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود. (۱۸) ۴ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام).(۱۹) ۵ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه.(۲۰) ۶ـ خواندن زیارت عاشورا. (۲۱) ۷ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).»(۲۲) ▪️روز دوازدهم محرم ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و شهادت حضرت سجاد(علیه السلام) در سال ۹۴ ه‍ .ق. 📚پی‌نوشت‌ها: ۱- مصباح کفعمی، ص ۵۰۹٫ ۲- فرهنگ عاشورا، ص ۴۰۵، جواد محدثی. ۳- وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۹۴، حدیث ۸٫
*🌴 زمزمه قبل از زیارت عاشورا* *بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا(۲)*😭 *بر دلم یارب نماند آرزوی کربلا* 😭 *کربلا یا کربلا (۲)* *تشنه ی آبِ فُراتم ای اَجل مهلت بده (۲)😭* *تا بگیرم در بغل قبرِ شهیدِ کربلا😭* *یا حسیـــــن بنِ علی جانِ تو وُ جانِ علی (۲)*😭 *یک دعایی کن بیایم سوی بارگاهِ علی* *کربلا یا کربلا* *بار الها کن نصیبم تربتِ کوی حسیـــــن (۲)😭* *تُربتِ پاکت بُود داروشِفایت یا حسیـــــن (۲)😭* *کربلا یا کربلا* *ای دلِ غافل دِوا کن دَردِ خود از نام او😭* *هر کسی را درد باشد رو کند سوی حسیـــــن😭* *از برای دردِ بی درمان دوا دارد حسیـــــن (۲)😭* *آقا جان من گِدای خونتم😭* *نکنه رَدم کنی*😭 *آقا جان امروز اومدم درِ خونت گِدایی یا حسیـــــن😭* *آنقدر میگم حسیـــــن تا دردمو دوا کنی (۲)😭* *کربلا یا کربلا* *آرزو دارم به دِل* *کن در دَمِ جان دادنم (۲)😭* *لحظه ی آخر گشایم دیده بر روی حسیـــــن(۲)😭* *آقا جان یا اباعبدالله همه ی ما موقع جان دادن موقع احتظار چشم انتظاریم چشم امیدمون به توست یا حسیـــــن😭* *یا حسیـــــن وُ یا حسیـــــن وُ حسیـــــن(۲)😭 (التماس دعا)
🍂🍃🌼🌺🌼🍃🍂🌼🌺🌼🍂🍃 🌸 🌾سه نفر به نام ابوجهل و اخنس و ابوسفیان از متعصّبان شرک، تصمیم گرفتند بی‌آنکه دیگری بفهمد، شبانگاه در پناه تاریکی و مخفیانه به کنار دیوار پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم بروند و آیات قرآن را بشنوند 🌾هر سه نفر، آیات را جداگانه شنیدند و توی راه به همدیگر برخورد کردند و خودشان را سرزنش کردند که چرا جذب استماع قرآن شدند پس پیمان بستند که دیگر این کار را تکرار نکنند 🌾امّا شب بعد، جاذبه قرآن آن‌ها را وادار کرد که در اطراف خانه پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم، وقتی حضرتش قرآن می‌خواند، گوش فرا دهند؛ دوباره هنگام برگشت به هم رسیدند و خودشان را سرزنش کردند که چرا این پیمان را شکستند و جذب قرآن شدند. 🌾روز که شد، اخنس، عصابه‌دست، به منزل ابوسفیان رفت و سپس به منزل ابوجهل رفت و درباره‌ی قرآن با هم صحبت کردند؛ تا مبادا آن‌ها دست از جاهلیّت بردارند. 🌾ابوجهل که بیشتر از هر دو به مرام جاهلیّت و تکبّر و ریاست دنیا متعصّب بود، گفت: سوگند می‌خوریم که به محمّد ایمان نیاوریم اگرچه قرآنش انسان را جذب کند. 📚 منابع کتاب 1⃣ داستان‌ها و پندها جلد ۹ ص ۴۹ 2⃣ سیره ابن هشام جلد ۱صفحه ۳۳۷
سلام علیکم خدمت اعضای محترم براشفای مادرم زهرا سلطان جهانورد فرزند قربان چهل تا حدیث کسا نذرکردم لطفا برای شفای مادرم وپدرم دعا بفرمایید هرعزیزی ک مایل بود حدیث کسا رو به نیابت سلامتی و شفای مادرم وپدرم اسفندیار شعبان پور تلاوت بفرماید وبه بنده در پیوی اعلام بفرماید باتشکر فراوان شعبان پور @Haram75
خوش بینی.mp3
4.53M
🎧خوش بینی 🎙️حجت الاسلام
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید رئیسی حتی از شهید رجایی هم جلو زد‌! 🎙
حرم مطهر امام حسین علیه السلام 💠 عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شيخ حسين بن شيخ مشكور رضوان الله تعالي عليه فرمود در عالم رو يا ديدم در حرم مطهر حضرت ابا عبدالله علیه السلام مشرف هستم و حضرت در آنجا تشريف دارند یك نفر جوان عرب معدي دهاتي وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد و حضرت با لبخند جوابش دادند فرداي آن شب كه شب جمعه بود به حرم مشرف شدم و در گوشه حرم توقف كردم ناگهان آن جوان عرب معدي را كه در خواب ديده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد با لبخند به آن حضرت سلام كرد ولي حضرت سيدالشهداء علیه السلام را نديدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام علیه السلام پرسيدم و تفصيل خواب خود را برايش نقل كردم و گفتم چه كرده اي كه امام علیه السلام با لبخند بتو جواب مي دهد گفت مرا پدر و مادر پيري است و در چند فرسخي كربلا ساكنيم و شبهاي جمعه كه براي زيارت مي آيم يك هفته پدرم را سوار بر الاغ كرده مي آوردم و يك هفته هم مادرم را مي آوردم تا اينكه شب جمعه اي كه نوبت پدرم بود چون سوارش كردم مادرم گريه كرد و گفت مرا هم بايد ببري شايد هفته ديگر زنده نباشم گفتم باران مي بارد هوا سرد است مشكل است نپذيرفت ناچار پدر را سوار كردم و مادرم را بدوش كشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم رسانيدم و چون در آن حالت با پدر و مادرم وارد حرم شدم حضرت سيدالشهداء عليه السلام را ديدم و سلام كردم آن بزرگوار برويم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا بحال هر شب جمعه كه مشرف مي شوم حضرت امام حسين علیه السلام را مي بينم و با تبسم جوابم را مي دهد اي كه بر دوست تمناي نگاهي داري بهر اثبات ارادت چه گواهي داري بايدت واله چو يعقوب شدن در شب و روز گر چو او يوسف گم گشته به چاهي داري از بردن اشك درون سوز نهاني بايد گر كه از درگه او خواهش جاهي داري تا كه هستي به گدايي در دربار حسين علیه السلام عزت و فخر به هر مهتر و شاهي داري نام تو ثبت به ديباچه عشاق شود گر كه مهرش بدل خود پر كاهي داري اي كه در راه حسين استي و اولاد حسين علیه السلام خوش به فرداي دگر پشت و پناهي داري اشك امروز بود توشه ره فردايت گر به ديوان عمل جرم و گناهي داري اجر پيوسته تو نزد حسين بن علي است تا كه در ماتم او اشكي و آهي داري كربلا آرزوي ماست حسين جان مددي چه بي منتظر چشم براهي داري خاك راه تو بود حامد و زر مي گردد گر كه بر خاك ره خويش نگاهي داري 📚 كرامات الحسينية معجزات حضرت سيدالشهداء عليه
ایجاد انگیزه[۱] 💠 آنگاه که اقوام و ملل و ادیان بزرگ با گرایش مختلف مذهبی را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که هر یک به فراخور آداب و تعالیم خویش، نمادها و سمبل‌هایی را برای خود انتخاب و معرفی کرده‌اند. این نمادها در فرهنگ دینی، همان «شعائر مذهبی» هستند. نمادها و سمبل‌ها دارای دو ویژگی مهم و اساسی می‌باشند: یکی از این ویژگی‌ها «قدرت تداعی معانی» است؛ یعنی به‌محض اینکه فردی چشمش به آن نماد می‌افتد، بلافاصله پیام و محتوای آن نماد در اندیشه‌اش جاری می‌شود و با ظهور و هویدا شدن نمادها و شعائر دینی، به تمدن و یا فرهنگی که نماد بر اساس آن شکل گرفته، می‌رسد. از این رو، مکتب و مذهبی پایدار و تأثیرگذارتر است که حالت تداعی معانی در آن قویی‌تر باشد. ویژگی دوم نمادها «پر رمز و راز بودن آن‌ها» است که حاکی از امری سری و درونی است و هر چه دایره آداب، شعائر و افعال در فرهنگی وسیع باشد، نشان از گستردگی و عمیق بودن شکل درونی آن است که به تعبیرات دینی از آن به حکمت و فلسفه تعبیر می‌شود و بر اساس این حکمت و فلسفه، اعمال و عبادات شرعی به صورت نمادین انجام می‌پذیرد و در بر دارنده مفهوم و ایده‌ای می‌شود که آن را از سایرین متمایز می‌کند. بنابراین نمادها تأثیر فراوانی در انتقال پیام و ترویج یک فرهنگ دارند و در حقیقت شناسنامه‌ای برای شناسایی آن مکتب یا فرهنگ هستند. حال با توجه به اهمیت و آثار نمادها در انتقال پیام و ترویج فرهنگ، شایسته است، نمادها و شعائر انقلاب حسینی (ع) موردبررسی و تحلیل قرار گیرد تا ببینیم چه نمادهایی در انقلاب حسینی (ع) وجود داشته که سبب پایداری این جریان سرخ شده است؟ کدام شعائر پر رمز و راز از انقلاب سرخ حسینی (ع) در ذهن ما شکل گرفته است؟ دشمنان انقلاب حسینی (ع)، چگونه با این نمادها برخورد می‌کنند؟ متن و محتوا بی‌شک در انقلاب حسینی (ع) نمادها و شعائر مختلفی وجود دارد که حاکی از مظلومیت و حقانیت قیام سرخ حسینی (ع) است؛ اما از مهم‌ترین نمادها، پایبندی به پوشش کامل اسلامی برای بانوان حتی در سخت‌ترین شرایط است. این استقامت سبب تداعی معانی بلند و حاکی از پر رمز و راز بودن حکمت پوشش اسلامی است. بر اساس منابع تاریخی، واقعه کربلا حاکی از پایبندی به پوشش کامل اسلامی برای بانوان انقلاب حسینی (ع) حتی در سخت‌ترین شرایط است. در اینجا به برخی از این گزارش‌ها اشاره می‌شود: گزارش اول: تقاضای چادر شیخ مفید نقل می‌کند که زنان حسینی (ع) در صحرای کربلا از عمر سعد چنین درخواستی داشتند: «وَ سَأَلَتْهُ النِّسْوَةُ لِیَسْتَرْجِعَ مَا أُخِذَ مِنْهُنَّ لِیَتَسَتَّرْنَ بِه[۲]؛‏ زنان از او خواستند آنچه از آنان گرفته شده بازگردانده شود تا خود را با آن بپوشانند» اما چون آن خواسته اثری نداشت و دستور عمرسعد کارساز نشد و کسی چادرها را بازنگرداند، این بار تقاضای خود را به گونه‌ای دیگر و به شخصی غیر از او ابراز کردند و این درخواست دوم زمانی اتفاق افتاد که عمر سعد اسرای اهل حرم را به کوفه برد. اهل کوفه برای تماشای اسرا اجتماع کردند. یکی از زنان کوفی که بر بامی ایستاده و بر آنان مشرف بود، پرسید: «مِنْ أَیِّ الْأُسَارَى أَنْتُن‏؟؛ شماها از کدامین اسرا هستید؟» جواب دادند: «نَحْنُ أُسَارَى مُحَمَّدٍ؛ ما اسرای آل محمد هستیم» زن از بام پایین آمد و هر چه چادر، مقنعه، روسری و پارچه‌ای که داشت جمع کرد و به آنان داد و آنان خود را پوشانیدند.[۳] سؤال مهم و قابل تأملی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا کاروان اسرا با آنکه گرسنه بودند، نان و خرما را قبول نکردند؛ ولی چادر و مقنعه‌ها را قبول کردند؟ آیا نمی‌خواهند بفهمانند که حجاب اهمیتش بسیار زیاد است و حتی می‌توان عطیّه‌های دیگران را قبول کرد و با آن خود را از دید نامحرم حفظ کرد؟! آیا پایبندی زنان عاشورایی به حجب و حیا نمی‌تواند نمادی با تداعی معانی بلند در انقلاب حسینی (ع) باشد؟ آیا این‌ها زنان ما را به رعایت حجاب در هر حال و هر موقعیت و با هر وسیله دعوت نمی‌کند؟! پرواضح است که حجاب نشانه کرامت و ارجمندی زن مسلمان است و زنان عاشورایی و زینب گونه که پیامبران حریت و آزادگی و آیات عصمت و عفت بوده و هستند، حفظ کرامت و شخصیت خود را بر همه چیز مقدم می‌دارند. گزارش دوم: پنهان داشتن خود از نامحرمان پس از چند روزی که اسرا در کوفه ماندند، آنان را به سوی شام روانه کردند. در هنگام حمل‌ونقل اسرا از مکانی به مکان دیگر، آنان را همانند اسرای کفار و گاه بدون پاسداشت حرمت آنان از نظر امکان حفظ کامل حجاب، انتقال می‌دادند و این کار، اعتراض اهل‌بیت (ع) و حضرت سجاد (ع) را برانگیخت و آنان برای حفظ حجاب از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کردند و حتی اگر لازم بود به خواهش و تمنّا نیز متوسل می‌شده‌اند، در حالی که هیچ سراغ نداریم، امام حسین (ع) یا اهل حرم برای امور مادی به دشمن متوسل شده
یا التماس کرده باشند و باز هیچ موردی نمی‌یابید که اهل حرم پس از اسارت از دشمن تقاضای نان، آب و سایر امور مادی را داشته باشند، ولی دقت در حوادث شام، اصرار بانوان بر حفظ پوشش و حجاب و دور نگه داشتن خود را از انظار تماشاچیان روشن می‌کند. سید بن طاووس نقل می‌کند که «وقتی اسرا به دمشق نزدیک شدند، ام‌کلثوم به شمر نزدیک شد و گفت: از تو درخواستی دارم. شمر گفت: درخواستت چیست؟ گفت: هنگامی که خواستی ما را به شهر وارد کنی، از دروازه‌ای که تماشاچیان آن کمتر باشند، وارد کن و به مأموران پیشنهاد کن، سرها را از بین کجاوه‌ها بیرون ببرند و از ما دور کنند، زیرا ما از بس در چنین حالتی و چنین وضعی مورد دید واقع شدیم خوار و ذلیل گشتیم. ولی شمر از بس ظالم و یاغی بود، دستور داد سرها را بر نیزه‌ها در بین کجاوه‌ها قرار دهند و آنان را با آن حال از بین تماشاچیان عبور داد.»[۴] از این حوادث، پلیدی، خباثت و کفر و کینه بیش‌ازحد مخالفان آنان روشن می‌شود. دشمنان با برنامه نفوذ نیز در صدد محو آثار اسلام بودند و تلاش می‌کردند حجاب و پوشش شرعی را بی‌ارزش و منسوخ نشان دهند. از این روست که با تقاضای ام‌کلثوم مخالفت می‌کردند. گزارش سوم: تقاضای حضرت سکینه از سهل بن سعد صاحب مناقب از سهل بن سعد نقل می‌کند که در مسیر بیت‌المقدس، به شام رسیدم. دیدم مردم شادند و به یکدیگر بشارت می‌دهند. زنان به دف زنی و پای‌کوبی مشغولند. پیش خود گفتم: اکنون ایام شادی و عید شامیان نیست، کسی را دیدم و از علت این شادمانی سؤال کردم ... گفتند: این سر حسین (ع) است که از عراق به شام هدیه شده است. گفتم: عجبا! سر حسین (ع) را می‌آورند و مردم چنین شادی می‌کنند. ناگهان اسب سواری را دیدم که بر نیزه‌اش سری است که بسیار شبیه سر رسول اللّه (ص) است و ناگهان پشت سر او زنانی را دیدم که بر شتران بدون جهاز سوارند. به اولین نفر آنان نزدیک شدم و عرض کردم: «ای دخترک، تو کیستی؟» گفت من سکینه دختر حسینم. گفتم: حاجتی داری؟ من سهل بن سعد هستم. جدّ تو را دیده‌ام و سخنش را شنیده‌ام. گفت: ای سعد! به کسی که این سر به دست او است بگو سر را جلوتر ببرد تا مردم مشغول تماشای آن شوند و چشمشان به اهل‌بیت رسول اللّه (ص) نیفتد. سهل می‌گوید: نزد صاحب سر رفتم و گفتم خواسته‌ای دارم که اگر برآوری چهارصد دینار به تو خواهم داد. گفت: خواسته‌ات چیست؟ گفتم: این سر را از کجاوه جلوتر ببر، او انجام داد و من طبق وعده‌ام چهارصد دینار به او دادم.[۵] هر دینار طلا تقریباً معادل یک مثقال است و هر مثقال بیشتر از ۲۵/۴ گرم است؛ بنابراین چهارصد دینار بیش از هزار و ششصد گرم طلا خواهد شد و اینکه کسی این مقدار طلا را می‌بخشد تا تنها بعضی از زنان اهل‌بیت رسول اللّه (ص) کمتر در معرض دید نامحرمان قرار گیرند، اهمیت حفظ حجاب را به خوبی روشن می‌سازد. گزارش چهارم: اعتراض به سلب پوشش از اهل حرم وقتی اسرای اهل‌بیت (ع) را وارد شام کردند و آنان را به مجلس یزید بردند. او با تکبّر به بیان افتخارات و پیروزی‌های خود پرداخت. آنگاه حضرت زینب (س) به پا خاست و با بیان آیاتی از قرآن، استهزا گری یزید را ناشی از تکذیب آیات الهی و مهلت دادن خداوند به او را برای افزون شدن گناهان او و سرانجام گرفتار شدنش به عذاب الهی دانست. سپس فرمودند: «أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَد[۶]؛ ای فرزندان آزاد شده! آیا این عدل است که تو زنان و کنیزکان خود را در پشت پرده و حجاب نگاه‌داری و دختران رسول اللّه (ص) را به عنوان اسیر بدین سوی و آن سوی کشانی، پرده حرمت آنها بدری روی آنان را بگشائی و دشمنان آنها را از شهری به شهری برند؟!» نکته مهمی که حضرت زینب (س) از آن سخت آزرده شده این است که زنان یزید پوشیده‌اند و او و زنان دیگر پوشش کامل ندارند و به همین جهت نمی‌گوید، زنان تو در کاخ و اسیران در کوخند یا زنان تو سیر و اسیران گرسنه‌اند، بلکه تنها و تنها بر حجاب اصرار می‌کند. علاوه بر این، باید توجه داشت که پوشش به طور کامل برداشته نشده، اما آن حضرت این‌چنین نسبت به آن حساسیت به خرج می‌دادند و جزع و فزع می‌کردند. هدف از نقل این گزارش‌ها هم نشان دادن اهمیتی است که خاندان امام حسین (ع) نسبت به حجاب و عفاف خویش داشتند و هم رسوا ساختن دشمن است؛ زیرا یزیدیان حریم حرمت عترت پیامبر (ص) را نگاه نداشته و زنان و دختران حسینی (ع) را در معرض تماشاى مردم قرار داده بودند! آری، زنان و دختران عاشورایی با آنکه زیردست دشمن بودند و داغدار و مصیبت‌زده و از منزلی به منزلى و از شهرى به شهرى وارد می‌شدند، با نهایت دقت، نسبت به حفظ‌ حجاب و عفاف مراقبت داشتند و