2. ذکر زیاد
«من کَثُرَ تسبیحُهُ فی لیلَه و نهاره»؛
کسی که زیاد تسبیح بگوید یک نوع تسبیح، تسبیحات حضرت زهراست که بعد از نماز گفته می شود، غیر نماز هم جایز است. کسی خدمت امام صادق (علیه السلام )آمد و گفت: آقا! شنوایی ام کم است. حضرت فرمود: برو تسبیحات مادرم زهرا را بگو. تسبیحات حضرت زهرا فقط مال نماز نیست اگر کسی صبح وقتی از خانه بیرون می آید آن را بگوید در وسعت رزق اثر دارد. یک تسبیح یعنی:
«سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُللهِ وَلاإله إلا اللهُ وَاللهُ أکبَر»
.روایت داریم وقتی ملائکه طواف می کنند این تسبیح را می گویند. همچنین روایت داریم شبی که موسی به میقات رفت خدا این ذکر را به او یاد داد:
«سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُللهِ وَلاإله إلا اللهُ وَاللهُ أکبَر».
یک نوع تسبیح، تسبیحی است که در رکوع گفته می شود:
«سُبْحانَ رَبّی العَظیمِ وَبِحَمدِه، سبحانَ رَبّی الاعلی وَبِحَمدِه».
تسبیح یعنی چه؟ یعنی خدایا تو منزّهی، هیچ اشکال و عیب و نقصی در تو نیست. امام صادق (علیه السلام )فرمود: کسی که در زندگی اش تسبیح باشد شیطان حریفش نمی شود. حضرت عیسی وقتی آمد که مردم را به سوی خدا دعوت کند، شیطان سراغش آمد و گفت: عیسی، تو خودت خدایی، چرا مردم را به خدا دعوت می کنی؟ تو اگر خدا نیستی پس پدرت کیست؟ پدر همه مردم معلوم است، تو پدرت معلوم نیست پس خودت خدایی؛ لااقل پسر خدایی. عیسی تو که مرده را زنده می کنی، تو که کور شفا می دهی، تو که معجزه می کنی. هر گونه عیسی از دست او فرار می کرد او به سراغش می آمد، می خواست اعتقاد عیسی را خراب کند. هر چه کرد دید نمی رود، گفت:
سبحان الله، سبحان الله.
چند مرتبه سبحان الله گفت، شیطان دور شد. شیطان گفت: جایی که این کلمه باشد من نمی آیم چون دارید خدا را منزه می شمارید. قرآن کریم می فرماید: اگر می خواهی شیطان به سراغ شما نیاید:
«فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم».[18]
3. صبر بر مصیبت
«وَمَنْ لَمْ یَجْزَع عَلَی المُصیبَهِ حینَ تُصیبُهُ».
شیطان از راه مصیبت می تواند وارد شود کسی که مصیبت دیده ممکن است عنانش را از کف بدهد، خدایی نکرده کفر بگوید، خدایی نکرده به خدا بدبین شود، لذا فرمود: کسی که در مصیبت فریاد و جزع نکند شیطان می گوید من راهم بسته شد، حریف این نمی شوم. حضرت ایوب زمان دارایی اش، می گفت: «خدا». زمانی هم که نداشت می گفت: «خدا»، وقتی سالم بود می گفت: «خدا»، مریض بود می گفت: «خدا». بعضی ها حالتشان در مریضی و سلامتی با هم فرق می کند. همین که خدا یک امتحان در زندگی شان می گذارد، رفوزه و مردود می شوند. در حالی که مؤمن در مصیبت چنین نیست. شما اباعبدالله (علیه السلام) را ببینید، این همه مصیبت دید اما گفت: الهی راضی ام به رضای تو.[19]من در تاریخ ندیده ام کسی در این فرصت کوتاه این همه مصیبت برایش جمع شده باشد، ما دیده ایم که کسی داغ فرزند دیده، داغ پدر دیده، داغ برادر دیده؛ ولی کسی نبوده که در یک روز داغ برادر، داغ پسر، داغ شیرخوار؛ داغ پسر برادر، اسارت، تشنگی، و جان دادن، همه را با هم دیده باشد. پس برای هیچ کسی در تاریخ، همه این ها در یک نصف روز هم زمان جمع نشده است، اما با وجود همه این ها دائم می گوید خدا، همه اش دعا و رضا؛ این ارزش است.
حضرت فرمود سومین صفتی که موجب می شود شیطان سراغ انسان نیاید این است که انسان در مصیبت جزع و فزع نکند. ابوذر یک جوانی داشت مُرد. اصولاً بیشتر بچه های او در زمان حیات خودش از دنیا رفتند. کسی آمد زخم زبان بزند. به او گفت: اباذر، خدا هر چه به تو اولاد می دهد می میرند، این پسرت هم که مرد. ابوذر نگاهی کرد و گفت:
«الحمدلله الذی یأخُذُهُم من دارِ الفَناء، و یُدَخِّرُهُم فی دارِ البقاء».[20]
اگر کسی مستأجر باشد وقتی خانه ای بخرد مردم به او تبریک می گویند: الحمدلله که خانه دار شدید تا حالا مستأجر بودید و حالا صاحب خانه شدید –گفت: خدا را شکر بچه من مستأجر بود، این دنیا خانه استیجاری است و انسان در آن نمی ماند، و حالا فرزندم به خانه اصلی اش رفت، خدا را شکر که بچه ام از دار فنا به دار بقاء رفت. در این دنیا اگر شما مستأجر باشید وقتی سند خانه را بخواهید آن را به شما نمی دهند، می گویند مستأجر این خانه هستید باید همه اموال دنیا را بگذاری و وارد قبر شوی. اما آنجا دار بقاست. کسی که نگاهش به دنیا نگاه به خانه مستأجری است و نگاهش به آخرت نگاه خانه ملکی است این فرد هیچ وقت به این دنیا دل نمی بندد. هیچ وقت غصه نمی خورد. فرزند جوان آقا امام صادق (علیه السلام )مریض بود، داشت جان می داد و در حال احتضار بود، آقا بالای سرش نشسته بود، گفتند: آقا بچه دارد جان می دهد؛ ولی سخت جان می دهد. حضرت فرمود: سوره صافات بخوانید تا راحت جان بدهد. شروع به خواندن سوره صافات کردند، به آیه یازدهم رسیدند بچه جلوی چشم پدر جان داد.
امام فرمود:
«إنّاأهْلَ البَیْتِ إنَّما نَجْزَعُ قَبْلَ المُصیبَهِ فإذا وَقَعَ أمرُ اللهِ»؛
ما اهل بیت قبل از مصیبت ناراحتیم، دلمان می خواهد پیش نیاید - کسی هم از مصیبت خوشش نمی آید، اما دنیا بی مصیبت نیست- اما وقتی پیش آمد،
«رَضِینَا بِقَضائِهِ وَسَلَّمنا لِأمرِهِ»[21]؛
صبر می کنیم. شب عاشورا حضرت زینب کمی غم دلش را فرا گرفت، بدنش لرزید و صدای گریه اش بلند شد، امام حسین فرمود: خواهرم مواظب باش شیطان حلم تو را نبرد، خودت را نبازی، شیطان از همین جا نفوذ می کند. زینب سلام الله علیها بلافاصله عرض کرد:
«سَتَجِدُنی کَما تُحِب»؛
برادر هر گونه تو می خواهی من همان گونه خواهم بود. واقعاً هم همین گونه بود، اگر فرشته ها از صبر امام حسین (علیه السلام ) تعجب کردند، جا داشته از صبر زینب هم تعجب کنند. در بعضی جاها نقل دارد: برادر، صبر را به عجز در می آورم، کاری می کنم صبر خسته شود، ولی من خسته نشوم.
4. هر چه را برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد
«وَمَنْ رَضی لِاخیه الْمؤمن ما یَرضاهُ لِنّفسه».
یکی از راه هایی که شیطان نفوذ می کند آبروی مردم، غیبت، تهمت و پشت سر مردم حرف زدن است، فرمود: کسی که هر چه برای خودش می پسندد و هر چه برای خودش نمی پسندد برای مردم نیز نپسندد . برای خودت لباس نوی می پسندی اما به مردم لباس کهنه می دهی این که درست نیست. برای خودت غذای خوب می پسندی و برای مردم ته مانده غذا را می پسندی. امام رضا گُل غذا را به فقیر می داد، قبل از این که شروع به خوردن کند برای فقیر غذا کنار می گذاشت.
«وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ»[22]؛
از بهترین و از خوب آن بدهید. چطور شما برای مردم می پسندی که دروغ بگویی اما برای خودت نمی پسندی که به تو دروغ بگویند. چرا دروغ می گویی؟ وقتی نمی پسندی سرت کلاه بگذارند، چرا سر مردم کلاه می گذاری؟ وقتی نمی پسندی پشت سرت سخن چینی کنند چرا پشت سر مردم سخن چینی می کنی؟ - فرمود: کسی که شیطان روی او نفوذ ندارد چیزی که برای خودش نمی پسندد برای مردم هم نمی پسندد.
5. راضی به رضای خداوند
«وَمَنْ رَضِیَ بِما قَسَمَ اللهُ لَهُ وَلَمْ یَهْتَمَّ لِرِزْقِهِ»[23]؛
کسی که راضی باشد به رزق الهی و به قضا و قدر الهی و غصه رزق و روزی را نخورد. ما اختیار داریم ولی خداوند برای ما قضا و قدر قرار داده، تقسیمی در زندگی قرار داده. خوب است انسان بگوید خدا من تلاش می کنم ولی راضی ام به آن چیزی که تو پسندیدی. خدا به یکی دختر می دهد، به یکی پسر می دهد، و یکی هم اولاد ندارد، خلاصه هر کسی در زندگی اش مشکلاتی دارد و توفیقاتی. همه توفیقات برای یک نفر نیست، همه مشکلات هم برای یک نفر نیست. اصلاً دار دنیا این گونه است. گاهی می بینید یک نفر توفیقاتی دارد در کنارش مشکلاتی هم دارد، مهم این است که راضی باشد به این تقسیم الهی. البته انسان می تواند از خدا بخواهد مشکلاتش رفع شود، می تواند از خدا بخواهد تو فیقاتش زیاد شود. خدا هم میدان را باز گذاشته ما قائل به «بداء» هستیم؛ یعنی خداوند رزق کم را زیاد می کند، عمر کم را طولانی می کند، عمر طولانی را کوتاه می کند؛ روایت داریم و قرآن هم می فرماید:
«یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاء وَیُثْبِتُ»[24]
خدا چیزهایی را پاک می کند و چیزهایی را جایگزین می کند. انسان باید دعا بکند و از خدا تغییر را بخواهد، اما هیچ گاه از آن چیزی که خدا پسندیده شکوه نکند. حضرت فرمود: اگر کسی این پنج صفت را داشت شیطان روی او نفوذ ندارد. شما ببینید اصحاب و یاران و فرزندان و خود اباعبدلله (علیه السلام ) هیچ کدام بر مصیبت جزع نکردند، اباعبدالله (علیه السلام ) هیچ گاه در زندگی اش اعلام عدم رضایت به تقسیم الهی نکرد. در همه جا اتکایش به خدا بود، همه جا تسبیح بود. با دعا شروع کرد و با دعا تمام کرد، هیچ گاه بر مصیبت جزع نکرد، حتی وقتی طفل شش ماهه اش روی دستش جان داد عرضه داشت:
«الهی هَوَّنَ لیَ الامرِ لِأنّهُ بِعَینک»؛
خدایا من راضی ام به این مصیبت چون در مقابل توست چون تو راضی هستی. اگر کسی این پنج صفتی که عرض کردم داشت قلبش فرودگاه شیطان نمی شود.
خدایا به عظمت ابا عبدالله (علیه السلام ) قلب های همه ما را سلیم، منیب و فرودگاه فرشته و الهام ملائکه ات قرار بده.
خدایا هوای نفس شیطان و وسوسه های او را از زندگی ما دور بگردان.
والسلام علیکم و رحمة الله
👇👇👇👇👇👇
📚 پی نوشتها:
[1] نحل، 97.
[2] شعراء، 221.
[3] شعراء، 222.
[4] انعام، 121.
[5] زخرف، 36.
[6] فصلت، 30.
[7] شعراء، 221.
[8] بقره، 10.
[9] شعراء، 221.
[10] شعراء 88- 89.
[11] اعراف، 58.
[12] انعام، 121.
[13] بحارالانوار، ج 69، ص 295؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 255؛ امالی الصدوق، ص 528.
[14] الکافی، ج 2، ص 543؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 272.
[15] توبه، 28.
[16] کنز العمال، ح 44154.
[17] توبه، 108.
[18] نحل، 98.
[19] بحارالانوار، ج 44، ص 366؛ کشف الغمه، ج 2، ص 29؛ مثیر الاحزان، ص 41.
[20] مسکن الفؤاد، ص 55؛ ارام بخش دل داغدیدگان، ص 144.
[21] الکافی، ج 3، ص 225؛ وسائل الشیعه، ج 3، ص 275؛ بحارالانوار، ج 74، ص 49.
[22] انسان، 8.
[23] بحارالانوار، ج 60، ص 248؛ الخصال، ج 1، ص 285؛ مواعظ العددیه، ص 400.
[24] رعد، 39.
محرم 13.mp3
29.74M
#محرم 13
▪️چطوریه؛
که یه عده تا ابتدای باندِ پرواز، میان،
اما نمیتونن اوج بگیرن و برمیگردن؟
❌مراقب باش!
ببین چه چیزایی در وجودشون بود که بالِشونو بست
نکنه درونِ تو هم باشه👇
محرم 14.mp3
20.04M
#محرم 14
▪️عزاداری ها،کلاسهایِ انسان سازی اند!
قلبتـ💔ـو بگیر دستت
و برسونش دست حسین!
✨ازش بخواه
که تو رو، تا "مقام محمودِ" خودش، بالا ببره.
این نهایتِ آرزویِ یه انسانه👇
محرم 12.mp3
17.62M
#محرم 12
▪️همین روزاست؛
که با عمق جان معنیِ ثاراللّه رو میفهمیم!
✔️ثاراللّه = خونِ خـدا
تنها کسی که میتونه خدا رو در رگهات زنده نگهداره!
و امروز ثاراللّهِ تو هم ازت دوره👇
🖋 بسم الله الرحمن الرحیم
🍀 امام باقر علیه السلام فرمود:
▪️ انّ الحُسَینَ صاحِبَ کَربَلا قُتِلَ مَظلوما، مَکروبا عَطشانا، لَهفانا فآلَی اللّه ُ عَزَّوَجلّ عَلی نَفسِهِ اَن لا یاتیَهُ لَهفانٌ و لا مَکروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَن بِهِ عاهَةٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَینِ بنِ عَلیٍّ علیه السلام اِلَی اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّه ُ کُربَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنبَهُ وَ مَدَّ فی عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فی رِزقِهِ فَاعتَبِروا یا اُولی الاَبصار.
▫️ حسین، بزرگ مرد کربلا، مظلوم و رنجیده خاطر و لب تشنه و مصیب زده به شهادت رسید. پس خداوند، به ذات خود، قسم یاد کرد که هیچ مصیبتزده و رنجیده خاطر و گنهکار و اندوهناک و تشنهای و هیچ بَلا دیدهای به خدا روی نمیآورد و نزد قبر حسین علیهالسلام دعا نمیکند و آن حضرت را به درگاه خدا شفیع نمیسازد، مگر این که خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده میکند و گناهش را میبخشد و عمرش را طولانی و روزیاش را گسترده میسازد. پس ای اهل بینش، درس بگیرید!
📚 مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج۱۰، ص۲۳۹
▪️ «الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»
💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانماکبری(ره) صلوات
۹۸/۰۶/۲۴
🖋 بسم الله الرحمن الرحیم
🍀 امام زین العابدین علیه السلام به فرزندش، امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
🍁 - فرزندم! با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن!
☘ - از همنشینی با "دروغگو" پرهیز کن؛ زیرا او مطالب را برخلاف واقع نشان می دهد. دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور جلوه می دهد.
🍂 - از همنشینی با "گناهکار و لاابالی" بپرهیز؛ زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن (مثلا به یک وعده لقمه) می فروشد.
🍃 - از همنشینی با "بخیل" پرهیز نما؛ که او از کمک مالی به تو آن گاه که بسیار به او نیازمندی، مضایقه می کند. (در نیازمندترین وقتها، تو را یاری نمی کند.)
🍁 - از همنشینی با "احمق" (کم عقل) اجتناب کن؛ زیرا او می خواهد به تو سودی برساند ولی (بواسطه حماقتش) به تو زیان می رساند.
🍀 - از همنشینی با "قاطع رحم" (کسی که رشته خویشاوندی را می برد) بپرهیز؛ که او در سه جای قرآن مورد لعن و نفرین قرار گرفته است.
▪️«الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»
💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانماکبری(ره) صلوات
۹۸/۰۶/۲۵
ترجمه و تفسیر دعای «الهی عظم البلاء» چیست؟
پاسخ اجمالی
این دعا از سه بخش تشکیل شده است:
در بخش اول به آزمایش بزرگی که مردم در زمان غیبت به آن مبتلا گشتند اشاره شده است.
در بخش دوم بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، به لزوم فرمانبرداری مؤمنان از آن بزرگواران به سبب جایگاه والایی که دارند میپردازد.
در بخش پایانی دعا چنین سفارش شده است که؛ از خداوند بخواهیم، به سبب حقوق و منزلتی که معصومان(ع) بر ما دارند امور ما را کفایت نموده و ما را یاری نمایند.
علاوه بر اینکه؛ این دعا در کتاب جمال الأسبوع،[1] المزار (للشهید الأول)،[2] مصباح کفعمی،[3] المزار الکبیر[4] با اندکی تفاوت ذکر شده است، در کتاب «الزام الناصب» چنین نقل شده است: شیخ جلیل امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی مؤلف کتاب تفسیر «مجمع البیان» در کتاب «کنوز النجاح» گفته است: دعایی که حضرت امام مهدی(عج) به أباالحسن محمد بن أحمد بن أبی لیث -رحمت خدای متعال بر او باد- در شهر بغداد در مقابر قریش به او تعلیم داد و أبو الحسن از زندان از ترس کشتن به مقابر قریش پناه برده بود و به برکت این دعا خداوند او را از کشته شدن نجات داد.
أبو الحسن گوید: همانا حضرت مهدی(ع) به من این دعا را آموزش داد و فرمود که چنین بگویم:
«اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ.
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلًا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ.
یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی».
خدایا! بلا و مصایب ما بزرگ شد و بیچارگى ما بسى روشن و پرده از روى کار برداشته شد و امیدم ناامید شد و زمین [با همه پهناورى] بر ما تنگ آمد و آسمان، رحمتش را از ما منع کرد و تنها تویى یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما در هر سختى و آسانى بر لطف توست.
خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد که صاحب امر الهى [و مقام خلافت] هستند و بر ما اطاعتشان را واجب کردى و به واسطه این مطاع بودن مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق منزلت و قدر آنها که به ما گشایشی نزدیک چون چشم بهم زدن یا زودتر عطا فرما!
اى محمد و اى على شما مرا کفایت کنید که شما کافى هستید و مرا یارى کنید که شما یاران منید. اى مولاى من! اى صاحب الزمان! فریادرس فریادرس فریادرس، مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب.[5]
راوی گوید: همانا آن حضرت وقتی به این فراز از دعا «یا صاحب الزمان» که رسید به سینه شریف خود اشاره کرد.
[1]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 280- 281، دار الرضی، قم، چاپ اول، بی تا.
[2]. عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الأئمة(ع)، ص 212، مدرسه امام مهدی(عج)، قم، چاپ اول، 1410ق.
[3]. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 176، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق.
[4]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 591، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق.
[5]. یزدی حایری، علی، الزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، محقق و مصحح: عاشور، علی، ج 2، ص 43، مؤسسة الأعلمی، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
شرح دعا
اکنون پس از بررسي مختصر مصادر دعا مناسب است به شرح فراز فراز آن بپردازيم:
1. ندبه
إلهي عَظُمَ البَلاء وَ بَرِحَ الخَفاء وَ انْكَشَفَ الغِطاء وَ انْقَطَعَ الرَّجاء وَ ضاقَتِ الارضُ وَ مُنِعَتِ السَّماء
(اله) مصدر است و گفته شده اصل (الله) اله است كه همزه بر اثر كثرت استعمال، حذف شده و (ال) بر آن داخل شده است كه به ذات مقدس باري تعالي اختصاص دارد و از چند ريشه است:
الف. فعل (ألِهَ يألَهُ) به معناي (عَبَد) يعني (پرستيد)؛ پس (اله) به معناي معبود است؛ چرا كه او معبود و مورد پرستش همه مخلوقات است.
ب. (اَلِهَ يألِه) به معناي (تحيَّر) يعني (شگفت زده شد)؛ چرا كه او ذاتي است كه عقول مردم در فهم كنه ذات او حيرانند.
ج. گفته شده از (ولاه) گرفته شده كه به جاي واو، همزه آورده شده است؛ به معناي واله و شوريده حال است؛ چرا كه او ذاتي است كه تمام مخلوقات، واله و مجذوب او هستند.
د. نيز گفته شده از (لاه يلوهُ) به معناي پوشيده و مخفي از ديدهها است. (اصفهاني، 1357: ج1، ماده (اله))
اصل (اله) (ا-ل-ه) است و يك ريشه تك معنايي دارد كه بر پرستش دلالت ميكند. (احمدبنفارس، 1420: ماده (اله))؛ بنابراين (اله) همان (الله) است و چون خدا مورد پرستش است، به اين نام خوانده شده است؛ ولي چرا در اينجا از الله استفاده نشده و مصدر آن بهكار رفته است؟
نكتة قابل توجه، اين كه (الهي) منادا است كه (يا)ي منادي حذف شده است. اگر (الله) منادا قرار ميگرفت، گفته ميشد (يا الله) يا (اللهمَّ) كه در ساير ادعية معصومان عليهم السلام بهكار رفته است و همانطور كه گذشت، در برخي نسخهها، همين دعا با (اللهمَّ) روايت شده است؛ ولي شنيده نشده است (يا)ي متكلم به (الله) اضافه شود و گفته شود: (الّلهي)؛ اين تركيب صحيح نيست.