🌷 داستان کوتاه (112)
✅ ابو صباح کنانی به امام جعفر صادق (ع) گفت: ما به خاطر شما چه زخم زبانها از مردم می شنویم!
امام به او فرمود: چه زخم زبانهایی به خاطر من می شنوید؟
او گفت: هر گاه با مردي درگیري لفظی پیدا می کنم، به من می گوید: اي جعفری خبیث!
امام جعفر صادق (ع) فرمود: شما را این گونه به خاطر من سرزنش می کنند؟
ابو صباح گفت: آري.
امام فرمود: به راستی چقدر اندکند از شما آنها که از جعفر #اطاعت کنند. این را بدان که صحابی من کسی است که #وَرَعش شدید باشد و براي خالقش کار کند و به پاداش او امیدوار باشد. اصحاب من چنین افرادي هستند.
✍️ شرح: #اطاعت از امام یعنی انجام واجبات و ترک گناهان. #ورع یعنی دوری از گناه.
📖 قالَ أَبُو اَلصَّبَّاحِ اَلْكِنَانِيُّ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَا نَلْقَى مِنَ اَلنَّاسِ فِيكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَا اَلَّذِي تَلْقَى مِنَ اَلنَّاسِ فِيَّ فَقَالَ لاَ يَزَالُ يَكُونُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اَلرَّجُلِ اَلْكَلاَمُ فَيَقُولُ جَعْفَرِيٌّ خَبِيثٌ فَقَالَ يُعَيِّرُكُمُ اَلنَّاسُ بِي فَقَالَ لَهُ أَبُو اَلصَّبَّاحِ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ مَا أَقَلَّ وَ اَللَّهِ مَنْ يَتَّبِعُ جَعْفَراً مِنْكُمْ إِنَّمَا أَصْحَابِي مَنِ اِشْتَدَّ وَرَعُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ فَهَؤُلاَءِ أَصْحَابِي .
📚 الکافي , جلد۲ , صفحه۷۷
🌷 داستان کوتاه (112)
✅ ابو صباح کنانی به امام جعفر صادق (ع) گفت: ما به خاطر شما چه زخم زبانها از مردم می شنویم!
امام به او فرمود: چه زخم زبانهایی به خاطر من می شنوید؟
او گفت: هر گاه با مردي درگیري لفظی پیدا می کنم، به من می گوید: اي جعفری خبیث!
امام جعفر صادق (ع) فرمود: شما را این گونه به خاطر من سرزنش می کنند؟
ابو صباح گفت: آري.
امام فرمود: به راستی چقدر اندکند از شما آنها که از جعفر #اطاعت کنند. این را بدان که صحابی من کسی است که #وَرَعش شدید باشد و براي خالقش کار کند و به پاداش او امیدوار باشد. اصحاب من چنین افرادي هستند.
✍️ شرح: #اطاعت از امام یعنی انجام واجبات و ترک گناهان. #ورع یعنی دوری از گناه.
📖 قالَ أَبُو اَلصَّبَّاحِ اَلْكِنَانِيُّ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَا نَلْقَى مِنَ اَلنَّاسِ فِيكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَا اَلَّذِي تَلْقَى مِنَ اَلنَّاسِ فِيَّ فَقَالَ لاَ يَزَالُ يَكُونُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اَلرَّجُلِ اَلْكَلاَمُ فَيَقُولُ جَعْفَرِيٌّ خَبِيثٌ فَقَالَ يُعَيِّرُكُمُ اَلنَّاسُ بِي فَقَالَ لَهُ أَبُو اَلصَّبَّاحِ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ مَا أَقَلَّ وَ اَللَّهِ مَنْ يَتَّبِعُ جَعْفَراً مِنْكُمْ إِنَّمَا أَصْحَابِي مَنِ اِشْتَدَّ وَرَعُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ فَهَؤُلاَءِ أَصْحَابِي .
📚 الکافي , جلد۲ , صفحه۷۷
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🌷 عقل و جهل (21)
س: اگر بخواهيم به «نهي از ورود به كيفيت خدا» عمل كنيم، به بخشي از فلسفه اصلاً و مطلقاً نبايد وارد شويم؟
ج: فلسفه علم بشري است. علم وحياني نيست كه همه اش درست باشد. لذا بعضي از آن ها قبلي ها را رد كرده اند و چقدر به آن ها «ان قلت» مي زنند و چقدر رد مي كنند.
س: چرا خدا علوم بشري ديگر را نهي نكرده، اما اين را نهي كرده است؟
ج: آن ها قابل امتحان است. رياضيات علم بشري است، اما تجربه شده و درست است. دو ضرب در دو مي شود چهار. هيچ وقت پنج نمي شود. همه ی رياضيات همين است؛ اما فلسفه این جور نيست. اشتباه بزرگ فلاسفه آن بود كه وارد قرآن و دين شدند، در حالی که فلسفه در دين نيست. فلسفه، علم به احوال موجودات است علي ما هي عليها. آن ها دين را هم جزء موجودات انداخته اند. اين ها مسائل وحياني است و نمي شود درباره اش حاشيه زد. اينجا نبايد مي رفتند، اما رفتند و اسباب مشكل فراهم شد.
س: سؤال همين است که آن ها رفته اند؛ آیا ما هم اصلاً وارد نشويم يا آنکه بخوانيم تا بدانيم چه گفته اند؟
ج: بايد وارد شد و كتاب ها را بايد خواند و استاد موظف است غلط هايش را بگويد كه شاگرد منحرف نشود. بعد هم اگر خداي نكرده يك استاد غفلت كرد و نگفت، خود شما در اثر علم اطلاع از آيات، بايد بفهمي كه اين درست نيست؛ لذا فلسفه را بايد در اواخر خواند. بعد از رسائل و مكاسب خواند؛ جلوتر نه. تا آن وقت از قرآن اطلاع كافي دارد و مي تواند بفهمد خدا در قرآن درباره ی معاد چه گفته است. پس ديگر اشتباه نمي كند؛ و الّا اين حرفها هست.
س: آیا به همين اندازه وارد شدن، نافرمانی از نهي از ورود در كيفيات توحيد نیست؟
ج: شما بايد بخوانيد كه اين ها درباره ی کیفیتش چه گفته اند و بگوييد اين نيست. اينكه در نماز وارد شده بعد از نماز سه بار بايد «الله اكبر» بگوييد، به خاطر همين است. او حرف ها را زده، اما خدا بالاتر از اين حرف هاست. آن طور كه خدا هست، ما نفهميده ام. چيزي به اندازه ی خودمان گفته ایم؛ اما خدا بالاتر از اين حرف ها است. بايد بخوانيم و بگوييم خدا بالاتر از اين حرفهاست. اين آن آخري نيست. تو اين را گفتي و ما فهميدیم که اين نيست. خدا بالاتر از اينهاست. فهم ما محدود است. با فهم محدود نمي شود آن نامحدود را درك كرد. اين را بايد بگوييم و باور كنيم. اگر اين را گفتيم، عيبی ندارد و الّا اگر گفتي: «نه، مطلب همين است»، وارد كيفيت غلط شده ای.
س: آیا اگر فلسفه مي خواهد جواب گوي شبهات باشد، نبايد وارد اين چيزها شود؟
ج: نه؛ اگر شما فلسفه را درست بخواني، عقلت تقويت مي شود و خودت راهكارهاي رفع شبهه را یاد مي گیري. نتيجه اش تشحیذ ذهن است؛ و الّا همه اش وحياني نيست. دليلش هم اين است كه فیلسوف، همه ی قبلي ها را رد مي كند. بعضي او را رد مي كنند و بعضي هم آن یکی را رد مي كنند. عقل با همين ردکردن ها تكامل پيدا مي كند. عقل هنوز به نقطه ی پاياني نرسيده و اشتباه زياد دارد. شما اگر باور كني که حرف آخر است، غلط است. فعلاً بايد بگويي و غلط باشد تا بعد ان شاء الله. اما وحي نه. وحی، آن آخري را اول گفته است. اگر شما آن را داشته باشي، دیگر از اشتباه محفوظ هستی.
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
🔸 ادامه دارد ...
✅ جوانان انقلابی امروز #باتقواتر هستند یا جوانان انقلابی آغاز انقلاب؟
🌷 امام خامنه ای:
من به چشم می بینم و می توانم گواهی بدهم که جوانان انقلابی امروز ما، از جوانان انقلابی آغاز انقلاب، اگر از لحاظ #ایمان و #تقوا و استحکام عقیده بهتر نباشند، عقب تر نیستند.
من از صمیم قلب و از بن دندان گواهی می دهم و اعتقاد دارم که بهترین نقش را مردم ایفاء کرده اند؛ ارزشها را نگه داشته اند، حفظ کرده اند و پای آن ایستاده اند؛ مردم بودند که نقشه های دشمنان ما را خنثی کردند. (14/3/1390)
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات در زندگی فردی و اجتماعی
پند 248
وظیفه بیماره نسبت به روزه.pdf
حجم:
162.7K
💠 بیمارانی که نمیدانند باید روزه بگیرند یا خیر، بخوانند + دانلود
◻️ مؤسسه موضوع شناسی احکام فقهی در جدولی به تفکیک بیماریهای گوناگون، وظیفه بیمارانی که نمی دانند باید روزه بگیرند یا خیر، مشخص نموده است.
◻️ در این جدول وظیفه بیمارانی با بیماریهایی همچون دیابت، تیروئید، کلیه، چشم، روماتیسم، قلب، اعصاب، روان، سرطان، گوارش، تنفس و ... مشخص شده است.
منبع: #ستاد_ترویج_احکام
✅ بلعم باعورا که عالم بود، چرا منحرف شد؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
محمد! سرگذشت آن مرد یهودی را (بلعم باعورا را) برای این یهودیان بگو. همان که ما آیات تورات را که دستورات ما در آن بود، به او رسانده بودیم و او مطیع آن شده بود؛ ولی خودش از عمل به آن دستورات جدا شد و از اطاعت از ما خارج گشت. به همین دلیل شیطان دنبالش به راه افتاد و وسوسهاش کرد تا در نتیجه از گمراهان شد.*
ضمناً اگر می خواستیم، مقام او را با همان آیات و دستورات، بالاتر می بردیم؛ اما او به دنیا چسبید و به جای #تبعیت از دستورات واجب و حرامِ ما، #تابع هوای نفسش شد. بنابراین حکایت او که برای رسیدن به دنیا دائم لهله می زد، حکایت سگ هاری است که چه به او هجوم بیاوری و چه رهایش کنی، دائم لهلهِ تشنگی می زند. این حکایت تمام کسانی است که آیات و دستورات کتاب ما را دروغ می پندارند و عمل به آن را رها می کنند و به دنیا می چسبند. پس محمد! این داستان را بازگو کن تا در معرض اندیشه و تفکّر قرار گیرند و از #تبعیت از دستورات ما جدا نشوند.
📖 و اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوينَ * وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (175 تا 176 ، اعراف)
آیه شماره 138
✅ چگونه در مسیر هدایت الهی قرار بگیریم؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
ای موسی! به یهودیان اعلام کن: شک نکنید که من فرستاده خدا به سوى همه شما انسانها هستم؛ فرستاده خدايى كه فرمانروايى و مدیریت آسمانها و زمين فقط در دست اوست. فرستاده خدایی که در تمام هستی، فرمانده ای جز او نيست. فرستاده خدایی که فقط او زنده مى كند و مى ميراند.
پس اولاً باید به چنین خدایی و به پیامبر او که از جانب او خبر خواهد آورد ايمان بياوريد. پیامبری که درس ناخوانده است و به خدا و تمام سخنان خدا ايمان دارد.
ثانیاً باید از دستورات واجب و حرام آن پیامبر #تبعیت كنيد تا با آن #ایمان و این #تبعیت، در معرض هدايت الهی قرار گیرید.
✍️ شرح: #تبعیت از دستورات خدا یعنی انجام #واجبات و ترک #گناهان. ایمان همراه با انجام #واجبات و ترک #گناهان، موجب می شود که انسانها در مسیر هدایت خدا قرار گیرند.
📖 قلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَميعاً الَّذي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيي وَ يُميتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (158 اعراف)
آیه شماره 139
✅ چرا خدا روزه را واجب کرده؟ چه فوایدی دارد؟
🌷 امام رضا (ع):
اگر کسی بپرسد چرا روزه واجب شده است؟ پاسخش این است:
1️⃣ به خاطر آنکه انسانها درد گرسنگى و تشنگى را درک کنند و از اين راه به فقر خود در آخرت پی ببرند
2️⃣ و براى اينكه روزه دار بر اثر ناراحتیی كه از گرسنگى و تشنگى برايش پيش آمده، متواضع و افتاده و خاشع شود
3️⃣ و آگاه و صبور و مقاوم شود و مستحقّ ثواب گردد.
4️⃣ و از طغيان شهواتش جلوگیری شود و هوای نفسش، كنترل گردد
5️⃣ و در اين دنيا موجب موعظه دیگران شود
6️⃣ و تمرینی باشد براى آماده سازى انسان برای انجام بقیه واجبات
7️⃣ و شدّت مشقّت آخرت به او نشان داده شود
8️⃣ و بداند كه به فقرا از گرسنگى در اين دنيا چه مي گذرد تا در نتیجه به واجبات مالی اش نسبت به فقرا عمل کند.
📖 فإِنْ قَالَ فَلِمَ أُمِرَ بِالصَّوْمِ قِيلَ لِكَيْ يَعْرِفُوا أَلَمَ اَلْجُوعِ وَ اَلْعَطَشِ فَلِيَسْتَدِلُّوا عَلَى فَقْرِ اَلْآخِرَةِ وَ لِيَكُونَ اَلصَّائِمُ خَاشِعاً ذَلِيلاً مُسْتَكِيناً مَأْجُوراً مُحْتَسِباً عَارِفاً صَابِراً عَلَى مَا أَصَابَهُ مِنَ اَلْجُوعِ وَ اَلْعَطَشِ فَيَسْتَوْجِبَ اَلثَّوَابَ مَعَ مَا فِيهِ مِنَ اَلاِنْكِسَارِ عَنِ اَلشَّهَوَاتِ وَ لِيَكُونَ ذَلِكَ وَاعِظاً لَهُمْ فِي اَلْعَاجِلِ وَ رَائِضاً لَهُمْ عَلَى أَدَاءِ مَا كَلَّفَهُمْ وَ دَلِيلاً لَهُمْ فِي اَلْآجِلِ وَ لِيَعْرِفُوا شِدَّةَ مَبْلَغِ ذَلِكَ عَلَى أَهْلِ اَلْفَقْرِ وَ اَلْمَسْكَنَةِ فِي اَلدُّنْيَا فَيُؤَدُّوا إِلَيْهِمْ مَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ لَهُمْ فِي أَمْوَالِهِمْ
📚 عيون الأخبار ۲ /۹۹
✅ تقوای نمایندگان مجلس چه اثری در مردم دارد؟
🌷امام خامنه ای:
رفتار نمایندگان در تربیت جامعه و سوق دادن جامعه به این طرف و آن طرف مؤثر است. اگر #تقوا و امانت و اخلاق و احساس مسئولیت و نشاط کار، در مجلس دیده شود، این در جامعه اثر میگذارد؛
در درجه اول مردم را نسبت به نمایندگان مجلس علاقه مند و خوشبین و متعهد میکند، در درجه بعد رفتار آنها را به رفتار این نمایندگان عزیز - که خب قله هستند، چهره هستند، برجسته هستند - نزدیک میکند. (8/3/1392)
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات شرعی و قانونی و ترک #محرمات شرعی و قانونی در زندگی فردی و اجتماعی
پند 249
🔹 از علی آموز ... (12)
✅ بهترین واسطه گری چیست؟
🌹 کلام امام علی (ع):
بهترین واسطه گری، این است که انسان واسطه بین دو نفر در ازدواج شود تا سرانجام خدا آنها را به هم برساند.
📖 أفْضَلُ اَلشَّفَاعَاتِ أَنْ تَشْفَعَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ فِي نِكَاحٍ حَتَّى يَجْمَعَ اَللَّهُ بَيْنَهُمَا.
📚 وسائل الشیعة , جلد۲۰ , صفحه۴۵
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🌷 عقل و جهل (22)
س: بعد از پذیرش این مقدمه که حسن و قبح، ذاتی و عقلی است، در داستان موسی (ع) و خضر (ع) جایی که خضر آن بچه را کشت، موسی (ع) از او سؤال کرد: «چرا این کار را کردی؟» و خضر جواب داد: «به خاطر اینکه می ترسیدم پدر و مادرش به کفر بیفتند.» آیا این قصاص قبل از جنایت نبود؟
ج: ولی این را شما باید بفهمی که البته نفهمیده ای. شما حق نداری از خضر تقلید کنی. این اولاً. خضر پیغمبر شما نیست. هر کاری کرد و هر فتوایی داد، شما حق نداری پیروی کنی. مرجع تقلید شما و پیغمبر شما مشخص است. باید از آن ها یاد بگیری. این اولی روشن شد؟ حق نداری فرمان او را ملاک خودت قرار دهی. او آزاد است. او می توانست چهل نفر را هم بکشد. می گفت: «من از خدا وحی می گیرم.» او که شکمی حرف نمی زد. اگر خدا دستور می داد که «چهل نفر را بکش»، می گفت: «چشم!» و می کشت.
اینجا که حکم جهاد می دهند و پانصد هزار نفر را می کشند، چه طوری است؟ او هم همین جور است. او می دید که این بچه، پدر و مادرش را کافر می کند. فکر می کرد اگر یک نفر کشته شود، بهتر از این است که دو نفر کشته شود. او وحی خدا را می گرفت و آن طور عمل می کرد. بنابراین شما حق نداری این کار را بکنی؛ چون اگر این کار را بکنی، با عقل ناقص خودت این کار را کرده ای. وحی نگرفته ای؛ ولی به او وحی می شد. او در آخر گفت: «کارهایی که من کردم، «مِن عِندی» نبود. من از بالا دستور گرفتم.» بنابراین شما نمی توانی از آنجا استفاده کنی.
س: یعنی به عبارت دیگر چون حضرت خضر ... ؟
ج: نه خیر؛ شما باید ببینی مرجع تقلیدت چه می گوید. او وظیفه ی خودش بود که این کار را بکند؛ چون وحی می گرفت. وحی خداست. او پیغمبر بود. پیغمبر خودش بود. قدرت گیرندگی وحی داشت. شما که پیغمبر نیستی. شما هر کاری می خواهی بکنی، باید از مرجع تقلید خودت تقلید کنی. اگر او اجازه می دهد، بکنی؛ و الّا باید ترک کنی.
س: بحث بر سر این نیست؛ اگر من بخواهم خضر ...؟
ج: حالا روشن شد؟ با توجه به مقداری که روشن شد، حالا قصاص قبل از جنایت را می خواهی به خضر بگویی یا به من؟ من قبل از جنایت قصاص نمی کنم؛ ولی او می توانست بکند و کرد. می خواهی به او اعتراض کنی یا به من؟ او کرد و تمام شد و من هم هنوز نکرده ام.
س: اگر خضر این کار را کرده باشد، آیا خلاف حکم عقل است؟
ج: کدام عقل؟ عقل که در مقابل وحی نمی تواند حرف بزند.
س: مگر ما قبول نمی کنیم که حسن و قبح، ذاتی است؟
ج: این جور نیست. اساس آن خیلی هم محکم نیست. همه ی این ها عقل دارند. همه ی غربی ها عقل دارند. از این عقلی که اسیر نفس اماره است، هیچ چیزِ به درد بخوری صادر نمی شود.
س: آخر اگر حسن و قبح عقلی رد شود، خیلی از مباحث اصولی متزلزل می شود؟
ج: نه خیر؛ اگر بزند زمین، بله درست نیست. عقل خیلی حاکمیت ندارد. وضع عقل خراب است. سابقه ی عقل خراب است. حالا دیگر بیشتر رسوا شده است؛ اما وحی بی اشکال است. حضرت خضر دنبال وحی می گشت نه دنبال عقل.
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
🔸 ادامه دارد ...