eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
61 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ داستان کوتاه (133) 🌷 سخنان زندگی ساز ابوذر غفاری می گوید: به پیامبر خدا (ص) عرض کردم: به من سفارشی فرمایید. حضرت فرمود: تو را سفارش میکنم به . (انجام واجبات و ترک حرامها) سرآمد تمام کارهاي نیک است. عرض کردم: بیشتر بفرمایید. فرمود: به افراد پایین دست خود (از نظر مادی) نگاه کن نه به بالا دست خود؛ در این صورت در تنگناي نعمت قرار نمی گیري. عرض کردم: یا رسول االله! اضافه بفرمایید. فرمود: با خویشاوندانت قهر نباش، اگرچه آنان با تو قهر کنند. عرض کردم: بیشتر بفرمایید. فرمود: تهی دستان و همنشینی با آنان را دوست بدار. عرض کردم: اضافه بفرمایید. فرمود: حق را بگو اگرچه تلخ باشد. عرض کردم: بیشتر بفرمایید. فرمود: در راه انجام دستورات خدا از سرزنش دیگران ترس نداشته باش. سپس فرمود: برای معیوب بودن انسان، همین بس است که سه عیب در او باشد: 1. عیبهاي مردم را بشناسد و از عیب خود بی خبر باشد. 2. براي مردم بد بداند، عیبی را که در خودش باشد. 3. همنشین خویش را بی جهت آزار دهد. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 38
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت 🌷 عقل و جهل (34) س: آیا درباره ی روح نمی شود بحث کرد؟ ج: شما بحث کن. چهل سال بحث کن. چه چیز از آن درمی آید؟ چون روح را نه با چشم می شود دید و نه با دست می شود لمس کرد. هنر انسان با همین حواس پنج گانه است. چیزی را که چشم می بیند، درباره اش صحبت می کند؛ یا دست لمس می کند و درباره ی آن صحبت می کند که مثلاً گرم یا سرد است و نرم یا زبر است. همچنین با شامه بو می کند. یکی از این پنج ارتباط را با آن پیدا می کنند و چیزی به انسان می دهند و عقل انسان درباره اش کنجکاوی می کند؛ اما اگر شما بخواهی درباره ی آنچه که نه می بینی، نه می شنوی و نه دستت به آن می رسد، چهل سال هم حرف بزنی، در تاریکی صحبت کرده ای؛ لذا گفته اند: «نرو! خسته می شوی.» منظور این است؛ نه اینکه نروی. یعنی اگر رفتی، چیزی گیرت نمی آید و خسته می شوی؛ لذا نتیجه اش این شده که آن ها انکار کرده اند و گفته اند: «ما آن را در آزمایشگاه ندیده ایم. نشد با چاقو نصفش کنیم.» این را می گویند. آخرش این جور می شود. س: پس چرا چنین دلیلی در آیات و روایات نیامده است؟ ج: آیات استدلال نکرده است. آیات گفته: علم شما برای آنکه این را بفهمید، کافی نیست: «وَ ما اُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَليلا». معنایش همین است. علم شما کم است و علم کم نمی تواند از این بهره ای داشته باشد؛ لذا با این سرمایه نمی شود این تجارت را کرد. خدا این گونه بشر را راحت کرده است؛ اما اگر بگوید: «نه»، انسان به لابراتوار می رود ولی می بیند خبری نیست. ... خدا این واقعیت را به انسان داده است که با حواس پنج گانه مادیات را بفهمد؛ اما روح چون ماده نیست و خدا دیده این حواس نمی تواند چیزی از آن به دست آورد، فرموده: «نرو! خسته می شوی و آخرش هم انکار می کنی.» علم نسبت به آن قلیل است؛ لذا خدا جواب هم نداده است و فقط گفته: «این علمی که من به شما داده ام، قدرت رسیدن به آن را ندارد.» 📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت ادامه دارد ...
✅ مرد لطیفه گو مردی لطیفه گو از دوستان امام حسن (ع) بود. روزي خدمت امام (ع) رسید . حضرت از او پرسید: حالت چطور است؟ او گفت: حال من بر خلاف آن چیزي است که خودم و خدا و شیطان دوست داریم. امام (ع) خندید و فرمود: چطور؟ توضیح بده! او گفت: خداوند می خواهد از او کنم و نکنم. اما من چنین نیستم. شیطان دوست دارد که کنم و به دستوراتش عمل نکنم. ولی من این طور هم نیستم. خودم هم دوست دارم همیشه در دنیا باشم. اما این چنین هم نخواهم بود و روزي از دنیا خواهم رفت. ناگاه شخصی برخاست و به امام حسن (ع) گفت: ای پسر پیغمبر! چرا ما مرگ را دوست نداریم؟ امام (ع) فرمود: به خاطر اینکه شما آخرت خود را ویران کرده اید و این دنیا را آباد کرده اید. به همین دلیل دوست ندارید از جاي آباد به جاي ویران بروید. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 4 ، ص 71
✅ زهد چیست؟ 🌹 از امام حسن (ع) سؤال شد: زهد چیست؟ ایشان فرمود: زهد، همان رغبت به است و بی رغبتی به مادیات دنیا. ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک 📖 قيلَ لَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَا اَلزُّهْدُ قَالَ اَلرَّغْبَةُ فِي اَلتَّقْوَى وَ اَلزَّهَادَةُ فِي اَلدُّنْيَا 📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۲۲۵
✅ آیا گناهان انسانها خواست و مشیت خداست؟ 🌹 جواب امام حسن (ع): هر كس خود را به خدا نسبت دهد، قطعاً فاجر است. خدا به زور نمی شود، و در مقابل نافرمانى، مغلوب نمی گردد. او بندگانش را بی برنامه در مملكتش رها نكرده است. او مالك چیزهایی است که به بندگانش داده و قادر به چیزهایی است که آنان را با آن توانا كرده است. خدا چیزهایی را برای بندگانش کرده تا به اختیار خودشان آن را بپذیرند و از نهی کرده تا آن را به اختیار خود ترک کنند. 📖 «مَنْ أَحالَ الْمَعاصِىَ عَلَى اللّهِ فَقَدْ فَجَرَ، إِنَّ اللّهَ لَمْ یطَعْ مَكْرُوهًا وَ لَمْ یعْصَ مَغْلُوبًا وَ لَمْ یهْمِلِ الْعِبادَ سُدًى مِنَ الْمَمْلَكَةِ، بَلْ هُوَ الْمالِكُ لِما مَلَّكَهُمْ وَ القادِرُ عَلى ما عَلَیهِ أَقْدَرَهُمْ، بَلْ أَمَرَهُمْ تَخْییرًا وَ نَهاهُمْ تَحْذیرًا.» 📚 تحف العقول ص 231
✅ مستحبات مضر چیست؟ 🌹 امام حسن (ع): هنگامی که انجام مستحبات به انجام واجبات ضرر می زند، مستحبات را ترک کنید. ✍️ توضیح: مستحب مضر، مستحبی است که انجام دادنش باعث کوتاهی در انجام واجبات می شود یا باعث انجام حرام می شود. 📖 إذَا أَضَرَّتِ اَلنَّوَافِلُ بِالْفَرِيضَةِ فَارْفُضُوهَا. 📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۲۳۶
✅ کار دنیایی مقدم است یا کار آخرتی؟ 🌹 امام حسن (ع): برای دنیایت جوری کار کن که گویا تا ابد زنده خواهی بود و برای آخرتت جوری کار کن که گویا فردا می میری. ✍️ توضیح: اگر بدانیم که تا ابد زنده ایم، به این نتیجه می رسیم که در کار دنیا عجله نکنیم. چون وقت برای کار دنیا بسیار است. و اگر باور کنیم که فردا می میریم، کارهای آخرتی را هر چه زودتر انجام می دهیم و آن را به تأخیر نمی اندازیم. چون وقت کم است. پس باید طوری کار کنیم که در کارهای دنیایی عجله نداشته و حرص نزنیم و به خود بگوییم فعلاً وقت هست. اما در کارهای آخرتی باید به خود بگوییم وقت کم است و باید برای آخرت هر چه زودتر آماده شد. البته دنیاگرایان، این حدیث را جور دیگری تفسیر می کنند. 📖 اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اِعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً . 📚 مستدرک الوسائل , جلد۱ , صفحه۱۴۶
✅ ثمرات رفت و آمد به مسجد چیست؟ 🌺 کلام امام حسن (ع): هر كس پيوسته به مسجد برود، يكى از هشت فائده را به دست می آورد: 1️⃣ آيه اى از قرآن می آموزد 2️⃣ رفيق قابل استفاده ای پیدا می کند 3️⃣ علم تازه‌ اى یاد می گيرد 4️⃣ از رحمتى كه در انتظارش بوده برخوردار می شود 5️⃣ سخنرانیى می شنود كه راهنمای راهش می شود 6️⃣ يا آن سخنرانی، مانع گمراه شدنش می گردد 7️⃣ از خجالت، دست از کردن برمی دارد 8️⃣ يا از ترس، را ترک می کند. 📖 منْ أَدَامَ اَلاِخْتِلاَفَ إِلَى اَلْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَى ثَمَانٍ آيَةً مُحْكَمَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداً وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً وَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً وَ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى اَلْهُدَى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْكَ اَلذُّنُوبِ حَيَاءً أَوْ خَشْيَةً. 📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۲۳۵
✅ چه کنیم که نزد دیگران، عزتمند و باهیبت شویم؟ 🌹 کلام امام حسن (ع): اگر خواستی بدون فامیل و خاندان، عزتمند باشی و بدون تسلط بر دیگران، دارای هیبت و عظمت شوی، از ذلت خارج شو و به عزت از خدا وارد شو! ✍️ شرح: از خدا یعنی انجام و ترک 📖 إذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلاَ عَشِيرَةٍ وَ هَيْبَةً بِلاَ سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِيَةِ اَللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَةِ اَللَّهِ 📚 بحار الأنوار , جلد ۴۴ , صفحه ۱۳۸
✅ داستان کوتاه (137) 🌷 اعجازي از امام حسن (ع) پس از شهادت امام علی (ع) عده اي خدمت امام حسن مجتبی (ع) آمدند و عرض کردند: از عجایبی که پدرت به ما نشان می داد شما هم نشان دهید. امام فرمود: اگر من هم نشان دهم باور می کنید؟ گفتند: به خدا سوگند! باور می کنیم. امام فرمود: آیا پدرم را می شناسید؟ گفتند: آري کاملاً می شناسیم. در این وقت حضرت پرده اي را که آویزان بود، بالا زد. دیدند امیر مؤمنان نشسته است. امام فرمود: آیا او را می شناسید؟ گفتند: آري، این امیر مؤمنان است. اینک شـهادت می دهیم تو ولی خـدا و امام بعـد از پدرت هستی که امیر مؤمنان را پس از شـهادتش به ما نشان دادي. همان گونه که پدرت علی (ع) رسول خدا را بعد از وفاتش در مسجد قبا به ابوبکر نشان داد. آنگاه امام حسن (ع) فرمود: آیا نشنیده اید سخن خداوند را که می فرماید: «به آنان که در راه خدا کشـته می شوند، مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند، ولی شـما نمی فهمید.» وقتی کشـته شدگان راه خدا این چنیند، درباره ما چه می گویید؟ گفتند: شما را باور داریم و تصدیقتان می کنیم. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 92
🌷 داستان کوتاه (127) ✅ زندان مؤمن و بهشت کافر روزي امام حسن مجتبی (ع) پس از شستشو، لباسهاي نو و پاکیزه اي پوشید و عطر زد و در کمال عظمت و وقار از منزل خارج شد به طوري که سیماي جذابش هر بیننده را به خود متوجه می ساخت. ایشان در حالی که گروهی از یاران آن حضرت در اطرافش بودند، از کوچه هاي مدینه می گذشت که با پیرمردی یهودي روبرو شد که فقر، او را از پا درآورده و پوست به استخوانش چسبیده و تابش خورشید چهره اش را سوزانده بود. او مشک آبی به دوش داشت و ناتوانی، اجازه راه رفتن به او نمی داد. جوری که فقر و نیازمندي، شربت مرگ را در گامش گوارا نموده بود و حالش هر بیننده ای را دگرگون می ساخت. او امام حسن (ع) را در آن جلال و جمال که دید، گفت: خواهش می کنم لحظه اي بایست و سخنم را بشنو! امام (ع) ایستاد. یهودي گفت: یابن رسول االله! انصاف بده! امام (ع) فرمود: در چه چیز؟ یهودی گفت: جدت رسول خدا می فرماید: «دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.» اما اکنون می بینم که دنیا براي شما که در ناز و نعمت به سر می بري، بهشت است و براي من که در عذاب و شکنجه زندگی می کنم، جهنم است. و حال آنکه تو مؤمن و من کافر هستم. امام حسن (ع) فرمود: اي پیرمرد! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود و ببینی که خداوند در بهشت چه نعمت هایی براي من و همه مؤمنان آفریده، می فهمی که دنیا با این همه خوشی و آسایش، براي من زندان است، و نیز اگر ببینی که خداوند چه عذاب و شکنجه هایی براي تو و براي تمام کافران مهیا کرده، تصدیق می کنی که دنیا با این همه فقر و پریشانی، برایت بهشت وسیع است. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 5 ص 77
✅ معیار قرآن برای تعیین بهشتیان و جهنمیان چیست؟ 🌺 امام حسن ( ع): قرآن در صحنه قيامت ، مردم را به دو دسته تقسيم می‌كند: 1️⃣ كسانى كه به دستورات و قرآن عمل نموده، و آن را همانگونه كه هست بجا آورده و آیات متشابه آن را پذيرفته‌اند، قرآن اينان را به سوى بهشت جاويدان هدايت می ‌نمايد. 2️⃣ آنان كه دستورات را ضايع نموده و را حلال شمرده و آن را رعایت نکرده اند، قرآن آنها را به سوى جهنّم روانه می‌کند. 📜 «إنَّ هذا القُرآنَ يَجِئُ يَوْمَ القِيمَةِ قائِدا وسائِقا يَقُـودُ قَوْما إلَى الجـَنـَّةِ أَحَلُّوا حَلالَهُ وَحَرَّمُوا حَرامَهُ وآمَنُوا بِمُتَشابِهِهِ ويَسُـوقُ قَوْما إلَى النـّارِ ضَيَّعُوا حُدُودَهُ وأَحْكامَهُ وَاسْتَحَلُّوا حَرامَهُ.» 📚 ارشاد القلوب، ديلمى، ص۱۰۳