🌷داستان کوتاه (184)
✅ عیب پدران در آخر الزمان
روزی پیامبر اکرم (ص) کودکان را که دید، فرمود: وای به حال فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان!
از ایشان سؤال شد: ای رسول خدا! آیا وای به حالشان از دست پدران مشرکشان؟
ایشان فرمود: نه؛ از دست پدران مسلمانشان که به آنها احکام #واجبات را یاد نمی دهند و وقتی هم که خود فرزندان بخواهند یاد بگیرند، منعشان می کنند و برای آنها فقط راضی به این هستند که از مال دنیا چیزی به دست آورند. به همین دلیل من از آن پدران بیزارم و آنها هم از من بیزارند.
✍️ شرح: بر پدران لازم است که تا قبل از سن تکلیف، احکام #واجبات و #حرامها را به فرزندانشان بیاموزند یا آنها را به کسی بسپارند که این احکام را به آنها بیاموزد.
📖 روِيَ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء
📚 جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 106
✅ شرط دوست داشتن خدا چیست؟
🌺 سخن خدا در قرآن:
1️⃣ ای محمد! به انسانها بگو: «اگر خدا را #دوست داريد، از #دستورات من #اطاعت كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را ببخشد.»
2️⃣ ای محمد! به انسانها بگو: «از خدا و پيامبر او #اطاعت كنيد.» اما اگر از پذیرش #اطاعت از تو رويگردان شدند، کافرند و قطعاً خدا كافران را #دوست ندارد.
✍️ شرح: شرط دوست داشتن خدا #اطاعت از خدا و رسول خداست و #اطاعت از خدا و رسول خدا یعنی انجام واجبات و ترک گناهان
📖 متن آیات:
1️⃣ قلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ (آل عمران، 31)
2️⃣ قلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرينَ (آل عمران، 32)
آیه شماره 285
✅ امر به معروف و نهی از منکر، چرا و چگونه؟ (59)
🌷 امام على (ع):
اى مؤمنان! هر كس ببیند به منکری عمل مى شود، يا به آن منکر دعوت مى شود و در #قلب خود به آن اعتراض کند، سالم می ماند و وظيفه اش را انجام داده است. و هر كس با #زبانش به آن اعتراض كند، پاداش می بيند و از اوّلى برتر است. اما هر كس به مبارزه #عملی با آن منکر بر خيزد تا سخن حق پیروز شود و سخن ظالمان به پایین کشیده شود، اوست كه به راه راست رسيده و در مسیر حق ایستاده و نور يقين را در دل خود روشن كرده است.
✍️ شرح: امر به معروف یعنی امر به #واجبات و نهی از منکر یعنی نهی از #حرامها.
📖 أيُّها المُؤمِنونَ ، إنَّهُ مَن رَأى عُدوانا يُعمَلُ بِهِ و مُنكَرا يُدعى إلَيهِ فأنكَرَهُ بقَلبِهِ فقَد سَلِمَ و بَرِئَ ، و مَن أنكَرَهُ بلِسانِهِ فقَد اُجِرَ و هُوَ أفضَلُ مِن صاحِبِهِ ، و مَن أنكَرَهُ بِالسَّيفِ ـ لِتَكونَ كَلِمَةُ اللّهِ هِيَ العُليا ، و كَلِمَةُ الظّالِمينَ هِيَ السُّفلى ـ فذلكَ الّذي أصابَ سَبيلَ الهُدى و قامَ عَلَى الطّريقِ و نَوَّرَ في قَلبِهِ اليَقينُ .
📚 میزان الحکمه، ح ۱۲۹۱۱
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 جبر و اختیار (23)
س: مشیت خدا با اختیار انسان چگونه قابل جمع است؟
ج: مشیت به این تعلق گرفته که انسان اختیار داشته باشد. همان طور که مشیت خدا در خلق انسان، این است که چشم داشته باشد، گوش داشته باشد و زبان داشته باشد، اختیار هم به او داده و او هر کاری بکند، با اختیار انجام می دهد.
مشیت خدا تعلق گرفته که انسان با اختیار کار کند. مشیت هم نافذ است. خدا قدرت دارد و به انسان اختیار داده و گفته: «هر کاری دلت می خواهد، بکن؛ اما پیغمبر فرستاده ام که راه صحیح را به شما نشان دهد. شما هم می توانی تبعیت کنی و می توانی تبعیت نکنی.» پس قدرت خدا و مشیت خدا تعلق گرفته که انسان با اختیار کار کند نه با اجبار.
س: شاید محیط انسانی، عقل او را فاسد کند؟
ج: به اندازه ای آلوده نمی شود که اختیار و تشخیص از او سلب شود. هیچ انسانی این مقدار آلوده نمی شود که نفهمد بد، بد است. می فهمد. اگر این تشخیص از او سلب شود، معذور است و تکلیفی ندارد. عقل همیشه همراه انسان است؛ لذا بعد از مدتی توبه می کند؛ یعنی می فهمد که بد است؛ بنابراین می تواند. به اندازه ای نیست که نتواند برگردد. همه می توانند. ولدالزنا هم می تواند. اگر خدا به او عقل داده باشد، می تواند. می تواند از محیط بد برگردد. محیط نمی تواند به اندازه ای در انسان اثر بگذارد که اختیار از انسان سلب شود. انسان اختیار دارد؛ منتهی عادت کرده و نمی خواهد. اگر اختیار سلب شود، معذور است.
س: آیا با دعا کردن، دعا می کنیم که خدا قضاء را تغییر دهد؟
ج: به شما که نگفته اند: «قضاء را تغییر بده!» به شما گفته اند: «احتیاجت را عرض کن!» این طور گفته اند. گفته اند: «اینکه احتیاج داری را عرض کن، بقیه اش با خداست.» نگفته اند: «شما اوضاع را به هم بریز!» این اختیار را به شما نمی دهند. می گویند: «شما به چه چیزی احتیاج داری؟ آن را عرضه کن؛ بقیه اش با اوست.»
س: ما به همین راضی هستیم و همین را بهترین قضاء می دانیم؛ پس برای چه دعا کنیم؟
ج: شما که این را قبول نداری. قبول نداری که این بهترین است. اگر قبول داشته باشی، طبق آن حرکت می کنی؛ اما الان نمی کنی. زمانی می توانی قبول کنی که از راه بندگی بیایی. هنوز که نرفته ای. قبول نداری. فقط می گویی. اگر قبول داشته باشی، هر حادثه ای پیش آید، از جان و دل می پذیری و اعتراض نمی کنی؛ اما این جور نیست.
شما این را علمی می گویی. علمی درست نیست. قبول ندارید. شما در مقابل بیماری ناراحت هستی؛ در مقابل گرما و سرما، در مقابل همه ی چیزهایی که بر خلاف میل شماست، ناراحت هستی. این علامت آن است که این نقشه و نظم را قبول نداری. هر وقت ان شاء الله در تربیت و خط بندگی، صد درصد بنده شدی، آن وقت تسلیم هستی و هر چه پیش آید، می پذیری؛ اما الآن که قضاء و قدر خدا در اختیار شما نیست؛ لذا باید طبق وظیفه عمل کنی. اگر طبق وظیفه عمل کردی، قضاء و قدر هم خودش پیش می رود.
س: هدف از دعا کردن چیست؟
ج: بنا شد دعا بندگی باشد نه تغییر قضا. به عنوان اینکه من بنده هستم، باید بندگی را ظاهر کنم. بنده محتاج است و اظهار می کند. پیغمبر اکرم (ص) هم دعا می کردند. هیچ کس اقدام نمی کند که قضاء را تغییر دهد. کسی نمی تواند بکند. قضاء بر انبیاء هم می آید. پیامبر هم می میرد. او هم مریض می شود. او هم شکست می خورد. قضاء را نمی شود تغییر داد. قضاء آخرین فرمان خداست. اما شما که نمی دانید چه خبر است. باید نیازت را عرضه کنی و بقیه اش با اوست. این دعاست. اگر نکنی، آن وقت هم قضاء بر شما وارد می شود و پدرت درمی آید و هم از فیض دعا و اجابت دعا محروم شده ای.
س: پس اینکه گفته شده: «الدّعاء يردّ القضاء» یعنی چه؟
ج: بله؛ ولی وقتی که به آخرین مرحله نرسیده است. اگر برسد، قبول نیست؛ یعنی تا دم آخر که هنوز تکمیل نشده است، می شود و خدا برمی گرداند. این برای آن است که انسان مأیوس نشود و نگوید: «همه ی کارها تمام شده و دعا جایی ندارد.» برای این است. نه! دعا جا دارد و لو قضاء به مراحل آخرش رسیده باشد، اما هنوز ابرام نشده باشد. اگر ابرام شود، نمی شود برگرداند. اگر ابرام شود، پیغمبر اکرم (ص) هم قبض روح می شود و نمی تواند هیچ حرفی بزند. خدا قبل از ابرام به هم می زند. لذا برای اینکه از دعا مأیوس نشوی، گفته: «دعا کن!» در قضاء و قدر نرو. کار شما نیست.
🔸 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
✅ چگونه به راه درست زندگی هدایت شویم؟
🌹 سخن خدا در قرآن:
ای محمد! به مردم بگو: از دستورات واجب و حرام خدا در همه امور #اطاعت كنيد. همچنین از دستورات واجب و حرام پيامبر خدا در همه امور #اطاعت كنيد؛ اما اگر روى بگردانيد و #اطاعت نکنید، زيانى متوجه پيامبر نمى شود، زيرا تکلیف او فقط واجبات و حرامهایی است كه بر عهده اش نهاده شده و تکلیف شما هم آن واجبات و حرامهایی است كه بر عهده شما نهاده شده است. اگر از دستورات او #اطاعت كنيد، به راه درست زندگی هدايت مى شويد. چون دستورات او همان دستورات خداست و این پيامبر تکلیفی جز ابلاغ واضح پیام خدا ندارد.
📖 قلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ (نور، 54)
آیه شماره 286
✅ چه کسانی خوشبخت می شوند؟
🌺 سخن خدا در قرآن:
مؤمنان وقتى به سوى خدا و پيامبرش دعوت می شوند تا با احکام خدا ميانشان داورى كنند، سخنشان تنها اين است كه مى گويند: «حکم خدا را شنيديم و #اطاعت می کنیم.»
فقط اینها خوشبخت می شوند که اهل #اطاعتند.
✍️ شرح: #اطاعت از خدا یعنی انجام #واجبات و ترک #گناهان.
📖 إنَّما كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنينَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (نور، 51)
آیه شماره 287
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 جبر و اختیار (24)
🤲 ماهیت استخاره
س: در دعای «اَللَّهُمَّ إِنّي أسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اقْضِ لِي بِالْخِيَرَة»، کلمه ی «اَسْتَخِيرُ» یعنی چه؟
استخاره دو معنی دارد: یک معنای لغوی و یک معنای اصطلاحی. معنای لغوی اش مصدر باب استفعال است. خیر به باب استفعال رفته و طلب روی آن آمده است؛ یعنی «طلبُ الخیر من الله»؛ یعنی انسان هر کاری می خواهد بکند، از خدا خیر بخواهد که در آن کار و در آن راه، برایش خیر پیش آید. این مستحب است و جزء دعاست و عبادت است. در هر کاری از خدا خیر خواستن مستحب است.
یک استخاره ی اصطلاحی هم داریم. استخاره به این معنا اسم است برای اینکه انسان با قرآن کریم یا تسبیح استخاره کند و یا استخاره ی ذات الرِقاع کند؛ انواع و اقسام استخاره. استخاره اسم است برای اینها. امروز معمولاً استخاره ی دوم، اصطلاح شده است. مردم برای خیر خواستن از پروردگار متعال در کاری که روشن نیست برایشان که صد درصد خیر است یا شر است و مشکلی پیش می آید، از خدا به وسیله ی قرآن کریم یا به وسیله ی تسبیح خیر می خواهند.
دعای حضرت درباره ی استخاره ی اولی است. در آن زمان هنوز استخاره دوم معروف و مشهور نبود. از زمان امام صادق (ع) به بعد مطرح شد. قبل از امام صادق (ع) استخاره ی لغوی مطرح بود. در روایات پیغمبر اکرم (ص) هست. در روایات امیرالمؤمنین (ع) هم هست. در روایات امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) هم هست.
اما استخاره ی اصطلاحی در بیانات امام صادق (ع) آمده است. ایشان چون قبل از امام صادق (ع) بوده اند، استخاره در کلام آنان حتماً به معنای لغوی است؛ یعنی «طلب الخیر من الله» است؛ منتهی به سبک خاصی طلب خیر از خدا می کردند. با صیغه و عبارت مخصوصی که ایشان می گویند در این قالب از خدا خیر می خواستند.
س: حضرت در ادامه فرموده اند: «وَ ألْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِيَار»؛ منظور چیست؟
ج: همه موقعی که دست به کاری می زنند، به این منظور که این کار خیر است، به آن دست می زنند؛ و الّا آدم عاقل هیچ وقت دست به کار شر نمی زند. اگر بداند که این کار، شر است و برایش مضر است، دست نمی زند. همه به عنوان اینکه خیر است، دست می زنند؛ منتهی خیلی ها در تشخیص خیر دچار اشتباه می شوند. ممکن است انسان یک چیز بد را به عنوان خیر بخواهد، اما در واقع بد باشد؛ لذا اصلاح این بُعد را از پروردگار متعال می خواهد که: «خدایا! من از تو خیر می خواهم؛ اما کاری کن که خیر را تشخیص بدهم تا آن را به عنوان خیر از تو بخواهم.»
خیلی ها چیزهایی می خواهند که برایشان شر است. نمی دانند و جاهل هستند که اگر این کار را بکنند، چه مشکلات و ضررهایی متوجه آن ها می شود. نمی دانند؛ بنابراین می گویند: «کاری کن که من خیر را خوب تشخیص دهم و شر را هم تشخیص دهم. خیر را از تو بخواهم و به جای خیر، شر را از تو نخواهم.»
س: استخاره چه جایگاهی دارد؟
ج: استخاره دو جور است: یک استخاره ی قلبی است که انسان هر کاری را که می خواهد انجام دهد، از خدا خیر بخواهد. ماده ی «خیر» وقتی به باب استفعال می رود، چه می شود؟ استخاره. یعنی از خدا خیر خواستن. این استخاره ای است که در روایات زیاد آمده است. قلبی است و تسبیح لازم ندارد. دیگری استخاره با تسبیح و قرآن است. این چیز دیگری است.
انسان باید سه مرحله را طی کند: اول با عقل و تجربه ی خود بفهمد که این کار خوب است یا بد. اگر خوب است، انجام دهد و اگر بد است، ترک کند. البته این بعد از آن است که در آن مورد، وجوب و حرامی نباشد. اگر واجب باشد، باید انجام دهی و لو استخاره بد بیاید. همچنین اگر حرام است، باید ترک کنی و لو استخاره خوب بیاید. جای استخاره آنجا است که حکم شرعی نیست. اگر حکم شرعی بود، تکلیف روشن است. جایی که حکم شرعی نیست، اول باید با عقل و شعور و تجربه و آزمایش بفهمیم که این خوب است یا بد. اگر نفهمیدیم، باید از عقل دیگران استفاده کنیم و مشورت کنیم. اگر آن ها هم نفهمیدند، با خدا مشورت کنیم. این در مرحله ی سوم است. در مرحله ی اول نمی شود به قبضه ی تسبیح زد.
س: آیا در مرحله ی دوم که جای مشورت است، باید هر چه را مشاور می گوید، گوش بدهیم؟
ج: با آن ها که عقلشان بهتر از شماست و پختگی شان بیشتر از شماست، مشورت کن. اگر آنجا روشن شد و تردید زایل شد، انجام بده و الّا استخاره کن و اگر رفع تحیر شد، عمل کند. ممکن است حرفی بزنند که انسان متحیر شود و دوباره چیزی نفهمد.
🔸 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
✅ حرف مشترک همه پیامبران چیست؟
امام خامنه ای:
#تقوا، وصيت اول و آخر پيامبران است. در سوره هاى مختلف قرآن مى خوانيد، اولين سخنى كه انبياى الهى به مردم گفته اند، توصيه به #تقوا بوده است.
اگر #تقوا باشد، هدايت الهى هم هست؛ و اگر #تقوا نباشد، هدايت الهى هم به صورت كامل نصيب فرد و جامعه نمىشود. (10/ 01/ 1369)
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #گناهان در امور فردی و اجتماعی
پند 001
🌹 امام على (ع):
هيچ كس جز با رعایت احکام واجب و حرام خوشبخت نمى شود و جز با ترک احکام واجب و حرام بدبخت نمى گردد. (غرر الحکم، ج 1 ص ۷۸۸)
🚫 لیست حرامهای شرعی (بخش یازدهم)
101. اذیت و آزار مسلمانان.
102. اذیت و آزار همسایه، اگر چه مسلمان نباشد.
103. استفاده از مواد مخدر و قرصهای روان گردان و هر چیزی که برای بدن ضرر زیاد داشته باشد.
104. استفاده از ظروف طلا و نقره.
105. خوردن چیزهای پلید و خوردن خاک.
106. خوردن گوشت سگ و خوک و سایر حیوانات حرام گوشت.
107. خوردن شراب؛ خون و سایر نجاسات.
108. روزهخواری در ماه مبارک رمضان.
109. روزه گرفتن در عید قربان و فطر و همچنین در حال سفر.
110. نشستن بر سر سفره ای که در آن شراب باشد.
📣 ادامه دارد ...
📚 منبع: طریق بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
✅ داستان کوتاه (185)
🌷 طی الارض امام سجاد (ع)
ابن شهاب زهري می گوید:
عبد الملک مروان، خلیفه عباسی مأمورانی را فرستاد تا امام سجاد (ع) را از مدینه به شام ببرند. آنان آن حضرت را با غل و زنجیر بسـتند و گروهی را براي نگهبانی او گماشتند. من از مأموران اجازه خواستم با امام ملاقات نموده و سلامی عرض کنم و وداع نمـایم. آنها هم اجـازه دادنـد.
وقتی خـدمت آن بزرگوار رسـیدم، همین که ایشان را در غل و زنجیردیـدم، گریه ام گرفت. عرض کردم: ای کاش این غل و زنجیر در گردن من بود و شما از این رنج آسوده بودي.
ایشان فرمـود: زهري! خیـال می کنی ایـن غـل و زنجیر به من آزاري می رسانـد؟ چنین نیست. اگر بخـواهم می تـوانم این زنجیر را از دست و پاي خود باز کنم. گرچه تو و سایر علاقمنـدان به خانواده ما از مشاهـده این منظره غمگین می شویـد. ولی این غل و زنجیر، مرا به یـاد عـذاب خـدا می انـدازد. بـدین جهت آن را دوست دارم.
سپس امام دست و پـاي خود را از زنجیر گشوده و فرمود: زهري! خاطر جمع باش که من بیشتر از دو منزل با اینها نخواهم بود.
چهارده شب از این ماجرا گذشته بود که مأموران سراسیمه به مدینه باز گشته و در جستجوي حضرت بودند و لیکن نشانی نمی یافتند. پرسیدم: چه شد آن آقا؟
گفتند: با او نشسته بودیم و کاملاً مراقبش بودیم. ناگاه متوجه شدیم غل و زنجیر در جاي خود افتاده و از آن حضرت خبري نیست.
بعد از این جریان در شام نزد عبد الملک رفتم. او احوال امام سـجاد (ع) را از من پرسید. من نیز جریان را برایش نقـل کردم. عبـد الملـک گفت: همان روزي که مأموران در پی او می گشـتند، خودش نزد من آمـد و گفت: با من چه کار داری؟
گفتم: میل دارم با من باشی.
فرمود: من میل ندارم با تو باشم.
آنگـاه از پیش من بیرون رفت. به خـدا سوگنـد از هیبت او مرا چنان وحشتی فرا گرفت که چون به خلوت آمـدم، جامه خود را آلوده یافتم.
من به عبـد الملـک گفتم: علی بن الحسـین (ع) آن طور که تو خیال می کنی نیست. (در فکر خلافت نیست). او به عبادت خدا مشغول است.
عبد الملک گفت: خوش به حال کسی که مثل او مشغول است.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 132
✅ چه کسانی در قیامت بدون حساب، روزی می گیرند؟
🌹 جواب خدا در قرآن:
1️⃣ متقین:
زندگى دنيا در چشم كافران زیبا جلوه داده شده و به خاطر همین آنها مؤمنان را مسخره مى كنند. در حالی که #متقین (یعنی اهل انجام واجبات و ترک حرامها) در روز قیامت از کافران برترند و خدا به هر كه بخواهد، بى حساب روزى مى دهد.
2️⃣ صابران:
ای پیامبر! از طرف من به مؤمنین بگو: «اى بندگان مؤمن من! #باتقوا شويد. براى كسانى كه در اين دنيا خوب عمل كرده اند، وعده خوبی است. زمين خدا وسیع است. بى ترديد، #صابران (که بر انجام واجبات و ترک حرامها مقاومت می کنند،) مزد خود را بدون حساب دریافت خواهند کرد.»
3️⃣ مؤمنانِ اهل عمل صالح:
هر زن یا مؤمنی که #عمل_صالح داشته باشد، (یعنی اهل انجام واجبات و ترک حرامها باشد،) عاقبت وارد بهشت مى شود و در آنجا بى حساب روزى دریافت می کند.
📖 متن آیات:
1️⃣ زيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (بقره، 212)
2️⃣ قلْ يا عِبادِ الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا في هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ (زمر، 10)
3️⃣ منْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ (غافر، 40)
آیه شماره 288