჻ᭂ♣️჻ᭂ
*دوست شهید میدونے یعنےچے؟؟*
یعنے:...↷°"
•| وقتے گناه درِ قلبت را مےزند
•| یاد نگاهش بیوفتـــے....
•| و در و باز نڪنے...‹‹‹🍃
•| یعنے محرم اسرار قلبت
•| آن اسرارےڪه هیچڪس نمےداند...
•| بین خودت و...
•| خــدا و...
•| دوست شهیدتـــ
•| باشد...‹‹‹
*امتحان ڪن...🌹🌿*
*زندگےات زیباترمےشود
#شبتون منوربه نگاه پرمهرشهدا🌷
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌷بِسْمِ رَبِٓـــ الشـُ❤️ـَـهـدا🌷
✾͜͡♥️•♥️⃟✨
❤️ای که مهربانیهایت پنهان است
ما را از دلنگرانیهایمان نجات بده.🤲❤️
⛅ اولین ســـــلام تقـــدیم بہ ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان
حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
⛅ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهـِ
یا اباصالحَ المَهدۍ
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے
ْ الاَمان الاَمان
🍃❤️روزتون مَهدوي❤️🍃
📖دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏
📿 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
💍 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
📿 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
💍 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
📿 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
💍 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
♻️ دعای غریق ♻️
♡🌸 دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان 🌸♡
یا اَللَّهُ یا رَحْمن
💠یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ
ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
🌦 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً 🌦
🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷
✦ #ندبههایدلتنگی ✦
[ بنَفْسِی أَنْتَ أُمْنِیَّةُ شَائِقٍ یَتَمَنَّی / #ندبه
جانم فدایت، تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند! ]
▪️ تو را بوییدن، تو را بوسیدن، تو را به جان خریدن...
آرزوی هر دل هرجایی و هرزهگردی نیست!
دل باید کَند از شیرینی محبت هر که غیر تو ...
تا این آرزو ، سلول به سلول جانت را به آتش بکشد...
#سلامامامزمانم
•┈┈••✾شهداگاهی نگاهی✾••┈┈•
🌠☫﷽☫🌠
🕊زیارتنامه ی #شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🍃
امروز ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ مصاف با سالروز:
🌹شهادت شهید #احمد_غلامی
🌹شهادت شهید #حسن_تمیمی
🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(آل عمران)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین یوسف الهی ❤❤
.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوندبخشنده وبخشایشگر
وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿٦٩﴾🌺🍃
گروهی از اهل کتاب آرزو دارند که کاش شما را [از راه خدا] گمراه کنند، در حالی که جز خودشان را گمراه نمی کنند، و [این واقعیت را] درک نمی کنند. (۶۹)🌺🍃
✨📖✨
✨هر كس فرزندش را ببوسد، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مىنويسد و هر كسى كه او را شاد كند، خداوند روز قيامت او را شاد خواهد كرد و هر كس قرآن به او بياموزد، پدر و مادرش دعوت مىشوند و دو لباس بر آنان پوشيده مىشود كه از نور آنها، چهرههاى بهشتيان نورانى مىگردد✨.
كافى(ط-الاسلامیه) ج ۶، ص ۴۹
خاطره داریم از شهدامون🌷
چی میگفت؟!
خیلی هاتون شنیدید
قمقمه را پر کردن آماده عملیات🌷
تا فهمید رمز عملیات یااباالفضل هست قمقمه را خالی کرد
رفقاش گفتم چرا خالی میکنی؟!
گفت من شرمم میاد رمز عملیات یااباالفضل هست و من با خود آب ببرم🌷
#یادی_از_شهدا
شهیدی که پیکرش را پیغمبر (ص) برگرداند
🌷🌷🌷توی هویزه شهید شده بود, اما خبری نبود از پیکرش. با کاروان شیراز رفتم مکه، توی حرم پیغمبر (ص) نشسته بودم که یادش افتادم. عزیزدردانهام بود، گریهام گرفت. رو کردم به ضریح پیامبر و گفتم:
یا رسولالله! من فرخ ام را از شما میخواهم.
ناخودآگاه به ذهنم آمد عکس سه در چهارش را که همیشه توی کیفم داشتم بیندازم توی ضریح به نیت پیدا شدن پیکرش...
با روحانی کاروان در میان گذاشتم.
گفت: حرفی نیست فقط هر کاری میکنید دور از چشم مأموران سعودی بماند.
عکس قشنگش را چسباندم به سینهام، بااحتیاط دور و برم را پاییدم و انداختم توی ضریح.
عکس که رها شد از دستم دلم آرام شد. قرار گرفت انگار.
چند ماه پس از برگشتنم پیکر فرخ درآمد از خاک و شناسایی شد همراه سید حسین علم الهدی، جمال دهش ور و محسن غدیریان.
درست بعد از سه سال و یک ماه پیغمبر صلی الله علیه و آله پیکرش را برگرداند.🌷🌷🌷
راوی: مادر دانشجوی شهید کربلای هویزه فرخزاد سلحشور.
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🍄در این ...
⭐️آفرینش بزرگ شهیـــد
🍄تنهـا موجودیست که
⭐️میلاد دارد امّا مرگ ندارد ...
#سالگرد_ولادت
#شهیده_معصومه_آرامش
#اولین_شهیده_عفاف_و_حجاب🕊
4_5873069444556659111.mp3
2.4M
#کربلایی نریمان پناهی
حسینِ من..ـ
خداحافظ ای برادرزینب
#پیشنهاددانلود
#اربعین_فراق
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🚨 حتی در مقابل یک عکس سر خم نکردند!
💠 آیت اللّه #خزعلی در بیان خاطرهای از سفر آیت.الله خامنهای در زمان ریاست جمهوری به #لیبی میگوید:
⭕️ در #لیبی، خیمهای بر پا كرده بودند كه ارتفاع درِ ورودی آن خیمه، كوتاه بود و به ناچار هركس میخواست وارد بشود، باید خم میشد. از طرفی داخل خیمه، روبروی در، عكس قذّافی، رهبر وقت لیبی نصب بود، یعنی هر كس وارد میشد، ناخواسته در مقابل عكس #قذّافی سر خم میكرد. حضرت #آیت_الله_خامنه_ای وقتی میخواستند وارد خیمه شوند، به قهقرا (پشت) وارد میشوند تا در مقابل عكس قذّافی سر خم نكنند.
📗 کتاب «آب، آیینه، آفتاب» به نقل از آیتالله خزعلی
🔰 پ ن: در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۶۳ آیةالله خامنهای، رئیسجمهور وقت به لیبی سفر مینمایند. ایشان در پایان سفر ۲۴ ساعته به لیبی در یك مصاحبهی تلویزیونی میفرمایند: «محور مذاكرات با قذّافی، مقابله با رژیم صهیونیستی و حل قضیهی فلسطین بود
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
✅ #مطلبمفیدوآموزنده
•┈┈••✾.•°❤️°•.✾••┈┈•
#تلنگر_واجب⚠️
🔰وقتی میخوای یواشکی
یه کاری کنی ،
علاوه بر چپ و راست
بالا هم یه نگاه بنداز...☝️
➕ أَلم یَعلَم بأَنَّ اللّٰه یَریٰ⁉️
{ آیا نمی دانست که خدا او را می بیند؟ }
📖 سوره علق/ آیه ۱۴
•┈┈••✾.•°❤️°•.✾••┈┈•
*به این دو عکس با دقت نگاه کنید.*
*هر دو عکس مربوط به دست و بازوی یک نفر است، یکی مجروح از ترور و دیگری در حال دریافت واکسن.*
*جالب اینکه هر دو واقعه در یک ماه رخ داده است!*
*تیر ماه ۱۳۶۰ و تیر ماه ۱۴۰۰*
*با یک فاصله چهل ساله*
*این دو عکس یک دنیا حرف دارد*
*این دو عکس مربوط به بازوان یک علمدار است.*
*مربوط به علمداری است که در عمل نشان داد با تمام وجود از اسلام دفاع می کند و تا آخرین نفس از جریان نخبگی در کشور حمایت می کند.*
*علمداری که نشان داد امام یعنی ابرمرد در میدان*
*علمداری که نشان داد ما می توانیم*
*علمداری که نشان داد ما فتح خرمشهرها در پیش داریم*
*علمداری که نشان داد "ان مع العسر یسرا" یک سنت الهی جاری است.*
*درود خداوند بر تو ای پیرو مکتب ابوالفضل علمدار*
*درود خداوند بر تو ای آخرین علمدار قبل از ظهور حضرت یار*
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌴ســـــلام بر ابراهیـــــم🌴
🌸ظهر جمعه ۲۲ بهمن ماه ۱۳۶۱ است .
بعثی ها کار کانال را کامل يکسره کردند .
قبل از اون با گلوله های زد هوایی و
ار پی جی بدن بچه ها را قطعه قطعه میکردند . سر از بدن جدا میشد ، پا قطع میشد ...
و حالا به هر جنبنده ای که در کانال بود شليک کردند و پس از اطمينان از اينکه ديگر کسی زنده نيست ، منطقه را از نيروهای خود تخليه و به عقب رفتند .
حالا کانال قتلهگاهی شده بود با پيکرهای قطعه قطعه و غرق در خون 😭
سکوت مطلق در کانال برقرار است . هر از چند گاهی صدای باد در کانال میپیچد .
نيروهای بعثی بعد از پايان اين عمليات ، برای پر کردن کانال با تانکها از روی جسمهای مطهر بچه ها رد شدند و با لودرها ، ڪانالهای کميل و حنظله را پر کردند .
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5769490686101424117.mp3
29.05M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
* تاثیر صدقه در عمر و زندگی ما
* روایاتی ناب از صدقه دادن
* هر نقصی به شیطان بر میگردد
* حربه را از دشمن بگیریم
* دعا و دوا به هنگام ابتلاء
* چگونه صدقه موجب طهارت میشود
* چوب خوردن ما از تعلقاتمان است
* عمده گرفتاری ما برای چیست؟
* تقدیر جمعی، تقدیر فردی
* اقسام صدقه
* صدقه هرچه بزرگتر....
🎧 جلسه سی و هشتم
🎙#استاد #امینی_خواه
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌿🌾🌿
بعضی کارها که عمر را زیاد میکند:
«نیکی به خانواده»
امام صادق(علیه السلام) میفرماید : هر کس به شایستگی در حق خانوادهاش نیکی کند ، خداوند بر عمرش میافزاید.
📖 کافی، ج۸ ، ص۲۱۹
«شاد کردن والدین»
امام صادق(علیه السلام) میفرماید : اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد و مسرور کن.
📖 بحارالانوار، ج۷۴ ، ص۸۱
❤️🌾❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه یه روز خواستید به درد
#امام_زمان بخورید اینهارو! یاد بگیرید!
#امام_زمان
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
صلوات ضراب اصفهانی و دعای شریف سمات همزمان باعصرآدینه فراموش نشود(درکانال جستجوشود)
ملتمس دعای خیرتان هستیم🤲
•✾﷽✾•
#ﷲ:
عَبدی..!!
اَنَا وَ حَقّی لَکَ مُحِبٌّ
فَبِحَقّی عَلَیکَ کُن لی مُحِبّا
ای بنده من
قسم به حقی که بر تو دارم،
من تو را دوست دارم...
تو نیز به حقی که بر تو دارم
مرا دوست داشته باش!
#عاشقانهمنوخدام❤️
#نماز_اول_وقت✨✨
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_یازدهم
💠 احساس میکردم از دهانش آتش میپاشد که از درد و ترس چشمانم را در هم کشیدم و پشت پلکم همچنان مصطفی را میدیدم که با دستی پر از #خون سینهاش را گرفته بود و از درد روی زمین پا میکشید.
سوزش زخم شانه، مصیبت خونی که روی صندلی مانده و همسری که حتی از حضورش #وحشت کرده بودم؛ همه برای کشتنم کافی بود و این تازه اول مکافاتم بود که سعد بیرحمانه برایم خط و نشان کشید :«من از هر چی بترسم، نابودش میکنم!»
💠 از آینه چشمانش را میدیدم و این چشمها دیگر بوی خون میداد و زبانش هنوز در خون میچرخید :«ترسیدم بخواد ما رو تحویل بده، #نابودش کردم! پس کاری نکن ازت بترسم!» با چشمهایش به نگاهم شلاق میزد و میخواست ضرب شصتش تا ابد یادم بماند که عربده کشید :«به جون خودت اگه ازت بترسم، نابودت میکنم نازنین!»
هنوز باورم نمیشد #عشقم قاتل شده باشد و او به قتل خودم تهدیدم میکرد که باور کردم در این مسیر اسیرش شده و دیگر روی زندگی را نخواهم دید.
💠 سرخی گریه چشمم را خون کرده و خونی به تنم نمانده بود که صورتم هرلحظه سفیدتر میشد و او حالم را از آینه میدید که دوباره بیقرارم شد :«نازنین چرا نمیفهمی بهخاطر تو این کارو کردم؟! پامون میرسید #دمشق، ما رو تحویل میداد. اونوقت معلوم نبود این جلادها باهات چیکار میکردن!»
نیروهای امنیتی #سوریه هرچقدر خشن بودند، این زخم از پنجه همپیالههای خودش به شانهام مانده بود، یکی از همانها میخواست سرم را از تنم جدا کند و امروز سعد مقابل چشم خودم مصطفی را با چاقو زد که دیگر #عاشقانههایش باورم نمیشد و او از اشکهایم #پشیمانیام را حس میکرد که برایم شمشیر را از رو کشید :«با این جنازهای که رو دستمون مونده دیگه هیچکدوم حق انتخاب نداریم! این راهی رو که شروع کردیم باید تا تهش بریم!»
💠 دیگر از چهرهاش، از چشمانش و حتی از شنیدن صدایش میترسیدم که با صورتم به پنجره پناه بردم و باران اشک از چشمانم روی شیشه میچکید. در این ماشین هنوز عطر مردی میآمد که بیدریغ به ما #محبت کرد و خونش هنوز مقابل چشمانم مانده بود که از هر دو چشمم به جای اشک خون میبارید.
در این کشور غریب تنها سعد آشنایم بود و او هم دیگر #قاتل جانم شده بود که دلم میخواست همینجا بمیرم. پشت شیشه اشک، چشمم به جاده بود و نمیدانستم مرا به کجا میکشد که ماشین را متوقف کرد و دوباره نیش صدایش گوشم را گزید :«پیاده شو!»
💠 از سکوتم سرش را چرخاند و دید دیگر از نازنین جنازهای روی صندلی مانده که نگاهش را پردهای از اشک گرفت و بیهیچ حرفی پیاده شد. در را برایم باز کرد و من مثل کودکی که گم شده باشد، حتی لبهایم از #ترس میلرزید و گریه نفسم را برده بود که دل سنگش برایم سوخت.
موهایم نامرتب از زیر شال سفیدی که دیشب سمیه به سرم پیچیده بود، بیرون زده و صورتم همه از #درد و گریه در هم رفته بود که با هر دو دستش موهایم را زیر شال مرتب کرد و نه تنها دلش که از دیدن این حالم کلماتش هم میلرزید :«اگه میدونستم اینجوری میشه، هیچوقت تو رو نمیکشوندم اینجا، اما دیگه راه برگشت نداریم!»
💠 سپس با نگاهش ادامه مسیر را نشانم داد و گفت :«داریم نزدیک #دمشق میشیم، باید از اینجا به بعد رو با تاکسی بریم. میترسم این ماشین گیرمون بندازه.» دستم را گرفت تا از ماشین پیاده شوم و نگاهم هنوز دنبال خط خون مصطفی بود که قدم روی زمین گذاشتم و دلم پیش عطرش جا ماند.
سعد میترسید فرار کنم که دستم را رها نمیکرد، با دست دیگرش مقابل ماشینها را میگرفت و من تازه چشمم به تابلوی میان جاده افتاد که حسی در دلم شکست.
💠 دستم در دست سعد مانده و دلم از قفس سینه پرید که روی تابلو، مسیر #زینبیه دمشق نشان داده شده و همین اسم چلچراغ گریه را دوباره در چشمم شکست. سعد از گریههایم کلافه شده بود و نمیدانست اینبار خیال دیگری خانه خاطراتم را زیر و رو کرده که دلم تنها آغوش #مادرم را تمنا میکرد.
همیشه از زینبیه دمشق میگفت و نذری که در حرم #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها) کرده و اجابت شده بود تا نام مرا زینب و نام برادرم را ابوالفضل بگذارد؛ ابوالفضل پای #نذر مادر ماند و من تمام این #اعتقادات را دشمن آزادی میدیدم که حتی نامم را به مادرم پس دادم و نازنین شدم.
💠 سالها بود #خدا و دین و مذهب را به بهانه آزادی از یاد برده و حالا در مسیر #مبارزه برای همین آزادی، در چاه بیانتهایی گرفتار شده بودم که دیگر #امید رهایی نبود...
#ادامه_دارد
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093