eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍁 💡 عشق یعنے:‌♥️ خدا با اینکه این ‌🗯️⁩ همه گناه ڪردیم بازم ❌ مثلہ همیشه،🍂 انقدر آبرومون رو حفظ ڪرد🤍 ڪه همه بهمون میگن↓💔 اݪتماس‌ دعا
🌹شهید غلامعلی پیچک🌹 💠بوی عطر میداد💠 توی عملیات " مطلع الفجر" تیر خورد به سینه و گردنش همون جا افتاد و به آسمون پر کشید درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن به هر سختی بود برگردوندیم خیلی تعجب آور بود هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر میکنه اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود دقت کردم دیدم بعد از یه هفته ، هنوز از گلوش خون تازه جاری میشه انگار همین الان شهید شده باشه خم شدم که صورتش رو ببوسم خدا شاهده بوی عطر می داد چه عطر خوشبویی بود.... راوی:(دوست شهید) شهید_غلامعلی_پیچک 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
باآروزهایش تا شهادت پیش رفت... 🌺🍂🌺🍃🌺 🍂🌺🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺 🔵 مامانی..🔵 به مادرش می گفت «...مامانی». پشت تلفن لحنش را عوض می کرد و با مادرش مثل بچه ها حرف می زد. گاهی وقت ها مادرش که می آمد دم در شرکت، می رفت، دو دقیقه مادرش را می دید و برمی گشت، حتی اگر جلسه بود. بچه ها تعریف می کردند زمان دانشجویی دکتر هم می خواست برود با مادرش می رفت. بهش می گفتیم «...بچه ننه». 👈 شهید مصطفی احمدی روشن 📚 كتاب شهيد مصطفی احمدی روشن ، ص 73 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.... 🌷_کیه اون جلو سرش را انداخته پایین داره می‌ره؟ آهای اخوی! برو تو ستون. به روی خود نمی‌آورد. دویدم تا اول ستون دستش را از پشت کشیدم _مگه با تو نیستم؟ بیا برو تو ستون. برگشت، یک‌نگاه به سر تا پایم انداخت. چیزی نگفت. 🌷_ببخشید آقا مصطفی. شرمنده نشناختمتون. شما این‌جا چی کار می‌کنید؟ رخت و لباس دامادی رو درنیاورده، کجا بلند شدید اومدید؟! این دفعه رو دیگه نمی‌ذارم بیایید. حرف‌هایم را نمی‌شنید. فقط می‌گفت: من باید امشب بیام. ژ–۳ را برداشتم. ضامنش را کشیدم. پایش را نشانه رفتم. بی‌سیمچی صدایم زد. قسمت نبود برگردد انگار.... 🌷از هر طرف محاصره شده بودیم. ما پایین تپه، آن‌ها بالای تپه. بسته بودندمان به رگبار. چند تا بی‌سیمچی این‌طرف تپه؛ مصطفی و سه نفر دیگر هم آن‌طرف. دیگر کسی سر پا نبود. سپیده زده بود. دید خوبی پیدا کردند. یک تیربارچی از بالای تپه بستمان به رگبار. گوشم را گذاشتم روی قلبش. صدایی نمی‌آمد.... 🌹خاطره ای به یاد فرمانده تازه‌داماد شهيد حجت الاسلام مصطفی ردانی‌پور 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
پدر صورت پسر را بوسید و گفت: تا کِی میخواهی بروی جبهه؟! پسر خندید، گفت: قول میدم این دفعه‌ی آخرم باشه بابا! + قول دادی‌ها🌿 و پسر، سر قولش جان داد😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(۲ / ۱) !! 🌷سید صادق از شهدای گمنام فارس است، شهیدی که شهید خلیل پرویزی می گفت سید صادق یک تنه، یک جهاد بود! آنقدر در فکر رفع نیازهای رزمندگان بود که بین نیروهای جهاد معروف شده بود؛ سید صادق باب الحوائج جبهه است!  🌷همیشه لبخندی زیبا بر لب داشت. اردیبهشت ۱۳۶۳ در جزیره مجنون ترکشی به سینه او اصابت کرد، اما لبخند از لب او دور نمی‌شد. آن زمان مسئولیت نصب دکلهای دیده‌بانی در هور که کار بسیار مشکل و غیرممکنی بود و مسئولیت آموزش نیروها و نصب پلهای خیبری بر روی رودخانه های جریان دار به عهده سید صادق بود. بارها از روی دکل های سی تا صد و پنجاه متری زمین افتاد، بی‌آنکه حرفی بزند دوباره بالا می‌رفت و کارش را ادامه می‌داد! درحالی‌که در برابر خانواده تنها می‌گفت من در جبهه جاروکشی می‌کنم!  🌷اواخر سال ۶۲ بود که سید صادق ازدواج کرد و شرط ازدواجش حضور در جبهه بود. انتهای همان سال در عملیات خیبر ترکشی به سینه اش نشست و مجروح شد. پس از مجروحیت خانواده همسرش با حضور مجدد سید صادق در جبهه مخالف بودند. سید صادق در یک دوراهی قرار گرفته بود برگشتن و ماندن در شهر یا حضور در جبهه! محکم ایستاد و گفت: جنگ مسئله اصلی ماست. امروز جنگ با عراق است و فردا مسئله فلسطین و قدس و غیره و من همیشه در جنگ خواهم بود. به هرحال صادق علیرغم خواسته مجبور شد زنش را طلاق دهد تا در جبهه بماند! 🌷يك روز یک تريلی سيمانی برای تخليه بار به منطقه آمد. سید صادق با جستجويی كه در اطراف مقر مهندسی انجام داد، نيروی بيكاری برای كمك كردن پيدا نكرد. خودش به تنهايی آستين ها را بالا زده و مشغول شد. هنوز كارش به پايان نرسيده بود كه عده‌ای از راه رسيدند و مابقی كار را بر عهده گرفتند. اما بيشتر سيمان ها تخليه شده بود. شايد به دليل همين کارهای صادقانه، سید صادق از محبوبيت ويژه‌ای نزد جهادگران داشت. 🌷شدت گرمای هوا آنقدر زياد بود كه هركسی را به شكايت وامی‌داشت. در چنين شرايطی سید صادق از وسايل خنك‌كننده و كولر، خودداری می‌کرد. او كه در ميدان مبارزه، با جديت و پشتكار می‌جنگيد در عرصه جهاد با نفس نيز درس شهامت و ايستادگی را به خوبی اجرا می‌كرد. می‌گفت: «در شرايطی كه رزمندگان، در مناطق جنوبی و كنار اروندرود به دليل گرمای طاقت فرسا و شديد هوا، راحتی و آرامش ندارند خدا هم راضی نيست كه من در ستاد باشم و در پناه هوای مطبوع و دلپذير خنك كننده‌ها (كولر)، در آسايش باشم.  🌷سید صادق در اثر کار سنگین و شبانه روزی بیشتر وقتها حتی فرصت حمام رفتن پیدا نمی‌کرد. طوری که دوستان و همرزمانش با یک طرح عملیاتی او را بزور وارد حمام می‌کردند. لباسهای مندرس و پاره او را بدور ریخته و لباس بهتری برای او می‌آوردند! اما مگر می‌شد سید صادق را تسلیم کرد. بیشتر وقتها در ته انبار می‌گشت و کهنه‌ترین لباس و پوتین را که دیگران استفاده نموده بودند را برای خود انتخاب می‌نمود و می‌پوشید، تا همیشه یک فرمانده ساده زیست باشد...! .... 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
ازدواج به سبک شهدا 🔰 شهید مرتضی نور صالحی مجروح شده بود، برده بودنش بیمارستان؛ پانزده روز بستری بود، توی این مدت از یک خانم خوشش آمده بود!! رفته بودم دیدنش... گفت: مامان، نظرت در مورد این خانم چیه؟ با خنده گفتم: چیه مرتضی انگار تو گلوت گیر کرده؟ خندید و گفت: حالا اگر گیر کرده باشه چی؟ اشکالی داره؟ از بیمارستان که آمد، رفتیم ! همه چیز جور شد، خیلی سریع و آسان... اول صیغه خواندیم؛ بعد هم جشن را برگزار کردیم... به روایت مادر شهید . . . 🌹امام خامنه ای: دخترها و پسرها به دنبال ایده آل نباشند! در امر ، هیچ کس ایده آل نیست! انسان نمی تواند ایده آل خود را پیدا کند. باید و کنند، خداوند ان شاءالله زندگی را شیرین خواهد کرد و به آنها خواهد داد... 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
91_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
37.76M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه نود و یکم * ذکر چند نکته‌ی مهم * ادامه کتاب؛ قرآن * کمالات ملکوتی با قرآن حاصل می‌شود * آثار مادی و ملکوتی انس با قرآن * عاملان به قرآن چه جایگاهی دارند؟ * هشدار به عالمانی که عمل نمی‌کنند! * محبت‌هایی که محبت خدا را از یاد می‌برد * راحت‌طلبی انسان را بیچاره می‌کند * شبهات اعتقادی را جدی بگیریم * تفاوت مهم ملائکه بهشت و جهنم * قطع شدن از قرآن برابر است با ضلالت * حیله‌های نفسانی * تنها راه نجات چیست؟ * نیت هدیه عمل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام * چرا خدا به کافر ثروت می‌دهد؟! 🎧 جلسه نود و یکم 🎙 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
می‌گفتن: بزرگترین‌ آزمون‌ِ ایمان‌ زمانی‌ست که‌ وقتی‌ چیزی‌ را می‌خواهید و به‌ دست‌ نمی‌آورید، با این‌ حال‌ قادر باشید که‌ بگویید: خدایا‌ شکرت💛:)
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 نماز اول وقت✨🌾 با ماشین به سمت قرارگاه می‌رفتیم و صدای اذان ظهر رو از رادیو گوش می‌کردیم. آخرین الله اکبر اذان که تموم شد گفت: " ‌نگه‌دار، همین‌جا نماز می‌خونیم." با تعجب پرسیدم: "توی این بیابون؟!" گفت: "آره، این‌جا که مشکلی نداره، آتیش دشمن هم که این طرف‌ها نیست." حسن دائم الوضو بود، من هم وضو داشتم. توقف کردیم و مشغول نماز شدیم. بیابون برهوت، فرمانده‌ی توپ‌خانه‌ی سپاه، پاهای برهنه و نماز اول وقت، صحنه‌ی زیبایی رو از ارتباط خالق و مخلوق به تصویر کشیده بود. جالب این‌که فاصله‌ی ما تا قرارگاه ده دقیقه بیشتر نبود، اما حسن دوست نداشت همین مقدار هم نمازش به تأخیر بیفته. 📗نوید شاهد 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎂🎊🎁🎉🎊🎂 🌹عالم همه غرق عشوه و ناز شده 💠میلاد یگانه محرم راز شده 💠از یمن ولادت 🌹درهای بهشت به روی ما باز شده ◽️ میلاد مسعود امام حسن عسکری 💠به پیشگاه مقدس امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ◽️تبریک و تهنیت باد❤️💙 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
AUD-20211113-WA0084.mp3
4.37M
🎧 🎧 🌸مولودی ولادت امام حسن عسکری علیه‌السلام 🌸 🎧شراب امشب من ز جام دیگری است که ساقی دل من امام عسکری(ع)است🎧 🎧 حاج محمود کریمی🎤 🌸 🌸 🌸 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹داستان زندگی جانبازشهیدایوب بلندی🌹 بمناسبت عیدمیلاد آقاامام حسن عسکری ،قسمت (بیست ودوم وبیست وسوم وبیست وچهارم) تقدیم نگاه سبز شما عزیزان👇👇
❤️قسمت بیست و دو❤️ . سفره صبحانه که جمع شد، آمد کنارم، خوشحال بود. _ دیشب چه شاعر شده بودی، کنار پنجره ایستاده بودی. چند تار مو که از رو سریم افتاده بود بیرون، با انگشت کردم زیر روسری + من؟ دیشب؟ یادم آمد، از سرو صدای توی حیاط بیدار شده بودم، دوتا گربه به جان هم افتاده بودند و صدای جیغشان بلند شده بود. آقاجون و ایوب تو هال خوابیده بودند. نگاهشان کردم، تکان نخوردند. ایستادم و گربه ها را تماشا کردم. ابروهایم را انداختم بالا + فکر کردم خواب بودید، حالا چه کاری می کردم ک می گویی شده ام؟؟ _ داشتی ستاره ها را نگاه می کردی. نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم😄 + نه برادر بلندی، گربه های توی حیاط را نگاه می کردم. وا رفت. _ راست میگویی؟؟ + آره هنوز می خندیدم. سرش را پایین انداخت. _ لااقل به من نمی گفتی که گربه ها را تماشا می کردی. خنده ام را جمع کردم. + چرا؟ پس چی می گفتم؟ دمغ شد. _ فکر کردم از شدت علاقه به من نصف شبی بلند شدی و ستاره ها را نگاه می کردی. 😕 ❤️قسمت بیست و سه❤️ . هر روز با هم می رفتیم بیرون. دوست داشت پیاده برویم و توی راه حرف بزنیم ،من تنبل بودم. کمی که راه می رفتیم دستم را دور بازویش حلقه می کردم، او که می رفت من را هم می کشید. _ نمیدانم من بارکشم؟ زن کشم؟ این را می گفت و می خندید. _ شهلا دوست ندارم برای خانه ی خودمان بگیریم. + ولی دست باف ماندگارتر است. _ دلت می آید؟ دختر های بیچاره شب و روز با خون دل نشسته اند پای دار قالی. نصف پولش هم توی جیب خودشان نرفته، بعد ما چه طور آن را بیاندازیم زیر پایمان؟؟ . ❤️قسمت بیست و چهار❤️ . از خیابان های نزدیک دانشگاه تهران رد می شدیم. جمعه بود و مردم برای می شدند. همیشه آرزو داشتم وقتی ازدواج کردم با همسرم بروم دعای کمیل و نماز جمعه. ولی ایوب سرش زود درد می گرفت. طاقت شلوغی را نداشت. در بین راه سنگینی نگاه مردم را حس می کردم که به دستبند آهنی ایوب خیره می شدند. ایوب خونسرد بود. من جایش بودم،از اینکه بچه های کوچه دستبند آهنیم را به هم نشان می دادند، ناراحت می شدم. ایوب دوزانو روی زمین نشست و گفت: _ بچه ها بیایید نزدیکتر بچه ها دورش جمع شدند ایوب دستش را جلو برد: _ بهش دست بزنید، از آهن است این را به دستم می بندم تا بتوانم حرکتش بدهم. بچه ها به دستبند ایوب دست می کشیدند و او با حوصله برایشان توضیح می داد. 🌹 رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
۲۲ آبان، سالروز شهادت اولین شهید خبرنگار مدافع حرم شهید محسن خزایی بخشی از وصیت نامه ایشان: از برادران و خواهرانم خواستارم در همه حال به یاد خدا باشند و دستورات او را همیشه اجرا نمایند و رضایت خود را در رضایت خداوند ببینند و به همکاران عزیزم علاوه بر این مطلب توصیه می کنم قدر خدمت در صداو سیما را بدانند و لحظه ای در راه خدمت این مردم عزیز و یاری نایب امام زمان (عج) مقام معظم رهبری دریغ ننمایند. 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊🎉🎊🎉🎊🎉 ✴️ یکشنبه 👈 23 آبان/عقرب1400 👈8 ربیع الثانی 1443👈 14 نوامبر 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 میلاد مسعود امام حسن عسگری علیه السلام " 222ه.ق". 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ خرید و فروش. ✅ میهمانی دادن. ✅دیدار با روسا و قاضی و درخواست از آنها ✅ و شروع هر کاری خوب است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی کافی است کلمه "تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو و تقویم هر روز را دریافت نمایید. 📛 ولی مسافرت خوب نیست. 👼 زایمان خوب و نوزادش عمر طولانی و ولادت خوبی دارد.ان شاءالله. ✈️ مسافرت : مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد . 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز : قمر در برج حوت است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است : ✳️ شروع به کسب و کار و شغل ‌. ✳️ از شیر گرفتن کودک. ✳️ آغاز درمان و معالجه. ✳️ بذر افشانی و کاشت. ✳️ دعوت گرفتن از افراد. ✳️ و سفارش جنس دادن نیک است. 💎از کانال ما در فروش حرز و ادعیه همراه دیدن فرمایید.👇 @Herz_adiye_hamrah 🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. 💑 مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه)،فرزند چنین شبی به قسمت و روزی خود راضی گردد.ان شاءالله. ⚫️ طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث بیماری می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، سبب درد سر می شود. 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 9 سوره مبارکه " توبه " است. اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا... و چنین استفاده میشود که دو نفر برای قطع معامله یا توافقی نزد خواب بیننده بیایند .و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. 🎊🎉🎊🎉🎊🎉 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸 📚 منابع مطالب کتاب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 025 37 747 297 09123532816 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉
# نمازشب وشهدا🌷 زُل زدم توی چشماشــــــ گفتم: آقا معلم!🤔 برا همسرتون درسے ، پیشنهادے ، بحثے نداری؟🙅🏻 گفتــ: حالا دیگه خونه هم شده مدرسه!😣 گفتم : استاد استاده ، چه توی خانه و چه توی مدرسه!😉 گفتــ: هر وقت خواستی توے زندگیتــ نذر کنے ، نذر کن ده شب نماز شبـــ بخونی!😇 یکی دیگه هم اینڪه سحرخیز باش... بچه ها رو هم از همین الان عادت بده به سحرخیزی و نماز شبـــ... . ------------------------------------ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093