eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی از وصیت نامه شهید علی عرب🌿💐 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 بارها که درعملیاتها شرکت کرده ام، وصیت نامه نوشتم واز خدا خواستم که عزت عظیم شهادت رانصیب من گرداند اما اینبار با امید بیشتری پا به جبهه گذاشته ام این سرزمین مقدس تاثیر عجیبی بر من گذاشت خصوصا هنگام دعا خواندن های دسته جمعی، هر چه فکر کردم دیدم جز کار برای خدا و خاص شدن در راه دین چیزی در این دنیا فایده ندارد، من درحالی این وصیت نامه را می نویسم که می بینم عده ای خائن به این خاک تجاوز کرده اند ودر جایی دیگر روی تابلویی می بینم که نوشته مابرای ادای تکلیف می جنگیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(آل عمران)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین وسرداردلهاحاج قاسم ❤❤ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم بنام خداوندبخشنده بخشایشگر وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ ﴿١٤٦﴾💐🌿 چه بسا پیامبرانی که انبوهی دانشمندانِ الهی مسلک [و کاملان در دینِ] به همراه او با دشمنان جنگیدند، پس در برابر آسیب هایی که در راه خدا به آنان رسید، سستی نکردند و ناتوان نشدند و [در برابر دشمن] سر تسلیم و فروتنی فرود نیاوردند؛ و خدا شکیبایان را دوست دارد. (۱۴۶)🌿💐
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش علی هست🥰✋ *آرزوے گمنامی*🕊️ *شهید علی تجلائی*🌹 تاریخ تولد: ۵ / ۵ / ۱۳۳۸ تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱۲ / ۱۳۶۳ محل تولد: تبریز محل شهادت: هورالعظیم *🌹همسرش← شب‌ فردايی كه‌ ميخواست، عازم‌ جبهه‌ شود وسايلش را مرتب‌ ميكرد🍃لباس‌ پاره‌ پاره‌ای را كه‌ در زمان‌ محاصره‌ و آزادی سوسنگرد پوشيده‌ بود، در ساك‌ گذاشت🥀گفتم: «حالا چرا لباس‌های سوسنگرد؟»‼️گفت «ميخواهم‌ حالا كه‌ پيش‌ خدا ميروم، بگويم؛ خدايا؛ اينها جای گلوله‌ است🥀بالاخره‌ ما هم‌ تو جبهه‌ بوده‌ايم»🕊️ صبحدم‌ وقتی خداحافظی كرد، مرا به‌ حضرت‌ زهرا(س) قسم‌ داد🍃و گفت «حلالم كنيد من‌ مطمئنم‌ كه‌ ديگر برنميگردم»!🕊️يادم‌ آمد كه‌ قبل‌ از رفتنش، با هم‌ به‌ مزار شهدا رفتيم💫آنجا رو به‌ من‌ كرد و گفت «خدا كند جنازه‌ من‌ به‌ دست‌ شماها نرسد»🥀گفتم «چرا؟» گفت دوست‌ ندارم‌ حتی به‌ اندازه‌ يك‌ وجب‌ از اين‌ خاك‌ مقدس‌ را اشغال‌ كنم🥀تازه‌ اگر هم‌ جنازه‌ام‌ به‌ دستتان‌ رسيد، يك‌ تكه‌ سنگ‌ جهت‌ شناسايی خودتان‌ روی مزارم‌ بگذاريد و بس.»🥀راوی← علی به عنوان یک بسیجی گمنام به خط مقدم رفت💫و بر اثر اصابت تير به قلب🥀آسمانی شد🕊️لحظات آخر با دست اشاره‌ای کرد که معنایش را نفهمیدیم‼️شاید آب میخواست ولی کسی آب همراهش نبود🥀در نهایت او به آرزویش رسید🌙و پیکرش هرگز بازنگشت*🥀🕊️🕋 *جاویدالاثر* *شهید علی تجلائی* *شادی روحش صلوات* 💙🌹 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[✨🌙] • • درنگاهت‌چیزیست‌کھ‌نمیدانم‌چیست؟! مثل‌آرامش‌بعدازیڪ‌غم... مثل‌پیداشدن‌یڪ‌لبخند... مثل‌بوۍنم‌بعدازبارآن... درنگاهت‌چیزیست‌کھ‌نمیدانم‌چیست..‌.! امااین‌راخوب‌می‌دانم‌ هرچه‌که‌هست‌ من‌بھ‌آن‌محتاجم.... شهید محمد حسین یوسف الهی❤️ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
‍ 🍃دست می‌کشم بر کتیبه‌ی و آن را به پرده مشکی دیوار که سیاهپوش عزای مادر است سنجاق می‌کنم و غم‌ها به دلم سنجاق می‌شود. 🍃آه می‌کشم، این روزها به زور بالا می‌آید. برمی‌گردم و چشم‌هایم به چشم‌های گره می‌خورد. بغض‌ها در گلویم پیچک می‌شود و اشک‌هایم به دادم می‌رسند. لبخندت مثل همیشه حاضر است تا را آرام کند اما آرام نمی‌شود و داغش تازه‌تر می‌شود. 🍃دوسال است لبخندت و اشک‌هایم از هم سبقت می‌گیرند. است در روضه حضرت مادر، جای خالی‌ات را با قاب عکست پر می‌کنم. گفته بودی اگر من نبودم مجلس را برپا کنید. حال با داغ که صاحبخانه دلم شده، می‌نشینم و برای حضرت مادر اشک می‌ریزم. 🍃 ، انگشتر و دستت هنوز مقابل چشمانم است و مرا می‌برد به ، به گودال، آنجا که انگشت و انگشتر را با هم بردند. ندای یا بنی‌مادر به گوش می‌رسد. 🍃ناله می‌زنم و دلم می‌رود به ، به پشت در، به هیزم‌های آتش گرفته و که بین در و دیوار می‌سوخت. نفسم می‌گیرد. آخ بمیرم که تو هم در سوختی. همچون مادر، غریبانه سوختی و بدن ارباً اربایت یادگار ماند برای ما.... 🍃سردار دلم، تلاقی زیبایی است که روز شهادتت با ایام شهادت حضرت مادر یکی شده. اشک می‌ریزم برای ، برای تو و که داغ نبودنت را بر دلم گذاشت... ✍نویسنده: منتظر 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱٣٣۵ 📅تاریخ شهادت: ۱٣ دی ۱٣٩٨ 🥀مزار شهید: کرمان 🕊محل شهادت: بغداد، عراق 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6012820997399382712.mp3
7.78M
🎤•|حاج‌میثم‌مطیعۍ|• 🔊واحد_رَفتی‌از‌میان‌ِ‌ما‌سویِ‌اَرباب‌⇓ حاج‌قاسم‌کُجایی‌؟!..؛😭♥️• ↓ 😭 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌷بعد از شهادت آقا محسن، علی زیاد زمین می‌خورد، همه نگران بودند و می‌گفتند شاید به خاطر اتفاقات این مدت مشکلی براش پیش اومده و نگران بودیم و می‌خواستیم او را پیش دکتر ببریم که.... 🌷....که شبی آقا محسن به خواب یکی از نزدیکانمان آمد و گفت: نگران نباشید علی وقتی داره بازی می‌کنه، می‌دود که بیاد بغل من ولی امکانش نیست می‌خوره زمین! علی مشکلی نداره و سالمه نگران نباشید.... 🌹خاطره ای به یاد شهید مدافع حرم محسن حججی راوی همسر شهید معزز 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
شمایی‌که‌تو‌خیابون‌نامحرم‌میبینی‌ سرت‌رو‌پایین‌میندازی! آفرین‌بھت! ولی‌‌چجوریه‌که‌بعضیاتون‌رو‌تو‌ مجازیش‌باید‌❕ باخاک‌انداز‌از‌تو‌پیوی‌نامحرم‌ها‌ جمعت‌کرد؟؟! چون‌اونجامیشناسنت‌و‌اینجا‌میگی‌ کسی‌منونمیشناسه؟! یا‌شایدم‌نگاه‌اون‌بالایی‌رو‌فراموش‌ کردی‌که‌همچین‌کاری‌میکنی؟! ﴿شما‌را‌چه‌شده‌است‌که‌برای‌خدا عظمت‌و‌وقار‌قائل‌نمی شوید؟﴾ ‌⁉️
🔺‏غربیها با اجیر کردن چند نفر اینجوری کودکان عراقی رو از حالا عاشق و دلباخته غرب می کنند همونایی که تمام زیر ساختهای عراق رو نابود کردن و صدها هزار نفر رو کشتن و بعدش داعش رو به جون مردم انداختن و ... ما که قهرمانانی مثل سردار سلیمانی داشتیم چه کردیم؟! برای_حاج_قاسم_چه_کردیم⁉️ ‼️برای معرفی امام_زمان به بچه ها چه کردیم🥺💔 اندڪےتفڪر⏰ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
شجاعت عجیبی داشت کافی بود بداند در گوشه‌ای از خط نیاز به ریسک است. اولین کسی که حاضر می‌شد هدایت نیروها را بر عهده گرفته و وارد عمل شود، حمید ایرانمنش(حمیدچریک) بود. راوی: حاج قاسم سلیمانی بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1217688932.mp3
28.44M
🔊 8️⃣1️⃣ جلسه هیجدهم * همنشینی شیطان با انسان * چرا به قیامت روز می گویند نه شب؟ * آشکار شدن دشمنی شیطان * نقش خوراک حلال و طیّب در مقابل وسوسه‌های شیطان ⏰مدت زمان: ۵۳:۲۳ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
✨✨🌹✨✨ ✳️ قدم اول خدمت آیت الله بهجت بودیم. یکی از حضار گفت: «حاج آقا یک نصیحتی بفرمایید استفاده کنیم.» آقای بهجت سرش پایین بود. این جمله را که شنید سرش را بالا آورد و فرمود: «از آنچه تا الان یاد گرفته‌ای، استفاده‌ی لازم را کرده‌ای؟!» سپس ادامه داد: «شما بحمدالله همه می‌خوانید ولی آیا واقعا از نظر نفسانی و معنوی از این نماز که عمود دین و مایه‌ی تقرب به خداست بهره‌ی کافی را برده‌اید؟ آیا آثار آن را در نفس خود احساس می‌کنید؟ زمانی که محضر استادمان آقای قاضی مشرف می‌شدیم، به ما اینگونه می‌فرمودند. ما هم معنای این نکته را خوب نفهمیدیم مگر پس از ریاضت‌ها و تأمل‌های فراوان. باید قدم اول را با صدق و صفا بردارید. بهترین چیز برای شروع همین نماز است. قدم دوم را اگر نمی‌دانستید، خدای متعال کسی را با لطف و کرم خود می‌فرستد تا به شما یاد دهد.» 📚 برگرفته از کتاب استاد | صد روایت از زندگی آیت الله قاضی طباطبایی 📖 ص ۱۱۵ ✨✨🌹✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 از بچه‌هاي لشگر فاطميون مي‌گه شب آخر به حاج قاسم گفتم اوضاع عراق خوب نيست، فعلا نريد! 🍀 حاجي با لبخند گفت: مي‌ترسيد شهيد بشم؟ ⭐️ گفتيم شهادت كه افتخاره، رفتن شما براي ما فاجعه است! 🌷 سردار گفت: ميوه وقتي مي‌رسه باغبان بايد بچيندش، 🌷 ميوه رسيده اگر روي درخت بمونه 🌷 پوسيده مي‌شه 🌷 و خودش ميفته. 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه✅ سردارحاج قاسم سلیمانی درمورد شهیدیوسف الهی🌷 بسیاردیدنی ودلی♻️ بامادر خاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇👇 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷✨✨🌷✨✨🌷 عرض سلام وادب واحترام خدمت عزیزان وهمراهان شهدایی کانال 🙏❤️ قصدبراینست ان شاالله هدیه به روح والای سردارشهید،حاج قاسم وهمراهان شهیدش ،بمناسبت سالگردعروج ملکوتیشون 🖤 ۱) یک ختم کامل قرآن کریم ۲) ۴۰ زیارت عاشورا ۳)ختم صلوات۱۴۰۰۰ تایی گرفته شود،هرعزیزی مایل به شرکت بود دراین ختوم،درپی وی بنده اطلاع دهد 🙏🌸 خادم کانال @yazeinab1393 🇮🇷ان شاالله عنایت سرداران شهید دردنیا وشفاعتشون درآخرت نصیبتان شود🇮🇷 🌷✨✨🌷✨✨🌷
🌹داستان زندگی جانبازشهیدایوب بلندی🌹 قسمت (هفتادوششم وهفتم) تقدیم نگاه سبز شما عزیزان👇👇
❤️قسمت هفتاد و شش❤️ . مجبور شدم سراغ بیمارستان اعصاب و روانی بروم که مخصوص جانبازان نبود. دو ساختمان مجزا برای زن ها و مرد هایی داشت که بیشترشان یا مادرزادی بیمار بودند یا در اثر حادثه مشکلات عصبی پیدا کرده بودند. ایوب با کسی آشنا نبود. می فهمید با آن ها فرق دارد. می دید که وقتی یکی از آن ها دچار حمله می شود چه کار هایی می کند. کارهایی که هیچ وقت توی بیمارستان مخصوص جانبازان ندیده بود. از صبح کنارش می نشستم تا عصر بیشتر از این اجازه نداشتم بمانم. بچه ها هم خانه تنها بودند. می دانستم تا بلند شوم مثل بچه ها گوشه چادرم را توی مشتش می گیرد و با التماس می گوید: "من را اینجا تنها نگذار" طاقت دیدن این صحنه را نداشتم. نمیخواستم کسی را که برایم بزرگ بود، عقایدش را دوست داشتم، مرد زندگیم بود، پدر بچه هایم بود، را در این حال ببینم. 😢 ❤️قسمت هفتاد و هفت❤️ . چند بار توانسته بودم سرش را گرم کنم و از بیمارستان بیرون بروم. یک بار به بهانه ی دستشویی رفتن، یک بار به بهانه ی پرستاری که با ایوب کار داشت و صدایش می کرد. اما این بار شش دانگ حواسش به من بود. با هر قدم او هم دنبالم می آمد. تمام حرکاتم را زیر نظر داشت. نگهبان در را نگاه کردم. جلوی در منتظر ایستاده بود تا در را برایم باز کند. را زدم زیر بغلم و دویدم سمت در صدای لخ لخ دمپایی ایوب پشت سرم آمد. او هم داشت می دوید. "شهلا .......شهلا........تو را به خدا......." بغضم ترکید. اشک نمی گذاشت جلویم را درست ببینم که چطور از بیماران عبور می کنم. نگهبان در را باز کرد. ایوب هنوز می دوید. با تمام توانم دویدم تا قبل از رسیدن او به من، از در بیرون بروم. 😔 رمان های عاشقانه مذهبی @ بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا