eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
••🌿🌸 ازخداپرسیدم : چرافا‌سدها‌خوشگل‌ترن؟ چرا‌آدمای‌الڪی‌وسیگارے‌با‌حال‌ترن؟ چرااونآیے‌ڪه‌دیگران‌رومسخره‌میڪنن... بیشترتودل‌مردم‌میرن؟ چرآاونآیی‌ڪه‌خیانت‌میڪنن، تهمت‌میزنن،غیبت‌میڪنن، دروغ‌میگن‌موفق‌ترن؟ چرآ‌همیشه‌بدا بهترن؟ پرسید: _پیش‌من‌یا‌مردم💔؟ دیگه چیزی نگفتم🙂 ••🌿🌸
چه زیباگفت‌حاج‌حسین‌خرازی: یادمون باشه که هرچی برای خدا کوچیکی و‌افتادگی کنیم خدا درنظر دیگران بزرگمون میکنه..‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊
برای‌من‌میدان‌انقلاب‌تھران،‌ شلمچه‌یا‌دمشق‌فرقی‌نمیکند، هرجا‌حرف‌انقلاب‌هست،‌ما‌هستیم! 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹هرگز راضى به بازگشت از منطقه نبود. مخصوصا با به شهادت رسیدن برادرش ـ رضا ـ كه همواره یار و همراه او بود، عزم و اراده‏ى اوبراى ادامه‏‌ى راه راسخ‏تر گردید. به پدرش گفته بود:«خون بهاى رضا 5000 بعثى است. تا 5000 بعثى را نكشم برنمیگردم.» 🔸به اصرار خواهرهایش راضى به ازدواج شد. دوست داشت كه همسرش زنى عفیف و با ایمان باشد.شرط دیگرى هم براى ازدواج داشت و آن این بود كه: «من به خاطر زن جبهه را ترك نمی‏كنم.» 🔹در روز خواستگارى هم خطاب به همسرش گفته بود: «من یا شهید مى‏شوم یا در شرایطى قرار خواهم گرفت كه دیگر قادر نباشم به جبهه بروم.» 🔸بعد از شركت در عملیّاتى پاى چپش را از دست داد و یك پاى چوبى جانشین پاى از دست رفته‌‏اش  شد. پس از آن طولى نكشید كه درعملیّاتى دیگر به دنبال هدف گرفته شدن ماشین حامل مهمّات توسط دشمن و پرتاب شدن او به داخل آب، پاى چوبى را آب برد. 🔹پس از مدّتى یك پاى مصنوعى به ایشان داده شد امّا او باوضعیّتى كه داشت، حاضر نبود منطقه را ترك كند. 🔸بسیار فروتن و متواضع بود.پدرش این ویژگى او را این‏گونه عنوان می‏كند:«بعد از گرفتن پاى مصنوعى به خانه كه آمده بود، گفتم: با یك پامیخواهى چه كار كنى؟ گفت: میتوانم در پشت جبهه خدمت كنم. آبى حمل كنم، مهمّات برسانم... امّا بعدها فهمیدیم كه فرماندهى گردان را عهده‌‏دار بوده است.» 🔹قبل از شروع عملیّات روبه نیروهایش گفت: «امشب میخواهیم برویم كه كار مهمّى انجام دهیم. خدا با ماست. امكانات باماست. خداباماست ، بهترین پشتیبانى پشت سرماست. فقط كافى است كه شما روحیّه داشته باشید. 🔸سپس غسل شهادت به جا آورد و رو به یكى از دوستانش و روحانى گردان كرد و گفت: «شما دو نفر هم غسل شهادت كنید. شما هم امشب شهید مى‏شوید.» 🔹عملیّات در شبى سرد و برفى به فرماندهى خود او آغاز شد و او با عصا پیشاپیش نیروهایش به راه افتاد. در حین عملیّات با شنیدن صداى صفیرخمپاره، معاونش را از بالاى خاكریز پایین كشید و در نتیجه خودش مورد اصابت تركش قرار گرفت. 🔸تركش به قلبش خورده بود امّا او مثل همیشه با آرامشى غیر قابل تصّور میگفت: «چیزى نیست. اگر حركت نكند طورى نمی‏شود.» وقتى او را سوار بر برانكارد میبردند، خنده‌‏كنان براى بچّه‌‏ها دست تكان میداد و در همان حال در حالى كه شهادتین را زیرلب زمزمه مى‏كرد، چشمانش را بست و به دیدار معبود شتافت. 📎 فرماندهٔ‌گردان والعادیات لشگر ۲۱ امام‌رضا(؏) 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۴/۱/۷ فریمان ، خراسان‌رضوی ●شهادت : ۱۳۶۶/۱۱/۳ عملیات بیت‌المقدس ۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢کلیپ «ظهور رخ خواهد داد اگر...» 🎙 استاد پناهیان ▫️ اگه امام زمان تا حالا نیومده چون مضطرانه دعا نکردیم...
درسـی کـه بـهـمـون یـاد داد ایـن بـود:"پــــــای هــــر چــیــزی کــه درســــتـه بــمــونــیــد حــتــی اگــه‌تــنــها مــونــدیــد💔 ‍ان‌عـلی وردی🕊🌹 🕊
برای چشم‌هایت.mp3
7.8M
عشقت تمومِ قلبِ سینه زنو گرفته یعنی یه روز می‌بینم چشمت منو گرفته سیدمحمدرضا نوشه ور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Panahian-Clip-AzNeshatTaEshgh.mp3
2.56M
- راهی ساده برای لذت بردن از نماز و مناجات -🤍🕊- ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🤚🏻* بیــا عــدالت مطلق مسیــر مےخواهــد سپــاهِ منتظـــرانــت، امیــر مےخواهــد زمیــن و ڪل زمــان را بیا و زیبا ڪــن حڪومتِ علــوے را دوباره برپــا ڪــن ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 نسیم صبح، سلامم رسان به اربـــابــــم✋🏻 هرکجا هستید دست بر سینه رو به کربلا با عشق و ارادت بگویید ▪السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ▪وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ▪وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ▪وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ▪وَ عَلى عباسِ الْحُسَيْنِ دلتنگ_ڪــღــربــلا ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔شهادت یعنی معامله با خدا.. اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 💠 حاج میرزا اسماعیل دولابی : ✍️ اجابت قبل از دعاست. یک وقت نگویید هرچه دعا می کنیم مستجاب نمی‌شود. اگر خدا نمی‌خواست شما نمی‌توانستید دعا کنید. وقتی با حال دعا با خدا حرف می‌زنیم، این را خدا خواسته که نصیب ما شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ سر نوکر به فلک! 🔹 واکنش رهبر انقلاب به یکی از اشعار شهید محمدخانی (عمار) که توسط مادر بزرگوار وی در حضور رهبر انقلاب خوانده شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام و نام خانوادگی🌷مجید قربانخانی محل تولد🌷 یافت آباد تهران تاریخ ولادت🌷۱۳۶۹/۵/۳۰ تاریخ ش.هادت 🌷۱۳۹۴/۱/۳۰ محل ش.ها.د.ت🌷خان طومان حلب مدت عمر🌷۲۵ سال محل مزار🌷 گلزار ش.ه.دای یافت آباد کتاب مربوط به این ش.هی.د🌷پناه- مجید بربری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ سرنوشت دشمنان اهل بیت پس از ظهور ✅ امام محمد باقر (ع): 🔸 «چون قائم (عج) قیام کند، ایمان را بر هر ناصبی (دشمن اهلبیت) عرضه می‌کند، اگر به راستی آنرا بپذیرد، از او می‌گذرد، و اگر نپذیرد گردنش را می‌زند.» (۱) 📜 إذا قام القائم عرض الإیمان علی کلّ ناصب، فإن دخل فیه بحقیقه و إلّا ضرب عنقه. ⬅️ روزگار رهایی، ج‌۲، ص: ۶۲۹ بشاره الاسلام صفحه ۲۳۹ و ۲۶۱. 🏷 (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احتیاط کن توی ذهنت باشد که یکی دارد مرا می‌بیند! دست از پا خطا نکنم مهدیِ فاطمه خجالت بکشد! وقتی می‌رود خدمت مادرش که گزارش بدهد شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد! 🕊🌹 🕊
💠بچه های واحد اطلاعات و عملیات لشکر 21 امام رضا علیه السلام یک شب در قرارگاه ایلام، دست به یکی کردند که هم زمان با شیرین کاری های مجید، عملیات ایذایی را اجرا نمایند تا گوشه چشمی به مجید نشان دهند. 💠عملیات شروع شد و برنامه ها طبق نقشه پیش می رفت، تا مجید یک لیوان آب روی یکی از بچه ها ریخت، بلافاصله چند تا از بچه ها، دست و پای مجید را گرفتند، در منبع آب را باز کردند و او را داخل منبع آب سرد انداختند و درب منبع را بستند. 💠مجید با زحمت درب منبع را باز کرد و از داخل منبع بیرون آمد، هوا خیلی سرد بود! مقداری دوید تا کمی گرم شود، بعد آتش و چایی درست کرد و همه ی بچه ها را صدا زد و گفت: 💠-بچه ها ! بیایید چایی بخوریم. 💠به تک تک بچه هایی که اذیتش کرده بودند چایی داد! با هر لیوان چایی که برای بچه ها می ریخت گل صورتش بیشتر باز می شد. 🌷