eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.7هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
81 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌ ❤بسم رب العشق❤ 🌹برگی از خاطرات شهید عارف،محمدحسین🌹 ⚘به نقل از:سردار دلها حاج قاسم سلیمانی⚘ 👈قرار بود با محمدحسین و چند نفر دیگر از بچه‌های اطلاعات به شناسایی منطقه کوهستانی غرب برویم ما تا آن زمان بیشتر در جنوب کار کرده بودیم و با مناطق کوهستانی زیاد آشنایی نداشتیم.🌱 در جنوب منطقه طوری بود که نیاز به بلدچی نبود و ما معمولاً باید سینه خیز به سمت دشمن می رفتیم و خیلی هم آهسته صحبت می‌کردیم اما در کوهستان شرایط فرق می‌کرد🍀 در این ماموریت دو نفر از افراد بومی محل به نام‌های شاهرخ و اکبر قیصر به عنوان بلدچی ما را همراهی می کردند آنها بزرگ شده آنجا و به تمام راه ها وارد و آشنا بودند 🌾 خصلت های عجیبی هم داشتند، برخوردشان بد بود و همه بچه ها ناراحت بودند😔 توی راه میرفتیم خیلی بلند بلند صحبت می‌کردند و اصلاً اصول ایمنی را رعایت نمی کردند🥀 و ما با توجه به تجربه‌ای که داشتیم معتقد بودیم باید احتیاط کنیم 👌 آهسته به محمدحسین گفتم نکند امشب اینها مارالو بدهند و گیر دشمن بیفتیم😱 محمدحسین گفت: نه،خیالت راحت باشد گفتم: از کجا اینقدر مطمئنی ؟؟ گفت:اخلاق شان را می دانم ... اینها اصلاً فرهنگشان اینطوری نیست،این کار را نمی کنند 🌱 با این حال برای احتیاط چند نفر را به عنوان تامین افراد گروه اطراف گروه میفرستم🍀 هندوزاده و مهدی شفازند را پشت‌سر فرستاد من،(حاج قاسم)،جواد رزم‌حسینی و اکبر قیصر نیز جلو افتادیم⚘ با اینکه مسافت زیادی آمده بودیم و خیلی زمان گذشته بود اما هنوز به دشمن نرسیده بودیم محمدحسین پرسید؟؟ اکبر! پس دشمن کجاست ؟ با صدای بلند که از ۱۰۰ متری به گوش می‌رسید جواب داد: هنوز خیلی مانده... ما چیزی نگفتیم و به راهمان ادامه دادیم ولی باز خبری از دشمن نبود😔 یکی دو مرتبه من سوال کردم... بازهم همین جواب را داد😏 اصلاح آن روز هر چه به او می گفتیم برعکس عمل می کرد💥 من فکر کردم حتما ریگی به کفش دارد و می‌خواهد بلایی سر ما بیاورد 🙃 محمدحسین گفت : شما هیچی نگو🙏 گفتم: برای چی؟؟ گفت :برای اینکه اینها عشایر اند خصلت های خاص خودشان را دارند🌾 وقتی اینقدر با احتیاط می رویم فکر می‌کنند می‌ترسیم آن وقت بدتر می‌کند👌 گفتم :باشد من دیگر حرفی نمی‌زنم🍀 همچنان به راهمان ادامه دادیم تا به ارتفاع بیشتر میل رسیدیم 🥱 اکبر ما را برد پشت ارتفاع و گفت :این هم عراقی‌ها ... سپس در گوشه‌ای نشسته و منتظر شد🤔 ما با خیال راحت عملیات شناسایی را انجام دادیم😊 وقتی کارمان تمام شد دوباره به همان ترتیب برگشتیم صحیح و سالم..🍀 شاهرخ و اکبر قیصر همانطور که محمدحسین گفته بود خطر ایجاد نکردند👌👌 واقعا برای من جالب بود که محمدحسین روی عشایری شناخت داشت و خیلی هم با آرامش برخورد می کرد💚 به نظرم هر چه بود به هوش و استعداد فوق العاده اش مربوط می شد🌹 ❤فرازو شیبِ بیابانِ عشق دام بلاست کجاست شیردلی که از بلا نپرهیزد ❤ _محمد_حسین سلیمانی 🏴شما دعوت شدید🏴 ‌‌‌‌‌ ,,,🍃🌺🖤🌺🍃,,, @shahid_aref_64
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلتنگ سلیمانی... نه آروم میشم از گریه نه یادت میره از یادم • نمیدونم به این دنیا تقاص چی رو پس دادم دل_ ها 🏴شما دعوت شدید🏴 ‌‌‌‌‌ ,,,🍃🌹💚🌹🍃,,, @shahid_aref_64