✍دست نوشته شهید محمد حسین یوسف الهی درباره شهید محمد امیری...
🔹ای امیر بر نفس خود
امیری من تو را نشناختم ولی شناختم می فهمی این را در زمان حیاتت هم به بچه ها می گفتم که خدا را من در بعضی جاها از روی زندگی ات درک کردم گیلان غرب آنجا یادت هست وقتی با هم جلو می رفتیم من تو را درک کردم که چقدر بزرگی ولی من حقیر با این وضع می بایستی به تو و امثال تو بگویم فلان کن و فلان نکن چقدر من بدبختم همه امتحانات خدایی را مردود شدم در جنگل یادت هست باز هم چه بگویم.
🔸خدایا خودت بهتر می دانی
از آنجا که تو خدایی بودی من در تشییع جنازه ات یک صحبت کردم که بعد از تو فهمیدم درست است و این باطن پاکت را می رساند گفتم شهید امیری در زمان حیاتش شهید می ساخت و در زمان شهادتش به ما درسها آموخت و بعد از شهادتش شهید سازتر خواهد بود الان که به چهره حمزه ای نگاه می کنم تو را می بینم که بسیاری از اعمال تو در حمزه ای متجلی است و همچنین اسلاملو...
🔹تو چقدر گریه کردی تا برگه عبور خود را از این دار فانی گرفتی تو را به پاکی ات قسم ای فاتح میادین مین ای که فتح الفتوح کرده بودی ای بزرگ ای افتخار انسانیت ای پرنده پرواز و تیز پرواز و ای شهید امیری دست مرا هم بگیر و بدان که هرچه بخواهم در موردت بنویسم کم است ولی از مظلومیتت معلوم می شود که خیلی والایی.
🔸آن شب که تو را آوردند فکر کردم که خوابی باورم نمی آمد چون بدنت کمی گرم بود ولی بعداً سرد شد چون الان بر اعمال ما شاهدی به خدا بگو که با این
بنده حقیرت وافْعَلْ بى مَا أَنْتَ أَهْلُهُ ولا تفعل بی
ما انا اهله...
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#شهید_محمد_امیری