<❤️🌷❤️>
#عاشقانه_های_شهدایی
دست شکسته .
فرزندمان تازه به دنیا آمده بود و شرایط جسمانی مساعدی نداشتم. به همین خاطر نمیتوانستم کارهای خانه را تمام و کمال انجام دهم. محمدرضا هم دستش شکسته بود و تا مچ توی گچ بود. . نیمههای شب با سر و صدایی که از توی آشپزخانه میآمد از خواب بیدار شدم. دیدم محمدرضا با همان دست گچ گرفته مشغول به شستن ظرفهاست!! . خیلی اصرار کردم و گفتم: "صبر کن یکی دو روز دیگه که حالم بهتر شد خودم کارها رو انجام میدم". . ولی گوشش بدهکار این حرفها نبود، خودش با دست گچ گرفته تمام کارها را انجام میداد.
🌷شهیدمحمدرضاسمندری مارشک🌷
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093