eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
.... 🌷«فتح اله» نام یکی از برادران ارتشی است که همراه ما در منطقه حضور داشت. او از اهالی اطراف ایلام بود که با هم رفاقت داشتیم. فتح اله برای انجام کاری به همراه یک رزمنده جنوبی به پشت خط رفته بودند. وقتی بازگشتند به سنگر ما آمدند و از من پرسید: «ناهار چی دارید؟» چون ناهار و شام ما را در یک وعده می‌آوردند، گفتم: «لوبیا و هندوانه.»  به آن‌ها تعارف کردم که مهمان ما باشند، اما  فتح اله گفت: «می‌روم سنگر خودمان می‌خورم.» 🌷او و همرزم جنوبی‌مان راه افتادند و من هم به دنبال آنها رفتم. همین که کنار تانکر آب نشستم ناگهان صدای انفجار مهیبی آمد و تعدادی از ترکش‌ها هم از کنار صورت من رد شدند. ترکش‌ها آن‌قدر نزدیک بودند که داغی‌شان را حس کردم. متحیر بلند شدم و به محل اصابت گلوله نگاه کردم. فتح اله و دوستش دقیقاً آن‌جا بودند. به طرف آن‌ها دویدم. وقتی رسیدم خشکم زد. اول برادر جنوبی را دیدم که موج انفجار او را گرفته بود اما هیچ زخمی نداشت. 🌷به طرف فتح اله رفتم که دیدم نصف سرش قطع، سینه‌اش چاک و دستانش قطع شده است. دیگران هم رسیدند و امدادگر امدادگر می‌گفتند. با وجود این‌که من امدادگر بودم ولی شوکه شده بودم و کاری از دستم برنمی‌آمد. یادم می‌آید در آن لحظه‌های سخت از بلندگوی سنگر تبلیغات نوای آهنگران پخش می‌شد که می‌خواند: «آمده کاروانی به دشت قادسیه» ناخودآگاه به یاد محرم ۶۱ هجری و حضرت ابوالفضل (ع) افتادم و آن‌چه بر یاران امام حسین (ع) گذشت.... راوی: جانباز شیمیایی و اعصاب و روان داریوش زیوری منبع: خبرگزاری ایسنا 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093