یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود
گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترکمان را در آن می نوشتیم.
به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود:
#همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم که مرا سربلند و عاقبت به خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست #شهدای_کربلا نوشته شود. آن دنیا #منتظرت_هستم
🥀تاریخشهادت۱۳۹۴/۹/۲۹
#شهید #عبدالمهدی_کاظمی🕊🌹
♡شما دعوت شدید♡
,,,🍃🌺♡🌺🍃,,,
@shahid_aref_64
❤️قسمت سی و هشت❤️
.
نامه اش از انگلیس رسید.
"خب بچه دار شدنمان چشمم را روشن کرد.
#همسر عزیزم شرمنده که در این وضع در کنارت نیستم. تو خوب میدانی که نبودنم بی علت نیست و اینجا برای درمان هستم. خیلی نگران حالت هستم. من را از خودت بی خبر نگذار. امیدوارم همیشه زنده و سالم باشی و سایه ات بالای سرم باشد. گفته بودی از زایمان می ترسی. نگران نباش، فقط به این فکر کن که موجودی زنده از تو متولد می شود."
بعد از دو ماه ایوب برگشت.
از ریز و درشت اتفاقاتی که برایش افتاده بود، تعریف می کرد.
می گفت: "عادت کرده ام مثل پروانه دورم بگردی، همیشه کنارم باشی. توی بیمارستان با ان همه پرستار و امکانات راحت نبودم"
با لبخند نگاهش کردم.
تکیه داد به پشتی
_ شهلا ؟
این خانم ها موهایشان خود به خود رنگی نیست، هست؟؟؟؟؟؟
چشم هایم را ریز کردم.
+ چشمم روشن!! کدام خانم ها؟
_ خانم های اینجا و آنجا که بودم.
خنده ام گرفت.😄
+ نخیر مال خودشان نیست، رنگشان می کنند.
_ خب، تو چرا نمی کنی؟
+ چون خرج داره حاج آقا.
فردایش از ایوب پول گرفتم و موهایم را رنگ کردم.
خیلی خوشش آمد
گفت:
_ "قشنگ شدی، ولی نمی ارزد شهلا..."
آخر دو برابر ازش پول گرفته بودم.
چیزی نگذشت که ثبت نام کرد برود #جبهه
+ کجا ب سلامتی؟
_ میروم منطقه...
+ بااین حال و روزت؟ آخه تو چه به درد جبهه میخوری؟ با این دست های بسته.
_ سر برانکارد رو که میتونم بگیرم.
از همان روز اول میدانستم به کسی دل میبندم که به چیز با ارزشی تری دل بسته است.
و اگر راهی پیدا کند تا به آن برسد نباید مانعش بشوم.
❤️قسمت سی و نه❤️
.
موقع به دنیا آمدن محمد حسین، آقاجون و مامان، من را بردند بیمارستان
محمد حسین که به دنیا آمد پایش کمی انحراف داشت. دکتر گچ گرفت و خوب شد.
دکترها چند بار سفارش کرده بودند که اگر امکانش را داریم، برای قلب ایوب برویم خارج ترکش توی سینه ایوب خطرناک بود. خرج عمل قلب خیلی زیادبود.
آنقدر که اگر همه زندگیمان را میفروختیم، باز هم کم می آوردیم.
اگر ایوب تعهد نامه اش را امضا می کرد، بنیاد خرج سفر را تقبل می کرد. ایوب قبول نکرد.
گفت: " وقتی میخواستم جبهه بروم، امضا ندادم. برای نماز جمعه هایی که رفتم هم همینطور وقتی توی #هویزه و #خرمشهر هم محاصره بودید، هیچ کداممان تعهد نداده بودیم که مقاومت کنیم. با اراده خودمان ایستادیم."
فرم را نگاه کردم، از امضا کننده برای شرکت در راه پیمایی ها و نماز جمعه و همینطور پناهنده نشدن آنجا تعهد می گرفت.
خانه و زندگی را فروختیم. این بار برای عمل دستش، من و محمد حسین هم همراهش رفتیم.
توی #فرودگاه کنار ساکش نشسته بودم که ایوب آمد کنارم آرام گفت:
"این ها خواهر برادرند"
به زن و مردی اشاره کرد که نزدیک می شدند. به هم سلام کردیم.
_ بنده های خدا زبان بلد نیستند. خواهرش ناراحتی قلبی دارد. خلاصه تا انگلیس همسفریم.
ایوب هم انگلیسیش خوب بود و هم زود جوش بود.
برایش فرقی نمی کرد ایران باشیم یا کشور غریب.
همین که از پله های هواپیما پایین آمدیم. گفت: "شهلا خودت را آماده کن که اینجا هر صحنه ای را ببینی. خودت را کنترل کن."
لبخند زد☺
- من که گیج می شوم ،وقتی راه میروم نمی دانم کجا را نگاه کنم؟ جلویم خانم های آنچنانی و پایین پایم، مجله های آنچنانی
.
❤️قسمت چهل❤️
.
روز تعطیل رسیده بود و نمی شد دنبال خانه بگردیم.
با همسفرهایمان یک اتاق را گرفتیم و بینش یک پرده زدیم.
فردایش توی یک ساختمان دو اتاق گرفتیم.
ساختمان پر از ایرانی هایی بود که هرکدام به علتی آنجا بودند.
همسفرهایمان گفتند اتاق را زنانه مردانه کنیم؛ خواهرش با من باشد و برادر با ایوب.
ایوب آمد.
نزدیک من و گفت: "من این جوری نمیخواهم شهلا. دلم می خواهد پیش شما باشم."
+ خب من هم نمیخواهم، ولی رویم نمی شود. آخه چه بگوییم؟؟
ایوب محمد حسین را بهانه کرد و پیش خودمان ماند.
😉
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
🕊⚘زیارتنامهیشهدا 🕊⚘ 🌹》اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌹》اَلس
🥀بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن🥀
🔺به مناسبت سالروزشهادت:
🔻شهید:مجیدشهریاری
🔺تاریخ تولد:۱۳۴۵/۹/۱۶
🔻تاریخ شهادت:۱۳۸۹/۹/۸
🔺مکان شهادت:بمب گذاری ماشین توسط منافقین درحین رفتن به دانشگاه
🔻مزار شهید: گلزار شهدای امام زاده صالح
🥀)شهید شهریاری؛ دانشمندی که گفت جمهوری اسلامی «می تواند» و «باید بتواند»🌺🍃
🔵))شهید شهریاری که از اساتید برجسته دانشگاه در زمینه #علوم هسته ای بود و به عنوان یکی از مؤثر ترین# فعالان بخش تکنولوژی #هسته ای ایران فعالیت می کرد، درحالی که همراه با #همسر خود به سمت دانشگاه شهید بهشتی حرکت می کرد تا طبق روال کاری روزانهاش، به# تحقیق و پژوهش مشغول شود، با 🔥انفجار بمبی که از سوی یک موتورسوار بر روی خودروی وی نصب شد، به شهادت رسید.🌺🍃
❣غسل شهادت صبحگاهی تا شهادت در محراب تفکر✳️
🔴))دکتر شهریاری چنان شتاب زندگی داشت که هشت روز پیش از# تاریخ تولدش به پیشواز تولدی دیگر رفت# می دانست دنیا دیگر به کارش نمی آید و کار هایش را باید# تمام کند. گرفتن غسل #شهادت عادت هر روزه اش شده بود؛ مثل صبح همان روز. در #خودرو که نشست، شروع کرد به #مطالعه دوباره پایان نامه# دکترای یکی از دانشجویانش که آن روز جلسه #دفاعش بود. چنان #غرق مطالعه بود که نه متوجه #تروریست موتورسوار شد و نه فریادهای #محافظ و همسرش را شنید💔
⚜))نفر اول کنکور ارشد هسته ای» که «عارف و عابد برگزیده الهی» هم بود👌
✅هشتم آذر ماه سالروز شهادت دانشمند هسته ای ایران اسلامی،دکتر مجیدشهریاری گرامی باد.🌺🍃))
برای سلامتی امام عصر عجل الله...
هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا....
شهیدسرافراز<<مجیدشهریاری>>
《صلــــــــــوات》
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن سالروز وفات جانسوز حضرت ام البنین (س) مادر علمدار کربلا (علیها السلام)
و شهادت حاج قاسم ویاران شهیدش
تسلیت باد!🏴
😭گریه های حاج قاسم در روضه حضرت ام البنین علیها السلام💔
#ام الوفا
#همسر _حیدر _کرار
#مادر _قمربنی _هاشم
#حاج_قاسم
#جان_فدا
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشیدشمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
⚘️کانال شهیدعارف یوسف الهے↶
🆔@shahid_aref_64
⚘️#1خردادسالروزتولد:
⚘️#شهیدمدافع حرم روح الله قربانی
⚘️#تاریخ تولد:
1368/3/1
⚘️#تاریخ شهادت:
1394/8/13
⚘️#محل شهادت:سوریه حلب
⚘️#مزارشهید:بهشت زهرا
✅علم بدون عمل
چیزی که نمیدانید عمل نکنید. ادای کسی را در نیارید. بدون علم درست وارد کاری نشوید مخصوصا دین؛ اول واجبات بعد مستحبات مؤکد مثل کمک به پدر و مادر و دور و بریها.. نه حج و کربلا صد بار... بدون این کارها؛ هیئت و زیارت با توجه به نیاز با توجه به دین و سیدالشهدا، مستثنی است و فقط قال الله: افضل الاعمال بر والدین و اولادها.
✅فرازی از وصیتنامه شهید
#همسر عزیزم، #پدرم، #خواهرم، #برادرم، بقیه #دوستانم: اگر #شهید شدم یک کلام حاج آقا مجتبی به نقل از #علی علیهالسلام میگفتند منتهی فضل# الهی تقوی است، #شهادت خوب است اما #تقوا بهتر است #تقوایی که در# قلب است و در #رفتار بروز پیدا میکند فکر نکنم مال یک روز باشد شاید یک روزه هم باشد ولی حاج آقا میگفت پی ساختمان فنداسیون آهن است.
#شادی روحش صلوات❣
⚘️کانال شهیدعارف یوسف الهے↶
🆔@shahid_aref_64
🌏شنبه های نبوی 🪷
♨️سزای آزار همسر...
❤️🔥 پیامبر اکرم (صلی الله...)
🖍هر کس #زنی داشته باشد که وی را بیازارد، #خداوند نه #نماز آن #زن را #قبول کند و نه کار نیکش را، هر چند همه #عمر #روزه بگیرد تا زمانی که به# شوهرش کمک کند و او را خشنود سازد.
✅ مرد نیز اگر #زن خود را بیازارد و به او #ستم کند، همین# گناه و♨️ عذاب را دارد.
#اخلاق #همسر
📚 میزان الحکمه، امام صادق (علیه السلام)
♨️ملعون است،♨️ ملعون است آن #زنی که #شوهر خود را بیازارد و #غمگینش کند.
💯و خوشبخت است، 💯خوشبخت آن زنی که #شوهر خود را# احترام نهد و #آزارش ندهد و در همه حال از وی #فرمان برد.
#اخلاق #همسر
📚 میزان الحکمه، ج۵، ح۸۰۸۵
#بر_محمد_وآل _محمد_ صلوات