eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
┅✿❀✿┅ 🌹با تمام معرفت . . . مے گویم اینڪ یا حسین"ع" عاقـبت این جان ناقابـل فداے زینب "س" است🕊 ┄┅┅✿❀❀✿┅┅┄ 🌹❃↫✨«بِسـم ِ ربـــِّـ الشـُّهداءِ والصِّـدیقیــن»↬✨❃🌹 💠 🌷🌴چند روز پيش يكي از دوستان خواب شهيد مرتضي رو ميبينه ميگفت شهيد مرادي رو ديدم از حال مرتضي پرسيدم گفت: مرتضي رو ما هم هفته ايي يك بار ميبينيم پرسيدم چرا ؟ گفت چنان مقامي بهش دادن از ما بالاتره سرش خيلي شلوغه😔 اي مرتضي جان دلم برات تنگ شده داداشم داداش مرتضے هم دلها تنگته😭💔 ✏️راوے : دوست شهید 🥀 🕊 ╲\╭┓ ╭🌺╯ ┗╯\╲ ,,,,🍃🌺🍃,,,, shahid_sref_64
من شنیدم . . . سر عشاق بہ دامان شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد هزاران جان شیرین هم اگر بود پرستـو بودم و وقت سفـر بود سـرم را داده‌ام ... الحمـدلله که مرگ بی‌شهادت دردسر بود ◽️تاریخ ولادت :۱۳۶۵/۰۴/۱۶ ◽️محل ولادت : تهران ◽️تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۸/۱۸ ◽️محل شهادت: دیرالزور_سوریه ◽️رجعت پیکر: ۱۳۹۶/۰۹/۰۵ دوست دارم در منتهای بی‌کسی باشم. در منتهای گمنامی دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانه‌روز بماند. دوست دارم بدنم از زخم‌های جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند، همه این ها را دوست دارم زیرا نمی‌خواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش ظهور می‌کنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم. دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشاره‌ای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم. ان‌شاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت ام‌ابیها(س) قرار ندهد. به ما رحم کن ای ارحم الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب!» 🕊 ,,,,🍃🌹🍃,,,, shahid_sref_64
ای نفس گیر ترین حادثه ی فصل خـزان من بـہ اسمت بِرسم ، سخت نَبارم سخت است . . . ◽️تاریخ ولادت: ۱۳۶۱ ◽️محل ولادت : مشهد مقدس ◽️تاریخ شهادت :۱۳۹۶/۸/۱۸ ◽️محل شهادت : دیرالزور_سوریه ✔️روحانی شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام تقی پور به دلیل شهادت در روز اربعین به معروف شده است. «خیلی زود یکدیگر را ملاقات خواهیم کرد.(مرگ در پیش است) یادتان نرود که ان الله مع الصابرین. دوست ندارم در مرگ من لباس عزا بر تن کنید و گریه و زاری کنید. خصوصا اگر خداوند توفیق شهادت در راه خودش را عطا کرد. سائل الزینب سلام الله علیها انشا الله شهید 🕊🍃🕊🍃🕊 ,,,,🍃🌹🍃,,,, shahid_sref_64
📃 💐بابا هروقت می‌خواست بره بیرون صدا می‌کرد حنانه ملیکا، گنجشکای بابا، کی می‌ره لباس بابا رو بیاره ملیکا زودتر از من می‌رفت و لباسها رو می‌آورد همیشه همین طور بود. یکبار ناراحت شدم گفتم بابا چرا همیشه ملیکا باید لباستاتو بیاره. چرا به من اجازه نمی‌ده؟ سرم رو بوسید گفت حنانه جان گنجشک بابا تو بزرگتری اون کوچولویه عیبی نداره حالا چه تو بیاری یا اون من هردوتونو دوست دارم. تو بزرگی باید هوای آبجی کوچیکت رو داشته باشی. آروم شدم و هیچی نگفتم. 🌷کاش الان بود و همیشه ملیکا بهش لباس می داد دیگه ناراحت نمی شدم. میشه فقط برگردی باباجونم؟🕊😭 📜خاطره ای از حنانه خانم دختر شهید "گنجشک بابا" 🌷گنجشک های توبابا(حنانه و ملیکا خانم) ۶ سال انتظار ودوری تو را کشیدیدم، حالا بابا مرتضی از کربلای خان طومان اومدی"خوش آمدی ای پدر عزیزم"🕊😭 🌹 🕊😭 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
💟 ✨علی را وقتی باردار بودم خواب می دیدم که تو روضه هستم و علی یک بچه دو ساله است که من مرتب صداش می زدم علی بعد که به دنیا آمد اسمش را گذاشتم علی،علی نزدیک اذان صبح به دنیا آمد. 🌺علی۶و۷سالش بود که از خواب بیدار شد گفت مامان خواب محمد طباطبایی را دیده بود که اون موقع تو تلویزیون زیاد نشانش میدادند حافظ کل قرآن بود گفت:خواب دیدم با محمد طباطبایی قدم میزدیم که یک آقایی که شال سبز گردنش بود دست کشید روےسرم گفت من تو را به فرزندےقبول میکنم که اون موقع من گفتم:شاید اینا سادات باشند چون اول فامیلشان آقاعبداللهی هست. 🌸دوسالی روز عیدغدیر برای علی به اصطلاح مےنشستیم بعضی از همسایه هامون مےآمدند دیدنش بعد دنبال شجره نامشان رفتم گفتم شاید سادات باشند چون اول فامیلشان آقا هست که به نتیجه اےنرسیدم  گفتم خوب شاید یک خواب کودکانه بوده ولےالان که ایشان شهید شد و گمنام این خواب را متوجه معنی اش شدم. ✍به نقل از:مادر شهید 💐گرچہ تولد اصلی تو🎂 شھادت است ڪہ مردان خدا با شھادت  زندہ می شوند . . .🕊 🌷 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
✍فرازی_از_وصیت_‌نامہ :🌺🍃 ((( ((( (((۹۴ 🖌به‌راستی شهــدای‌مان . . . آن انسان‌های راستینی هستند ڪہ سایه ستایش فرشتگانند و خداوند به شهیـد و رقص خونینش در جبهه‌ هایِ نبرد فخر می‌فروشد و آیه تبارڪ‌الله و احسن الخالقین نازل می‌ڪند ... ❣شهیـــد پیرو حسینـی است ڪہ ❣خون خـدا و ثـارالله است. ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
📌 شهید مدافع حرم سید مهدی حسینی: «بیت المال» ، «مال البیت» نیست... 🔹️ عشق و محبتش به جا ،حساسیت‌های کاری‌اش هم به جا بود. ◇ مواقعی‌ که من و نغمه ، براے‌ِ اقامت‌طولانی به سوریه می‌رفتیم ، از گرفتنِ محل اسکان تا تردد ماشین را مراقبت می کرد که از هزینه‌ی شخصیِ خودش پرداخت کند ... ◇ می گفت : باید مراقب باشیم «بیت المال» ، «مال البیت» نشه. 🔹️ در وصیت و حرفهای آخرش هم گفت: مقداری از حقوقم رو به اداره برگردون، شاید جایی حواسم نبوده خرجی کردم که شخصی بوده ، یا زمانی را پُر کردم که کار اداری نبوده .... ✍🏻 راوی : همسر شهید 📚 منبع : کتاب جاده سرخ ⚘️شهیدعارف یوسف الهی 🆔@shahid_aref_64
☘ محمدم و شال سبزش ... چندماہ بعد عقدمون من ومحمدم رفتیم بازار من دوتا شال خریدم. یڪیش شال سبز بود ڪہ چندبار هم پوشیدمش و یہ روز محمد بہ من گفت: اون شال سبزت و میدیش بہ من؟ حس خوبی بہ من میده ... شما سیدی و وقتی این شال سبزت هـمراهمہ قوت قلب مے گیرم ... خودش هـم دوردوزش ڪرد و شد شال گردنش ڪہ هر ماموریتی ڪہ میرفت یا بہ سرش مے بست یا دور گردنش مے انداخت ... و در ماموریت آخرش هـم هـمون شال دور گردنش بود ڪہ بعد شهادتش برام آوردن ... ✍ بہ روایت همسر شهید ‌● ولادت :۱۳۶۵/۱۰/۱‌، مازندران ●شهادت:۱۳۹۵/۱/۲۱، خانطومان