eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.7هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
81 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
راست منحرف شد، یکی از آن‌ها نشست و با فریاد الله‌اکبر گلوله‌ای شلیک کرد. این اولین درگیری نیروهای ما بود. آن‌ها موفق شدند آتش دوشکا را خفه کنند. این مانع برداشته شد؛ حرکت خودمان را سریع‌تر از قبل ادامه دادیم. ما به کمین نیروهای عراقی نزدیک شدیم و به پشت میدان مین آن‌ها رسیدیم. آنجا بود که فرماندهان با تعجب به اطراف خود نگاه می‌کردند! چیزی که مشاهده می‌شد این بود که منطقه عملیات، با ایجاد موانع جدید بسیار تغییر کرده و با نقشه توجیهی بسیار متفاوت است. در اینجا درایت و قدرت فرمانده گردان کمیل به کمک نیروها آمد. او برای چند لحظه به اطراف خود خیره شد تا بهترین راهکار را پیدا کند. گردان ما به میدان میدان رسیده بود، چند نفر تخریب‌چی به همراه هم در میدان مینی به عمق تقریبی پانصد متر معبری باز کردند. بلافاصله فرمان حرکت صادر شد. هنوز بچه‌ها کاملاً برای عبور آماده نشده بودند که آتش دوشکای سنگر کمین دشمن، رو به سمت بچه‌ها باز شد. همه نیروها متوقف شدند. یک آرپی‌جی‌زن شجاع از داخل معبر به داخل میدان مین غلتید. البته دل شیر داشت که این کار را کرد. چون ممکن بود بدنش روی مین برود و... بعد یک‌باره از جا بلند شد و با فریاد یا حسین(ع) شلیک کرد و سنگر کمین منهدم شد. نفسی به راحتی کشیدیم و از جا بلند شدیم. حرکت مجدد گردان کمیل آغاز شد. ادامه دارد....‌ منتظر پرده سوم باشید🍃🌺 ارواح مطهر شهدای کمیل صلواتی هدیه کنیم.💐 🏴شما دعوت شدید ‌‌‌‌‌ ,,,🍃🌼...🌼🍃,,, @shahid_aref_64
بارها شنیدیم که شخصی از پشت بی‌سیم خودش را برادر همت معرفی می‌کرد و دستور عقب‌نشینی به همه یگان‌ها می‌داد! اما همه ما که صدای حاج همت را شنیده بودیم؛ می‌دانستیم که این صدای منافقین است. ما از ساعت اول این عملیات حضور منافقین را حس می‌کردیم. بارها شنیدم که قبل از رسیدن به مواضع دشمن، برخی نیروها با صدای بلند الله‌اکبر می‌گفتند؛ این یعنی خبردادن به دشمن. یادم هست که منافقین روی خط بی‌سیم گردان کمیل آمدند و از طرف ما به قرارگاه اعلام نمودند که ما نمی‌توانیم اهداف مورد نظر را تصرف کنیم! درصورتی که گردان کمیل به اهداف خود رسیده بود و باید گردان مالک برای ادامه عملیات فرستاده می‌شد. ثابت‌نیا افراد باقی‌مانده در کانال سوم را به معاون خود، برادر بنکدار سپرد و خودش برای آوردن گردان مالک، از همان معبری که پیدا کرده بود به عقب بازگشت. او قبل از رفتن به بنکدار و بقیه بچه‌های گردان سفارش کرد که موقعیت را از دست ندهند و تا آمدن نیروهای مالک مقاومت کنند. نیروها خسته و بی‌روحیه بودند. ما تا پیروزی هیچ فاصله‌ای نداشتیم اما... ساعت حدود پنج صبح بود. نوایی روح‌بخش، آرامش را به نیروهای ما برگرداند. در زیر آتش دشمن بود که صدای اذان ابراهیم هادی با سفیر گلوله‌های دشمن گره خورد. بچه‌ها متوجه شدند که وقت نماز صبح است. نیروها به نوبت و به حالت نشسته نماز صبح را در خاک و خون اقامه کردند. از گردان ۳۶۰ نفره کمیل نزدیک به ۳۰۰ نفر به شهادت رسیدند 🌹ذکر نام ویادشان با تقدیم صلواتی برمحمد وآل محمد🌹 کمیل کمیل _عزت_سربلندی شما دعوت شدید ‌‌‌‌‌ ,,,🍃🌺🌸🌺🍃,,, @shahid_aref_64
بعضی از مجروحان وسط میدان، توانسته بودند خود را بی‌حرکت نگه دارند و از شلیک تک‌تیراندازها در امان باشند. اما خورشید در وسط آسمان بود. آفتاب شدید صورت‌های رنگ پریده‌شان را می‌سوزاند. اگر مجروحی می‌خواست با اندک تکانی، طرف دیگر صورتش را به هرم داغ آفتاب بسپارد، تیر خلاص دشمن بود که او را ملکوتی می‌کرد.  کمیل قبل از تفحص کوچک‌ترین تکان و حرکت از مجروحان، بوی زنده بودن را به مشام تک‌تیراندازهای دشمن می‌رساند، این حرکت خیلی زود به آرامش شهادت مبدل می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دانست که مجروحان در آن معرکه به چه می‌اندیشیدند؟ شاید نو دامادی به بخت خویش می‌اندیشید و شاید پدری به سیمای فرزندش که هرگز او را ندیده... شاید هم در آن لحظات آخر، به عاقبت خیر خود می‌اندیشیدند. شاید این لحظات زیباترین و دل‌انگیزترین لحظات عمرشان بود😭 ✨شادی ارواح طیبه شهدای کمیل(ع) فاتحه و صلواتی هدیه کنیم✨ شما دعوت شدید ‌‌‌‌‌ ,,,🍃🌺🖤🌺🍃,,, @shahid_aref_64