eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📃 💐بابا هروقت می‌خواست بره بیرون صدا می‌کرد حنانه ملیکا، گنجشکای بابا، کی می‌ره لباس بابا رو بیاره ملیکا زودتر از من می‌رفت و لباسها رو می‌آورد همیشه همین طور بود. یکبار ناراحت شدم گفتم بابا چرا همیشه ملیکا باید لباستاتو بیاره. چرا به من اجازه نمی‌ده؟ سرم رو بوسید گفت حنانه جان گنجشک بابا تو بزرگتری اون کوچولویه عیبی نداره حالا چه تو بیاری یا اون من هردوتونو دوست دارم. تو بزرگی باید هوای آبجی کوچیکت رو داشته باشی. آروم شدم و هیچی نگفتم. 🌷کاش الان بود و همیشه ملیکا بهش لباس می داد دیگه ناراحت نمی شدم. میشه فقط برگردی باباجونم؟🕊😭 📜خاطره ای از حنانه خانم دختر شهید "گنجشک بابا" 🌷گنجشک های توبابا(حنانه و ملیکا خانم) ۶ سال انتظار ودوری تو را کشیدیدم، حالا بابا مرتضی از کربلای خان طومان اومدی"خوش آمدی ای پدر عزیزم"🕊😭 🌹 🕊😭 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌹🕊پرواز پرستویی دیگر ... 🥀🕊پاسدار جانباز مدافع حرم اعزامی‌ از تهــران در سوریه به فیض شهادت نائل آمد 🌷🕊 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5902248352854049115.mp3
4.66M
باز یه خبر رسید از روضه بی بی یه گل رو چید از روضه باز یه رفیق پرید از روضه... باب الجواد مرادش را داد قرعه به نامش اینبار افتاد محمدی پا عشقش جون داد...😭 🎤با نوای 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•﷽• 🕋 وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَي بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ (یوسف/24) 🍂 تحت هیچ شرایطی گناه نکنید تا به مقام مخلصین برسید. 🍂 _••♥••_
4_5780582559402428891.mp3
34.4M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم * بخش پایانی صدقه * صدقه کافر * قاعده فیزیکی صدقه * صدقه مدیریت انرژی * صدقه و نماز نافله * صدقه به سادات * صدقه و اَجَل * تقدیر و عمر * عمر تابع چیست؟ * عواملی که باعث طول و کاهش عمر می‌شود * نکاتی پیرامون چشم زخم * مدیریت انرژی در قواعد دینی * پیشنهاد به متخصصان * صدقه‌ای به نام درختکاری * طول عمر را برای چه بخواهیم؟ * واژه فوق‌العاده انرژی 🎧 جلسه چهل و یکم 🎙 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
عمرسعد قبل از جنگ اقرار می‌کند: می‌دانم که اگر برای حسین بجنگم؛ اهل سعادتم، و اگر با حسین بجنگم؛ اهل شقاوت! اما چه کنم که نمی‌توانم از مُلکِ ری بگذرم! اندکی تأمل...! مُلکِ ریِ ما کجاست که نمی‌گذارد، در قافله‌ی بمانیم؟! 🤍🌱 ◍⃟🌴 ♥
4_5906662118945467771.mp3
2.86M
🎤•|کربلایۍمهدۍاکبرۍ|• 🔊روضه_کاش‌بُودی‌کَربُ‌و‌بَلآ،کِنارِحَرَمَم حَرَم‌‌داشتی‌حَسَن..؛😭🖤•~ ↓ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
•|🌼💚|• طبيب‌ِ خودتان‌ باشيد‌! بهترين‌ کسی که می‌تواند بيماری‌های روحی را تشخيص‌دهد، خودمان‌ هستيم..! روی کاغذ بنويسيد حسد، بخل، بدخواهی، تنبلی، بدبینی و.. یکی یکی آن‌ها را دفع کنید..! 🌱 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰آيت الله مجتهدی تهرانی ؛ 🌸✨من علمای بسياری را درک كردم ، و اگر بخواهم در يک كلام نصيحت تمام بزرگان را بگويم می گويم : ❗️اگر دنيا و آخرت می خواهيد ، ❗️ اگر رزق و روزی می خواهيد ❗️ و در يک كلام اگر همه چيز می خواهيد ، 👈《✨نماز اول وقت بخوانيد ✨》 به نظر نماز اول وقت به این دلیل مهم است که👇👇👇 نماز را برچقدر بر کارهایت اولویت داده و مهم می پنداری ودر ان وقت چگونه همه کارهای شخصی و سود و لذت را بیخیال شده و بسوی خدا رو می اوری.... مهم اینه که چقدر به نماز و وقتش اهمیت میدیم
•🕊🖤• گفتم بگذارعروسے ڪنیم یه ذره طعم زندگےروبچشيم بعدحرفِ رفتن بزن امايڪدفعه رفت وپیڪرش برگشت وقتے درمعراج صورتش رانوازش ڪردم ازچشمش قطرات اشڪ جارےشد💔:) |همسرشهیدامیرسیاوشی| 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من از آسمان دل کندم وقتی زمین معراج بود معراج، گاهی با عطر شهیـد .. ✨✨ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|📱|•• 💚 +حَرَم نَداری‌،نُوکَر‌که‌داری‌..؛💔• امام حسن مجتبی تسلیت باد🖤 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلایی‌سیدرضا_نریمانی_دیگه_چطور_بگم_که_با_مدینه_قهرم_.mp3
8.61M
🔊 | سبک 📝 دیگه چطور بگم که با مدینه قهرم... 👤 کربلایی‌سیدرضا 📌 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
( قسمت چهاردهم)تقدیم نگاه سبزشما👇👇
✍️ 💠 باورم نمی‌شد پس از شش ماه که لحظه‌ای رهایم نکرده، تنهایم بگذارد و می‌دانستم دیگری برایم در نظر گرفته که رنگ از صورتم پرید. دوباره به سمتش برگشتم و هرچقدر وحشی شده بود، همسرم بود و می‌ترسیدم مرا دست غریبه‌ای بسپارد که به گریه افتادم. از نگاه بی‌رحمش پس از ماه‌ها محبت می‌چکید، انگار نرفته دلتنگم شده و با بغضی که گلوگیرش شده بود، زمزمه کرد :«نیروها تو استان ختای جمع شدن، منم باید برم، زود برمی‌گردم!» و خودش هم از این رفتن ترسیده بود که به من دلگرمی می‌داد تا دلش آرام شود :«دیگه تا پیروزی چیزی نمونده، همه دنیا از حمایت می‌کنن! الان ارتش آزاد امکاناتش رو تو ترکیه جمع کرده تا با همه توان به حمله کنه!» 💠 یک ماه پیش که خبر جدایی تعدادی از افسران ارتش سوریه و تشکیل ارتش آزاد مستش کرده و رؤیای وزارت در دولت جدید خواب از سرش برده بود، نمی‌دانستم خودش هم راهی این لشگر می‌شود که صدایم لرزید :«تو برا چی میری؟» در این مدت هربار سوالی می‌کردم، فریاد می‌کشید و سنگینی این مأموریت، تیزی زبانش را کُند کرده بود که به آرامی پاسخ داد :«الان فرماندهی ارتش آزاد تو ترکیه تشکیل شده، اگه بخوام اینجا منتظر اومدن‌شون بمونم، هیچی نصیبم نمیشه!» 💠 جریان در رگ‌هایم به لرزه افتاده و نمی‌دانستم با من چه خواهد کرد که مظلومانه التماسش کردم :«بذار برگردم !» و فقط ترس از دست دادن من می‌توانست شیشه بغضش را بشکند که صدایش خش افتاد :«فکر کردی می‌میرم که می‌خوای بذاری بری؟» معصومانه نگاهش می‌کردم تا دست از سر من بردارد و او نقشه دیگری کشیده بود که قاطعانه دستور داد :«ولید یه خونواده تو بهم معرفی کرده، تو میری اونجا تا من برگردم.» 💠 سپس از کیفش روبنده و چادری مشکی بیرون کشید و مقابلم گرفت :«این خانواده هستن، باید اینا رو بپوشی تا شبیه خودشون بشی.» و پیش از آنکه نام وهابیت جانم را بگیرد، با لحنی محکم هشدار داد :«اگه می‌خوای مثل دفعه قبل اذیت نشی، نباید بذاری کسی بفهمه ایرانی هستی! ولید بهشون گفته تو از وهابی‌های افغانستانی!» از میزبانان وهابی تنها خاطره سر بریدن برایم مانده و از رفتن به این خانه تا حد مرگ کرده بودم که با هق‌هق گریه به پایش افتادم :«تورو خدا بذار من برگردم ایران!» و همین گریه طاقتش را تمام کرده بود که با هر دو دستش شانه‌ام را به سمت خودش کشید و صدایش آتش گرفت :«چرا نمی‌فهمی نمی‌خوام از دستت بدم؟» 💠 خودم را از میان دستانش بیرون کشیدم که حرارت احساسش مثل جهنم بود و تنم را می‌سوزاند. با ضجه التماسش می‌کردم تا خلاصم کند و اینهمه باران گریه در دل سنگش اثر نمی‌کرد که همان شب مرا با خودش برد. در انتهای کوچه‌ای تنگ و تاریک، زیر بارش باران، مرا دنبال خودش می‌کشید و حس می‌کردم به سمت می‌روم که زیر روبنده زار می‌زدم و او ناامیدانه دلداری‌ام می‌داد :«خیلی طول نمی‌کشه، زود برمی‌گردم و دوباره می‌برمت پیش خودم! اونموقع دیگه آزاد شده و مبارزه‌مون نتیجه داده!» 💠 اما خودش هم فاتحه دیدار دوباره‌ام را خوانده بود که چشمانش خیس و دستش به قدرت قبل نبود و من نمی خواستم به این خانه بروم که با همه قدرت دستم را کشیدم و تنها چند قدم دویدم که چادرم زیر پایم ماند و با صورت زمین خوردم. تمام چادرم از خاک خیس کوچه گِلی شده بود، ردّ گرم خون را روی صورتم حس می‌کردم، بدنم از درد به زمین چسبیده و باید می‌کردم که دوباره بلند شدم و سعد خودش را بالای سرم رسانده بود که بازویم را از پشت سر کشید. 💠 طوری بازویم را زیر انگشتانش فشار داد که ناله در گلویم شکست و با صدایی خفه تهدیدم کرد :«اگه بخوای تو این خونه از این کارا بکنی، زنده‌ات نمی‌ذارن نازنین!» روبنده را از صورتم بالا کشید و تازه دید صورتم از اشک و پیشانی‌ام پُر شده که چشمانش از غصه شعله کشید :«چرا با خودت این کارو می‌کنی نازنین؟» با روبنده خیسم صورتم را پاک کرد و نمی‌دانست با این زخم پیشانی چه کند که دوباره با گریه تمنا کردم :«سعد بذار من برگردم ...» 💠 روبنده را روی زخم پیشانی‌ام فشار داد تا کمتر خونریزی کند، با دست دیگرش دستم را روی روبنده قرار داد و بی‌توجه به التماسم نجوا کرد :«اینو روش محکم نگه دار!» و باز به راه افتاد و این جنازه را دوباره دنبال خودش می‌کشید تا به در فلزی قهوه‌ای رنگی رسیدیم. او در زد و قلب من در قفسه سینه می‌لرزید که مرد مُسنی در خانه را باز کرد. با چشمان ریزش به صورت خیس و خونی‌ام خیره ماند و سعد می‌خواست پای را پنهان کند که با لحنی به ظاهر مضطرب توضیح داد : «تو کوچه خورد زمین سرش شکست!»... 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
*🌴💜با شهدا ٦٨٩* 🌴💔آسمانى آسمانى *🌴💙شب عملیات کربلای پنج، غسل شهادت کرد. کوله ‌اش را از نارنجک لبریز، سربند یا زهرایش را بست. بند دلش را محکم کشید. پایش بیتاب تر از دل، با این همه داوود بمب روحیه بود. وقت وداع، دست بچه ‌ها را می‌چسبید. می‌ گفت: سرت را بالا بگیر، سمت خدا. لبخند فوری. یک نفر آدم و این همه رفیق! بچه‌ ها عاشق و دلباخته‌ اش بودند. یک جورایی آچار فرانسه روحیه بود.* 🌴💖شب عملیات کربلای پنج، [با] نارنجک‌ هايى که توی کوله‌ اش داشت، رفته بود؛ توی یک شیار زیر شنی تانک ‌ها، نارنجک می‌ انداخت. ظهر روز اول عملیات در شلمچه، فرمانده یک توپ ١٠٦ شده بود. شجاع و از قدرت تصمیم گیری بالایی هم برخوردار بود. *🌴💚با اینکه خیلی شوخ طبع بود. در معرکه جنگ، ولی با برنامه ریزی دقیق، از روی اصول با دشمن می‌ جنگید. با یک قبضه توپ ١٠٦ حال تانک‌ های بعثی را می‌ گرفت. گلوله‌ های توپ که تمام شد. گفت: تا من یک دستی به سر و روی این توپ بکشم، شما زودی برید و گلوله برام بیارید. آخه از کجا؟! دویدیم و رفتیم. هر چه گشتیم؛ گلوله نبود. برگشتیم....* 🌴💛دیدم پای توپ ١٠٦ تکیه داده، صورتش همه خونین. نرم نرم نفس می‌ کشید. با سربند یا زهرا چشم‌ هایش را بسته بود و ذکر می‌ گفت: یا مهدی. یا زهرا. یا حسین شهید. *🌴💗زانو زدم، دستش را محکم چسبیدم. تمام صورتش، دست‌ هایش، سرش، همه جایش ترکش باران شده بود. دستش، توی دستم بود، صدایش قطع شد. پریده بود. آسمانی آسمانی شده بود.* 🌴❤️خاطره اى از شهید بسیجی: داوود رحیمی جعفر آبادی، متولد: ١٣٤٤، شهادت: دی ماه ٦٥ / شلمچه 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•|🕊💚|• ••| 😭°•. ⦑یک‌روضـه‌با‌کِـنایـه‌نوشـتم‌بـرای‌تـو💔⦒ ⦑جَعده‌به‌هیچ‌وجه‌شبیه‌رباب‌نیست🥀⦒ •| <>🖤<>
🌴🖤🌴🖤🌴 ✴️ سه شنبه 👈 23 شهریور / سنبله 1400 👈 7 صفر 1443👈 14 سپتامبر 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🏴 شهادت امام مجتبی علیه السلام به روایتی . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز بسیار شایسته و مبارکی است و برای امور زیر خوب است : ✅ سفر . ✅ شروع به ساخت و ساز . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ شکار و صید و دام گذاری . ✅ نوشتن کتاب و مقاله و پایان نامه ✅ و ملاقات ها نیک است . ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه"تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو کنید . 👶 زایمان خوب و نوزادش رزقش زیاد و مبارک و خوش قدم و ستاره اقبالش سبک خواهد شد . ان شاالله 🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود . 🚘 مسافرت : مسافرت خوب و مفید است .با جستجوی کلمه" تقویم همسران"درتلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید . 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج قوس است و برای امور زیر نیک است : ✳️ خواستگاری و عقد و ازدواج . ✳️ شروع به کار و شغل . ✳️ مشارکت و امور شراکتی . ✳️ امور بازرگانی . ✳️ به خانه نو رفتن . ✳️ قرض دادن و قرض گرفتن . ✳️ و جابجایی و نقل و انتقال نیک است . 📛 ولی فروش جواهرات . 📛 و فروش حیوان خوب نیست. 💑 حکم مباشرت امشب " شب چهارشنبه " ، مباشرت و زفاف و عروسی مکروه است . 🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید. 🌴🖤🌴🖤🌴 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، سبب مرگ ناگهانی می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش کار را انجام دهند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 8 سوره مبارکه " انفال " است . لیحق الحق و یبطل الباطل ...... و از معنای آن استفاده می شود که میان خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است . ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع ما👇 تقویم همسران تالیف:حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن : 025 377 47 297 0912 353 2816 0903 252 6300 🌴🖤🌴🖤🌴