نهنگی دید مرگَش را ولی دل را به ساحل زد؛ من از پایانِ خود آگاهم، اما دوستَت دارم! #شعر 🫀🫂 @arghavan84☔️❄️

دیگه نگو خوش خنده‌ای! بهش بگو...❣️👇

خنده‌ات دکان عطاری ست یا دارالشفاست؟ من یقین دارم که بر هر درد بی درمان دواست... #شعر😌 @arghavan84☔️❄️

اگه حواسش پرت بود و به حرفت گوش نمی کرد اینجوری بهش گله کن👇

مرا با دوست می‌باید که رویارو سخن گویم نه با او دیگری مشغول و من با او سخن گویم #اوحدی @arghavan84☔️❄️

-ارنی؟ + لن ترانی! چو رسی به کوی سینا، ارنی مگوی، مگذر که نیارزد این تمنا به جواب لن ترانی #سعدی!🧡 چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو نه جواب لن ترانی #حافظ!❤️ ارنی کسی بگوید که تورا ندیده باشد تو که با منی همیشه چه تری چه لن ترانی #مولوی!💛 @arghavan84☔️❄️

تو بخوان مرا و از دوری منزلم، مترسان که من این ره ار تو باشی، به سرای با سر آیم #حسین_منزوی 🦋 @arghavan84☔️❄️

گفتم دری ز خلق ببندم به روی خویش دردیست در دلم که ز دیوار بگذرد #سعدی💕 @arghavan84☔️❄️

#شعر_مذهبی📚 در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است تکلیف اول است شهیدانه زیستن...:) @arghavan84☔️❄️

#جناب_حافظ🦋 #درخواستی_شما🌹 مژده اي دل که مسیحا نفسی می آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید از غم هجر مکن ناله و فریاد که من زده‌ام فالی و فریادرسی می آید @arghavan84☔️❄️

هر که را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟🤔 طراحی فقط با مداد سیاه ✏️ اثر #سیده_زهرا_ابطحی #شهید_مصطفی_صدرزاده🦋 @arghavan84☔️❄️

نام اثر: زاغ طوطی‌نما🦜🪶 طفلی بِدیدم خسته و نالان، پریشان بود بر خانه‌اش کردم نگاهی، سخت ویران بود طفلی بِدیدم لرزه بر اندام او افتاد خواهان اتمامِ ستم، خواهان پایان بود این مردم شهری که من دیدم، چه آشفته در جست و جوی شادی و لب‌های خندان بود چشمان آن مادر پر از اشک و نگاهش غم فرزند او حالا چو شیئی سرد و بی‌جان بود آمد پدر بالای آن جسم پر از خونش گو تو کدامین مرهم این غم را چو درمان بود؟ گفتند حق این بشر باید ادا گردد این نقض انسانیت و این نقض پیمان بود گفتند انسان باش، از دین بگذر ای‌جانم ظلم و ستم، آن خصلت معروف انسان بود؟ رنگش زدند آن زاغ را، گفتند طوطی شد اما همه آگاه، از آن چه که پنهان بود شاعر: #سیده_زهرا_ابطحی 🌿 کپی فقط با ذکر نام شاعر🌝🌹 @arghavan84☔️❄️