من ای صبا به رفتن به کوی دوست ندانم
تو می‌روی به سلامت، سلام ما برسانی ..
فبلّغه منا تحیه و سلاما.
#دعای‌ندبه
#استوری
#امام_زمان
• @arman_alivrdy_313 •
اَللّـهُمَّ‌اِنّۍاَسْتَغْفِرُکَ؛
لِما‌تُبْتُ‌اِلَیکَ‌مِنْهُ‌ثُمَّ‌عُدْتُ‌فیهِ...
خُدٰایٰا‌مـن‌آمرزش‌مۍخوٰاهم؛
بـرٰاۍ‌گنٰاهٰانۍ‌ڪہ‌پَس‌ازتوبہ‌کردن،
دوبٰاره‌بہ‌آن‌هٰا‌دست‌زده‌ام . . 💔
#نیایش
• @arman_alivrdy_313 •
°•پشت خاکریز های عشق•°
اَللّـهُمَّ‌اِنّۍاَسْتَغْفِرُکَ؛ لِما‌تُبْتُ‌اِلَیکَ‌مِنْهُ‌ثُمَّ‌عُدْتُ‌فیهِ... خُدٰایٰا‌مـن‌آمرزش
-
±اَللَّهُمَّ‌‌فَارهَمْ‌قَلبي...🖇
هواۍدلم‌را‌داشتہ‌باش‌ڪہ‌تنها‌تورا‌دارمـ...
• @arman_alivrdy_313 •
#متن_خاطره 🌷
ماشین 🚙که ایستاد فوری پیاده شدم و در را برای حاجی باز کردم. به خیال خودم می خواستم پیش #مهمان های حاج قاسم کلاس کار را حفظ کنم.وقتی #پیاده شد،با اخم نگاهم کرد. نگذاشت برای بعد،همان جا ناراحتی اش را بروز داد و عصبانی گفت:کی به تو گفت این کار رو بکنی؟!آرام گفتم:خب حاجی!دیدم مهمون دارید،بَده😅.
همان قدر #عصبانی ادامه داد:مگه من شاهم که در رو برام باز میکنی😡؟! هیچ وقت این طور #عصبانی ندیده بودمش...
📚 کتاب سلیمانی عزیز۲، ص۱۱۰
#حاج‌قاسم
• @arman_alivrdy_313 •
°•پشت خاکریز های عشق•°
#متن_خاطره 🌷 ماشین 🚙که ایستاد فوری پیاده شدم و در را برای حاجی باز کردم. به خیال خودم می خواستم پیش
-
گاهـے‌رنج‌و‌زحمت‌زنده‌نگھ‌داشتن🌿
خونِ‌شھید‌از‌خودشهـٰادت‌‌کمتر‌نیست؛
• @arman_alivrdy_313 •
°•پشت خاکریز های عشق•°
من ای صبا به رفتن به کوی دوست ندانم تو می‌روی به سلامت، سلام ما برسانی .. فبلّغه منا تحیه و سلاما.
-
تصدقتان!بالاخرﮪجهان‌‌هـم،از
نبودن‌هاۍشمانفسش‌گرفت🌱:)
• @arman_alivrdy_313 •
•
.
هر وقت دلت واسھ امام رضا؏ تنگ شد ؛
بدون امام رضاست ڪھ
دلش واست تنگ شدھ
•حجت اسلام علیرضا پناهیان .
• @arman_alivrdy_313 •