eitaa logo
°•پشت خاکریز های عشق•°
1.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
878 ویدیو
14 فایل
•||بِسمِ اللهِ قاصِمِ الجَبارین||• •|کپی : حلال، صدقه جاریه|• •|کپی ازاسم،پروفایل،راضی نیستم|• +ارتباطات: @panah318🌱 +تبادلات: @shiagirll🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
•🦋📚• اولین زیارت مشترکمان را از باب الجواد شروع کردیم . این شعر را خواند: ✨️صحنتان را میزنم برهم جوابم را بده این که گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است.. ✨️ جان من آقا مرا سرگرم کاشی ها نکن میهمان مشغول صاحب خانه باشد بهتر است.. ✨️ گنبدت مال همه باب الجوادت مال من جای من پشت در میخانه باشد بهتر است.. 🌸 🌸 🌸 ━━━━⪻✿⪼━━━━ • @arman_alivrdy_313
📚 🦋برگی از کتاب🦋 از زبان همسر شهید: هیچ وقت به قولش وفا نکرد. نمی‌دانم دست خودش بود یا نه. می‌گفت: «45 روزه برمی‌گردم». اما سر 57 روز یا 63 روز برمی‌گشت. بار آخر بهش گفتم: «تا رکورد صد روز رو نشکونی، ظاهراً قرار نیست برگردی». گفت: «نه، مطمئن باش زیر 100 نگهش می‌دارم». این یکی را زیر قولش نزد. روز نود و نهم برگشت، ولی چه برگشتنی !:) 🌸 🦋 ━━━━⪻✿⪼━━━━ • @arman_alivrdy_313
-مردم‌چی‌میگن؟ +برای‌کی.کارمیکنی؟ -امام‌حسین! +پس‌حرف‌های‌مردم‌روبیخیال ؛ جوابش‌باامام‌حسین.. - ━━━━⪻✿⪼━━━━ • @arman_alivrdy_313
°•پشت خاکریز های عشق•°
📚#معرفی_کتاب 🦋برگی از کتاب🦋 از زبان همسر شهید: هیچ وقت به قولش وفا نکرد. نمی‌دانم دست خودش بود یا ن
🦋برگی از کتاب🦋 ادامه .. همان‌طور که قول داده بود،‌یکشنبه برگشت. اجازه ندادند بیاورمش خانه. وعده دو ساعت دیدار شد نیم ساعت. روی پایم بند نبودم برای دیدنش. از طرفی نمی‌دانستم قرار است با چه بدنی روبرو شوم. می‌گفتند: «برای اینکه از زخمش خود نیاد، بدن رو فریز کردن. اگه گرم بشه، شروع می‌کنه به خونریزی و دوباره باید پیکر رو آب بکشن». ظاهراً چند ساعتی طول کشیده بود تا پیکر را برگردانند عقب. ...گفته بود: «اگه جنازه‌ای بود و من رو دیدی، اول از همه بگو نوش جونت!» بلند بلند می‌گفتم: «نوش جونت، نوش جونت».🙃✨️ 🌸 🦋 📚 ━━━━⪻✿⪼━━━━ • @arman_alivrdy_313
هرکسی شهید بود شهید میشد شرط شهید شدن ،شهید بودن است ..(: ✨️ 🌸 🦋تولدت مبارک بزرگ مرد🦋 ━━━━⪻✿⪼━━━━ • @arman_alivrdy_313
شعارش این بود: ترک محرمات رعایت واجبات و توسل به اهل بیت(عليهم السلام) 📚: " " ━━━━⪻✿⪼━━━━ • @arman_alivrdy_31