🌺🍃🌺🍃
#داستانکهای_پندآموز
رفت خانه امام ،با عجله گفت:"خانواده واموالم را سپردم به شما."
- چه خبر شده يونس؟
- بايد از اين جا فرار كنم.
امام لبخندي زد، گفت: " چرا؟"
- نگين با ارزشي راوزير خليفه داده بود براي حكاكي ، موقع كار نصف
شد.
امام گفت:
"آرام باش، به خانه ات برگرد ، انشاءالله درست مي شود."
فردا وزير او را خواست گفت:
"همسرانم دعواشان شده . نگين را دو قسمت كن، دو انگشتر بساز با دست مزد دو برابر."
در مشکلات و سختیهای زندگی به پناهگاه محکم خداوند و اهل بیت پناه ببریم.
#متفاوت_بخوانید 👇
#متفاوت_زندگی_کن
@as13941394💞💞💞