#سیاست_همسرداری
💠 اگر از همسرم #ناراحت شدم چکار کنم؟😓
❇️گاهی اوقات زن یا شوهر خواسته و #نیاز خودش را مطرح نمیکند و به همسرش نمیگوید که چه رفتارها و گفتارها و عکسالعملهایی ناراحتش میکند❌
⬅️ #همسر او هم متقابلاً چون نمیداند که این رفتار یا گفتار موجب ناراحتی و آزردگی خانم یا آقا میشود، آن را مکرراً انجام میدهد
⬅️فرد مقابل هم که شدیداً از دست او عصبانی است، در ذهنِ خود رأی صادر میکند و برچسب بیتوجهی یا بیعاطفهبودن به او میزند و احساس فداکاری نیز میکند💔
🔷به این دلیل که آزرده میشود، ولی صحبتی نمیکند.
او در خیال خود به حفظ رابطهشان کمک میکند؛ اما درحقیقت به #رابطه_زناشویی شان و همسر خود #خیانت بزرگی کرده است
😳او در ذهن خود این فرضیه را مطرح میکند که «او باید بداند که من چه خواستهای دارم»
یا اینکه «او میداند که من از فلان کارش ناراحت میشوم»
❌و البته سخت در اشتباه است❌
📢📢گاهی افراد با گفتن درستِ
خواستههایشان میتوانند کمک بزرگی به خود و همسرشان کنند و نیازی نیست که آزردگیها و ناکامیهایشان را درون خود بریزند، چون این بغضهای فروخورد، روی هم تلنبار میشود و ناگهان موجب انفجار و واکنش خشمناک شدیدی میشود.
🆔 @asanezdevag
📝 اوایل شهادتش بود. آبگرمکن منزل سوراخ شده بود و آب از آن چکه میکرد، طوری که فرشها را خیس کرده بود.
با پسرم فرشها را جمع کردیم و صبح روز بعد که به تعمیرکار مراجعه کردیم، حاضر نشد برای تعمیر به منزل بیاید و گفت باید آبگرمکن را بیاورید اینجا.
در این فکر بودیم که چه کنیم! زنگ منزل به صدا درآمد.
یک #پاسدار همراه یک فرد لباس شخصی بودند که سؤال کردند آیا چیزی در منزل خراب شده است؟
آن یکی که پاسدار بود گفت: دیشب شیخ ( #همسرم را شیخ خطاب میکردند) را به خواب دیدم که بسیار #ناراحت و #عصبانی بود و آچاری هم در دست داشت و گفت «شما به منزل ما سر نمیزنید؟!
آبگرمکن منزل ما خرابه و بچهها تو زمستون آب گرم ندارن» تعمیرکاری که همراه آن پاسدار بود، آبگرمکن را در منزل باز و تعمیر کرد.
برایم ثابت شده بود که او زنده است و کمکم میکند و هم مشکلات منزل ما را خودش حل میکند.
📝 راوی: فاطمه اکبرزاده همسر شهید محمد شیخبیگ
🆔 @asanezdevag