eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
989 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | فصل اول: ◀️ قسمت آخر: انتهای عروسی و ... 🔜 منتظر فصل های بعدی باشید... 🆔 @asanezdevag
📌 برای دختره خواستگار اومده بود. مامان و باباش بهش گفتن میخوای درس بخونی یا شوهرت بدیم ؟؟ سرشو انداخت پایین و گفت: "هر چی میخونم یاد نمی گیرم "😁 🆔 @asanezdevag
‍ 💌عاشقانه های : خواستگاری ما سنتی بود.💕 زمانی که میخواستیم حرف بزنیم، خیلی برایم مهم بود، کسی که میخواهم با او ازدواج کنم👫 از لحاظ دینی و ایمانی در درجهء بالایی باشد.💞 به محض اینکه نشستن،حرفی زدند که باعث شد از همان اول مهر و علاقهء شدیدی به ایشان پیدا کنم. علی آقا یکی یکی ائمه را به مجلس خواستگاری مان دعوت کردند.و نام آنها را بردند.❤️ در کمال تعجب به او نگاه میکردم😯😓 هم تعجب کردم و هم خنده ام گرفته بود.😅 بعد روبه من کردند و گفتند شما هم ائمه را به این مجلس دعوت کنید. اولش نمیدانستم چه بگویم ولی من هم مثل ایشان یکی یکی همه را دعوت کردم. بعد هم از من تشکر کرد و گفت حالا در حضور صاحبان اصلی این سنت با شما سخن میگویم.😍😍😍 😇 🆔 @asanezdevag
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣خاطره ای زیبا و شنیدنی از همسر شهید حمید سیاهکالی مرادی.... 🆔 @asanezdevag
💟 امام صادق (ع): کسى که را تزويج کند و امکان او را فراهم نمايد از کسانى است که در قيامت خداوند به آنان نظر لطف مى نماید. 🆔 @asanezdevag
⭕️ های فریبنده برای ازدواج کدامند؟ (قسمت۵) 👌تله پنجم: عجله شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه‌شان را ببینند. شما خواهر بزرگ‌تر هستید وازدواج خواهر کوچک‌ترتان در گرو ازدواج شماست. یا اصلاً سن شما بالا رفته و احساس می‌کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد نباید باعث شود که شما عجولانه و نسنجیده تن به ازدواج بدهید. در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می‌گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می‌شود پس اجازه ندهید آینده زندگیتان قربانی عجله شود. 🔸ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 🎥 💠 اگر جوانی به خاطر خدا از بگذره حتما خدا تلافی می کنه این کلیپ خیلی زیباست👌✌️ 🆔 @asanezdevag
🌸✨پیامبراڪرم ص ؛ ۴عامل موجب افزایش طول عمر میشود ↯ √1⃣⇦ازدواج با دوشیزگان ❣ √2⃣⇦غسل با آب گرم √3⃣⇦خوابیدن روے شانہ چپ √4⃣⇦خوردن سیب در سحر 📚مواعظ العددیه ص ۲۱۱ 🆔 @asanezdevag
⭕️ های فریبنده برای ازدواج کدامند؟ (قسمت۶) 👌تله ششم: شناخت ناقص با کسی قرار گذاشته‌اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط هستید، اما ارتباط شما محدود به کافی‌شاپ رفتن آخر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی است. بگذارید خیالتان را راحت کنیم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته‌ها با این فرد بیرون بروید و هر روز ساعت‌ها با او تلفنی صحبت کنید، باز هم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می‌کنیم، در واقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی‌اش، خانواده‌اش، گذشته‌اش، آینده‌اش، افکار و اخلاقش و هم‌چنین با جسم او ازدواج کرده‌ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپی» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته‌اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده‌اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی‌آید. ما زمانی می‌توانیم به شناخت کامل‌تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت‌های مختلف رو به رو شده باشیم. ✅ ادامه دارد ... 🆔 @asanezdevag
💨 خانم معلمی در یکی از مدارس که از زیبایی و اخلاق عالی بهره ای کافی داشت،..اما تاکنون مجرد مانده بود. دانش آموزانش کنجکاو شده و از او پرسیدند: چرا با این که دارای چنین جمال واخلاقی زیبایی هستی هنوز ازدواج نکرده ای؟ گفت: یک زنی بود که دارای پنج دختر بوده، شوهرش آن زن را تهدید کرده بود اگر یکبار دیگر دختر بزایی من آن را سر راه خواهم گذاشت یا به هر نحوی آن را بیرون می اندازم.. وخواست خداوند بود که بار دیگر آن زن دختری زایید.. پدرش آن دختر را گرفت و هر شب جلو در مسجد رها میکرد..صبح که می آمد می دید که کسی بچه را نگرفته است... تاهفت روز این کار ادامه داشت. و مادرش هر شب بر آن طفل قرآن می خواند و او را به خداوند حواله می کرد.. خلاصه آن مرد خسته شد و کودکش را به خانه بازگرداند . مادرش خیلی خوشحال شد. تا این که بار دیگر باردار شد و این بار خیلی نگران این بود که مبادا باز هم دختر بزاید..اما خواست خداوند این بار بر این بود که پسر بزاید... ولی با تولد پسر دختر بزرگشان فوت کرد. باردیگر حامله شد و پسری بدنیا آورد اما دختر دومشان فوت کرد . تا این که پنج بار پسر زایید اما پنج دخترشان همه فوت کردند.. سبحان الخالق الحکیم..! اما فقط تنها دخترشان که پدر می خواست از شرش خلاص شود برایشان ماند..! مادر فوت کرد و دختر و پسرها همه بزرگ شدند. خانم معلم به دانش آموزانش گفت میدانید اون دختری که پدرش می خواست ازشرش خلاص شود که بوده؟ اون منم... ومن بدین خاطر تا حالا ازدواج نکرده‌ام چون پدرم خیلی پیر هست و کسی نیست که او را تر و خشک و نگهداری کند.. من برایش یک خدمتکار و راننده آورده ام.. اون پنج پسر یعنی برادرانم فقط گاهگاهی بهش سرمی زنند.. یکیشان ماهی یکبار و یکی دو ماهی یکبار.. پدرم اما همیشه دارد گریه میکند وپشیمان ازکاری که در کوچکی بامن کرده ... 🆔 @asanezdevag