eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
931 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۸۱ سلام ؛ رفتم بیمارستان که غربالگری بچه دوم رو انجام بدم. وقتی رفتم سونوگرافی دکتر ازم
۲۸۲ من دیر ازدواج کردم و چون ده سال خوابگاهی بودم کلا روحیه استقلال و آزاد بودن در من خیلی شدید بود. برای همین وقتی دختر اولم به دنیا اومد به شدت از اینکه دیگه نمیتونستم آزادانه هرجایی برم و هر کاری بکنم و از اینکه یه بچه کوچیک و ضعیف تمام وقت و تا همیشه به من الصاق شده، خیلی ناراحت بودم. به اینها افسرگی بعد از زایمان، دوری از همسر، شقاق سینه و درد شدید سینه هنگام شیر دادن بچه و کولیک داشتن نوزاد و گریه‌های مستمرش رو اضافه کنید. حسی که داشتم این بود: توی مخمصه‌ای گیر کردم که نه راه پیش دارم و نه راه پس. اما بالاخره خدا کمک کرد و بعد سه ماه تمام اون مشکلات رفع شد. با وجود اذیت‌هایی که شده بودم وقتی دختر اولم دوسالش بود دوباره تصمیم به مادر شدن گرفتم چون حالا دیگه علاوه بر تمام مزایایی که داره برامون، یه وظیفه است و حتی به خاطرش با وجود داشتن مدرک دکترا قید کار رو زدم. دختر دومم دو ماهی هست که به دنیا اومده. من خودم رو برای تمام مشکلاتی که سر دختر اولم به وجود اومد آماده کرده بودم اما خدا رو هزار مرتبه شکر که با وجود اینکه دومی تو بحبوحه استرس‌بار کرونا به دنیا اومد هم حال روحی خودم خوب بود و هم نوزاد خیلی آروم و کم‌دردسره. این که چیزی نیست. بعد از به دنیا اومدن دومی من دیگه از الصاق یه موجود ضعیف به خودم نه تنها ناراحت نیستم بلکه احساس مفید بودن و با عشق، انسانی رو رشد دادن روحیه‌ام رو خیلی خوب کرده. دختر اولم در کمال ناباوری خیلی راحت و به کمک خواهر و مادرم از پوشک گرفته شد. حال روحی خودم هم که از بعد به دنیا اومدن دختر اولم به هم ریخته بود خیلی بهتر شد و در شرف خریدن یه ماشین نو هم هستیم. از اینکه علی‌رغم تبلیغات وسیع نترسیدم و برای بار دوم مادر شدم خیلی خوشحالم و برای داشتن فرزند سوم هم تصمیم دارم و میخوام به دوستانی که ممکنه نگرانی‌هایی مشابه من داشته باشند بگم که نترسید و برای رضای خدا اقدام کنید. خدا بهترین یاوره. 🆔 @asanezdevag
💢 راه را گم کردم. 🔹یک وقتی مرا بردند لرستان. یک روز یک جا من را فرستادند منبر دیدم دانشگاهی‌ها هستند، از مدارس جمع شده‌اند ... کمی برایشان صحبت کردم. وقتی می‌خواستم بروم جوانی من را کشید کنار، گفت عرضی دارم. گفتم چیست گرفتاری دنیایی داری؟ 🔹گفت: چند وقت است عیال گرفته‌‌ام عیالم به من راه نمی‌دهد. لابد من یک گناهی دارم که زنم چنین می‌کند. نگفت زنم مریض است. نگفت زن بدی است. نگفت تقصیر دارد. گفت لابد من گناهی دارم که اینطور شده است. وقتی این را می‌گفت، با اینکه سبزه بود از خجالت سرخ شده بود. 🔹 عیالش راهش نمی‌داد به حساب خدا گذاشته بود. می‌گفت من لابد یک گناهی دارم آمرزیده نشده، باید اینطور عذاب بکشم. از اینکه این‌جور تعبیر می‌کرد خوشم آمد. چقدر کار فطرت‌های پاک قشنگ است! می‌خورد به اصل فرمایشات انبیاء [علیهم السلام]. 🔹لابد اگر سفره را هم بد پهن کند همین‌طور حساب می‌کند. حالا زنش نباشد یک کس دیگر هم باشد همین‌طور حساب می‌کند. می‌گفت: فلانی تو را به خدا دعا کن خدا مرا ببخشد. این درخواست را کنار پیاده‌رو داشت. تعجب کردم! اصلاً خشکم زد! راه را گم کردم ... 📚 طوبای محبت - جلد دوم 🆔 @asanezdevag
😍عشقی واقعیست که👇👇👇 در یک رابطه سالم، هنگام نیاز طرفین به سرعت به یکدیگر کمک می کنند، بدون اینکه توقع جبران داشته باشند. آن‌ها می توانند به راحتی به یکدیگر تکیه کرده و مطمئن باشند که در مواقع لزوم ازحمایت هم‌دیگر برخوردارند. کسانی که به یکدیگر ابراز علاقه می کنند و احساسشان واقعی است، سعی می‌کنند یکدیگر را به خوبی شناخته و زندگی خود را با هم تطبیق دهند. آن‌ها هرگز قصد تغییر دادن طرف مقابل را ندارند. عشق واقعی یعنی اینکه فرد مورد علاقه را هرجور که هست قبول داشته باشید. دو نفری که مدعی اند یکدیگر را دوست دارند، معمولا در برنامه‌ریزی‌هایشان یکدیگر را درنظر می‌گیرند.آن ها هرگز تک روی نکرده و به جای پیروی از خود خواهی‌هایشان‌، اهداف مشترکی را انتخاب می کنند. آن ها هر کاری انجام می دهند تا در نهایت با شادمانی کنار یکدیگر زندگی کنند. اما عاشق متقلب فقط به خودش می‌اندیشد. در عشق واقعی دو نفر به خواسته‌ها و ارزش‌های یکدیگر اهمیت می‌دهند و بسیار مراقب یکدیگرند. آن ها هرگز برای رسیدن به مقاصد خود‌، همدیگر را به خطاکاری متهم نمی‌کنند. برخی افراد با قرار دادن طرف مقابل خود در وضع گناهکار بودن ، سعی دارند به مقاصد خود برسند. یک عاشق واقعی هرگز چنین کاری نمی‌کند. 🆔 @asanezdevag
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸یه مساله مشترک بین بیشتر پدرمادرای امروز اینه که معتقدن اون‌قدر با بچه‌هاشون رفیقن و با هم ندارن که کاملا مشرفن به نیازها و خواسته‌ها و شرایطی که بچه‌هاشون باهاش مواجهن ولی تو واقعیت حتی ده درصد هم در جریان دنیایی که بچه‌هاشون توش سیر می‌کنن نیستن. از ادبیات و زبان گرفته تا علایق و سلایق و خوراک رسانه‌ای و فرهنگی و موضوعات داغی که بچه‌ها تو شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنن و قس علی هذا! تو چنین شرایطی که مطلقا فرزند رو تا بیست و چندسالگی هم بچه می‌بینن و فکر می‌کنن داره بچگی می‌کنه و چیزی متوجه نیست، غیر منتظره ست که این وسط اگر بچه‌شون از لحاظ نیاز و آمادگی برای ازدواج اعلام وجود کنه و ندیده گرفته بشه؟! پدر! مادر! به قرن ۲۱ خوش اومدید! لطفا تصوری که از بچه بودن ما دارید و دور بریزید! 🆔 @asanezdevag
❤️ ۴۴ قبل از فعالیت های معنوی👇 اول؛ اعضای خانواده تون رو از محبت سیراب کنید. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۸۲ #فرزندآوری #سختیها_و_مشکلات من دیر ازدواج کردم و چون ده سال خوابگاهی بودم کلا روحیه
۲۸۳ تازه ازدواج کرده بودیم که همسرم حرف از دوازده تا بچه میزد 😄دو سال بعد از ازدواجمون دخترم به دنیا اومد☺️ اینقدر سختی و مشکلاتش زیاد بود که اصلا لذت مادر شدن رو نچشیدم😔 شیر مادر نخورد و مجبور به دادن شیر خشک شدیم. بعد از چهار ماه متوجه شدم یک خشکی کنار صورتش هست با مراجعه به دکتر فهمیدیم که به لبنیات حساسیت داره و دکتر گفت باید شیر بدون لاکتوز بدی خلاصه تا چند ماه به همین منوال گذشت اما این نوع شیر خیلی سخت پیدا میشد و هر روز من غصه دارتر میشدم تا اینکه از هشت ماهگی دیگه کلا شیر بدون لاکتوز گیرمون نیومد و با میکس آرد برنج و بادام و آب روزی چند بار مثل شیر خشک درست میکردم و بهش میدادم تا اینکه دخترم یکسال و نیمه شد. سختی های دخترم زیاد بود بعد از اون هم بهانه گیری های فراوان و نق زدنها و گریه هاش خستم کرده بود اما همش از خداوند کمک میخواستم که صبر بهم بده، برای حل مشکلاتش هر چی فک کردیم به نتیجه ای نرسیدیم و تنها راهی که مونده بود اقدام برای فرزند دوم، و واقعا فکرش هم سخت بود اما به خاطر اینکه دخترم سرگرم باشه و همبازی داشته باشه اقدام کردیم. در ضمن همسرم به خاطر سختی های فرزند اول خیلی راضی نبود اما بلاخره باردار شدم و خداوند دختر دیگه ای به ما عنایت کرد این دخترم الحمدلله بسیار صبور و خواهری خوب هست و بعد تولدش و همبازی شدن با دختر اولم بسیاری از مشکلات حل شد و واقعا لذت مادری را با بچه دوم چشیدم. اینکه میگن یکی دو فرزند اول دس گرمیه، درسته 😉 در حال حاضر دخترانم دو سال و نیم و پنج ساله هستند و در فکر فرزند سوم و هنوز نشده... دوستان گلم الان فهمیدم در همه حال و شرایطی باید شاکر باشیم تا خداوند نعمتهایش را از ما دریغ نکند. 🆔 @asanezdevag
👼 🤱🏻 تربیت عقلانی نوزاد 7⃣ 🌸 عقل کامل حضرت محمد صلی الله علیه و آله: 🍃 به زنان باردار خود، کندر دهید؛ چرا که کودک، اگر در شکم مادر با کندر، تغذیه شود، دلش استوار و عقلش افزون می شود. 📚 الکافی، ج۱۱، ص ۳۷۹. 🆔 @asanezdevag
: من ۲۰ سالمه ۱ ساله ازدواج کردم شوهرم ۲۲ سالشه شوهرم بهم گفت من تو رو خيلي دوست دارم اما يکم خسته شدم. بهش گفتم از چي خسته شدي؟ گفت آخه تو اصلا جر و بحث نمي کني. جواب بدي هاي من رو نمي دي. هميشه هر چي من مي خوام گوش مي کني حتي اگر مخالف ميلت باشه ✅ : با سلام و تحیت ضمن مسئلت خوشبختی شما، توجه داشته باشید که در زندگی مشترک کامیابی بهینه نقش اساسی دارد. یک روی دیگر کامیابی بهینه، ناکامی بهینه است. 🔹 کامیابی بهینه به این معنا است که همسر به اندازه کافی، نه بیشتر و نه کمتر از سوی همسر خود کامروا شود و نیازهایش برآورده شود. بنابراین همانطور که ناکامی زیاد از حد باعث آشفتگی سامان زندگی خواهد شد، کامیابی صد در صد نیز سبب رکود و نارضایتی خواهد شد. ✍️پس لازم است میزان کامیابی با سطحی از ناکامی همراه شود تا کامیابی بهینه باشد. اگر قرار باشد این قاعده به صورت کمی و عددی بیان شود می توان گفت کامیابی بهینه یعنی کامیابی 70-80 درصدی! که باقیمانده آن را ناکامی تشکیل می دهد. 📍با لحاظ این مقدمه به نظر می رسد که خستگی همسر شما چندان غیرطبیعی نباشد. سعی کنید در مواردی احساسات، توقعات، شکایات و ایده های خود را با وی طرح و مطالبه کنید، تا از این شرایط عبور کنید. 🆔 @asanezdevag
اميدوارم در خانه‌هايتان همه سلامت باشيد. خدا نصيبتان نكند كه يك‌وقت در خانه شما اختلاف باشد. بنده ديده‌ام كه وقتي در خانواده اختلاف مي‌شود، بچه‌ها مثل جوجه دور پدر و مادر خود مي‌گردند. گاهي به مادر مي‌گويند تو چيزي نگو و گاهي به پدر. مثل يك ناصح بزرگ. بعضي اوقات هم، پدر و مادر رحمتشان طلوع مي‌كند و به واسطه اين بچه‌ها ساكت مي‌شوند و نزاع مي‌خوابد. در روايت هم آمده است كه وقتي نزاع مي‌شود، ملائكه به سراغ كسي كه هنوز حرفي نزده است مي‌روند و از او مي‌خواهند كه چيزي نگويد. اگر گوش نكرد او را رها مي‌كنند و به سراغ ديگري مي‌روند. بچه‌ها هم همين‌طورند؛ مثل ملائكه، خيلي لطيف و معصوم. خيلي به پدر و مادر التماس مي‌كنند كه ساكت باشند. اگر كسي آنها را در آن حال ببيند مي‌گويد: «فَتَبارَكَ اللهُ اَحسَنُ الخالِقينَ». اميدوارم همه شما، هم ناصح باشيد و هم قبول حق كنيد. (مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی) کتاب یک - مجلس پنجم - صفحه ٥٩ 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۸۳ تازه ازدواج کرده بودیم که همسرم حرف از دوازده تا بچه میزد 😄دو سال بعد از ازدواجمون دخ
۲۸۴ سلام به همه‌ عاشقان فرزند😍.... من میخوام شمارو در جریان دو نوع تجربه خودم از بچه داری بذارم... اولی خواهر بودن و دومی مادر بودن... من و خواهرم باهم بزرگ شدیم تنها نبودیم ولی کم بودیم و همیشه برای بازی هامون نفر کم میاوردیم😂 بالاخره بعد از مدتها انتظار وقتی من چهارده و خواهرم ده سال داشت خدا خواهر کوچولوی جدیدی به ما عطا کرد👧 ... به جرات میگم که لذتش تو سن نوجوونی برای من چیزی شبیه مادر شدن بود😊 هر روز که میگذشت ما دو آبجی بزرگ، توی بچه داری خُبره تر میشدیم و خیلی هم لذت مند بود.... خب بالاخره ذات زن و دخترها با بچه داری آمیخته شده و روحشون بیشتر اینجوری آروم میشه... ولی با بدنیا اومدن خواهر جدید ، ما دوتا خواهر قدیمی دیگه مثل قبل نمی‌تونستیم پی راحتی و خوشی خودمون باشیم، ناخواسته مجبور میشدیم تا حد زیادی تنبلی و راحت طلبی رو کنار بذاریم چون دیگه بجز کار خونه که اونم کم‌وبیش انجام میدادیم کارای نی‌نی کوچولوی خونه هم بود.... آخه اون بهونه هایی مثل درس دارم و خوابم میادو حوصله ندارم رو نمیفهمید وقتی نیازی داشت همون موقع باید برآورده میشد😁 خلاصه اینکه تو اون سن برای ما خیلی خوب بود فرزند سوم، چون ما هم زرنگ شده بودیم و هم بر خلاف غالب نوجوان ها که بیشتر تمایل به دوستان و همسالان خودشون دارن تا خانواده، ما برای خونه میمردیم چون یه عروسک زنده قشنگ همیشه منتظرمون بود ... جالب اینکه خدا نخواست خوشحالی ما تو همون یه بچه تموم بشه، آبجیم هنوز سه سالش نشده بود که داداش کوچولویی هم به ما اضافه شد👦 و او هم دوسالو نه ماهش بود که آبجی کوچولوی دیگمون متولد شد👧 .... و به این ترتیب کمتر از شش سال بخواست خدا ما از یک خانواده چهار نفره به یک خانواده هفت نفره تبدیل شدیم ...😉 بعد از ازدواج هم از اینکه یه بچه زیر دست‌و پام نبود احساس خلع و کمبود میکردم😅 و به همین خاطر خیلی زود اقدام به بچه دار شدن کردیم ... بطوری که توی چهارمین سالگرد ازدواجمون دوتا پسر کوچولو داریم.... و اینجا تموم نمیشه این نوشته... حتما شمارو در جریان تجربیات جدیدم از مادری و بچه های جدید میذارم..... به امید اینکه مردم ما جمعیت زیاد خونواده رو ارزش بدونن نه ضد ارزش... 🆔 @asanezdevag
🔻شرکت فیس بوک به تازگی نسخه‌ای از اینستاگرام برای کودکان تهیه کرده‌است. در واکنش به این اقدام ۴۰ دادستان از ایالت‌های کل آمریکا طی نامه‌ای خواستار لغو این‌ برنامه شده‌اند. در این نامه آمده‌است که استفاده از رسانه‌های اجتماعی می‌تواند برای سلامتی و رفاه کودکان مضر باشد؛ کودکانی که مجهز به داشتن حساب رسانه‌های اجتماعی نیستند. 🔻هم‌چنین در بخش دیگری اشاره‌شده است که گزارش‌های رسانه‌ای از سال 2019 نشان می‌دهد که برنامه "Messenger Kids" فیس‌بوک که برای کودکان بین 6 تا 12 سال در نظر گرفته شده است، حاوی یک نقص قابل توجه در طراحی است که به کودکان اجازه می‌دهد محدودیت‌های تعاملات آن‌لاین را دور بزنند و به گفتگوهای گروهی با غریبه‌هایی بپردازند که قبلاً مورد تأیید والدین آنها نبوده است. 🆔 @asanezdevag