🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
دانستنی های #دوران_عقد
#روابط_خانوادگی
آنچه در دوران عقد باید بدانید ...
〰💞▫️〰💞▫️〰💞▫️
✅ راه های جلوگیری از اختلاف با #مادر_شوهر
1- قدم اول پاک کردن ذهن خود از گفته های نادرست گذشته درباره مادر شوهر است. باید تمام فکر و نگرش های منفی نسبت به شخصیتی به نام مادر شوهر را پاک کنید و به جای آن مثبت فکر کنید. بدانید که همه مادر شوهرها بد و نامهربان نیستند.
2- او را مادر دوم خود بدانید؛ پس همانطور که با مادر خود رفتار می کنید با او نیز برخورد کنید .هر از چند گاهی برایش هدیه ای هرچند کوچک بخرید و گاهی در کارهای آشپزی و ... کمک حال او باشید. قطعا محبت و مهربانی دل ها را به هم نزدیک می سازد.
3- در مقابل مادر شوهر از همسرتان بدگویی نکنید و درعین حال نسبت به همسرتان کم توجهی، پرخاشگری و ... نداشته باشید، حتی اگر با شوهرتان کمی اختلاف پیدا کردید و از دست او ناراحت هستید باز هم نگذارید مادر او متوجه این قضیه شود.
4- کاری نکنید که احساس کند فرزندش را از او گرفته اید و احساس مالکیت کامل دارید. بنابراین در حضور خانواده شوهر به خصوص مادر او، در ارتباط با همسرتان متعادل باشید.
________________
🆔 @asanezdevag
❤️ آقای من
بدان هر چه بلندتر فرياد بكشي كمتر به حرف هايت توجه خواهم كرد، اما اگر مي خواهي به خواسته ات برسي، بايد با مهرباني با من صحبت كني
🆔 @asanezdevag
4_6005746877025223747.mp3
زمان:
حجم:
5.76M
🎙سلامت جنسی آقایان🔞🔞🔞🔞
بخش پنجم
استاد دهنوی
#سلامت_جنسی
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۷۹ من چون یه دختر دارم، همسرم مایله بچه دوم پسر بشه، بعد مثل اینکه بهش گفته بودن با روش
#تجربه_من ۳۸۰
#تک_فرزندی
#تنهایی
#آسیبهای_تک_فرزندی
میخواستم تجربه پدر و مادرم و البته خودم درباره تک فرزندی رو بگم تا خدایی نکرده کسی نذاره همچین اتفاقی بیفته برا خانواده اش...
اولا من از بچگی احساس تنهایی میکردم و آنقدر درسم ضعیف بود که همیشه مسخره میشدم، چون هم پدرم هم مادرم شاغل بودن و تنها دوست و رفیق من تلویزیون بود و خوااااب 😢اونم برای یک بچه دبستانی
بزرگتر که شدم متاسفانه توی انتخاب دوست اشتباهات زیادی کردم، چون از دوست واقعا انتظار یک خواهر داشتم و چون برآورده نمیشد، ضربه میخوردم.
توی سن ۲۰سالگی تصمیم گرفتم از تنهایی و البته چون آماده بودم ازدواج کنم، فکر کردم با ازدواج همه چی حل میشه ولی الان تقریبا یک ساله من ازدواج کردم و تنهایی هنوز آزارم میده و شاید بگم بدتر شده، چون مادرم به شدت به من وابسته است و همسرم هم همینطور و من واقعا نمیتونم تعادل برقرار کنم بینشون و این روانیم میکنه
وقتی کوچیک بودم بهم میگفتن خواهر و برادر نمیخوای؟ چون مادرم به شدت تو خانواده حرف میشنید، من می گفتم نه و با تنهایی خوشم و یکی بیاد که جای منو تنگ کنه ولی خدا شاهده که چقدر دلم میخواست و به مامانم میگفتم.
الان همش، مامانم بهم میگه حلالم کن ولی جواب این همه تنهایی را کی میده؟! وقتی دلم میخواد درد و دل کنم یکی نیست باش حرف بزنم...
چون من خواهر یا برادر نداشتم، خیلی اذیت شدم و چون از بچگی هیشکی نبود که مجبور شم غذام رو یا چیزی که میخوام رو باهاش نصف کنم، متاسفانه همش درگیر حسادت و سرخوردگی و ....شدم و هی میگفتم عقد اون اینجوری بود مال من اینو نداشت و ... همش میخواستم خودم عروس باشم و تحمل نداشتم توی موقعی که میتونم عروس یک فامیل باشم اون بیاد و بیشتر مورد توجه قرار بگیره
خلاصه اینکه من چون شوهرم جای دوری کار میکنه هر وقت میرم پیش همسرم، مامانم مریض میشه، خودمم همش از دوریش گریه میکنم و وقتی میام خونه مامانم، همش بداخلاقی میکنم که شما باعث دوری من و همسرم هستید. درکل وابستگیش خیلی بدجوره
#خواهشا به داد فرزندانتون برسید .من هر عروسکی میخواستم برام خریدن ولی الان عروسکام روی کمد خاک میخوره و من همچنان تنهام...
🆔 @asanezdevag
✨تا اینجا مطالبی رو در مورد مشکلاتی که توی خواستگاری به وجود میاد گفتیم...
رسم و رسومات غلط و مداخله های بیش از اندازه،مواردی هستن که به یک خواستگاری خوب لطمه وارد میکنن و حتی ممکنه موجب دلسرد شدن دختر و پسر هم بشن!
حالا شما فکر میکنین چطوری میشه جلوی بروز این مشکلات رو گرفت؟
🆔 @asanezdevag
❤️ #آغوش_درمانی ۱۵
👩👧👦آغوش درمانی برای هر دو طرف خاصیت شفابخشی دارد.
شما در مقام یک آغوش درمانگر با کودک درونتان که محتاج عشق امنیت، حمایت، توجه، بازی و شیطنت است ارتباط برقرار میکنید
❣و همین نیازها را نیز در فرد آغوش پذیرنده ، برآورده میکنید.
🆔 @asanezdevag
💞نحوه صدا کردن همسرمیتواندوسیله ای برای ابرازعشق ومحبت بین زن ومردباشد!
وقتی"آقا/خانم"صدایش میزنی حس مردانگی وعزت پیدامیکند؛
وقتی"عزیزم" حس محبت!!
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۸۰ #تک_فرزندی #تنهایی #آسیبهای_تک_فرزندی میخواستم تجربه پدر و مادرم و البته خودم درباره
#تجربه_من ۳۸۱
#محاسن_چندفرزندی
#سالخوردگی
#کرونا
خانواده ی ما ۵ نفره ست، ۲ تا خواهریم و ۱ برادر، الحمدلله هر ۳ تامون هم ازدواج کردیم، خواهر و برادرم بعد از ازدواج شون، شهر محل زندگیشونو تغییر دادن و فقط من که دختر ته تغاری هستم نزدیک خانواده هستم و هیچ فامیل پدری یا مادری هم توی این شهر نداریم.
تقریبا ۱ ماهه که مادرم به شدت مریض شدن و حالش خیلی خیلی بد بود. به خاطر مشغول بودنم به مراسمات فوت پدر همسرم، کمتر سر میزدیم به مادرم و ایشون هم نمی گفت حالش چقدر بده و ما فکر کردیم آنفولانزاست، ۱۵ روز گذشت تا متوجه شدیم که بیماری مادرم کروناست. با تب و لرز و کاهش اکسیژن شدید خون ...
خواهرم یک دختر ۸ ساله داره که به خاطر تک فرزند بودن به شدت به مادرش وابسته ست و اگه خواهرم برای مراقبت مادرم می آمد اینجا، دخترش نمی تونست دوری مادرشو تحمل کنه، از طرفی به خاطر ناقل بودن مادرم نمیشد خواهرزاده ام در کنار خواهرم بمونه.
برادرم هم درگیر پیدا کردن منزل جدید و زایمان خانمش بود و با سر زدن و تماس تلفنی حال مادرمو میپرسید. البته ما هم ترجیح میدادیم تعداد کمتری درگیر بیماری مامان بشن تا خدای نکرده افراد بیشتری مبتلا نشن. پدرم هم توانایی مراقبت کامل و رسیدگی به امور منزل رو نداشت و من دیدم فرصت مناسبیه برای جبران لحظه ای از زحماتی که برام کشیدن، با رضایت همسرم ۲ هفته پیششون موندم تا مامانم الحمدلله کمی بهتر شد.
حجم کار منزل و رسیدگی همزمان به مادرم، زیاد بود، اما چیزی که منو بی رمق میکرد، کارها نبود، تنهایی بود ..
خواهر و برادر و عروس و داماد بسیار خوبی داریم الحمدلله و مدام ازم تشکر میکردن، با اینکه من این کارا رو وظیفه ی خودم میدونستم. اما احساس بی کسی و تنهایی توی این مدت دست از سرم بر نداشت.
با اینکه ما ۳ تا بچه بودیم، اما توی این مدت مدام دلم میخواست که کاش بیشتر بودیم و اونا هم نزدیکتر بودن. چون هر بار که برادرم سر میزد، حال مادرم به شدت بهتر میشد، یا هر بار که خواهرم زنگ میزد، مامانم پر انرژی تر میشد ...
تنها زنی که کنار مامانم بود ، من بودم و من گاهی دلم میخواست یک همراه دیگه هم داشتم. خصوصا توی لحظاتی که نصفه شب اونقدر حالش بد میشد که ممکن بود از دست بدمش😭 با پدرم روزهای سختی رو پشت سر گذاشتیم...
به لطف خدا الان بهتره و چون دیگه ناقل نیست، خواهرم و دخترش اومدن تا ادامه ی مراقبتا رو انجام بده.
همزمان با مادرم، مادر همسرم هم مبتلا شدن، ایشون ۶ تا فرزند داره، با اینکه تقریبا ۱۳ سال بزرگتر از مادرم هستن و بیماری های زمینه ای دارن، اما به خاطر نزدیک بودن ۴ تا از بچه هاشون، خیلی زودتر و بیشتر از مادرم بهش رسیدگی شد و الحمدلله خیلی زودتر هم خوب شد. ۴ تا فرزندشون هر کدوم ۲ ساعت یکبار سر میزدن و بهش میرسیدن. و تقریبا مدت نقاهتشون نصف مادرم بودم.
کم بودن تعداد فرزندان، اولین ضربه ش رو به خود خانواده و بچه ها میزنه ..
واقعا هیچ کس مثل خانواده ی خود آدم نیست، چون بدون توقع و با محبت میتونن بهت کمک کنن و توی شرایط سخت، درکت کنن و این باعث میشه قوی باشی و سرپا بمونی... هر چی تعداد بیشتر، احساس غم و تنهایی کمتر، حل مشکلات سریعتر و گذروندن بحران ها آسون تر میشه ..
برای همه دعا کنید، برای تعجیل در ظهور و برای مشکلات زندگی همه دعا کنیم . خصوصا زندگی جوونا و سلامتی بیمارا.
محتاج دعاتونم ،ممنونم🍃🌹🍃
🆔 @asanezdevag
🍂🍁🍂🍁🍂
اگر کسی درتقدیرت باشد؛
دنیا هم برای رسیدن به او؛
کوچک است ...
ولی قسمتت نباشد؛
حتی در ....
کوچه بن بست هم باشید؛
بـــه همدیگر نمی رسید ...
🆔 @asanezdevag
👼 #قند_عسل
🤱🏻تربیت عاطفی : در آغوش گرفتن نوزاد 2⃣
🍃 کودک خود را لمس کنید و در آغوش بگیرید. تماس جسمی به او احساس امنیت داده و می فهمد که مورد علاقه است و از او مراقبت می شود.
به این ترتیب دل بستگی ایجاد شده و به رشد خانواده کمک می شود. تماس جسمی باعث افزایش خواب، تنظیم زمان خواب و بیداری و تسهیل دل بستگی می شود.
📚 آمادگی برای زایمان و مراقبت از نوزاد، ویلیام سیرز، ص ۶۱_۶۳
#تربیت_فرزند
🆔 @asanezdevag
✨ #محمدتقی_فلسفی
❤️ طفلی که #به_قدر_مناسب و اندازه صحیح از #محبت اولیای خود برخوردار بوده، با ولادت طفل دوم ناراحت نخواهد شد. زیرا آن مقداری که قبلاً مورد توجه و مهر پدر و مادر بوده، اکنون نیز هست.
📌ولی کودکی که بیش از حد از پدر و مادر محبت دیده است؛ طفلی که با نوازش های بی حساب لوس بار آمده است، خلاصه کودکی که خود را شمع محفل شناخته و همه پروانه وار گردش میگردند، با ولادت فرزند دوم سخت ناراحت میشود. در خود احساس حقارت میکند، زیرا میبیند قسمتی از محبتهای اختصاصی او نصیب طفل نوزاد شده است... او را کتک میزند، انگشت به چشمش میکند، نیشگون میگیرد... از پدر و مادر نیز انتقام میگیرد، با آنها بدرفتاری مینماید ... به سخن آنها بد جواب میدهد، گاهی ناسزا میگوید.
📚 کودک از نظر وراثت و تربیت
#تربیت_فرزند
🆔 @asanezdevag