❓سوال :
گاهی ما گناه یا کار اشتباهی انجام نمیدیم ، همسرمون ، فرزندمون ، پدر مادرمون اشتباهی میکنن و نعمت ما گرفته میشه ،
تقصیر ما چیه این وسط ؟
پاسخ :
✅ نکته اول :
گاهی خواسته ما
غر زدن ما
تشویق ما
و حتی سکوتِ ما
باعث اعمال اطرافیانمون میشه
👈پدر و مادریی که به درستی فرزندشون رو تربیت نکردن در اعمال فرزندشون شریکن😞
✅ اما نکته دوم
ما انسانها زندگی اجتماعی داریم
در گرفتاری هم شریکیم
و از طرفی هم این دنیا قانون علت و معلول داره
مثلا یه نفر با چوب بزنه تو سر یه نفر دیگه
به ظلم هم بزنه
کسی میتونه بگه چون از روی ظلم زده پس سر اون نشکنه؟؟
بلای دسته جمعی هم همین طوره
👈اگه نسبت به امر معروف و نهی از منکر کوتاهی کرده باشن که مقصرن
اگه نکرده باشن خدا جبران میکنه
👈هر عمل ما تبعاتی داره و این تبعاتش قطعا فقط شامل حال خودمون نمیشه
بلکه اطرافیان رو هم در برمیگیره
حالا اگه اونا کوتاهی کرده باشن که خودشون مقصرن و اگه کوتاهی نباشه و بهشون ظلم شده باشه خدا به طریق دیگه ای جبران میکنه
✅ولی حقوقش باید طور دیگه ای ادا بشه
کسی که گناهی نکرده اگه مشکلی که حقش نیست براش پیش بیاد خدا جبران میکنه💯
حالا یه نفر به خاطر گناهی که دیگران انجام دادن در دنیا دچار دردسر میشه
چون دنیا بر مدار علت و معلول میچرخه نمیتونیم بگیم نباید برای اون دردسر پیش بیاد
ولی خدا برای اون به طریقی جبران میکنه🌷
#آثار_گناه
#اثر_اول
#دگرگونی_نعمتها
▪️یکی از وزیرهای معتصم برا خودش قصر 🏘 بلندی ساخته بود که به خونه های اطراف مشرِف بود ، از تفریحات وزیر این بود که زنان و دختران همسایه رو دید بزنه 👀
✔️ یه دفعه چشمش به دختر زیبا و خوش اندامی میفته و عاشقش میشه ،
جستجو میکنه و پدرش رو که تاجر بوده پیدا میکنه و به خواستگاری میره ولی تاجر قبول نمیکنه و میگه :
ما در شان وزیر نیستیم و نمیتونیم با شما وصلت کنیم .
💢وزیر که هر طوری بوده میخواسته به دختر برسه از یکی از نزدیکانش کمک میخواد ، اونم پیشنهاد میده با هزار دینار میتونی به دختر برسی ،
ده نفر که حرفشون پیش قاضی حجته رو پیدا کن و به هر کدومشون ۱۰۰ دینار بده که بیان شهادت بدن که بین تو و اون دختر عقد جاری شده !!!
◀️ اون ده نفر هم خب به سادگی قبول نمی کردن ، بهشون گفتن وزیر داره از عشق دختر میسوزه و اگه بهش نرسه میمیره !
اونا هم قبول کردن و رفتن و شهادت دادن و توجیه کردن هم جون وزیر رو نجات میدیم ، هم باعث سربلندی دختر و تاجر میشیم .
◀️ بعد از شهادت وزیر یه نفر رو فرستاد خونه تاجر که چرا نمیزاری زنم بیاد خونه من ؟!!
تاجر پیش قاضی رفت ، قاضی حکم کرد که وزیر مهریه رو به تاجر بده و دختر هم به خونه وزیر بره .
🔺 تاجر که از بیچارگی مثل دیوونه ها شده بود به هر صورتی شده خودش رو به معتصم رسوند و تموم ماجرا رو براش تعریف کرد ،
معتصم وزیر و ده تا شاهد رو خواست ، وزیر که مهریه زیادی به تاجر داده بود فکر کرد معتصم اگه اصل داستان رو بشنوه اون رو میبخشه .
🔴 ولی معتصم دستور داد شاهدها رو دار زدن ،
وزیر رو هم داخل پوست گاوی گذاشتن و اون قدر با عمود آهنین بهش زدن تا گوشت و پوستش با هم قاطی شد و مُرد !
و تاجر هم دخترش رو به خونه برد و مهر رو هم صاحب شد !
🔹 وزیری که در نعمت بود با چشم چرونی و دروغگویی جونش رو از دست داد .
#آثار_گناه
#اثر_دوم
#دگرگونی_نعمتها
✅ حکایت برصیصای عابد و شیطان
برصیصا نام عابدی بود که اعمال و رفتارش باعث ناراحتی شیطان شده بود ، او به مقامی رسیده بود که هر دعایی می کرد مستجاب می شد .
▪️شیطان هر حیله ای به کار می برد نمیتونست این عابد رو منحرف کنه .
▪️ دختر پادشاه 👸 فلج بود ، از برصیصا خواستن به خونه پادشاه بره و برای شفا دختر دعا کنه ، برصیصا قبول نکرد و برا همین برادرای دختر خواهرشون رو بر تختی گذاشتن و به صومعه برصیصا آوردن ،
برصیصا گفت :
دختر رو همین جا بزارین تا سحر براش دعا کنم .
◀️ برادرا هم قبول کردن ، خواهر رو اونجا گذاشتن و رفتن .
سحر برصیصا برای دختر دعا کرد و دختر شفا گرفت ، شیطان فرصت رو غنیمت شمرد و شروع به وسوسه برصیصا کرد و دختر رو در نظرش جلوه داد ، اون قدر این کار رو ادامه داد تا اونچه نباید می شد شد !
◀️ بعد ازین اتفاق برصیصا پشیمون شد و نگران شد دختر جریان رو برا برادراش تعریف کنه و آبروی چندین و چند سالش بره .
◀️ شیطان به فکر برصیصا انداخت که دختر رو خفه کنه و همون جا دفنش کنه !
برصیصا همین کار رو انجام داد تا پرده روی جنایتش بندازه .
◀️ صبح وقتی برادرا سراغ خواهر اومدن برصیصا گفت :
من دعا کردم ، خواهرتون خوب شد و رفت ، ازش خبر ندارم .
◀️ شاهزاده ها به دنبال خواهر میگشتن که به فکرشون افتاد - یا طبق بعضی نقل ها شیطان به اونا گفت - که برصیصا دختر رو کشته ، برگشتن خونه برصیصا و اونجا رو گشتن و جنازه خواهر رو پیدا کردن !
♦️پادشاه دستور داد طنابی گردن برصیصا بندازن و اونو به مرکز شهر آوردن ، جمعیت زیادی جمع شد و رسوایی بزرگی برا برصیصا به وجود اومد .
◀️ برصیصا رو به پای دار آوردن ، شیطان مجسّم شد و به برصیصا گفت :
همه این بدبختی ها رو من برات درست کردم ، اگه با اشاره سر به من سجده کنی نجاتت میدم .
همینکه عابد سجده کرد شیطان خندید و
برصیصا اعدام شد 😔
✔️ برصیصایی که با بندگی و عبادت به مقام مستجاب الدعایی رسیده بود ، به واسطه گناهان بدون ایمان از دنیا رفت .
#آثار_گناه
#اثر_دوم
#دگرگونی_نعمتها