🔻ریشه اصطلاح «خالی بستن» از کجا آمده؟!
✍این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گفتن و لاف زدن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد ! نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود.
🔸دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند برای اینکه همدیگر را مطلع کنند به هم می گفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به این معنی که در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد.
📚منبع:سایت انشاء با تلخیص
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📸 نخستین سلفی ایرانی با قدمتی بیش از صد سال
✍ توی تالار آینه عکس توی آینه انداخته شده که من هم پیدا هستم.تاریخ حدود سالهای ۱۳۰۲ الی ۱۳۰۸ هجری قمری.عکاس ناصرالدین شاه قاجار
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در چنین روزی ۱۵ فروردین سال ۱۳۶۰، عملیات اچ ۳، بی نظیرترین حمله هوائی تاریخ جنگ در جهان بدست غیور یلان ایرانی انجام شد
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 قورمه، روش عشایر برای نگهداری گوشت
✍قورمه در زبان ترکی به معنی گوشت سرخ شده است و در آشپزی روشی برای نگهداری گوشت میباشد
🔸این روش پخت از عشایر باقی مانده است. آنها برای نگهداری مواد غذایی یخچال نداشتند بنابراین برای اینکه بتوانند از گوشت تا سال بعد هم نگهداری کنند آن را در چربی خود گوشت سرخ میکردند و سپس در کوزه یا مشک میریختند ودرش رو میبستند و بهاصطلاح گوشت را قورمه میکردند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻ماجرای روضهخوان و تفرقه بین عثمانی و ایران
✍ در زمان قاجار؛ در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران؛ مسجد کوچکی وجود داشت. امام جماعت آن مسجد میگفت: «شخص روضهخوانی را دیدم که هرروز صبح به مسجد میآمد و روضه حضرت زهرا (س) را میخواند و به خلیفه دوم و به اهل سنت ناسزا میگفت. و این در حالی بود که افراد سفارت عثمانی و تبعه آن که اهل سنّت بودند؛ برای نماز به آن مسجد میآمدند.
🔸روزی به او گفتم : «تو به چه دلیل هر روز همین روضه را میخوانی و همان ناسزا را تکرار میکنی؟ مگر روضه دیگری بلد نیستی؟»
در پاسخ گفت: «بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم که روزی پنج ریال به من میدهد و میگوید همین روضه را با این کیفیت بخوان.»
🔸از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را به من بدهد. پیگیری کردم، سرانجام متوجه شدم در این بین یازده واسطه وجود دارد تا این روضه در آن مسجد خوانده شود. معلوم شد که از طرف سفارت انگلستان روزی ۲۵ تومان برای این روضهخوانی با این کیفیت مخصوص برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی داده میشد
📚 منبع: هزار و یک حکایت اخلاقی، محمدحسین محمدی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 داستانی از امدادهای غیبی
✍مرحوم حجتالاسلام سید محمد کوثری، روضهخوان مراسمهای امام خمینی (ره) نقل میکند:
یک روز من در منزل آقای آیتالله فاضل لنکرانی بودم و یکی از فضلای مشهد آنجا بودند. ایشان به نقل از یکی از دوستانشان نقل کردند که در نجف اشرف در خدمت امام بودیم و صحبت از ایران به میان آمد. من گفتم این چه فرمایشهایی است که در مورد بیرون کردن شاه از ایران میفرمایید؟ یک مستأجر را نمیشود از خانه بیرون کرد، آنوقت شما میخواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟
🔸امام سکوت کردند. من فکر کردم شاید عرض مرا نشنیدهاند. سخنم را تکرار کردم.
امام برآشفتند و فرمودند: فلانی چه میگویی؟ مگر حضرت بقیه الله نستجیربالله به من خلاف میفرماید؟! شاه باید برود.
و همان هم شد و شاه از مملکت بیرون رفت. میبینم که ایشان چنین پیوندی با حضرت بقیهالله داشتند
📚منبع: کتاب تبیین با تبیان
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻حکایت ابن سیرین و احوالپرسی
✍ ابن سیرین کسی را گفت: چگونه ای؟!
گفت: چگونه است حال کسی که پانصد درهم بدهکار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبکار بده و باقی را خرج خانه کن و لعنت بر من اگر پس از این حال کسی را بپرسم!
🔸گفتند: مجبور نبودی که قرض و خرج او را بدهی.گفت: وقتی حال کسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی...
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥برای اولین بار / فساد های جنسی محمد رضا شاه؛ از ارتباط غیراخلاقی با خواهرش (اشرف) تا ارسال فاحشه های اروپایی به کاخ
✍ این خاندان از سر تا پاش فساده، این از خود رضا شاه و فرح اونم از زن ربع پهلوی....
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
✍امام علی علیه السلام: زياد انديشيدن و فهميدن، سودمندتر از زياد تكرار كردن و خواندن است
📚 منبع: غرر الحكم
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🌺رمضان الکریم مبارک/ هدیه به شما
فایل صوتی قرآن. نیاز به دانلود ندارد، هر روز یک جز ،فقط کافيست روی لینک بزنید
*جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA*
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻سرود ملی ایران در دورهی رضاشاه پهلوی
✍حدوداً ۵۰ سال پس از ناصرالدینشاه قاجار، وقتی که رضاشاه پهلوی میخواست به ترکیه سفر کند، به او گفتند که در آنجا سرود ملی نواخته میشود و چون ایران سرود ملی نداشت، به انجمن ادبیِ ایران دستور داد تا سرود ملی تهیه کنند
🔸 آنان که نمیدانستند سرود ملی چیست، اول به سرودهای کشورهای دیگر گوش کردند و بعد شاهزاده محمدهاشم میرزا (ملقب به شیخالرئیس و متخلص به افسر) شعر آن را سرود و آقای مینباشی (غلامرضاخان مینباشیان، که در مدرسهی دارالفنون موزیک تدریس میکرد) آهنگ آن را ساخت. سپس آن را به شاه ارائه کردند و شاه با دو تغییر کوچک آن را تأیید نمود و پس از آن ایران صاحب سرود ملی شد
راست: رضاشاه پهلوی – چپ از بالا: محمدهاشم میرزا – غلامرضاخان مینباشیان
📚 منبع: سرنوشت موسیقیِ ایران، روحالله خالقی/موسیقی نزد ایرانیان، م. ویکتور آدوی یل
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻حکایت انسان با اصل و ریشه
✍رانندۂ کامیونی در جنگلی، الوار درختان قطعشده بر پشت کامیون خویش بار کرده بود تا به سمت شهر حرکت کند. بعد از اینکه مسافتی را طی کرد به ناگاه در مسیر جادۂ جنگل هنگام پیچیدن از پیچ جاده، لبهٔ سپر کامیون به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کامیون از توقف ایستاد و از این تصادف تکانی که به کامیون خورد، تمام الوار از درب عقب کامیون به بیرون پرتاب شدند.
🔸 رانندۂ کامیون که همراه پسرش در کامیون بودند بعد از آن اتفاق به پایین از کامیون آمدند و صحنه را دیدند. پدر گفت: پسرم! با دیدن این حادثه بیاموز که یک درخت صاحبِ ریشه توانست صد درخت بیریشه را جابجا و واژگون کند.
🔸همیشه سعی کن ریشهٔ خانوادگی و خداباوری خود را حفظ کنی که یک انسان صاحبِ ریشه میارزد به صد انسان بیریشه!! و تکیه بر یک انسان صاحبِ ریشه برای تو بسیار سودمندتر از تکیه بر صدها انسان بیریشه است. یک انسان صاحبِ ریشه در برابر مشکلات مقاومت میکند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436