eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
696 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 بررسی شخصیت / بخش دوم 🔰 ارادتمند دکتر 🔸 شیخ علی تهرانی با همشهری خود دکتر علی شریعتی روابط بسیار گرمی داشت. دکتر شریعتی درباره وی گفته است: «علی تهرانی درست همان کسی است که محتاجش بودیم و سخت منتظرش … و شکر خدا که رسید.» 🔸 شیخ علی تهرانی از ارادتمندان به دکتر شریعتی بود و به همین مناسبت، دکتر یادداشتی درباره کتاب شناخت وی نوشت که در پشت جلد آن به چاپ رسید. شگفت آن که شریعتی با تمام بی علاقگی‌اش به مباحث فلسفی، از کتاب کاملا فلسفی تهرانی ستایش کرد. 🔸 شریعتی به تهرانی پیشنهاد هم می‌کند که نام کتاب وی «فلسفه شناخت» باشد. زیرا این نام هم با متن مناسب‌تر است و هم آن جزوه معروف را تداعی نمی‌کند. 🔸 منظور از جزوه معروف جزوه شناخت سازمان بود که تهرانی خود به بدنام بودن آن اثر اشاره دارد. دی ماه ۱۳۵۶ همه جا سخن از متنی بود که شیخ علی تهرانی در ستایش از دکتر شریعتی نوشته بود. وی متنی با عنوان خصایص روحی یک انسان برای سالگرد فوت دکتر شریعتی نوشت و ارادت خود را به شریعتی نشان داد. 🔸 احسان شریعتی هم در مقاله‌ای برای همین یادنامه نوشت: «گرچه دشمنان علی، به همان سنت سیاه همیشه تاریخ، خواستند در غیبتش دوباره تحریف و تهمت و… را آغاز کنند، اما رویش رستمانه علمایی چون تهرانی‌ها بود که نقش بر آبشان کرد.» 🔸 آیت الله شهید مطهری در نامه‌ای که در انتقاد از شریعتی به امام نوشت اشاره کرده است: «شنیدم به یکی از دوستان مشهد که اخیرا به نجف مشرف شده بود، تذکر مفیدی داده‌اید و دورادور اطلاع دارم که مؤثر بوده و در روش ایشان که اخیرا خیلی خطرناک شده بود، مؤثر واقع شده و الحمدالله.» 🔸 (ره) گاه با اشاره به کتاب «اخلاق اسلامی» و «توحید و خداشناسی در مکتب اسلام» علی تهرانی می‌فرمود: «کسی که کتاب اخلاق و توحید می‌نویسد، اما خودش از آن بی خبر است!» ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4083 🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان #التقاط_اسلام_و_اومانیسم/ بخش ششم 🔺 آخوندزاده با چهره­‌ای #منافقانه در برابر اسلام 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان / بخش ششم 🔺 آخوندزاده با چهره­‌ای در برابر اسلام 🔸 گفتنی است که برخی نویسندگان از دو نوع در دنیای اسلام سخن می­‌گویند: پروتستانتیسم نسخی و پروتستانتیسم مسخی. 🔸 آخوندزاده ابتدا چهره­‌ای منافقانه در برابر اسلام دارد؛ اما به زودی نفاقش را با طرح پروتستانتیسم نسخی به تبدیل می­‌کند. آخوندزاده در دوره ، خیلی ناشیانه این کار را کرد و به نتیجه‌ای هم نرسید. 🔸 او اعتقاد داشت در اسلام باید نهضت پروتستانی ایجاد کنیم. سپس مثال­‌هایی که می­‌زد اصلا با جامعه ایرانی که بالاخره اسلام در تمام وجود مردم آن تثبیت شده بود، هماهنگ نبود. او معتقد بود همان کاری را که «حسن على ذكره السلام» اسماعیلی انجام داد، باید به شکل نهضت پروتستانی در اسلام صورت داد. 🔸 حسن علی ذکره السلام (حسن دوم از رهبران فرقه اسماعیلیه) روز هفده ماه مبارک رمضان را قیامت اعلام کرد؛ مطرب آوردند، شراب آوردند و روزه خود را با این جور چیزها شکستند و دور جدیدی در قلاع اسماعیلیه آغاز شد که عملا بی­ دینی بود. یعنی شریعت وجود نداشت و از اسلام هم خارج شدند. 🔸 بر اساس روش آخوندزاده، آن چیزی که قرار بود در آخر این نهضت پروتستانی اتفاق بیفتد یعنی نفی شریعت و اباحیگری، همان اول رخ می‌داد یعنی نفی اسلام و جمع کردن بساط شریعت. 🔸 بعدها برخی‌ها آمدند از تحرک فرقه تروریستی بابیه و سپس نیز به عنوان نوعی نهضت پروتستانتیی در اسلام یاد کردند که آن هم باز نفی اسلام بود. آنها اعلام کردند که اسلام، نسخ و دوره‌اش تمام شده و دین جدیدی آمده است. 🔸 ما به این سیاست، پروتستانتیسم نسخی می‌گوییم؛ به این معنا که می‌آیند و اعلام می‌کنند که اسلام نسخ شده و قیامت شده است و دیگر شریعت به اصطلاح، جاری و ساری نیست. 🔸 پروتستانتیسم اسلامی دیگری نیز داریم که آن را می‌توانیم از نوع مسخی بنامیم؛ یعنی پی نسخ و پایان اسلام نیست، اما می‌آید مسخ می­‌کند و می­‌خواهد چهره دیگری از اسلام نمایش دهد. 🔸 حالا این مسخ در شکل‌های مختلف صورت می­‌گیرد و خودش را نشان می­‌دهد. شاید مشی­‌ای که «» داشت، در همین نوع پروتستانتیسم باشد؛ به رغم اینکه خود حتی در زمان مرگ مسلمان نبود و اصلا به هیچ دینی باور نداشت. 🔸 او معتقد بود که همه بدبختی جهان از همین ادیان ثلاثه یعنی ، مسیحیت و اسلام است. حتی تدفین او طبق دستورات این سه آینن نبود. 🔸 او روش مسخ را پیگیری می­‌کرد و معتقد بود که باید نهضتی پروتستانی در اسلام ایجاد کنیم. به این معنا که باورهای غربی و آیین­‌های غربی را به نوعی تقلیل بدهیم و به اسم اسلام به جامعه اسلامی تلقین کنیم. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3917 🆔 @asbaat_ir
📌 اختصاصی : 🔖 | روحانیون در گذر زمان 5️⃣ / بخش هشتم 🔰 دفاع از برخورد با فتنه و غائله 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 | روحانیون در گذر زمان 5️⃣ / بخش هشتم 🔰 دفاع از برخورد با فتنه و غائله 🔸سال 1391 برخی رسانه‎ها به شبهه‎افکنی پیرامون وقایع اول انقلاب از جمله غائله شریعتمداری پرداخته و به نحوه برخورد حضرت امام و نظام، با فتنه شریعتمداری و عوامل کودتا انتقاد کردند، 🔸 سیدمحمد موسوی بجنوردی به عنوان عضو شورای عالی قضایی در دوران حضرت امام، از برخورد با فتنه کودتا و جریان شریعتمداری در ابتدای انقلاب دفاع می‎کند و می‎گوید: 🔹 «آیت الله شریعتمداری مرجع تقلید بودند و جایگاه و شأن ایشان مشخص و مورد احترام بود اما بحثی که منجر به حوادثی پیرامون ایشان شد شکل‌گیری کودتایی توسط برخی افراد از جمله آقای بود که عوامل آن اعتراف کردند جریان را به آیت الله شریعتمداری گفتیم و ایشان هیچ‎گونه ممانعتی نکردند. در حالی که خود ایشان در انقلاب دست داشت و انتظار می‎رفت ایشان کودتاگران را از کارشان نهی کند و ممانعت کند. 🔹 اطلاع ایشان از طرح کودتا و سکوتشان در قبال آن و عدم اقدام برای ممانعت از کودتا به معنای تایید آن بود همین باعث شد که دادستانی انقلاب تصمیم بگیرد که جلوی رفت و آمدهای ایشان را بگیرد. اما حضرت امام به آقای تاکید کردند که مراقب باشید به ایشان تعرض نشود و جلوی حمله به منزل ایشان گرفته شود.» 🔸موسوی بجنوردی در ادامه ضمن اشاره به برخی گمانه زنی‎ها و انتساب برخی اخبار به حضرت امام اظهار داشت: این‎که گفته شود امام مانع از برداشتن محدودیت‎های آقای شریعمتداری جهت درمان بیماری‌شان شده‎اند، قطعاً دروغ است و روحیه امام هیچ وقت این‎گونه نبود که حتی با یک دشمن چنین برخوردی کنند؛ چه برسد به برخورد با یک مرجع تقلید؛ اگر چنین چیزی وجود داشت ما در شورای عالی قضایی می‌شنیدیم. 🔹بجنوردی تصریح می‎کند: «اما اقدام آقای شریعتمداری در همراهی با کودتا قابل توجیه و گذشت نبود و به واسطه جایگاه و شأن ایشان مسئولیت‎شان نیز سنگین‎تر بود و ظن آن می‎رفت که در صورت عدم ممانعت از ارتباط‎های ایشان موارد مشابهی تکرار شود.» 🔸موسوی بجنوردی با اشاره به برخی نسبت‌های ناروا به حضرت (ره) هم گفت: امام ناموس است و خدشه به امام، خدشه به انقلاب اسلامی است. من متاسفم که برخی افراد با گذشت سه دهه این مطالب غیر واقعی را در مورد امام بیان می کنند. قطعاً یک معصیت بزرگ است و من برادرانه به کسانی که این‎گونه سخن می‎گویند می‎گویم که از بیان این دست مطالب خودداری کنند. ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir
💠 #مشروطه از دیدگاه #امام_خمینی (ره) 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
💠 از دیدگاه (ره) 🔺 امام به مشروطیت توجه ویژه‌ای داشت. ایشان درباره علل نهضت مشروطه معتقد بود که «جنبش مشروطه بر ضد بوده، گرچه اصل رژیم را قبول داشتند، اما می‌خواستند عدالت ایجاد نمایند». بر این اساس، به باور امام خمینی نهضت مشروطیت، یک نهضت عدالت خواهانه بوده است. 🔺 ایشان درباره نقش علما عقیده داشت: «علمای اسلام در صدر مشروطیت در مقابل استبداد سیاه ایستادند و برای ملت آزادی گرفتند، قوانين جعل کردند، قوانینی که به نفع ملت است به نفع کشور است به نفع اسلام است». 🔺 سخنی از امام درباره مشروطه نقل شده که در قالب پرسش و پاسخ است. در تاریخ ۱۹/ ۸ / ۵۷ ، خبرنگاری از ایشان سؤال می کند: «حضرت آيت الله! لطفا در باره آن قسمت از قانون اساسی ۱۹۰۶ م که طبق نظرتان باید تغییر کند و جمهوری اسلامی به وجود آید، توضیحاتی بفرمایید؟» 🔺 امام در پاسخ می گوید: قانون اساسی دو مرحله داشته است: 1️⃣ مرحله پیش از کودتای رضاخان: در آنوقت طوری بوده است که ایرانی‌ها و مسلمین نمی‌توانستند طرح حکومت اسلامی را بدهند. از این جهت، برای تقلیل ظلم و استبدادهای و پیش از قاجار بر این شدند که قوانینی وضع شود و سلطنت به صورت سلطنت مشروطه درآید. 🔸 در عین حال در قوانین پیش بینی این مسائل شده است. تمام مسائلی را که الان ما مطرح می‌کنیم، می‌توانیم به متمم قانون اساسی استناد کنیم. این یک مرحله است از قانون اساسی؛ 2️⃣ مرحله‌ای بود که پس از کودتای رضاشاه انجام گرفت و به قانون اساسی اضافه شد. در آن وقت رضاشاه کودتا کرد و به دنبال او قضایایی واقع شد و بالأخره به این منتهی گردید که رضاشاه با قدرت سرنیزه و قلدری، قانون اساسی را تغییر دهد و یک مجلس مؤسسان با زور و قلدری تأسیس کرد و ملت به هیچ وجه با او موافق نبود. 🔸 در مجلسی که ملت هیچ گونه دخالتی در آن نداشت، موادی از قانون اساسی را تغییر داد، سلطنت قاجار را منقرض و سلطنت را تصویب نمود، بنابراین قانون اساسی در مرحله اول با حفظ متمم آن، برای همین مسائلی که ما مطرح کرده‌ایم می‌تواند مستند ما باشد. 🔸 در مرحله دوم، مسئله سلطنت رضاشاه و سلسله پهلوی اصلا قانونیت نداشته و این سلسله برخلاف قانون اساسی بر این مملکت تحمیل شده است. رضاشاه را انگلیسی‌ها بر ما تحمیل کردند و بعد هم متفقین به ایران آمدند و محمدرضاشاه را تحمیل نمودند. 🔸 سؤال خبرنگار با زیرکی خاصی طرح شده بود. وی با این سؤال، اولا، می‌خواست ببیند که آیا امام خمینی نظریه مشروطه یا قانون اساسی را قبول دارد یا نه؟ و ثانيا، در صورت پذیرش قانون اساسی، آیا قانون اساسی مشروطه را می‌پذیرد یا نه؟ وی با مفروض گرفتن همه اینها، این پرسش را مطرح می‌کند که آن قسمت‌هایی از قانون اساسی مشروطه که باید تغییر کند، کدام است؟ 🔸 در واقع، با این سؤال، جواب سؤالات قبلی داده شده است، ولی این خبرنگار از پاسخ امام چیزی به دست نمی‌آورد، چون امام قضاوت خاصی دارد. به اعتقاد ایشان، قانون اساسی تغییر کرده است از این رو نمی‌توان قانون دست کاری شده را پذیرفت. ایشان با اشاره به قانون اساسی قبل، از متممی که به علما اجازه می‌داد تا نظارت کنند که چیزی برخلاف اسلام تصویب نشود، سخن به میان می‌آورد. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4065 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش نهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های #مکتب_فلسفی_اصفهان/ قسمت چهارم 🔰 جریان‌های فلسفی اصفهان در دوران #صفویه 4️⃣ مدرسه فلسفی ملاصدرای شیرازی (#حکمت_متعالیه): 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به / بخش نهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های / قسمت چهارم 🔰 جریان‌های فلسفی اصفهان در دوران 4️⃣ مدرسه فلسفی ملاصدرای شیرازی (): 🔹 مکتب فلسفی ملاصدرا در ابتدا با استقبال روبرو نشد و تقریبا دو نسل پس از خود ملاصدرا گسترش یافت و از آن زمان تاکنون رونق دارد. 🔹 با مطالعه آثار فیلسوفان اسلامی قرون یازدهم و دوازدهم هجری و شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر آن زمان معلوم می­‌شود که پس از فوت ملاصدرا سالیان متمادی در حوزه­‌های فلسفی هنوز افكار رواج داشته و توجهی به افکار ملاصدرا نمی‌شده است. 🔹 توجه به آثار ابن ­سینا و نقد و تعرض به برخی آرای ملاصدرا در نوشته‌های خوانساری، میرفندرسکی و ملارجبعلی تبریزی دیده می­‌شود. 🔹 هرچند معلوم نیست که از چه زمانی افکار ملاصدرا به گونه رسمی در حوزه اصفهان مطرح شد و کتب و متون صدرا مانند محل توجه مدرسان حکمت قرار گرفت، اما شکی در این نیست که بیش از یک قرن از وفات ملاصدرا گذشت تا این تفکر بتواند سایر مشارب فلسفی را در حوزه­‌های علميه تحت الشعاع خود قرار دهد. 🔹 بر آن است که ملااسماعیل خواجویی و میرزا محمدتقی الماسی نخستین افرادی بودند که به تبیین نظرات ملاصدرا دست زدند. 🔹 پس از آنها نیز آقا محمد با شاگردی نزد این افراد رسما به تدریس کتب ملاصدرا اشتغال ورزید و در نهایت آن را ترویج نمود. 🔹با این حال وی هیچ مدرکی برای این نظر ارائه نمی­‌دهد. آنچه تاکنون از الماسی می­‌شناسیم، کتاب بهجة­الاولياء و رسائلی در موضوعات فقهی و دیوان اشعار است. 🔹 وی همچنین استاد آقا محمد بیدآبادی در علوم نقلی بوده و در زهد و اعراض از دنیا ممتاز بوده است. با این حال شاهدی بر توجه وی به آثار صدرا در آثارش دیده نمی­‌شود. 🔹 از ملا اسماعيل خواجویی نیز آثار بسیاری در دست است. وی مدرس نام­‌آور شفای ابن­ سینا نیز بوده، ولی توجهی به آثار ملاصدرا نداشته است و همچنین در آثار خود نیز هیچ­گاه از او یاد نکرده و بلکه در موارد مختلف نظراتی بر­خلاف دیدگاه ملاصدرا ارائه می­‌کند. 🔹 با این حال تردیدی نیست که همان­طور که مرحوم همایی نیز گفته­‌اند، آقا محمد بیدآبادی به آثار ملاصدرا توجه خاصی نشان داد و بر اسفار حواشی نوشت و نظر شاگردان خود را به آثار ملاصدرا جلب نمود و در نهایت بزرگ­ترین وارث بیدآبادی در حکمت، یعنی ملاعلی نوری با بیش از نیم قرن تدریس رسما افکار ملاصدرا را در حوزه اصفهان ترویج داد. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3974 🆔 @asbaat_ir
📌 7️⃣ پاسخِ پرسش هشتم اسباط/ بخش پایانی ◀️ ادامه پاسخ مخاطبان گرامی اسباط به پرسش هشتم: 6️⃣ تقدم «امر به معروف» بر «نهی از منکر»، نشان‌ می‌دهد تا معروف در جامعه خود را نشان ندهد، نهی از منکر هم خیلی در جامعه اثرگذار نیست. البته نباید پای شیطان به میان بیاید و همین «نهی از منکرهای» مومنان هم تعطیل شود، امر به معروف باید از خود شروع شود، دعوت امام و رهبری و سایر مراجع عظام از طلبه‌ها برای حفظ ذی طلبگی، ساده‎زیستی و... امر به معروف است. اگر «معروف» حوزه و حوزویان خودش را نشان داد، نهی از منکر هم ساده و تاثیرگذار می‌شود. 7️⃣ من می‌خواهم به گونه دیگری به پرسش شما پاسخ دهم، کسی نمی‌گوید افرادی که خود را در جایگاه مرجعیت می‌دانند، نظرات فقهی خود را منسجم و تدوین نکنند ولی معروف این است که برخی حرمت بزرگان را نگه دارند و خود را مرجع اعلام نکنند به خصوص آن دسته‌ای که خود را ادامه دهنده راه سنت‌های حوزوی می‌دانند. 8️⃣ خداوند حفظ کند حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله را که به تیم مذاکره کننده برجام، توصیه و امر به معروفی ماندگار کرد و فرمود: وقتی با آمریکایی‌ها دست می‌دهید، انگشتانتان را بشمارید که کم نشوند و در واکنش با واسطه‌گرهایی که به دنبال برقراری ارتباط با آمریکایی‌ها برآمدند، آنها را « » نامید. 9️⃣ امر به معروف و نهی از منکر بعضی از مسوولین بی‌فایده است، بعضی فقط برای به قم و دیدار مراجع می‌آیند. 🔟 بنده اگر به جای بزرگان حوزه بودم هنگامی که بعضی مسوولان نزد من می‌آمدند به آنها می‌گفتم بزرگترین معروف این است که بدهند و جای خود را به آدم بدهند، باور کنید ماندن برخی از مسوولان در برخی مسوولیت‌ها، بزرگترین است که انجام می‌دهند. 1️⃣1️⃣ امروز نماد و نشانه «معروف»، «ولی فقیه» است. اگر امام خمینی و امام خامنه‌ای نشان معروف نبودند، این همه معروف‌های دیگر در ایران و جهان اسلام و دنیا رشد نمی‌کرد و منکر و طرفداران منکرات در برابر آنان نمی‌ایستادند. اینکه مخالفان و معاندان ولی فقیه و در راس آنها آمریکا و اسرائیل را لعنت می‌کنیم در واقع لعنت به منکرات است. 🆔 @asbaat_ir
🔰 مروری بر دیدگاه مرحوم #نائینی در کتاب #تنبيه_الامه و #تنزيه_المله/ بخش چهارم 💠 جواب شبهات مشروطیت 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 مروری بر دیدگاه مرحوم در کتاب و / بخش چهارم 💠 جواب شبهات مشروطیت 🔺 آيت الله نائینی در جواب شبهاتی درباره و تدوین که در آنها ادعا شده بود قانون اساسی بدین شکل مشروعیت ندارد، می­‌گوید: تنظیم و تصویب مقررات به قصد تنظیم امور – و نه تشریع – اشکال ندارد. 🔺 او همچنین درباره دلیل التزام شرعی به قانون اساسی معتقد است که با عناوین ثانوی و یا از طریق مقدمه واجب، التزام واجب می­‌گردد. 🔺 ایشان درباره این ایراد که انتخابات هیئت نظّار، دخالت در کار امام معصوم است، اظهار می­‌کند: قرار دادن و انتخاب هیئت نظّار، برای ایجاد مانع در برابر قدرت مطلق و حکومت غیر معصوم است و اشکالی ندارد، زیرا این هیئت، مانعی برای حکومت غیر معصوم است. 🔺 نائینی در این باره که دخالت در سیاست از است، نه از امور عمومی تا به رأی عموم گذاشته شود، می‌گوید: اولا نواب عام می­‌توانند به حکومت یا به رأی دادن مردم اذن بدهند که دیگر غیر شرعی نیست؛ ثانيا، این امور نوعيه از وظایف عمومی و اموری است که همه مردم باید در آن مشارکت نمایند. 🔺 وی همچنین درباره اینکه: ۱. انتخاب وکلا با وکالت شرعی تطبیق ندارد، چون در وکالت شرعی، موکل هر وقت که بخواهد می­‌تواند وکیل را عزل کند، اما در اینجا (مجلس) وکیل منتخب تا دو سال در سمت خود باقی می­‌ماند؛ ۲. وکیل عقیده خودش را دخالت می­‌دهد و کاری به آرای موکلان ندارد، می­‌گوید: 🔸 «این انتخاب از جنبه دخالت در اموال می­‌تواند وكالت شرعیه باشد، اما از جنبه­‌های دیگر صحت و مشروعیت وکالت ثابت گشته و لازم نیست مشمول باب گردد.» 🔺 او در پایان درباره ملاک رأی اکثریت و اینکه آیا مشروعیت ندارد، معتقد است: اول آنکه بر اساس آیات قرآن، دولتی که بر اساس تشکیل شده، مشروع است و اشکالی ندارد؛ 🔸 دوم آنکه در موارد اختلافی، طبق سیره پیامبر اکرم و حضرت امیر ، راه منحصر به فرد، پیروی از اکثریت است. وی در ادامه، شواهد تاریخی این سیره را توضیح می‌­دهد. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3887 🆔 @asbaat_ir