#اخرین باری که پاهای مبارک من به دندانپزشکی باز شد 👈12 سال قبل بود 😇
#با وجود اینکه داخل دهانم هیچ درد و ناخوشی نداشتم 👈ولی بخاطر ناآگاهی و جو محیطی که تو اون بودیم رفتم و یکباره 3 تا از دندونام رو گذاشتم در اختیار خانم دکتر دندانپزشک دانشگاه 😇
#هیچ دردی تو دندونام نداشتم ولی چون دانشگاه بهمون گفته بودن برید چکاپ کنید و اگه دندان پوسیده دارید با بیمه دانشجویی پر کنید 😇
#ما هم اون موقع هیچ آگاهی در مورد قدرت مافیای دندانپزشکی نداشتیم 😞
#گفتیم چقدر خوبه با بیمه دانشجویی 👈پر کردن هر دندان میشد 5 هزار تومان 😁
#یه روز که وقت آزاد بیشتری داشتم رفتم و دو ساعت زیر دستان مبارک خانم دکتر دانشگاه نشستم 👈با اون أره گوش خراشش😞😁
#چشمتون روز بد نبینه من تازه بعد از اون دندانپزشکی طعم دندان درد را چشیدم 😞
#خدایی تا قبل از اون من هیچ دردی تو دندانم نداشتم 👈با وجود اینکه من هیچ وقت حال و حوصله نداشتم مثل بقیه دوستام شب قبل خواب کلی با خمیردندان و مسواک بیفتم به جون دندونام 😁 اون موقع آگاهی زیادی نداشتم ولی واقعا حوصله مسواک کردن قبل خواب شب رو اصلا نداشتم 🙈
#بعد ها به لطف خدا متوجه شدم چه کار خوبی میکردم که شب قبل خواب مسواک نمیزدم 😁 فقط به یک آب تو دهان زدن اکتفا میکردم 😁
#خلاصه که از بعد اون دندانپزشکی تازه درد دندان من شروع شد 👈حالا نمیدونم چه اتفاقی برای دندان های من افتاده بود که به مدت یک هفته درد دندان من ساکت نمیشد و هرروز مجبور بودم چند تا ژلوفن و ...میخوردم 😞
#به خانم دکتر دانشگاه مراجعه کردم 👈گفتن طبیعی هست دندونای من خیلی حساس هستن ظاهراً 😳
#گفتیم سریعتر ظرف و ظروفا رو بشوییم
بلکه زنبوران عزیز برن سر خونه زندگیشون ،دیگه مهمونی بسه عامو😄
ولی همچنان حضور سبزشون هست 😉
گفتم حیفه خونساز هدر بره کمی آب زدم جای ملاغه ها ، شربت خونساز تو ملاغه خوردیم😄😋
البته بااجازه زنبورهای عزیز 😉
یکیشون چسبیده بالای ملاغه 👆
https://eitaa.com/asemantebbb