هدایت شده از عاشقان حسین🖤دوستداران حسن💚
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو امر کنی خاک در در گهت هستم
# جانم فدای رهبر
@shidegomnam
از هماندوࢪانراهنمایےکہدࢪگیرِ
انقلاب شدیم؛احساسکࢪدمکہ
ازاحمدخیلۍفاصلہگࢪفتم!
.
مانمازمےخواندیم تاࢪفعتکلیفکنیم🤷🏻♂●°
امادقیقامےدیدمکہ
احمدازنمازخواندنو
مناجاتباخدالذتمۍبرد💕●°
.
#شهیداحمدعلینیری🌱
@asganshadt
10.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مقایسه آماری وضعیت رفاه و معیشت مردم قبل و بعد از انقلاب اسلامی
#دهه_فجر
پشتیبان ولایـــــــ❤️ ــــــت
@asganshadt
📣 ندای الله اکبر
🗓 امشب (شامگاه ۲۱ بهمن) رأس ساعت ۲۱ (ساعت ۹ شب)، همه با هم، همصدا، ندای تکبیر و فریاد الله اکبر سر خواهیم داد.
🗓 امشب آسمان مملو از عطر الله اکبر خواهد شد. 👇
🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷
🍃🌷🍃🌷🍃
📌 ثمرهٔ خون پدران
👤 #امام_خمینی
🔆 و آخرین سخنم در اینجا با شما اینکه به جمهوری اسلامی که ثمرهٔ خون پدرانتان است تا پای جان وفادار بمانید و با آمادگی خود و صدور انقلاب و ابلاغ پیام خون شهیدان، زمینه را برای قیام منجی عالم و خاتم الاوصیا و الاولیا، حضرت بقیة الله - روحی فداه - فراهم سازید.
📚 صحیفه امام خمینی، ج۲۰، ص۳۸
🇮🇷 ویژهٔ #دهه_فجر
*خاطرات یک ساواکی اواخر پهلوی/1*
شنبه
ساعت ۱۲ ظهر بود. توی اتاقم نشسته بودم. پاهایم روی میز خواب رفته بود. از اتاق بغل صدای ناله چند انقلابی را میشنیدم. سیگارم را روشن کردم. چند ضربه به پایم زدم از خواب بیدار شود، نشد. درب اتاق باز شد:«قربان این یکی خیلی سرسخته نه مقر میاد نه از هوش میره، خودتون بیاین.» دود سیگارم را در هوا پخش کردم:«خودت ادامه بده، ولتاژشو زیاد کن.» پنج دقیقه بعد از هوش رفت.
دوشنبه
هنوز یک ربع به ۱۲ مانده بود که صداهایی از بیرون شنیدم. کرکره را پایین کشیدم. عده زیادی از مردم به خیابانها ریخته بودند و شعار میدادند، صدایشان محکم و شعارشان کوبنده بود:«حکومت پهلوی، تمومی، تمومی، بیا برو تو گونی» درب اتاقم باز شد، مامور یقه یک نفر را گرفته بود و به زمین میکشید. روی زمین ولش کرد:«قربان یه خرابکار دیگه، گردنشم خیلی کلفته.» با دست به اتاق بغل اشاره کردم. مامور زیر لب غر میزد که چرا کمکش نمیکنم. چند دقیقه بیشتر طول نکشید از اتاق بیرون آمد:«قربان این بهش میزنم میخنده، میگه تمومین، تمومین» گره کرواتم را شل کردم:«با چی میزنی؟» عرقش را پاک کرد و گفت:«این سیمه نازک بود گفتم با کمربند بزنم» اوف بلندی کشیدم و به صندلی تکیه دادم.
ادامه دارد...
#دهه_فجر
@asganshadt