خوب به ياد دارم که هادي از ميان همه ي شهداي كربلا به يك شهيد
علاقه ي ويژه داشت. بعضي وقتها خودش را مثل آن شهيد ميدانست و
جمله ي آن شهيد را تكرار ميكرد.
هادي ميگفت: من عاشق جُون، غلام آقا ابا عبدالله (ع)، هستم. جُون در
روز عاشورا به آقا حرفهايي زد كه حرف دل من به مولا است.
او از سياه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اينكه لياقت ندارد كه
خونش در رديف خون پاكان قرار گيرد. من هم همينگونه ام. نه آدم درستي
هستم. نه...
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری
شبتون شهدایی
@asganshadt
:
ازش پرسیدم این چیه سنجاق کردی رو سینت؟
لبخند زد و گفت :
این باطریه
نباشه قلبم کار نمیکنه
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری 🕊
🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt 🌹🍃
در #نجف تصمیم گرفت که سه روز آب
وغذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال
آقا #اباعبدالله_الحسین علیه السلام رو
در روز عاشورا درک کنه.
روز سوم وقتی خواست از خانه🏡
بیرون بیاد که چشماش👀 سیاهی
رفت.می گفت : مثل #ارباب همه جا
را مثل #دود می دیدم. اینقدر حال
من بد شد که نمی توانستم روی پای
خودم بایستم.
ازآن روز بیشترازقبل مفهوم #کربلا و
#تشنگی و #امام_حسین علیه السلام
را فهمید.
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری ✨
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt