eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
620 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
#کرامت_شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌾☘🌹🌹🌹☘🌾 🌾 🌹 🌾 🌾☘🌹🌹🌹☘🌾 پدرم از #دنیا رفته بودند و من برای ایشان خیلی #ناراحت بودم روزی به #مزار شهید حمید سیاهکالی مرادی رفتم و گفتم لطفا به دیدار #پدرم بروید شب در خواب پدرم را دیدم که گفتن که آقایی اومد و منو ملاقات کرد و من رو برد در غرفه ی #پدران_شهدا... من جایم خوب است... ارادتمندتم ای شهید... 🍃🌹🍃🌹 @asganshadt
وقتی نباشی⭕️ تحمل تنهایی کار ساده‌ای نیست چون قبل از تو ↬ با تنهایی بعد از ↫ زمین تا آسمان فرق می‌کند😔. 🌹🍃🌹🍃
1⃣3⃣6⃣ 🌷 🌾 سال ٩٣ از سخت ترين سفرهايي بود كه رفتم، از شانسِ ما گوشي📱 من خراب شده بود،من صداي حميد🔊 را داشتم،⚡️ولي حميد صدايم را نمي شنيد. 🌾وقتي برگشتم كاري كه كردگوشي من را داخل سطل آشغال انداخت🙁 وگفت: تونميدوني من چي كشيدم اين ! وقتي نميتونستم صداتو بشنوم 🎧دلم ميخواست سر بذارم به كوه و بيابون 🌾اين حرف ها را كه ميزد با تمام وجود دلتنگي هايش💔 را حس ميكردم،دلم بيشتر قرص ميشد كه صدايم را شنيده وفكر را از سرش انداخته🗯 است. 🌾عشقي💞 كه حميد به من داشت را دليل محكمي مي ديدم براي ،پيش خودم گفتم:حميد حالا حالا موندنيه☺️،بعيد ميدونم چيزي با ارزش تر از اين بخواد پيش بياد كه حميد رو از من جدا كنه💕. راوی:همسرشهید 🌹🍃🌹🍃
🌷 🌾 سال ٩٣ از سخت ترين سفرهايي بود كه رفتم، از شانسِ ما گوشي📱 من خراب شده بود،من صداي حميد🔊 را داشتم،⚡️ولي حميد صدايم را نمي شنيد. 🌾وقتي برگشتم كاري كه كردگوشي من را داخل سطل آشغال انداخت🙁 وگفت: تونميدوني من چي كشيدم اين ! وقتي نميتونستم صداتو بشنوم 🎧دلم ميخواست سر بذارم به كوه و بيابون 🌾اين حرف ها را كه ميزد با تمام وجود دلتنگي هايش💔 را حس ميكردم،دلم بيشتر قرص ميشد كه صدايم را شنيده وفكر را از سرش انداخته🗯 است. 🌾عشقي💞 كه حميد به من داشت را دليل محكمي مي ديدم براي ،پيش خودم گفتم:حميد حالا حالا موندنيه☺️،بعيد ميدونم چيزي با ارزش تر از اين بخواد پيش بياد كه حميد رو از من جدا كنه💕. راوی:همسرشهید 🌹🍃🌹🍃 @asganshadt
4_697144192245171049.mp3
806.4K
🎧🎧🎧 🎙نجوای #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌷 با آقا امام حسین(ع) #بشنوید🎧 🍃🌹🍃🌹 @asganshadt
اینکه برای #زحماتی ک همسرتون میکشه ازش #تشکر میکنید خیلی خوبه...اما تشکر فقط #زبانی نباشه گاهی به پاس تشکر او را به ابمیوه خوردن یا رستوران دعوت کنید. گاهی برایش دسته گل وحتی یک #شاخه_گل بخرید خاطره: حمید شبهای جمعه #هیئت میرفت؛ چندین بار به من میگفت ولی چون #خجالت میکشیدم نمیرفتم این بار حرفش را #رد نکردم. فردای ان روز بعد از کلاس حمید طبق معمول با #موتور دنبالم اومده بود ولی این بار با #دسته_گل_قشنگ🌹 پرسیدم به چه مناسبت گرفتی گفت این #گلها قابلتو نداره ولی از اونجا که قبول کردی بیای هیئت این دسته گل رو برای #تشکر برات گرفتم... ✍ همسر شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🍃🌹🍃🌹 🌷 @asganshadt
❤️ بعضی رفتار ها در خانه برایش ملکه شده بود، در بدترین شرایط آنها را رعایت می کرد، حتی حالا که کمرش درد می کرد مقید بود بعد از غروب آفتاب حتما نشسته آب بخورد، می گفت: "از امام صادق علیه السلام روایت داریم که اگر شب نشسته آب بخوریم رزقمون می شه." 🌹 @asganshadt
💟✨در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که پدر_نداشت توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی دوستش داشتند 💟✨به بزرگ_تر و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از اساتید کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به احترام استاد می ایستاد. 💟✨حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی حساس بودن که حتما حلال باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کم_کاری کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد. ‌‌ ✍به روایت دایی شهید 🌷یادش با اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
⚜گاهی باید کاری انجام شود تا از آسیبی #مهمتر جلوگیری شود⛔️ که این آسیب می‌تواند ضربه💥 به #اسلام، ✘تجاوز، ✘تحریف، ✘تفرقه، ✘بی‌حرمتی و ✘بدبینی به اسلام باشد و جلوگیری از چنین آسیبی #امربه‌معروف و نهی از منکر است. ⚜عده‌ای کیلومترها آن سوی‌تر🗺 از مرز ایران🇮🇷 می‌جنگند تا آسیب این #دشمنان به کشور ما نرسد، از سوی دیگر کمک به مردم #سوریه واجب است؛ چراکه به فرموده #امام_علی(ع) اگر مردی بشنود خلخال از پای زن مسلمانی بازکرده‌اند، اگر آن شب #بمیرد بی‌دلیل نمرده است❌ ⚜این اعتقاد من و #همسرم است که در این شرایط نباید بی‌تفاوت نشست🚫 📝راوی: همسر شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt💚💙🌷
🔸 #پاسدار رشید اسلام حمید سیاهکالی مرادی دومین شهید🌷 سرفراز مدافع حرم عقیله بنی هاشم از استان #قزوین می باشد. 🔹شهید حمید سیاهکالی مرادی به 📆تاریخ ۴ #اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ در قزوین ولادت یافته اند. و در 5 آذر ماه سال 94 در راه دفاع از حرم #حضرت_زینب (س) در نبرد با تروریست‌های تکفیری👹 داعش در #سوریه به شهادت رسید🕊🌷 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #سالروز_ولادت 🌹🍃اجتماع بزرگ عاشقان شهادت @asganshadt💚
❣ ❣مسئله‌ای من را درگیر کرده بود، مدام در ذهنم بالا و پایین می‌کردم که چطور آن را مطرح کنم، دلم را به دریا زدم و پرسیدم: ببخشید این سوال را میپرسم، من مورد پسند شما هست یا نه؟ ❣پیش خودم فکر می‌کردم نکند حمید بخاطر اصرار خانواده یا چون از بچگی این حرف‌ها بوده به من آمده است، جوابی که حمید داد خیالم را راحت کرد: نمی‌دونم چی باعث شده همچین سوالی بپرسین، اگر مورد پسند نبودین که نمی‌اومدم اینجا و اونقدر نمی‌کردم. ❣از ساعت پنج تا شش و نیم صبحت کردیم، هنوز نمکدان بین دست‌های حمید می‌چرخید، صحبت‌ها تمام شده بود، حمید وقتی می‌خواست از اتاق بیرون برود به من کرد، گفتم: نه شما بفرمایین، حمید گفت: حتما میخواین فکر کنین، پس اجازه بدین آخرین حدیث رو هم بگم، یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادته. ❣بین صحبت‌هایمان چندین بار از و روایت استفاده کرده بود، هر چیزی می‌گفت یا قال امام صادق(ع) بود یا قال امام باقر (ع). با گفتن این حدیث صحبت ما تمام شد و حمید زودتر از من اتاق را ترک کرد. ❣آن روز نمی‌دانستم مرام حمید همین است 《می‌آید، نیامده می‌گیرد و بعد هم خیلی می‌رود》 ❣حالا همه آن چیزی که دنبالش بود را گرفته بود، من ماندم و یک دنیا رویاهایی که از بچگی با آن‌ها زندگی کرده بودم و حس می‌کردم از این لحظه روزهای پرفراز و نشیبی باید در انتظار من باشد، یک تازه که به حسی تبدیل خواهد شد. 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🌷
📚‌برشی از کتاب 📖بین این ده روز استراحت مطلقی که دکتر برای نوشته بود، تولد حضرت زهرا(س)🎉 و بود. به خاطر شرایط جسمی حمید، اصلا به فکر هدیه🎁 گرفتن از جانب او نبودم. ‌ 📖سپاه برای برنامه گرفته بود. به اصرار حمید در این جشن🎊 شرکت کردم. اول صبح رفتم تا زود برگردم. در طول تمام هوش و حواسم در خانه، پیش حمید♥️ مانده بود. ‌ 📖وقتی برگشتم دود از کله ام بلند شد🤯 حمید با همان حال رفته بود بیرون و برای من دسته گل💐 و روز زن خریده بود. قشنگترین هدیه روز زنی بود که گرفتم😍 نه به خاطر ارزش مادی، به این خاطر که شدم. 📖اصلا فکر نمی کردم حمید با آن شرایط جسمی و کمر از پله ها پایین برود و برایم در شلوغی بازار👥 هدیه تهیه کند و این شکلی من را کند. ‌ 📖همان روز به من گفت: "کمرم خیلی درد می کرد. نتونستم برای خودم و مادر تو چیزی بخرم. خودت زحمتش رو بکش🙏" ‌ اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt 🌸
★هر دفعه قطار🚉 رفته و ما ماندیم 🌷از هم سفری با جا ماندیم ★ما نیز مسافر هستیم 🌷افسوس در ایستگاه دنیـ🌎ـا ماندیم 🌷 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌺 @asganshadt
🥀 . . مے‌نویسم... هر آنڪس کہ میخوانـد یا میشنود بدانـد...°°~ شرمنـده ام ازینـکه یک جـٰان بیشتر ندارم تا در راه ولے‌عصر(عج) و نائب بر حقش امام خامنـہ‌اے(مدظله) فدا کنـم :))♥️... . . بخشے از وصیت نامه ی شهید @asganshadt
📚‌برشی از کتاب 📕بین این ده روز استراحت مطلقی که دکتر برای حمید نوشته بود، تولد حضرت زهرا(س)🎉 و بود. به خاطر شرایط جسمی حمید، اصلا به فکر هدیه🎁 گرفتن از جانب او نبودم. ‌ 📗سپاه برای برنامه گرفته بود. به اصرار حمید در این جشن🎊 شرکت کردم. اول صبح رفتم تا زود برگردم. در طول جشن تمام هوش و حواسم در خانه، پیش حمید♥️ مانده بود. ‌ 📘وقتی برگشتم دود از کله ام بلند شد🤯 حمید با همان حال رفته بود بیرون و برای من دسته گل💐 و هدیه روز زن خریده بود. قشنگترین هدیه روز زنی بود که گرفتم😍 نه به خاطر ارزش مادی، به این خاطر که غافلگیر شدم. 📖اصلا فکر نمی کردم حمید با آن شرایط جسمی و درد کمر از پله ها پایین برود و برایم در شلوغی بازار👥 هدیه تهیه کند و این شکلی من را سورپرایز کند. ‌ 📒همان روز به من گفت: "کمرم خیلی درد می کرد. نتونستم برای خودم و مادر تو چیزی بخرم. خودت زحمتش رو بکش🙏" ‌ ـــــــــــــــــــــ🌷🕊ــــــــــــــــــــ @asganshadt
 هر کس نمیتونه به دور بودن همسرش راضی بشه اما این خانم ، همسر شهید بزرگوار به شهید شدنش راضی شد . و دلیلش این نبود که همسرش را دوست نداشت ، دلیلش این بود که محبتش به اهل بیت و خدا بیشتر بود.   تولدت مبارک 🥀 ‌ ••●❥🌸✦🌸❥●•• @asganshadt ••●❥🌸✦🌸❥●••
🔻شعری از زبان برای همسر بزرگوارشان😍 👈 حمید سیاهکالی شاعر بودن 🌾حالت چگونه است تو ای ؟ 🌿تنها ستاره ی دلــ💖ـم و دلربای من ! 🌾 خاطراتِ📖 قشنگ قدیمی ام 🌿هستی تو ترین لحظه های من 😌 🌾اینجا کنار ولی بدان 🌿پشت سر شماست دعای من 🌾حالا تو را قسم به خدا لحظه ای 😉 🌿 غمگین نباش ذره ای ای من 🌾هرشب کنار ، همسرم 🌿 بخوان به صوت قشنگت برای من♥️ 🌾هروقت می روی حرمِ شازده حسین 🌿بخوان زیارتی زِ ته دل 🌾این شعر هدیه ی من است 🌿 لطفا قبول کن همه را 🌸♥️ 🌷 @asganshadt
🍃از اول نامزدیمون با خودم کنار اومده بودم که من تا ابد حمید کنارم نخواهم داشت. 🍃 یه روزی از دستش میدم، اونم با شهادت، وقتی که گفت میخواد بره انگار ته دلم، آخرین بند پاره شد. 🍃انگار میدونستم که دیگه برنمیگرده، اونقد ناراحت بودم نمیتونستم گریه کنم.چون میترسیدم اگه گریه کنم بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم . 🍃یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم. احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره ولی ایمانم اجازه نمیداد. یعنی همش به این فکر میکردم که قیامت چطور میتونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و انتظار شفاعت داشته باش. در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم . 🍃اشکامو که دید،  دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت : “دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیا" هدیه به شهیدان صلوات💚 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
+گفتم نمیخواے بگے اسم منو تو گوشیت چے ذخیره کردی؟؟! _گفت:«یه اسم خوب بگرد ببینم میتونے پیداش کنی» + زرنگے کردم رفتم توے صفحه تماس ها...اسم منو «کربلاے من ذخیره کرده بود»😍 +گفتم قشنگه حس خوبے دارم ولے چرا کربلاے من ذخیره کردی؟! _جواب داد«چون عاشق کربلا هستم وتوهم عشق منی...»این اسم رو انتخاب کردم به روایت همسر @asganshadt
🔻شعری از زبان برای همسر بزرگوارشان😍 👈 حمید سیاهکالی شاعر بودن 🌾حالت چگونه است تو ای ؟ 🌿تنها ستاره ی دلــ💖ـم و دلربای من ! 🌾 خاطراتِ📖 قشنگ قدیمی ام 🌿هستی تو ترین لحظه های من 😌 🌾اینجا کنار ولی بدان 🌿پشت سر شماست دعای من 🌾حالا تو را قسم به خدا لحظه ای 😉 🌿 غمگین نباش ذره ای ای من 🌾هرشب کنار ، همسرم 🌿 بخوان به صوت قشنگت برای من♥️ 🌾هروقت می روی حرمِ شازده حسین 🌿بخوان زیارتی زِ ته دل 🌾این شعر هدیه ی من است 🌿 لطفا قبول کن همه را 🌸♥️ 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
🍃 مینویسم... هر آنکس که میخواند یا میشنود بداند... شرمنده ام ازاینکه یک جان بیشتر ندارم تا در راه حضرت ولیعصر(ارواحنافداه) و نائب بر حقش امام خامنه ای فدا کنم ♥️ 🌸 شهدارا یادکنیم حتی باذکر .🌸 🌺 🌺 @asganshadt
💛🌻 خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود ، پناه می برم به خدا از روزی که گناه،فرهنگ و عادت مردم شود . 🌸 ┄┅፨• •፨┅┄ @asganshadt
🕊 آنقدر سجده های حمید آقا طولانی بود که همیشه برام سوال بود که تو این سجده های طولانی چی میگه به شوخی میگفتم بسه دیگه بزار خدا یه کم هم وقت داشته باشه برای بقیه بزاره حمید آقا هم لبخند میزد و چیزی نمیگفت حالا میفهمم که با خدا چه دلبری هایی میکرده که خدا هم طاقت دوریش رو نداشت و زود اونو برد پیش خودش این حرفو خیلی بهش میزدم یادش بخیر 📝روایت از برادر شهید🌷 ┄┅፨• •፨┅┄ @asganshadt