ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#خواب_غفلت
یڪ شبے در خواب دیدم مرده ام
جان شیرینم به حق بسپرده ام
روح سر گردانم و حسرت خورم
ناظرم بر مجلس ختم خودم
دوستان دیدم همه نالان و زار
یڪ به یڪ مغموم هر کنج و کنار
یا حسین گو پیکرم بر داشتند
سوے قبرستان روانم ساختند
شتشو دادند تنم با سدر خفن
صورتم بستند و پوشاندن کفن
از برایم کوره قبرے ساختند
پیکرم را توے قبر انداختند
زورق عمرم دمے بر باد رفت
آرزو هایم تمام از یاد رفت
قفل هر در روبروییم بسته بود
از قفایم هر پلے بشکسته بود
شد زمین و اسمانم تیره تار
انچه را رِشَتم بدیدم پنبه وار
تا سپردند پیکرم بر خاڪ گور
فاتحه خواندند شدند از قبر دور
خوان احسانے برایم شد به پا
شد غریب و آشنا مهمان ما
بر سر سفره نشسته زن و مرد
تا پذیرایے شوند با اه و درد
آن یکے گفتا غذایش شور بود
دیگرے گفتا فضایش کور بود
بدیدم درب مسجد بستگان را
به کنجے سایر وابستگان را
یکے گریان یکے نالان یکے مست
همه مشکین ز سر تا پا یڪ دست
یکے ان گوشه ے مسجد نشسته
دگر دستان خود بر سینه بسته
هنوز دل بسته و در گیر دنیا
ز خود شرمنده و تنها ے تنها
دلم تنگ و تنم عریان و خسته
زبانم بے تکلم لال و بسته
همه یاران در مسجد نشستند
کنار هم ردیف و صف ببستند
یکے مي گفت ز نیکے و نجابت
دگر تعریف کرد از روے عادت
يكي مي گفت ز خوبي و حياتم
ديگر مي گفت ز زودي مماتم
چنین هرگز نديدم قوم و خویشم
که با این گفتگو آیند به پیشم
ز جا خاستم بديدم زنده ام من
هنوز تنهایم و افسرده ام من
به ناگه خاستم از خواب غفلت
بدیدم خویش را در کنج عزلت
بياييم قدر دانيم لحظه ها را
سپاس گوییم همه لطــف خدا را
🖊شاعر:عباس زرين كفش
1400/10/17
http://eitaa.com/ashaar_khatm
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌مجموعه اشعار ختم و ترحیم خوانـے
«در ثواب نشر لینک کانال سهیم باشید».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ