🅱پارت دوم 💎بسته تحلیلی خبری روز 《《قفقاز و آناتولی 》》 گنبدها و مناره های این مسجد با سبک معماری شرقی جلوه جدیدی پیدا کرده است. در صحن مسجد وضوخانه، کتابخانه، موزه، سالن اجتماعات، تالار مراسمات نیز ساخته شد.  شیخ و رئیس اداره مسلمانان ، مفتی اداره مسلمانان گرجستان، نماینده امور مذهبی سفارت ترکیه ، معاون شهردار شهر مارنئولی، نمایندگان ادارات محلی، کارمندان سفارتخانه های آذربایجان، ترکیه و ایران در گرجستان، شخصیت های مذهبی و مردمی و نمایندگان مطبوعات در مراسم افتتاحیه شرکت داشتند . 🍁🍁 🚨🚨🚨 روزنامه جام جم: چرا خزر آب رفت/آیا نوسانات آب دریای خزر ، روندی طبیعی را طی می‌کند؟ 🔸مدیر سابق مرکز ملی مطالعات دریای خزر:« سطح تراز آب دریای خزر با سرعت بسیار زیاد در حال کاهش است؛ به‌طوری که بررسی‌های اولیه نشان داده سال ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۲۱ نزدیک به ۲۵سانتی‌متر سطح تراز آب خزر کاهش داشته که رقم بسیار بالایی است و برای خزر بی‌سابقه است. در دی ۱۴۰۱ سطح تراز آب دریای خزر به منهای ۲۹ رسیده است.» 🔸یک دسته معتقدند کشورهای همسایه حقآبه ایران را تامین نمی‌کنند؛ به عنوان مثال سد سازی روسیه را عامل پیدایش این موضوع می‌دانند. این مسئله سوالات زیادی را مطرح می‌کند از جمله این‌که چرا سایر کشور‌ها به‌راحتی حق ایران را در مسائل محیط زیستی پایمال می‌کنند؟ یا این‌که این اتفاقات ناشی از ضعف مسئولان در دیپلماسی خارجی است؟ 🔸اما دسته دیگر بحران و شرایط آب و هوایی را مسبب این موضوع می‌دانند چنانچه مدیر سابق مرکز ملی مطالعات دریای خزر معتقد است کاهش ریزش‌های جوی، کاهش دبی رودخانه ولگا و یخ بستن سطح آب خزر در بخش‌های شمالی، برخی دلایل کاهش سطح تراز آب دریای خزر 🍁🍁 🎞باز شدن جاده لاچین برای عبور ارامنه از قره باغ به ارمنستان 🔸جاده لاچین به خانکندی بعد از مدتی بسته بودن دیروز با کمک صلیب سرخ جهانی 30 نفر از ارامنه قره باغ از این جاده و ایست بازرسی آذری ها مستقر در این جاده عبور کرده به ارمنستان رفته اند. 📎شایان ذکر است که مدتی بود این جاده به علت های مختلف از طرف آذری ها بسته بود و با فشار مجامع غربی به آذری ها این جاده درحال باز شدن است 🍁🍁 🎞ارمنستان در حال تجهیز گروههای مسلح ارمنی در منطقه قره باغ است 👈به ادعای وزارت دفاع آذربایجان و تصاویر ضبط شده از این خبر نشان می دهد که گروه های ارمنی مسلح که در منطقه قره باغ مواضع گرفته اند از طرف نیروهای ارمنی با کامیونهای نظامی درحال انتقال تجهیزات به این گروهای مسلح می باشند که در قرارداد صلح ارمنستان با آذربایجان تجهیز این گروها از نظر نظامی منع شده است. 🍁🍁 🎞گشودن آتش با سلاح های سبک به مرزهای آذربایجان 💢به ادعای وزارت دفاع آذربایجان دیروز با سلاح های سبک در چند نوبت از طرف ارمنستان به مواضع آذری ها آتش گشوده شده است که در این ارتباط تدابیر لازم از طرف نیروهای آذری انجام گرفته است. 💢این درگیری در منطقه کلبجر و منطقه آغدام صورت گرفت 🍁🍁 🎞سخنان اردوغان در مورد کمک ترکیه به آذربایجان در جنگ قره باغ دوم در جلسه سفرای ترکیه 🔹در نشست سفرای ترکیه در کشورهای مختلف اردوغان اعلام کرد با جان آذربایجان در مقاومت که با مردم ترکیه در مقابل دشمنان داشتیم و در جنگ سی ساله , قره باغ توانست به استقلال خود برگردد و در جنوب قفقاز صلح پایدار اجرا شود. 🔹در شمال سوریه عملیات نظامی که انجام دادیم سرزمین های شمالی ترکیه را درامنیت پایدار نگه داشته ایم و جلوی تشکیل دولت های تروریستی در مرزهای خود شدیم. 🔹دشمن اول گروه تروریستی پی ک ک را برای ما طراحی کرد و بعد گروه تروریست دیگری بنام داعش و در آخر گروه فتو را به میدان آورد. 🔹برای تقسیم ترکیه و برای به زانو درآوردن دولت ترکیه هر راهی را تست کردن و موفق نشدند. از هر روشی برای جلوگیری از قدرت گیری دولت ترکیه انجام دادن و در این راه از هر شکلی استفاده نمودن ولی نتوانستند به هدف خود برسند 🍁🍁 🎞کاروان جنگ زده های آذری به سرزمین های خود بر می گردند 🔹از روستاهای نزدیک باکو کاروانها ی جنگ زده ها با آماده شدن شرایط زندگی در وطن اصلی به شهرهای خود بر می گردند. 🔹خانواده های که در نزدیکی شهرهای بزرگ مانند باکو , سونگایت اسکان موقت داده شده بودن بعد از سالیان سال به سرزمین های خود برمی گردند. 🔹دیروز 22 خانواده به طرف شهرهای محل تولد خود حرکت کردن این مناطق شامل زنگلان و جبرئیل لو و قبادلو می باشد که در آنها اسکان داده شده اند. ◀️بانوی جنگ زده آذری : من موقع فرار از زمین های خود سه پسر داشتم ولی امروز برمی گردم با پنج نوه به محل تولد خود. 🍁🍁 🎞مسابقه جهت یابی در بین نظامیان آذربایجان 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

🅱پارت دوم 💎بسته تحلیلی خبری روز《《 یمن الاسلام و حاشیه خلیج فارس》》 🔰علت استقبال تمام عیار بحرین از سفیر انگلیس چیست؟ 🔹ساعاتی پیش «رودی دراموند» سفیر انگلیس با «سلمان بن حمد آل خلیفه» ولیعهد دیدار نمود. این دیدار در استقبال از سفیر انگلیس با توجه اتمام دوره کاری خود در بحرین انجام شد اما در یک هفته گذشته سفیر انگلیس با وزیر خارجه و وزیر کار بحرین نیز برای استقبال و پایان دوره کاری خود دیدار نمود اما علت این استقبال تمام عیار دولت آل خلیفه چیست؟ رودی درانموند که از سال ۲۰۱۹ به عنوان سفیر انگلیس در بحرین منصوب شده است در سال ۲۰۲۱ طی بازدیدی از زندان «جو» بحرین وضعیت زندان را علیرغم فشار و بد بودن وضعیت زندانیان، «خوب» توصیف میکند در حالی که طی گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر زندانیان بحرینی در زندان جو از فشار های موجود در زندان رنج می‌برند. چندی پیش نیز با سفر سلمان بن حمد به انگلیس و سرمایه گذاری یک میلیارد پوندی خود در این کشور ،انگلیس نام بحرین را از فهرست ناقضان حقوق بشر حذف کرده است روزنامه تلگراف درباره این اتفاق به تازگی نوشته است «انگلیس آبروی خود را با یک باج بحرین به باد داده است.» حال با یادآوری این اتفاقات میتوان متوجه استقبال گرم آل خلیفه از «سفیر روباه پیر» شد سفیری برای اتمام کار خود با چندین نفر از مقامات عالی رتبه بحرین دیدار میکند. 🥷🥷 💠دستگیری یک نخبه دانشگاهی و تأثیرگذار سعودی شاهد دیگری بر سرکوب رسانه های اجتماعی در عربستان است.» ⬅️ ترجمه اختصاصی یمن الاسلام از گاردین 🔺روزنامه‌های بریتانیایی که روز دوشنبه منتشر شدند به موضوعات زیادی از جمله دستگیری یک تأثیرگذار دانشگاهی و رسانه‌های اجتماعی در عربستان سعودی، استفاده گسترده از غذاهای فرآوری‌شده و نیاز به تحریم‌های شدیدتر علیه روسیه به عنوان اهرمی برای حمایت از اوکراین پرداختند. از روزنامه گاردین و گزارش استفانی کرشگزنر با عنوان «دستگیری یک دانشگاهی و تأثیرگذار سعودی شواهد دیگری از سرکوب رسانه‌های اجتماعی در پادشاهی» شروع می‌کنیم. این نویسنده می‌گوید که مقامات سعودی یک محقق برجسته و با نفوذ سعودی را در اسنپ‌چت دستگیر کردند که کارشناسان آن را شواهدی از سرکوب شدید این کشور با کاربران شبکه‌های اجتماعی توصیف کردند. نویسنده اضافه کرد که دستگیری محمد الحاجی، کارشناس بهداشت عمومی که تحصیلات خود را در ایالات متحده به پایان رسانده، در پی ناپدید شدن و دستگیری سایر تأثیرگذاران برجسته به دلیل "جنایت‌هایی" رخ داد که شامل انتقاد از ولیعهد می‌شود. 🥷🥷 🔸شهادت ۸ هزار کودک یمنی از آغاز جنگ ائتلاف سعودی 🔹وزیر حقوق بشر در دولت نجات ملی یمن خبر داد که از آغاز جنگ ائتلاف سعودی-اماراتی علیه یمن، تا به امروز، در جریان حملات نیروهای این ائتلاف، هشت هزار کودک یمنی جان خود را از دست داده‌اند. 🥷🥷 💠اتحادیه کشورهای عربی از تصمیم استرالیا برای غیرقانونی دانستن شهرک سازی های اسرائیل استقبال می کند 🔺اتحادیه کشورهای عربی از تصمیم استرالیا برای غیرقانونی دانستن شهرک‌های اسرائیلی استقبال کرد و از قصد دولت استرالیا برای استفاده از اصطلاح «سرزمین‌های اشغالی فلسطینی از جمله بیت‌المقدس شرقی» قدردانی کرد. دبیرخانه اتحادیه عرب (بخش فلسطین و اراضی اشغالی عربی) در بیانیه‌ای اعلام کرد که این اقدام ارزشمند از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا پیامی روشن مبنی بر لزوم احترام به تصمیم‌های مشروعیت بین‌المللی و الزام اسرائیل به قواعد حقوق بین الملل را ارسال می‌کند. 🥷🥷 ◼پشت پرده عجله‌ی رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط با عربستان چیست؟ ◻◼ اسرائیل از تلاش های مستمر خود برای عادی سازی روابط خود با عربستان سعودی، بزرگترین کشور اسلامی و عربی منطقه، برای دستیابی به اهداف استراتژیک سیاسی و اقتصادی که به نفع کشور اشغالگر است، ناامید نشده است. از اولین روزی که بنیامین نتانیاهو به عنوان نخست وزیر این کشور اشغالگر در ماه مه گذشته روی کار آمد، تأیید کرد که یکی از اهداف اصلی او در دوره آینده امضای «توافقنامه صلح» با عربستان سعودی خواهد بود. دوره اخیر شاهد عجله قابل توجه اسرائیل به سمت عادی سازی روابط با عربستان بود که از طریق بیانیه های مستمر از بالای سلسله مراتب سیاسی در داخل کشور اشغالگر که خواستار برقراری روابط با ریاض بودند، بود. اسرائیلی ها از زبان انگیزه عربستان سعودی برای برقراری روابط با این کشور استفاده کردند و مدعی شدند که عادی سازی روابط با این کشور باعث حمایت از اقتصاد و امنیت عربستان می شود و منافعی در بخش فناوری برای آن به دست می آورد. بارزترین اظهارات را بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، بیان کرد که «اسرائیل» و عربستان سعودی می توانند برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری تلاش کنند، حتی اگر دو کشور به رسمیت شناختن دیپلماتیک نکنند. 🔇🔊🔉 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj

🆎پارت سوم 💎بسته تحلیلی خبری روز 《《قفقاز و آناتولی 》》 🔸برای بالا بردن آگاهی نظامیان درجهت یابی درمناطق کوهستانی و جنگلی از طرف وزارت دفاع آذربایجان مسابقه کار با قطب نما و نقشه در تعیین مسیر برای رسیدن به نیروهای خودی برگزار گردید. 🍁🍁 🎞دبیر حزب دموکرات و رفاه آذربایجان در حبس است 🔴در فضای مجازی در موضوع دستگیری و حبس قباد قباداوغلی و نوع فعالیت او در آذربایجان خبری منتشر شده است. ◀️فاضل قاسم او در ارتباط با فعالیتها و اتهام قباد قباد اوغلی در ترکیه دستگیر و برای بازپرسی به وزارت کشور آذربایجان منتقل شده است و این خبر از طرف بخش مطبوعات وزارت کشور تائید شده است. ◀️فاضل قسم او متهم به جنایت و انجام فعالیت های غیرقانونی که در تکیه مخفی شده بود به آذربایجان منتقل و به علت اتهامات وارده به وزارت کشور تحویل داده شده است. 📎شایان ذکر است که دبیر حزب دموکرات و رفاه آذربایجان قباد قباد اوغلی به اتهام جعل ارز و آماده کردن کاغذ خاص برای چاپ ارز در حبس می باشد. 🍁🍁 🎞قسمتی کوتاه از سخنان سنان اوغان کاندید ریاست جمهوری ترکیه درمورد فضای تحقیر دنیای سیاست ترکیه 🔴برای اولین باراعلام می کنم ما در انتخابات ترکیه فقط تحقیر نشدیم بلکه تهدید نیز شدیم. 🔸ترکیه مدتها است که برای نشان دادن تهدید یک شخص روی درب منزل وی علامت گذاری می کنند برای منزل من نیز روی درب علامت گذاری کردند. درفضای مجازی ما مورد تحقیر و توهین افراد خاص قرارگرفتیم و ما با این تفکر درحال مبارزه هستیم و این تهدید و تحقیرها فقط برای من شخص نیست بلکه به بچه هایم و همسرم ودرکل برای خانواده من انجام می گیرد. 🔸در یک کشوری که با دموکراسی اداره می شود هیچ وقت همسر یک شخص را به خاطرعملکر آن شخص تهدید نمی کنند. 🔸من اعلام کرده ام از شما نمیترسم و شما نمی توانید با تهدید کاری را انجام دهید من از راههای حقوقی دنبال این اتهام ها خواهم بود. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

🅰پارت اول 💎بسته تحلیلی خبری روز 《《یمن الاسلامو حاشیه خلیج فارس 》》 🟥 ادامه تجاوزات در الحدیده یمن 🔸 اتاق عملیات افسران رابط الحدیده از رصد 55 مورد تخلف متجاوزان در جبهه های ساحل غربی طی 24 ساعت گذشته خبر داده است. از جمله این تخلفات شامل پرواز هواپیماهای جاسوسی بر فراز حریم هوایی منطقه حيس بوده است. 🥷🥷 🟥 مذاکرات عربستان برای سرمایه گذاری 21 میلیارد دلاری در پاکستان 🔸 عربستان در حال مذاکره برای خرید سهام یک معدن بزرگ مس در پاکستان به ارزش 7 میلیارد دلار است که توسط شرکت کانادایی Barrick Gold در غرب این کشور در حال توسعه است. 🥷🥷 🟥 اتمام انتقال نفت کشتی صافر در الحدیده 🔸 «زید الوشلی»، رئیس کمیته نظارت بر اجرای توافقنامه کشتی صافر : انتقال محموله نفت خام از کشتی صافر به کشتی جایگزین انجام شد 🥷🥷 💠 تولید زنجبیل در منطقه الجعفریه در استان ریمه برای سومین سال متوالی ادامه دارد. 💠 زنجبیل برای اولین بار در سال ۲۰۲۰ پس از تلاش های فراوان در این منطقه کشت و تولید شد 🥷🥷 ✅ جمعیت ملی الوفاق بحرین: زندانیان سیاسی بحرینی به دلیل شرایط دشوار در زندان و اجبار به حضور ٢٣ ساعت در شبانه روز در سلول‌ها، برای پنجمین روز پیاپی دست به اعتصاب غذا زدند 🥷🥷 ✅ تخلیه برج مسکونی عجمان به دلیل آتش سوزی 🔘 آتش سوزی بعدازظهر جمعه در یک ساختمان مسکونی در عجمان مهار شد. 🔘 در این حادثه به ۱۶ آپارتمان و ۱۳ خودرو خسارت وارد شد 🥷🥷 ✅ بارش‌های موسمی در عمان آغاز و بندهای آبی پر شده‌اند 🥷🥷 ✅ نخستین سفیر عربستان در رام‌الله رونوشت استوارنامه خود را تقدیم کرد ⬅️ سفیر عربستان در اردن رونوشت استوارنامه خود را به عنوان سفیر فوق العاده و غیرمقیم در فلسطین و سرکنسول قدس به مشاور امور دیپلماتیک رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تقدیم کرد 🥷🥷 🟥 رهبر انصارالله یمن: نفوذ لابی یهودی، آمریکا و اسرائیل در اروپا شناخته شده است. 🔸 سید عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر انصارالله در سخنانی به مناسبت سالگرد شهادت زید بن علی علیه السلام گفت: در جوامع غربی برای هر چیزی که مربوط به انبیا و ارزش‌های والای آنهاست، احترام و حرمتی باقی نمانده است. زیرا که نفوذ لابی یهودی، آمریکا و اسرائیل در اروپا شناخته شده است 🥷🥷 🔰عضو شورای الوفاق: مطالبات زندانیان معتصب به حق و ضروری است 🔹«سید جمیل کاظم» رئیس شورای وفاق ملی در بیانیه ای درباره اعتصاب «لناحق» توسط زندانیان زندان مرکزی «جو» گفت: مطالبات زندانیان اعتصاب غذا عادلانه، و ضروری است و متناسب با تمامی حقوق زندانیان در جهان از قبیل معالجه، فضای بیرون از اتاق زندان، ملاقات مستقیم، آزادی تشریفات و قطع انزوا و سایر مطالبات است. 🔹آیا زمان پاسخگویی مسئولان آل خلیفه فرا نرسیده است؟ 🥷🥷 🟥 اسرائیل: به عربستان اجازه افتتاح نمایندگی دیپلماتیک در قدس را نمی دهیم 🔸 الی کوهن، وزیر امور خارجه اسرائیل گفت: تل آویو اجازه افتتاح هیچ نوع نمایندگی دیپلماتیک در قدس را به ریاض نمی دهد. 🥷🥷 🟥 فعال شدن مجدد توپخانه سعودی در منطقه شدا 🔸 ارتش سعودی مناطقی را در منطقه مرزی شدا استان صعده را با گلوله های توپخانه ای مورد هدف قرار داده است. 🥷🥷 🟥 راهپیمایی شهروندان پایتخت یمن به مناسبت شهادت امام زید علیه السلام 🔸 کمیته زنان یمن در صنعا راهپیمایی گسترده ای را در تمامی مناطق به مناسبت شهادت امام زید علیه السلام با شعار «بصیرت و جهاد» برگزار کرد 🥷🥷 🟥 بی جواب ماندن جنایات ائتلاف سعودی اماراتی در استان صعده 🔸 علی الدیلمی، وزیر حقوق بشر یمن گفت: سازمان ملل هنوز هیچ اقدامی برای تحقق عدالت کودکان قربانیِ قتل عام اتوبوس منطقه دهیان استان صعده که توسط ائتلاف بمباران شد، انجام نداده است. وی افزود: ما خواستار تشکیل یک کمیسیون بین المللی تحقیقات جنایات جنگی در یمن هستیم. 🥷🥷 🟥 رایزنی سفیر ایران در ابوظبی با وزیر مشاور امور مالی امارات 🔸 «محمد بن هادی الحسینی»، وزیر مشاور امور مالی امارات نشستی در مقر این وزارتخانه در دبی با «رضا عامری»، سفیر ایران در ابوظبی برگزار کرد. در این نشست به راه های همکاری در موضوعات مربوط به حوزه دارایی، به گونه ای که در خدمت منافع دو کشور باشد و در تقویت ثبات اقتصادی منطقه و دستیابی به رشد، پیشرفت و رفاه موثر باشد، گفت و گو کرده اند. 🥷🥷 🟥 مهدی المشاط رئیس شورای عالی سیاسی یمن ، توافق نامه ای برای اجرای استراتژی ملی بومی سازی صنعت شیر و مشتقات آن با تولیدکنندگان و انجمن های تولید شیر امضا می کند. 🥷🥷 🟥 مزدوری جایگزین مزدوری دیگر 🔸پس از به هلاکت رسیدن عبداللطیف سید فرمانده گروه حزام الامنی زیرمجموعه شورای انتقالی (تحت حمایت امارات) در استان ابین امروز عیدروس زبیدی رئیس این شورا (حیدرة السید) برادر عبداللطیف را به عنوان فرمانده این گروه در استان ابین معرفی کرد. http://eitaa.com/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj

🎥 تمرینات رزم در جنگل یگان عملیاتی منتقمون لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا سپاه استان مازندران 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭249‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی در حالی که در چند ثانیه کوتاه هزاران علت خطرناک و بد به ذهنم خطور کرد احمد در حالی که با موی گیس شده ام بازی می کرد گفت: بیرون هوا گرمه، آفتاب هم داغه دلم نمیخواد بری زیر آفتاب، آفتاب سوخته بشی دست خودم نبود که از حرف احمد بلند به خنده افتادم و گفتم: فکر کردم یه علت خطرناکی الان میخوای بگی که میگی نرم بیرون احمد در حالی که گیسم را باز می کرد و گفت: علتش خطر نیست علتش دل خودمه که دوست داره همیشه ترگل ورگل بمونی _حالا یکم آفتاب سوختگی که اشکال نداره باور کن ظهر ها این اتاق این قدر گرم میشه انگار وسط کوره نشستی اصلا برام قابل تحمل نیست تو اتاق بمونم واسه همین معمولا میرم تا دم عصر یا زیر درخت میشینم یا میرم کنار جوی آب قدم می زنم احمد سر تکان داد و گفت: آره این جا خیلی گرمه منم اون یه هفته که این جا خوابیده بودم تا زخمم خوب بشه سر پا بشم از گرما هلاک می شدم به صورت احمد دست کشیدم و. با بغض گفتم: این قدر دلم می سوزه اون روزا کنارت نبودم و تو با درد و مریضی تنها بودی کسی نبود مراقبت باشه به دادت برسه احمد انگشتانش را میان انگشتانم فرو برد و دستم را فشرد و گفت: قربون دلت برم خانمم ولی اونقدرام تنها نبودم شیخ حسین پیشم بود، آقا غلام بهم سر می زد اهالی هم هوام رو داشتن هر چند هیچ کس مثل زن و .... خانواده دلسوز آدم نیست ولی برام کم نذاشتن خدا خیرشون بده آه کشید و گفت: بندگان خدا خیلی هوام رو داشتن ولی دروغ چرا تو اون روزا دلم میخواست تو کنارم باشی صدایش بغض داشت: دلم می خواست مادرم باشه .حاج بابام باشه .... داداشام خواهرام .... آه کشید و گفت: دلم می خواست همه دورم باشن. دلم خیلی برای همه تنگ شده بود. اون قدر این که پیش تون نبوم اذیتم می کرد که درد و مرضم یادم رفته بود. اگه نمیومدی این تنهایی و این دلتنگی خفه ام می کرد دستم را فشرد و گفت: الان که تو کنارمی دلم گرمه فقط کاش بشه زودتر برم دستبوسی مادر و بابام. لبخند زدم و گفتم: ان شاء الله به زودی میریم برای این که حال و هوایش را عوض کنم گفتم: البته الانم فکر نکنم اگه بری مشکلی برات پیش بیاد احمد با تعجب سر تکان داد و پرسید: چرا؟ با خنده گفتم: آخه مامورا دنبال یه احمد آقای سرخ و سفید و صورت سه تیغه و خوش پوش و خوش تیپن اگه ببیننت عمرا بشناسنت و بفهمن تو همون احمدی هستی که دنبالشن احمد خندید و گفت: الان داری غیر مستقیم میگی خیلی بی ریخت شدم؟ سرم را روی پهلویش گذاشتم، دراز کشیدم و گفتم: نه آقا این چه حرفیه؟ بی ریخت نشدی فقط خیلی عوض شدی حسابی آفتاب سوخته شدی و رنگ پوستت تیره شده این ریش پر و این لباسات هم هیچ شباهتی به احمد آقای سابق نداره احمد کت و شلواری کجا و احمد حالا کجا _اقتضای زندگی تو روستا همینه با کت و شلوار که نمیشه برم سر زمین این لباسا مناسب روستاست و با افتخار می پوشم شون مکثی کرد و بعد پرسید: از سر و وضع ظاهریم خوشت نمیاد؟ /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭250‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی دستش را فشردم و گفتم: چرا خوشم نیاد؟ چهره ات خیلی مردانه تر و با ابهت شده پخته تر به نظر میای و با دیدنت حس خوبی بهم دست میده ولی خوب دلم برای احمد خوش پوش و خوش لباس سابق هم تنگ شده هر چند از این که ریش و سبیلت رو می زدی چندان خوشم نمیومد ولی الان دلم برای همون سه تیغه کردنات هم تنگ شده احمد به حرفم خندید که نشستم و گفتم: تازه ... حتی دلم برای کراوات زدنات هم تنگ شده احمد با عشق نگاهم کرد و پرسید: دیگه دلت برای چی تنگ شده؟ کمی فکر کردم و گفتم: دیگه هیچی دوباره به احمد تکیه دادم و گفتم: فکر کنم اگه از این جا بریم و تو بشی احمد سابق دلم برای سر و وضع الانت هم تنگ بشه دله دیگه هر دفعه یه بهونه ای می گیره و واسه یه چیزی تنگ میشه

احمد با شرمندگی پرسید: دلت برای خانواده ات تنگ نشده؟ برای آقا جانت ... مادرت ... خانباجی ... خواهر برادرات .... آه کشیدم و گفتم: دروغه اگه بگم دلم تنگ نشده دلم براشون تنگ شده ولی نه اون قدری که از اومدنم به این جا پشیمونم کنه الان فقط دلتنگم ولی قبل این که بیام پیش تو اصلا آروم و قرار نداشتم انگار تو دلم آتیش بود و یک لحظه از دلشوره و دلتنگی نمی تونستم آروم بگیرم نور چراغ نفتی کم و زیاد شد. احمد از جا برخاست و گفت: نفتش داره تموم میشه بذار برم بیرون نفتش کنم. دستش را گرفتم و گفتم: نمیخواد دیگه الان میخوایم بخوابیم بذار خاموش بشه صبح خودم نفتش می کنم امشب هم من حسابی پر حرفی کردم نذاشتم استراحت کنی احمد روی سرم را بوسید و گفت: حرف زدیم خستگی از تنم در رفت ولی بهتره زود بخوابیم که فردا باید چاه بکنیم ‭‭‭‭‭‭‭‭/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭251‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ هنوز خورشید تازه طلوع کرده بود که صدای آقا غلام از بیرون اتاق شنیده شد. سریع روسری و جوراب و چادر پوشیدم و احمد او را تعارف کرد تا به اتاق بیاید. با آقا غلام سلام و احوالپرسی کوتاهی کردم و سرم را به ریختن چای و آماده کردن صبحانه بند کردم. آقا غلام سر به زیر نشسته بود و با احمد صحبت می کرد که سفره را پهن کردم. پنیر و خیار، نیمرو و گوجه و استکان های چای را سر سفره گذاشتم و خودم به بهانه شستن دستار احمد از اتاق بیرون آمدم. گرسنه بودم ولی باید تا بیرون آمدن آن ها از اتاق صبر می کردم. به دستار احمد صابون کشیدم و چندین بار چنگ زدم تا بالاخره رنگ آلبالوها را توانستم پاک کنم. آن قدر دستارش را سابیدم و چنگ زدم که پوست مچ دستم هم آسیب دید. دستار را روی بند پهن کردم و با دیدن احمد و آقا غلام که بیرون از اتاق با هم مشغول صحبت بودند به اتاق برگشتم. احمد ظرف ها و سفره را جمع کرده بو و اتاق کاملا مرتب بود. با لبخند رضایتی که بر لبم نشسته بود به طرف شیشه پنیر رفتم و کمی پنیر روی نان گذاشتم و صبحانه خوردم. کوزه آب را به همراه دو لیوان برداشتم و پای درخت گذاشتم تا هر وقت تشنه شدند آب بنوشند. گویا محل مناسب برای چاه را پیدا کرده بودند و مشغول کندن زمین شده بودند. تمام کارها را قرار بود خود احمد با راهنمایی و کمک آقا غلام انجام دهد. کمی بادمجان پوست گرفتم و همراه گوجه در روغن سرخ کردم و همراه کمی آب گذاشتم بپزد و تا ظهر سر خودم را به برگه کردن میوه ها گرم کردم. با صدای اذان گفتن آقا غلام دبه ای آب برداشتم و به مسجد رفتم. بعد از نماز بعد از سلام دادن به امام رضا دلم به شدت هوایی شد و هوس زیارت کردم. دلم برای روزهایی که هر روز به حرم می رفتم و رو به ضریح و گنبد امام رضا دعا می خواندم و درد دل می کردم تنگ شده بود. با گریه از امام رضا خواستم به زودی زیارتش را روزی ام کند و دوباره قسمتم شود در آن صحن و سرا پا بگذارم. /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت252 ز_سعدی از مسجد که برگشتم آقا غلام را دیدم که پای درخت نشسته و چای می نوشد. احمد هم بالای پشت بام اتاق رفته بود. از همان بالا با دیدنم لب هایش آن قدر به لبخند کش آمد که دندان هایش هم معلوم شد. با ذوق برایم دست تکان داد و من از ذوق و خجالت رویم را گرفتم و به اتاق برگشتم.

صدای پایین پریدن احمد را شنیدم و چند ثانیه بعد وارد اتاق شد. کوزه خالی را به دستم داد و گفت: یکم آب میدی؟ کوزه را گرفتم و پرسیدم: بالای بام چی کار داشتی؟ احمد روی زیلو نشست، پاهایش را دراز کرد و گفت: رفتم برگه ها رو برات پهن کنم خشک بشه. لیوان آبی به دستش دادم و پایین پایش نشستم. در حالی که کف پایش دست می کشیدم (همون ماساژ😜) تا خستگی اش در برود گفتم: سقف که گنبدیه کجاش برگه ها رو می خواستی پهن کنی؟ احمد به گوشه ای از سقف اشاره کرد و گفت: اون گوشه هاش یکم جا هست همون جا پهن کردم. گفتم حیاط رو زمین پهن کنی هی حیوون میاد کثیف میشه باز دلت بر نمی داره بخوری _دستت درد نکنه چه خوب که حواست به همه چی هست وسط این همه کار و خستگی فکر و ذهنت به منم هست. احمد دستم را گرفت و گفت: اگه فکر و ذهنم پیش تو نباشه عجیبه. این پای منم کثیفه دستت کثیف میشه ولش کن لبخند زدم و گفتم: اشکالی نداره بذار یکم خستگیت رو در کنم میخوای آب بیارم پاتو بشورم؟ _میخوای منو از خجالت آب کنی؟ کف پایش را بوسیدم که پایش را جمع کرد و با اعتراض گفت: نکن قربونت برم من میگم کثیفه دستت کثیف میشه تو می بوسی؟ دوباره پایش را در دست گرفتم و در حالی که دست می کشیدم گفتم: این دست و پا رو که برای آسایش خانوادش زحمت می کشه باید آب طلا گرفت بوسیدنش کمترین کاریه که میشه کرد. به کف پای احمد نگاه دوختم و گفتم: الهی بمیرم چقدر جای خار توی پاته احمد چهار زانو نشست و گفت: خدا نکنه عروسکم خاره دیگه سر زمین که میریم موقع کار فرو میره ولی درد آن چنانی نداره که اذیت کنه به احمد نگاه دوختم که گفت: از مسجد که میومدی نگات می کردم حس کردم پکر و گرفته ای چیزی شده؟ به سمت دبه آب رفتم تا کوزه را آب کنم و گفتم: نه چیزی نشده احمد از جا برخاست و کنارم آمد و گفت: چشماتم هنوز قرمزه مشخصه گریه کردی ... راستشو بگو چیزی شده؟ دلت تنگ شده؟ روبروی احمد ایستادم. کوزه را به سمتش گرفتم و گفتم: چیزی نشده باور کن ... فقط موقع سلام دادن یه دفعه دلم هوای حرم رو کرد. با بغض گفتم: بدجوری عادت کرده بودم هر روز برم حرم /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭253‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی احمد کوزه را از دستم گرفت و زمین گذاشت. مرا در آغوش گرفت و روی سرم را بوسید و گفت: الهی قربون دلت برم می دونم چه قدر سختته منم دلم برای حرم رفتن پر می زنه ولی فعلا نمیشه و من شرمندتم نگاه به صورتش دوختم و گفتم: دشمنت شرمنده بشه الهی احمد پیشانی ام را بوسید و گفت: به این زودیا نه ولی سعیم رو می کنم آخرای همین ماه رجب هر طور شده یه زیارت بریم. بهت قول میدم. لب هایم به خنده کش آمد و دست هایم را محکم به دو طرف پهلوهایش فشار دادم و گفتم: وای راست میگی؟! احمد با لبخند به تایید سر تکان داد که گفتم: وای باورم نمیشه خیلی خوشحالم کردی می دونم که قولت قوله و حتما می بریم من دیگه تا اون روز خواب و خوراک ندارم مکثی کردم و پرسیدم: دیدن خانواده هامونم میریم؟ احمد خجالت زده گفت: فکر نکنم امکانش باشه اگر می شد که حتما می رفتیم با سوالم باز او را ناراحت و شرمنده کردم. بازویش را فشردم و گفتم: اشکالی نداره فکرش رو نکن. همین حرم هم بتونیم بریم خیلی عالیه ان شاء الله به زودی این روزا تموم میشه و میشه یه دل سیر خانواده هامونو ببینیم. می دانستم با این حرف ها نمی توانم ناراحتی احمد را از بین ببرم یا کم کنم برای همین به سمت پیک نیک رفتم و گفتم: بی زحمت تا من سفره میندازم آقا غلام رو صدا کن بیایین نهار بخورین. احمد کوزه را برداشت. به طرف در رفت و گفت: دستت درد نکنه فقط ... بی زحمت نهار ما رو بذار تو سینی می برم بیرون پای درخت بخوریم تا تو این جا راحت باشی. چشم گفتم و سریع وسایل نهار را در سینی چیدم تا احمد بیاید ببرد. /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬