🅰💎حکایات و سخنان ناب روز
#اربعین
مادرم گفت:
که این اشک ِ تو از شیر من است
من تو را گریهکن شاه مُحرم کردم ..
💐💐
ﮐﻼﻍ ﻭ ﻃﻮﻃﯽ ﻫﺮﺩﻭ ﺯﺷﺖ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ. ﻃﻮﻃﯽ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﻼﻍ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻃﻮﻃﯽ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﻼﻍ ﺁﺯﺍﺩ..
ﭘﺸﺖ ﻫﺮ ﺣﺎﺩﺛﻪ،ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺮﮔﺰ ما ندانیم👌🙂
💐💐
#حدیث
◼️امام سجاد علیهالسلام:
◾️اَلْخَیْرُ کُلُّهُ صِیانَهُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ
▪️سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است.
📚تحف العقول، ص201
📚بحارالأنوار، ج 75، ص 136، ح 3
💐💐
#پندانه
قانون برتر دنیا که دوسشون دارم:
⭕️۱- قانون مورفی:
از هرچی بیشتر بترسی، بیشتر اتفاق میفته.
⭕️۲- قانون کیدلین:
اگه بتونی یه مشکل رو به طور واضح رو کاغذ بنویسی، اون وقت اون موضوع نصفش حل شده.
⭕️۳- قانون گیلبرت:
بزرگترین مشکل در محل کار اینه که کسی بهت نمیگه که چیکار باید بکنی.
⭕️۴- قانون ویلسون:
اگه اطلاعات و هوش رو همیشه در درجه اول قرار بدی، اون وقت پول همینجوری میاد.
⭕️۵- قانون فالکْند:
وقتی مجبور نیستی که تصمیمی بگیری، پس تصمیمی نگیر.
💐💐
#اموزنده
بعضی ﭼﻚﻫﺎ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛
ﺗﺎ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ نقد ﻧﻤﻲﺷﻮﻧﺪ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻭﻡ،
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ ﺍﻣﻀﺎ ﻛﻨﻨﺪ،
ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪﻩﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛
ﺑﺎﻧﻚ ﻓﻘﻂ ﺻﺎﺣﺐ
ﺍﻣﻀﺎ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﺪ..
ﺣﺎﻝ، ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭ
ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ،
ﻣﺜﻞ ﭼﻚ دﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ؛
ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ
ﻭ ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺧﻮﺍﺳﺖ خدﺍﺳﺖ ...
ﺗﺎ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﻴﭻ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ...
💐💐
#داستان
🔹پدری به پسرش میگه: این ساعتی هست که پدر بزرگم به من داده و بیش از ۲۰۰ سال عمر داره!
قبل از اینکه بدمش به تو، برو جواهر فروشی و ببین چقدر بابت ساعت پرداخت میکنند!
پسر میره و برمیگرده و به پدر میگه: گفتند این ساعت زیادی کهنه و قدیمیه و فقط ۱۵ میلیون بابت طلاش میتونند پرداخت کنند
🔸 پدر دوباره یه پسرش میگه: ببر یک دست دوم فروشی ببین اونا چقدر میخرند!
پسر برمیگرده و میگه : فقط ۱ میلیون بابت ساعت پول میدند چون خیلی کهنست!
پدر از پسرش درخواست میکنه به موزه هم بره و ساعت رو به اون ها هم نشون بده!
🔹 پسر به موزه میره و برمیگرده و میگه :کارشناس موزه عاشق این ساعت شده و موزه حاضر هست ۱۰ میلیارد بابت یه همچین ساعت قدیمی و باارزشی پرداخت کنه چون یک نمونه خیلی کمیاب از یک سازنده معروف به حساب میاد!
🔸 اون موقع پدر به پسرش میگه:
فقط میخواستم بهت نشون بدم ، فقط جای درست میتونه ارزش واقعی تورو بهت نشون بده.
اگه تو جای اشتباه کسی بهت اهمیت نداد اصلا ناراحت نشو، چون ارزش تو کم نشده فقط جای درستی قرار نداری!
🔹 کسانی که ارزش واقعی شمارو میدونند همیشه وجود دارند، بنابر این سعی کنید جایی قرار بگیرید که ارزش واقعی شمارو بدونند!
💐💐
#پندانه
دوستی میگفت
سمیناری دعوت شدم که هنگام ورودبه هر یک از دعوت شدگان بادکنکی دادند
سخنران بعد از خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودندخواست که با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته و آنرا در اطاقی که سمت راست سالن بود بگذارند
و خود در سمت چپ جمع شوند
سپس از آنها خواست در ۵ دقیقه به اطاق بادکنکها رفته و بادکنک نام خود را بردارند و بیاورند.من به همراه سایرین دیوانه وار به جستجو پرداختیم ...همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی به راه افتاده بود
مهلت ۵ دقیقه ای ،با ۵ دقیقه اضافه هم به پایان رسید.
اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد.
این بار سخنرانهمه را به آرامش دعوت و پیشنهاد کرد هرکس بادکنکی را بردارد و آنرا به صاحبش بدهدبدین ترتیب کمتر از ۵ دقیقه همه به بادکنک خود رسیدند
سخنران ادامه داد این اتفاقی است که هر روز در زندگی ما می افتد.
دیوانه وار در جستجوی سعادت خویش
به این سو و آن سو چنگ میزنیم و نمیدانیم که
*سعادت ما در گرو سعادت و خوشبختی دیگران است...
💐💐
#حدیث
سوره غافر
🔸الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ حم الْمُؤْمِنِ لَمْ یَبْقَ رُوحُ نَبِیٍ وَ لَا صِدِّیقٍ وَ لَا مُؤْمِنٍ إِلَّا صَلَّوْا عَلَیْهِ وَ اسْتَغْفَرُوا لَه؛
🔸پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس سورهی «حم مؤمن» (سورهی غافر) را بخواند، روح هیچ پیامبری، صدّیقی و مؤمنی باقی نمیماند مگر اینکه بر او درود میفرستد و برای او طلب آمرزش میکند.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۴۸/مستدرک الوسایل
💐💐
#دانستنی
🔹چرا همواره پیشنهاد می شود پس از تعویض گلدان تا چند روز به کاکتوس و یا ساکولنت آب داده نشود؟
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🅱💎حکایات و سخنان ناب روز
🔻تاخیر انداختن آبیاری به مدت ۵ تا ۱۰ روز پس از تعویض گلدان معمولا به دلایل زیر پیشنهاد می شود.
🔻 احیای دوباره ی تارهای کشنده ی ریشه که در موقع تعویض گلدان آسیب دیده اند.
🔻 پینه بستن ریشه های شکسته و زخمی شده در حین تعویض گلدان برای جلوگیری از نفوذ قارچ ها و عوامل بیماری زا.
🔻 تحریک گیاه به بازیابی سریع ریشه ها و تولید ریشه های جدید.
🔻 آشنا شدن گیاه با خاک جدید و ترکیبات آن
🔻 جلوگیری از توقف رشد گیاه در نتیجه ی شوک وارده از تعویض گلدان که اصطلاحا بیماری خواب نامیده می شود.
💐💐
#خدا
به دشمنانمان خوشیهای
بزرگ عطا کن، تا دست بردارند
از حسادت به دلگرمیهای
کوچک زندگی ما.
سلامت عقل و شرف داشتن را
درکنار سلامتی جانهایمان محفوظ بدار
تا از یادمان نرود :
انسانیت، درستی و گذشت را....
خدایا هرکه با ما بد کرد و بدی را نشانمان داد
تو خوبی را نشانشان بده
و معجزه ی بزرگ محبت
💐💐
#پندانه
هر لحظه را زندگی کن، در غم و شادی
در اشک و لبخند
تمام ِ لحظاتت را زندگی کن...
در نبرد باشی یا در خلوتِ آرامِ خویش زندگی کن...
و زندگی چیست؟
هر لحظه را به تمامی زیستن،
با چشمان ِ عاشق و سپاسگزار و بی قضاوت لحظات را دیدن ...
زندگی کن
💐💐
#حدیث
◼️پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله:
◾️خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.
▪️بهترین یاران کسی است که ناسازگاری اش اندک باشد و سازگاری اش بسیار.
📚تنبیه الخواطر، ج 2، ص 123
💐💐
#اموزنده
عادتهایى كه معجزه میکند:
با ملايمت ، سخن بگوئيد،
عميق ، نفس بكشيد،
شيک ، لباس بپوشيد،
صبورانه ، كار كنيد،
نجيبانه ، رفتار كنيد،
همواره ، پس انداز كنيد،
عاقلانه ، بخوريد،
كافى ، بخوابيد،
بى باكانه ، عمل كنيد،
خلاقانه ، بينديشيد،
صادقانه ، عشق بورزید،
هوشمندانه ، خرج كنيد،
خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد. هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد. زندگی کنید و از حال لذت ببرید...
💐💐
#داستان
مجلس ميهماني بود......
پير مرد از جايش برخاست تا به بيرون برود...
اما وقتي که بلند شد، عصاي خويش را
بر عکس بر زمين نهاد.....
و چون دسته عصا بر زمين بود، تعادل کامل نداشت...
ديگران فکر کردند که او چون پير شده، ديگر حواس خويش را از دست داده و متوجه نيست که عصايش
را بر عکس بر زمين نهاده.....
به همين خاطر صاحبخانه با حالتي که خالي از تمسخر نبود به وي گفت:
پس چرا عصايت را بر عکس گرفته اي؟!
پير مرد آرام و متين پاسخ داد:
زيرا انتهايش خاکي است، مي خواهم فرش خانه تان خاکي نشود.....
مواظب قضاوتهايمان باشيم....
چه زيبا گفت دکتر شريعتي:
براي کسي که ميفهمد
هيچ توضيحي لازم نيست
و
براي کسي که نميفهمد
هر توضيحي اضافه است
آنانکه ميفهمند
عذاب ميکِشند
و
آنانکه نميفهمند
عذاب مي دهند
💐💐
#شعر
🌺غمی ز هجر تو بیش از حساب دارم من
به شوق توست اگر صبر و تاب دارم من
🌺بروی شیشه قلبم به غیر عکس تو نیست
میان سینه فقط از تو قاب دارم من
🌺غم فراق تو ایدوست بس که سنگین است
ز دیده اشک روان چون سحاب دارم من
🌺ز گنج مهر تو در آستانه دل خود
هزار گوهر نایاب و ناب دارم من
🌺تو ماه کشور حُسن و ملاحتی بخدا
که از تجلّی تو ماهتاب دارم من
🌺ز نور عشق تو ای آفتاب مُلک وجود
درون خانه دل آفتاب دارم من
🌺اگر چه موی سیاهم سفید شد اما
هنوز عشق ترا چون شباب دارم من
🌺اگر به تربت من بگذری پس از صد سال
برای فیض حضورت شتاب دارم من
🌺پی وصال تو ای تک سوار کشور دل
قسم بدوست که پا در رکاب دارم من
🌺کمال عشق «مقدم» فقط توئی ایدوست
خوشم که مایه به حدّ نصاب دارم من
💐💐
🔹سه نکته مهم که اگر رعایت کنید؛
زندگی آرامی خواهید داشت :
🔻 وقتی خوشحال هستید قول ندهید
🔻 وقتی عصبانی هستید جواب ندهید
🔻 وقتی ناراحت هستید تصمیم نگیرید.
💐💐
#پندانه
💚چرا شکر گزاری اینقدر بر روی زندگی ما تاثیر گذار است؟
✔ هنگامیکه در حال شکر گزاری کردن هستید در اصل شما بر روی آنچه که دارید تمرکز و توجه میکنید
وقتی چیزی را بیشتر ببینید طبق قانون جهان هستی از آن بیشتر دریافت میکنید شما در حین شکر گزاری در حال بیشتر دیدن نعمت ها هستید
✔وقتی در حال شکر گزاری هستید شما در اصل بر روی حس مثبت خود تکیه کرده اید و وزنه حس مثبت شما سنگین تر است
✔وقتی در حال شکر گزاری هستید بدون هیچ چشم داشت و انتظاری قدر دانی میکنید وجهان به این قدر شناسی شما جواب خواهد داد وچون جهان هستی پر از فراوانی است آن را بیشتر و بیشتر به شما نشان خواهد داد
✔وقتی شما در حال شکر گزاری هستید ارتعاش مثبت بر روی خواسته خود دارید و به جهان اعلام میکنید که بیشتر دیده اید و بیشتر دریافت میکنید
حس قدر شناسی برابر است با: توجه + احساس مثبت
و این دوقطب بزرگ ،انرژی مضاعفی بر زندگی شما ساطع میکند
و دریک کلام
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند❤️
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🅱💎حکایات و سخنان ناب روز
#زندگی
براى “اتفاق خوب” زندگى ات منتظر باش هر قدر كه لازم است! اصلاً هر روز خودت را براى اتفاق افتادنش آماده كن و هر لحظه دنبالش بگرد! روزى نرسد كه اتفاق خوبت،لابه لاى مشكلات و مسائل روزمره گم شود و ديگر هرچه بگردى پيدايش نكنى.. يا اين كه هى بيايد پشت پنجره ى اتاقت هى بنشيند روى يقه ى پيراهنت هى خودش را روى ميز كارَت برقصاند و تو ناديده اش بگيرى! و بعد ها در آلبوم هاى جوانى ات به دنبال يافتن اثرى از “اتفاق خوب” به چشم هايت توى عكس ها خيره شوى و…! نكند كه دير شود نكند كه فكر كنى اتفاق نمى افتد..! زندگى پر از اتفاق هاى خوب ريز ريز است فقط بايد نگاهشان كنى
🌺🌺
فقط از خدا بخواه‼️
امام_سجاد علیه السلام فرمودند: "کسی که در هیچ چیز به مردم امید نداشته باشد، و حاجات خود را به خدا واگذار نماید، خداوند همه حاجات او را اجابت می کند."
🌺🌺
#پندانه
💚چرا شکر گزاری اینقدر بر روی زندگی ما تاثیر گذار است؟
✔ هنگامیکه در حال شکر گزاری کردن هستید در اصل شما بر روی آنچه که دارید تمرکز و توجه میکنید
وقتی چیزی را بیشتر ببینید طبق قانون جهان هستی از آن بیشتر دریافت میکنید شما در حین شکر گزاری در حال بیشتر دیدن نعمت ها هستید
✔وقتی در حال شکر گزاری هستید شما در اصل بر روی حس مثبت خود تکیه کرده اید و وزنه حس مثبت شما سنگین تر است
✔وقتی در حال شکر گزاری هستید بدون هیچ چشم داشت و انتظاری قدر دانی میکنید وجهان به این قدر شناسی شما جواب خواهد داد وچون جهان هستی پر از فراوانی است آن را بیشتر و بیشتر به شما نشان خواهد داد
✔وقتی شما در حال شکر گزاری هستید ارتعاش مثبت بر روی خواسته خود دارید و به جهان اعلام میکنید که بیشتر دیده اید و بیشتر دریافت میکنید
حس قدر شناسی برابر است با: توجه + احساس مثبت
و این دوقطب بزرگ ،انرژی مضاعفی بر زندگی شما ساطع میکند
و دریک کلام
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند❤️
🌺🌺
#دانستنی
🔹پنگوئن
🔻 پرندگان بیپروازی که از ماهیها تغذیه میکنند آنها بالهای کلفتی دارند که به عنوان باله شنا از آن بهره میگیرند. پنگوئن ها پرندگانی هستند که نمی توانند پرواز کنند اما خیلی خوب شنا می کنند و بیشتر زندگی شان را در دریا می گذرانند. پنگوئن ها در جاهای سردسیر زمین زیست میکنند.
🌺🌺
بلند شو ...
امروز همون روزیست که مدتها منتظرش بودی...
روزی برای یک شروع...
برای یک تصمیم...
برای یک تغییر...
از همین الان تصمیمتو بگیر...
تغییر کن و شروع کن.
🌺🌺
#داستان
روباهی از شتری پرسید :
عمق این رودخانه چه اندازه است؟
شتر جواب داد : تا زانو
اما وقتی روباه در آب رودخانه پرید،
آب از سرش هم گذشت و همین طور که دست و پا میزد به شتر گفت :
تو که گفتی تا زانو !!
شتر جواب داد : بله، تا زانوی من، نه زانوی تو!
⭕️نکته : هنگامی که از کسی مشورت میگیریم یا راهنمایی میخواهیم باید شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم. لزوما هر تجربهای که دیگران دارند برای ما مناسب نیست !🙂
🌺🌺
#حدیث
سوره فصلت
⚪️الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ حم السَّجْدَهًَْ کَانَتْ لَهُ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مَدَّ بَصَرِهِ وَ سُرُوراً وَ عَاشَ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا مَحْمُوداً مَغْبُوطاً؛
⚪️امام صادق (علیه السلام)- هرکس سورهی حم سجده را بخواند تا جایی که چشم او کار میکند، در روز قیامت دارای نور و سرور خواهد بود و در طول زندگیاش در دنیا مورد ستایش و غبطه دیگران خواهد بود.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۴/بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۹۸
🌺🌺
از مادر بزرگ پرسیدم؟؟
بابا بزرگ تا حالا واست گل خریده؟
گفت:نه،
ولی تمام لباسهایی که برام خریده گلدار بوده!
عشق یعنی درک کردن انچه هست نه انتظار انچه نیست.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎حکایات و سخنان ناب روز
🌺 امام صادق علیه السلام:
مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ (ع) مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَة.
🌷 هرکس با پای پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود، خداوند با هر قدمی که بردارد برایش هزار حسنه مینویسد و هزار گناه از او پاک میکند و رتبه او را هزار درجه بالا میبرد.
💐💐
#حدیث
سوره فصلت
⚪️الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ حم السَّجْدَهًَْ کَانَتْ لَهُ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مَدَّ بَصَرِهِ وَ سُرُوراً وَ عَاشَ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا مَحْمُوداً مَغْبُوطاً؛
⚪️امام صادق (علیه السلام)- هرکس سورهی حم سجده را بخواند تا جایی که چشم او کار میکند، در روز قیامت دارای نور و سرور خواهد بود و در طول زندگیاش در دنیا مورد ستایش و غبطه دیگران خواهد بود.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۴/بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۹۸
💐💐
از مادر بزرگ پرسیدم؟؟
بابا بزرگ تا حالا واست گل خریده؟
گفت:نه،
ولی تمام لباسهایی که برام خریده گلدار بوده!
عشق یعنی درک کردن انچه هست نه انتظار انچه نیست.
💐💐
#شعر
🌺سرکش و تندخوست، میدانم
فتنه و فتنهجوست، میدانم
🌺جستوجو کنج سینهام نکنید
دل من پیش اوست، میدانم
🌺کس نبستهست پای اشک مرا
ترسم از آبروست، میدانم
🌺راه محراب چشم او باز است
دست من بیوضوست، میدانم
🌺در دلش جا نمیکنم، چه کنم؟
شرط عشق از دو سوست، میدانم
🌺مبتلای خیال گیسویش
با بلا روبهروست، میدانم
🌺آخر کار، آن دل و دل دانیم
ناز سنگ از سبوست، میدانم
🌺گر سخن میکنم، ز سوز دل است
عشق بیگفتوگوست، میدانم
🌺لاله همرنگ اوست، میداند
لب او غنچهبوست، میدانم
🌺آرزومند روی او چو نسیم
دربهدر کو به کوست، میدانم
🌺وه که آخر -«پریش!»- قاتل من
دلِ پرآرزوست، میدانم...
💐💐
#زندگی
بعضی وقتا باید به خدا گفت:
خدایا هرکسی به من بدی کرده از ته دل میبخشم
تو هم منو ببخش…
💐💐
#داستان
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پايش قرار داده بود ،روی تابلو خوانده می شد:" من کور هستم لطفا کمک کنيد ." روزنامه نگارخلاقی از کنار او گذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود..او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اينکه از مرد کور اجازه بگيرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان ديگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روزنامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگويد ،که بر روی آن چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد: "چيز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل ديگری نوشتم،" و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هيچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده می شد:" امروز بهار است، ولی من نمی توانم آنرا ببينم !!!!! "
⭕️نتیجه وقتی کارتان را نميتوانيد پيش ببريد استراتژی خود را تغيير بدهيد خواهيد ديد بهترينها ممکن خواهد شد باور داشته باشيد هر تغيير بهترين چيز برای زندگی است. حتی برای کوچکترين اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مايه بگذاريد اين رمز موفقيت است …. لبخند بزنيد.
💐💐
#حدیث
گناه اعظم در کلام امام سجاد (علیه السلام)
◼️امام زین العابدین علیه السلام:
◾️اِیـّاکَ وَالاِْبْتـِهاجَ بالِذَّنْبِ، فاِنَّ الاِْبْتِهاجَ بِهِ اَعْظَمُ مِنْ رکُوُبِهِ
▪️مبادا به گناهی که انجام داده ای خوشحال باشی، زیـرا اظـهار شـادی بخـاطـر گـناه از انجام آن «گناه» بزرگتر است.
📚کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۸
💐💐
#پندانه
چه دلنشین است روزی که با لبخند شروع شود؛ پنجرهی دلت را رو به خوشبختی باز کن، عشق را به قلبت دعوت کن، و نفس بکش هوای مهربانی را...😍
💐💐
#اموزنده
شما فرمانروای دنیای خود هستید. افکار و اعتقادات گذشته تان، زمان حال و تمام لحظات گذشته تا کنون را آفریده است. هر آنچه که اکنون برای اندیشیدن و گفتن بر میگزینید، لحظه ی بعد، روز بعد، ماه بعد و سال بعدتان را می آفریند چون شما مرکز جهان خود هستید
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎حکایات و سخنان ناب روز
🖤سلام بر حسین ع و داغ عالم سوز او🖤
💐💐
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎیﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :"ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ"ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ..........ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ .ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ :"ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ"
گر به دولت برسی، مست نگردی مردی،
گر به ذلت برسی، پست نگردی مردی،
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند،
گر تو بازیچه این دست نگردی مردی╭┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅
💐💐
#داستان
مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد
اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد.
فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد.
در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد
مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟
در جواب میگفت: زندگی من به کسی ربط ندارد.
تا اینکه او مریض شد
احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد.
هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود...
همسرش به تنهایی او را دفن کرد
اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد
دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد.
او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت...!!
قضاوت کار ما نیست.
💐💐
#اموزنده
هيچ وقت به خاطر حرف مردم
زندگيتو خراب نكن 👌
دهن اين مردم هميشه بازه...
پولدار كه باشى ميگن دزده
ساده كه باشى ميگن بدبخته
زياد گردش برى ميگن وله
تو خونه باشى ميگن مغروره
شوخ كه باشى ميشى سبك
سنگين كه باشى ميشى مغرور
خوشگل كه باشى ميگن مورد داره
مرامت مردونه باشه
ميگن داره دون ميپاشه
پس بذار هر چى كه ميخوان بگن
خداى توست كه بايد
تو رو قضاوت كنه و بـس👌
💐💐
#حدیث
سوره شوری
🔅الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَهَا کَانَ مِمَّنْ تُصَلِّی عَلَیْهِ الْمَلَائِکَهًُْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ یَسْتَرْحِمُونَ عَلَیْه؛
🔅پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس سورهی شوری را بخواند از کسانی میشود که فرشتگان بر او درود میفرستند و برایش طلب آمرزش و رحمت میکنند.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۵۵۸/المصباح للکفعمی، ص۴۴۴
💐💐
#پندانه
زندگی وقتی قشنگه که
در کتاب قانون آن
اصل معرفت
ماده محبت...
و تبصره عـشق
نوشتـه شـده باشـه
زندگی تـون عـاشقـانـه
💐💐
#زندگی
بعضی وقتا باهاش بحث میکنی
بعضی وقتاهم قهر
بعضی وقتام دلمون ازش میگیره
ولی اخرش میفهمیم حکمتی توش بوده که نشده
اره رفیق هیچ کار خدا بی حکمت نیست…
💐💐
#پندانه
✍ زندگی همچون کوهستان است
🔹جوانی با دوچرخهاش به پیرزنی برخورد کرد.
🔸بهجای عذرخواهی و کمککردن به پیرزن شروع کرد به خندیدن و مسخرهکردن. سپس راهش را ادامه داد و رفت.
🔹پیرزن صدایش زد و گفت:
چیزی از تو افتاده است.
🔸جوان به سرعت برگشت و شروع به جستوجو کرد.
🔹پیرزن به او گفت:
مروت و مردانگیات به زمین افتاد. هرگز آن را نخواهی یافت!
🔸زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد.
🔹زندگی حکایت قدیمی کوهستان است! صدا میکنی و میشنوی. پس به نیکی صدا کن، تا به نیکی به تو پاسخ دهد.
💐💐
این روزها کسی به خودش زحمت نمی دهد یک نفر را کشف کند !
زیبایی هایش را بیرون بکشد ...
تلخی هایش را صبر کند ...
آدمهای امروز ، دوست های کنسروی می خواهند !
یک کنسرو که درش را باز کنند و یک نفر شیرین و مهربان
از تویش بپرد بیرون !
و هی لبخند بزند و بگوید
حق با توست...🙂
💐💐
#حدیث
◼️امام باقر علیه السلام فرمودند:
◾️ثَلاثٌ لَمْ يَجعَلِ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ فيهِنَّ رُخصَةً: أداءُ الاَمانَةِ إلَى البَرِّ وَ الفاجِرِ وَ الوَفاءُ بِالعَهْدِ لِلبَرِّ وَ الفاجِرِ وَ بَرُّ الوالِدَينِ بِرَّيْنِ كانا أوْ فاجِرَينِ.
▪️امام باقر عليه السلام فرمود: سه چيز است كه خداى عزوجل به هيچ كس رخصت و اجازه نقض آن را نداده است:
۱. اداى امانت به نيكو كار و بدكار.
۲. وفاى به پيمان در برابر نيكوكار و بد كار.
۳. خوشرفتارى و نيكى نسبت به پدر و مادر، چه نيك باشند و چه بد كار.
📚اصول كافى، 3، ص 236
💐💐
#اموزنده
وقتی که حال شما خوب نیست
یکی از این علتها یا چندتا از این علتها را جستجو کنید و شک نکنید که علت حال بد شما همین است و بس
1️⃣ شما به نداشته هایتان
و نخواسته هایتان
و اتفاقها و خاطرات منفی
و شکستهای گذشته
و رنجشهای قبل فکر کردید
واین فکر کردن را ادامه دادید!
2️⃣ ساعاتی قبل یا روزهای قبل
کلمات منفی و ناامیدکننده و ترس آور و کینه آوری را برزبان آورده اید!
3️⃣ یک فکر منفی باید 17 ثانیه ادامه پیدا کند
تا بتواند حال شما و کار شما را خراب کند
🔇🔊🔉 کانالهای عاشقان ولایت
http://eitaa.com/ashaganvalayat
http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
💎حکایات و سخنان ناب روز
#حدیث
◼️امام سجاد علیه السلام:
◾️إِنّ حُبّنَا لَتُسَاقِطُ الذّنُوبَ کمَا تُسَاقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ
▪️محبت اهل بیت سبب ریزش گناهان است، چنان که باد برگ درختان را میریزد.
📚بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۱۱۶
💐💐
#داستان
پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد او دستانش می لرزیدوچشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی رابرزمین انداخت وشکست.
پسروعروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند:باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قراردادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد .
بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت.
یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت:پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!🙂
یادمان بماند که : زمین گرد است..."
💐💐
#حدیث
◼️امام علی علیه السلام فرمودند :
◾️مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ
▪️آن که مغلوب گناه گردید، پیروزی ندید،
وآن که با بدی چیرگی ورزید، مغلوب گردید.
📚کتاب نهجالبلاغه ح ۳۱۹
📚مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 697
💐💐
#پندانه
زغال های خاموش را کنار
زغالهای روشن می گذارند
تا روشن شوندچون همنشینی
اثر داردپس همنشینی را انتخاب
کنیدکه به شما انرژی ببخشد
و برشما اثرات مثبت بگذارد🙂
💐💐
#خدا
یک چیز را در زندگیت
عوض کن تا زندگیت زیبا شود..
بجای ترس از خدا
اعتماد و عشق به خدا را جایگزین کن.
به این باور برس که روزی همه دست خداست نه بنده اش.
💐💐
#حکایت
🔻آنچه را ذخیره کردهای، به دست سارق ایام مسپار
✍مردی مزرعهای آفتابگردان کاشت و محصولش را در چند گونی ریخت و در انبار خانهاش ذخیره کرد تا نزدیک عید گرانتر شود و آنها را بفروشد.
دزدی شب به انبار او زد و تمام آفتابگردانها را برد و در ته یکی از گونیها، کمی از آفتابگردانها را رها کرد.
او دست نوشتهای به این مضمون گذاشت:
«زحمت یکسالهات برای من بود. این مقدار را هم گذاشتم، یک موقع نبری مصرفشان کنی. برو کشت کن سال بعد همین موقع باز در خدمتم!
💐💐
#پندانه
حواستان به آدم هاى آرامِ زندگيتان باشد!
آدم هايى كه از صبح تا شب
هزار بار خودخورى می كنند كه
مبادا با يك حال و احوال پرسىِ ساده،
مزاحمِ كارتان شوند!
آدم هايى كه وقتى تنهاترين هستيد،
فرقِ بينِ "ترک كردن" و "درک كردن" را تشخيص می دهند
آدم هايى كه "دمِ دستى" نيستند،
كه يك روز با شما،
يك روز با دوستِ شما،
و يک روز با دهها نفر مثلِ شما باشند!
آدم هايى كه شما را براى پرُ كردن جاى ِخالى
نمى خواهند
بيشترين انتظار شان،
چند دقيقه وقت ِخاليست
كه برايشان كنار بگذارى،
تا كنارت بنشينند و
يادآورى كنند يك نفر هست
كه به بودنت نياز دارد...
قدر آدمهاى آرامِ زندگيتان را بدانيد
قبل از آنكه ناگهانى رفتنشان،
شما را به آشوبى هميشگى بكشاند.
💐💐
#حدیث
سوره زخرف
💠الباقر (علیه السلام)- مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَهًَْ حم الزُّخْرُفِ آمَنَهُ اللَّهُ فِی قَبْرِهِ مِنْ هَوَامِّ الْأَرْضِ وَ مِنْ ضَمَّهًِْ الْقَبْرِ حَتَّی یَقِفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ ثُمَّ جَاءَتْ حَتَّی تَکُونَ هِیَ الَّتِی تُدْخِلُهُ الْجَنَّهًَْ بِأَمْرِ اللَّه تَبَارَکَ وَ تَعَالَی؛
💠امام باقر (علیه السلام)- هرکس بهطور مداوم سورهی زخرف را بخواند، خداوند تا روز قیامت و ایستادن در برابر پروردگار متعال، او را در قبرش از حشرات زمین و فشار قبر در امان خواهد داشت تا اینکه به فرمان الهی او را وارد بهشت خواهد نمود.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۸/بحارالأنوار، ج۸۴، ص۳
💐💐
#دانستنی
🔹سنگ گارنت
🔻 از جمله سنگهای دگرگونی است که با وجود ارزش بالای این سنگ چندان در بین مردم شناختهشده نیست. این سنگ از جمله سنگهایی است که در ایران نیز یافت میشود. این سنگ به صورت شفاف و نیمهشفاف وجود دارد و رنگهای آن نیز سفید، قهوه ای، سیاه و... میتواند باشد، هرچند رنگ قرمز، خصوصا قرمز تیره آن بسیار مورد توجه است. این سنگ نیز تنوع رنگی خود را از ناخالصیهایی که ممکن است در ترکیب آن وارد شوند میگیرد. سنگ گارنت جزو سنگهای نیمهقیمتی محسوب می شود
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
التماس دعا 🤲:
#داستان
در دهکده دور افتاده ای پیرزنی که یک پسر به نام روبرت و یک پسر خوانده به نام دنی داشت،سالها گذشت و پیر زن دچار یک بیماری سخت شد،تنها راه معالجه عمل جراحی بود اما پیر زن پول لازم برای جراحی را نداشت.
پیرزن هر روز ضعیف و ضعیف تر می شد و دنی هر روز ناراحت تر میشد،تا اینکه بعد از مدتی رفتار دلی خیلی مشکوک شد هر روز از صبح بیرون می رفت و باز میگشت هر روز بدتر می شد تا اینکه روبرت توانست تنها مقداری از هزینه عمل مادرشان را تامین کند اما هنوز نیمی از هزینه عمل باقی مانده بود .
در برابرت بسیار ناراحت بودند اما کاری از دستشان بر نمی آمد.تا اینکه یک روز وقتی برای دعا به کلیسا رفته بودند دزد، تمام پولی را که روبرت برای عمل تهیه کرده بود دزدید.
از آن روز حال پیرزن بدتر و او ناامید تر می شد دنی هر روز از صبح از خانه بیرون می رفت وقتی برمیگشت مثل آدمهای معتاد صورتش زرد بود و یکراست به خواب می رفت و میخوابید.
بعد از مدتی دنی ناپدید شد.مادرش که نگران شده بود موضوع را با روبرت در میان گذاشت،بعد از یک هفته دنی بدتر از همیشه برگشت،همین که جلوی او را گرفت و ازش پرسید: تا الان کجا بودی؟اما دنی پاسخی نداد. در همان لحظه روبرت دنی را هل داد و در دست او جای سرنگ ها نمایان شد.روبرت به دنی حمله کرد و او را کتک زد و به او می گفت که چرا اعتیاد داری؟و گمان میکرد که آن پولها را دنی برای استعمال مواد خودش دزدیده.
دنی گفت: اما من اعتیاد ندارم.
رابرت گفت: پس این همه جای سرنگ روی بازوت چیه؟
دنی پاسخی نداد تا اینکه روبرت گفت از اینجا برو بیرون بدیهی دیگر حق نداری به اینجا باز گردی!
همان طور که روبرت فکر میکرد که چه کاری برای خرج عمل کند تا آن که به ذهنش رسید که میتواند آن را از عمویش قرض بگیرد و با خود فکر کرد که الان به آنجا برود اما بعد یادش آمد که بیرون برفی است. با خود گفت که فردا به آنجا میرود.
صبح زود صدای در به صدا در آمد در را باز کرد وقتی در را باز کرد مردی را دید که با لباس فرم روبرویش ایستاده،
رابرت گفت :سلام؛ بفرمایید؟
مرد گفت: سلام با دنی کار دارم.
رابرت برایش توضیح داد که او دیگر اینجا زندگی نمی کند و برای اعتیاد آن را بیرون انداختیم.
آن مرد گفت: خدای من! تو با اون پسر چیکار کردی؟
-من اون رو از خونه بیرون کردم.
-کی؟
- دیشب .
- تو اشتباه بزرگی کردی! دنی هر روز به بیمارستان می اومد و خونِش رو می فروخت تا برای هزینه عمل مادرش پول جمع کند. ما هم به او گفتیم ما مادرت را عمل می کنیم به شرطی که در اینجا کار کنی...
-دیروز به من گفت که می خواهد کلیه ش رو بفروشه ما به او گفتیم که بدن تو الان امادگیش رو نداره او اصرار کرد و گفت که مجبورم ما هم قبول کردیم و امروز برای بردن مادرتون به بیمارستان آمدیم...
روبرت روی زانو هایش افتاد و غرق در اشک ، بود .تا آنکه بعد از دو روز ، جسد دنی یخ زده زیر یک درخت افتاده بود. در حالی که مادرش را نجات داده بود.
❌هیچ موقع زود قضاوت نکنیم.........
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️نه "گفتن را یاد بگیر!
این" نون و ه " در کنار هم کلمه ی مقدسی ساخته اند!
در مقابل خواسته هایت که باعث حقارت تو میشوند بگو ...نه!
یک نفر هر چقدر گستاخانه و بی شرمانه که می خواسته با تو رفتار کرده و حالا دلت میخواهد به او پیام بدهی....؟!
به دلت بگو نه!
"بعضی ها ارزش معاشرت ندارند"
دوستت از تو کاری را میخواهد انجام بدهی که وجدانت قبول نمیکند... بگو نه!
"قبول که دوست توست اما هیچ چیز ارزش وجدان درد را ندارد"
از تو میخواهند به جایی بروی که آدم ها و رفتارهایشان عذابت میدهند...بگو نه!
"با لحظات عمرت که رودربایستی نداری"
پیرمردی در مترو سرپا ایستاده و تو نشسته ای!
پایت هم درد میکند و احتمالن خسته ای...به پاهایت بگو نه!
"میچسبد گاهی با خودت بجنگی، میچسبد و شیرین است"
روزی با یک نفر رابطه داشته ای و او خیلی خودخواهانه تو را رها کرده و رفته و حالا دوباره برگشته و فیلش یاد هندوستان کرده است ....بگو نه!
"تو حق نداری خودت را بازیچه ی هوس دیگران کنی که مثل کشو بیایند و بروند!"
هرگاه یک جایی گیر کردی که احساست گفت" بلی "و عقلت گفت "خیر" به حرف (عقل) ات گوش کن تا زندگی ات از چهارچوب خارج نشود!
میدانی چیست رفیق...؟
یک جاهایی اگر نگویی نه!
تمام رنج ها و استرس ها و حقارت ها
به تو و زندگی ات "آری" میگویند.
البته که مختاری
فقط اگر نتوانستی "نه" بگویی.. .
لطف کن و ناله هایت را پیش من نیاور.
🔥❌منتشر نمودن فقط با لینک زیر مورد رضایت است ❌🔥
لینک کانال عاشقان ولایت در ایتا
https://eitaa.com/ashaganvalayat
لینک گروه عاشقان ولایت در ایتا جهت ارسال مطالب اعضای محترم.
https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
#تلنگر
🅰💎حکایات و سخنان ناب
🔴 در صـــــــدر اخبار جهـــــــــان...
🌕 آقا امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«يَظْهَرُ فِي شُبْهَةٍ لِيَسْتَبِينَ فَيَعْلُو ذِكْرُهُ وَ يَظْهَرُ أَمْرُهُ وَ يُنَادَى بِاسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ وَ نَسَبِهِ وَ يَكْثُرُ ذَلِكَ عَلَى أَفْوَاهِ اَلْمُحِقِّينَ وَ اَلْمُبْطِلِينَ وَ اَلْمُوَافِقِينَ وَ اَلْمُخَالِفِينَ لِتَلْزَمَهُمُ اَلْحُجَّةُ بِمَعْرِفَتِهِم»
«او (مهدی علیهالسلام)، در وضعی شبههناک آشکار میشود تا اینکه امرش روشن شود، و نامش بالا رود، و کارش آشکار گردد، و نام و کنیه و نسبش ندا داده شود، و آوازهٔ او در دهان پیروان حقّ و باطل و موافقان و مخالفان بسیار گردد؛ تا اینکه به واسطهٔ شناخت او حجّت بر همه تمام شود.»
📗بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱
📗الهداية الکبرى ج ۱، ص ۳۹۲
📗مختصر البصائر ج ۱، ص ۴۳۳
🍁🍁
#داستان
🌿 حرفهایت را از صافی رد کن
شخصی نزد همسایهاش رفت و گفت:
گوش کن، میخواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو میگفت…همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:
قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذراندهای یا نه؟
آن شخص گفت: کدام سه صافی؟همسایه گفت:اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف میکنی واقعیت دارد؟
شخص گفت:نه، من فقط آن را شنیدهام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.
همسایه سری تکان داد و گفت:
پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذراندهای. یعنی چیزی را که میخواهی تعریف کنی، باعث خوشحالیام میشود.
گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.همسایه گفت:
بسیار خب، پس اگر مرا خوشحال نمیکند، حتما از صافی سوم یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که میخواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم میخورد؟شخص گفت:
نه، به هیچ وجه!
همسایه گفت:
پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحالکننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی
🍁🍁
#داستان
روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی.
اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری.
دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی.
سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی.
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم. چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.
🍁🍁
#پندانه
⭕️ گناه مثل میکروب است...
آلودگی اگر کم هم باشد اثر خودش را میگذارد. آدمهای زیرک به جای اینکه روی عبادت سرمایهگذاری کنند، روی ترک کار بد سرمایهگذاری میکنند.
گناه مثل سوراخ در کشتی است. رفته رفته کشتی را در آب غرق میکند. تَرَک روی سد باعث میشود، سد از بین برود. اول حرامها را بشناسید و بعد آنها را ترک کنید.
کسی که اصرار روی گناه دارد از چشم خدا میافتد انسان ممکن است، دچار گناه شود ولی هیچ وقت اصرار به گناه نمیکند.
اصرار به گناه باعث میشود تمام زحمات عمر انسان هدر رود چون لجبازی با خداوند است. امیرالمومنین فرمودند: پرهیز از گناهان سزاوارتر از انجام کارهای خیر است.
🍁🍁
#اموزنده
🍃رازهای زندگی:
زندگی خیلی ساده است. در پنج عبارت خلاصه میشود؛ که آنها اسرار حیات آدمیست!
- آدمی باید بتواند سهم خطای خود را ببیند؛ تا بتواند بگوید: "متاسفم"
- آدمی باید شجاعت داشته باشد؛ تا بتواند بگوید: "من را ببخش"
- آدمی باید عشق داشته باشد؛ تا بتواند بگوید: "دوستت دارم"
- آدمی باید شاکر داشته و نعمتهایش باشد؛ تا بتواند بگوید: "متشکرم"
- و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد؛
تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد ...
🍁🍁
بعضی وقتا آدما
الماسی تو دست دارن،
بعد چشمشون به یه گردو می افته...
خم میشن تا گردو رو بردارن،
یهو الماسه می افته رو شیب زمین،
قل میخوره و تو عمق چاهی
فرو میره...
میدونی چی می مونه...؟
یه آدم دهن باز...
یه گردوی پوک...
و یه دنیا حسرت...
مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم ...
🍁🍁
اگر با هر سقوطی زندگی معنی خود
را از دست میداد، هرگز دانه ای
به لانه مورچه ای نمی رسید.
🍁🍁
#پندانه
❣️این کلمات را کمتر به کار ببرید:
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🅱💎حکایات و سخنان ناب
🔹پیرمردی به خرابات نزد نیازمندان آمد و قرص نانی از کیسه خویش درآورد و به نیازمندی داد.
🔸رندی او را تمسخر کرد و گفت:
این راه طولانی را تنها برای قرصی نان آمدهای؟!
🔹پیرمرد گفت:
حضرت صمد در آخرت از انفاق ما در قبال وُسعی که در دنیا از او گرفته بودیم، سؤال خواهد کرد. اما درباره اعمال ما چنین نخواهد کرد و عذری از ما برای گناهانمان بهخاطر جهلمان نخواهد پذیرفت. چون طلب علم را در وسع همگان قرار داده بود.
🔸خداوند مرا بهخاطر کم یا زیاد بودن قرص نانی که بخشیدهام مؤاخذه نخواهد کرد. ولی تو را برای تمسخری که کردی بیتردید مؤاخذه خواهد کرد. چون من بر اساس وسع خویش شاید عمل کرده باشم. ولی تو بر اساس وسع خویش علمی نیاموختی و در جهل سخن بر زبان راندی.
💐💐
#شعر
مرو راهی که با ریگی بلغزی
مشو بیدی که با بادی بلرزی
تو را قدر و تو را قیمت گران است
مکن کاری که یک ارزن نیرزی..
💐💐
#داستان
کوهنوردی میخواست به قلهای بلندی صعود کند، پس از سالها تمرين و آمادگی، سفرش را آغاز کرد.
به صعودش ادامه داد تا اينکه هوا کاملاً تاريک شد، بهجز تاريکی هيچچيز ديده نمیشد.
سياهی شب، همهجا را پوشانده بود و مرد نمیتوانست چيزی ببيند حتی ماه و ستارهها پشت انبوهی از ابر پنهانشده بودند.
کوهنورد همچنان که بالا میرفت، درحالی که چيزی به فتح قله نمانده بود، پايش ليز خورد و با سرعت هرچهتمامتر سقوط کرد.
سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس، تمامی خاطرات خوب و بد زندگیاش را به ياد آورد.
داشت فکر میکرد چقدر به مرگ نزديک شده است که ناگهان دنباله طنابی که به دور کمرش حلقه خورده بود بين شاخههای درختی درشيب کوه گير کرد و مانع از سقوط کاملش شد.
در آن لحظات سنگين سکوت که هيچ اميدی نداشت از ته دل فرياد زد: خدايا کمکم کن.
ندايی از دل آسمان پاسخ داد: از من چه میخواهی؟
گفت: نجاتم بده ای خدای من.
- آيا به من ايمانداری؟
گفت: آری، هميشه به تو ايمان داشتهام.
- پس آن طناب دور کمرت را پاره کن.
کوهنورد وحشت کرد، پاره شدن طناب يعنی سقوط بیترديد، از فراز صدها متر ارتفاع
گفت: خدايا نمیتوانم.
خدا گفت: آيا به گفته من ايمان نداری؟
کوهنورد گفت: خدايا نمیتوانم، نمیتوانم، روز بعد گروه نجات گزارش داد که جسد منجمد شده يک کوهنورد در حالی پيداشده که طنابی به دور کمرش حلقه شده بود و تنها دو متر با زمين فاصله داشت.
❤️❤️
#امام زمان
🌸شاید تو را یک صبح جمعه دیده باشیم
🌼که چای میریزی برای ندبه خوانان ...
🤲﴿أللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالْفَرَجْ﴾🤲
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎حکایات و سخنان ناب
از پیری پرسیدم خوشبختی چیست؟
گفت: اگه میخوای "سلامت" باشی
موقع بیماری پدر و مادرت بهشون برس....
اگر میخواهی "ثروتمند" شوی
به پدر مادرت کمک مالی کن....
اگه میخوای خوشبخت سلام خدا قوت صبح
با پـدر و مـادرت "مـهربان" باش....
❤️❤️
آدمهاي منفي به پيچ و خم جاده مي انديشند و آدمهاي مثبت به
زيباييهاي طول جاده...
عاقبت هر دو ممکن است
به مقصد برسند،اما يکي با
حسرت و ديگري با لذت
از زندگي خود لذت ببريد و
قدر ثانيه هاي خود را بدانيد
زمان ارزشمند است و ما
يکبار بيشتر زندگي نخواهيم کرد
🥀🥀
بعضی انسانها دنیارو "زیباتر" میکنند!
اونایی که:
"به دوست خود یادآوری میکنند" که همیشه عزیزند!
اونا که غم هیچکس را تاب نمیآورند ،
تو را
بخاطر خودتمیخواهند
"انسانهاییکه هیچوقت"
منفعت رو، دلیل "دوستی تصور نکردهاند
🌾🌾
#داستان 💎
امین فروشنده پارچه و تاجر امانتداری بود مردم از همهجا پیش او میآمدند و انواع پارچه ها را می خریدند و به این ترتیب تجارتش رونق گرفته و از خوش نام های شهر بود.
روزی مردی به نام عباس که به مال امین حسادت میکرد، نزد امین آمد و از امین طلب قرض کرد امین بی چشمداشت مقدار پولی که لازم داشت به او داد.
در همان روز امین کاروانی را که به همه جا سفر می کردند دید و از آنها گردنبند عقیق زیبایی هدیه گرفت زیرا قبلاً به آنها کمک کرده بود. عباس دید امین گردنبند جدید را در صندوق کوچک اش گذاشته،خداحافظی کرد و رفت.
فردای آنروز عباس نزد قاضی رفت و به او گفت: من امروز گردنبند عقیق زیبایی را خریدم و امین آنرا از مغازه من ورداشته است.
قاضی مأموری فرستاد تا با مشخصاتی که عباس دیده بود بگردد. مأمور آنرا پیدا کرد و با امین نزد قاضی رفتند. امین که شاهدی نداشت، نمیتوانست حرفش را ثابت کند.
همان لحضه مرد کاروانی به شهر آمد و سراغ امین را گرفت و به نزد قاضی رفت. و به او توضیح داد که گردنبند جعلی است زیرا راهزنان آنها را گاهی میدزدند.و گردنبند اصل را به او داد و امین هم صداقتش معلوم شد.
🍄🍄
بوسه بر دست پدر ♡
حال و هوای دیگریست
"دیدن روی پدر"
صحن و سرای دیگریست
از محبت های او
غرق تماشا می شدم...
از "نوازش های او"
مدهوش و شیدا می شدم
چشمه آب زلال
و "کوه صبر و استوار"
شهسوار رنج و مهنت
غم گسار و کامکار...
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
داستان کینه شتری
حکایت است روزی مردی کِرمی به شتری ریخت، شترِ آرام یهو قاطی وار مرد را دنبال میکند. مرد به چاهی پناه میبرد، شتر میرود روی چاه مینشیند تا مرد خفه بشود و یا آنجا گیر کند. ملت رد میشوند میبینند شتر از نیش عقربی مرده ولی بیخیال مرد نشده.
🌺🌺
مادر شخصیتی عجیب است که باید همیشه قدردان زحمات او باشیم. نمیتوانم کلامی در موردش بنویسم و عاجزم. فقط از خداوند میخواهم که بهترینها را به او بدهد. هر بار مشغول دعا میشوم، دو دست نیاز را بالا میبرم و میگویم: خدایا بالاتر از بهشت هم داری؟ برای زیر پای مادرم میخواهم.
💐💐
آن چیزی که شما به عنوان شانس می شناسید🍂🌸
درواقع همان لطف خداوند است
که دربهترین زمان درزندگی شما نمایان می شود
🍁🍁
مردى مجوز مهاجرت از آلمان به روسیه را کسب کرد.
هنگام خروج از آلمان در فرودگاه مامور وسائل او را چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید:
این چیه؟
مرد گفت:
شکل سوالت اشتباهه آقا؟
بپرس این کیه، این مجسمه هیتلر مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمهاش همیشه همراهمه... مامور گمرک گفت:
درسته آقا، بفرمایید.
در فرودگاه روسیه مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از مرد پرسید: این چیه ؟ مرد گفت: بگو این کیه؟
گفت:
این مجسمه مرد منفور و دیوانهای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون. مجسمهاش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم.
مامور گمرک گفت: بله درسته آقا، بفرمایید
چند روز بعد که آن مرد توی خونهاش همه فامیل را دعوت کرد، پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید وپرسید:
این کیه؟
مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه، بپرس این چیه؟؟
این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم..!!!
((سیاست یعنی اینکه یک حرف را به مردم به صورتهای مختلف بگید و بهره لازم ببرید))
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🅰💎حکایات و سخنان ناب
امام على عليه السلام:
ما سَألتُ ربِّي أولادا نُضْرَ الوَجهِ، و لا سَألتُهُ وَلَدا حسَنَ القامَةِ، و لكنْ سَألتُ ربِّي أولادا مُطِيعِينَ للّه ِ وَجِلِينَ مِنهُ؛ حتّى إذا نَظَرتُ إلَيهِ و هُو مُطيعٌ للّه ِ قَرَّت عَيني
من از پروردگار خود، نه فرزندانى زيبا رو خواستم و نه فرزندى خوش قد و قامت، بلكه از پروردگارم فرزندانى خواستم كه فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتى به او نگاه كردم و ديدم از خداوند فرمان مى برد شاد شوم
📚ميزان الحكمه ج13 ص482
💐💐
يک دختر کوچک به داروخانه رفت و گفت: معجزه داريد؟ معجزه می خوای واسه چی عزیزم؟ ! یه چیز بدی هر روز داره توی سر داداش کوچولوم گنده تر می شه ! بابام میگه فقط معجزه میتونه نجاتش بده ، منم همه پول هام رو آوردم تا اونو براش بخرم . عزیزم ببخش که نمی تونم کمکت کنم ، ما اینجا معجزه نمی فروشیم. چشم های دخترک پر از اشک شد و گفت : ولی اون داره میمیره ، تورو خدا یه معجزه بهم بدید . ناگهان دستی موهای دختر کوچولو رو نوازش کرد و صدائی گفت : ببینم چقدر پول داری؟ پول ها رو شمرد و گفت : خدای من عالیه ، درست به اندازه خرید معجزه برای داداش کوچولوت ! بعد هم گرم و صمیمی دست دختر رو گرفت و گفت منو ببر خونه تون تا ببینم می تونم واسه داداشت معجزه تهیه کنم؟ ! اون مرد فوق تخصص جراحی مغز بود دو روز بعد عمل بدون پرداخت هیچ هزینه اضافه ای انجام شد. هزینه عمل مقداری پول خرد بود و ایمان یک کودک . مدتی بعد هم پسرک صحیح و سالم به خانه برگشت. دکتر ارنست گروپ رئيس سابق بيمارستان هانوفر المان ....... چندي پيش اين خاطره رو در يک کنفرانس علمي مطرح کرد ....
و اون مرد جراح کسي نبود جز ....پروفسور مجيد #سميعي ..
💐💐
💚رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرمودند💚
بهٺرین_زنان شما آن زنے اسٺ كہ براے شوهرش آرايش و زينٺ می ڪند،
اما از بيگانگان خود را مےپوشاند.
📚منبع:وسائل الشیعہ
💐💐
حکایت✍
از یزید بسطامی، عارف بزرگ، پرسیدند:این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟
گفت:شبی مادر از من آب خواست.
نگریستم، آب در خانه نبود.
کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود.
پس با خویش گفتم:«اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.» آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود.
هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید:چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم.
او به نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه،
دست به دعا برداشت و گفت:«خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان»
#نیکی به مادر
💐💐
قصه طاووس و کلاغ
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. آب می خورد و خدا را شکر می کرد.
طاووسی از آنجا می گذشت؛ صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد.
کلاغ گفت:«دوست عزیز چه چیزی موجب خنده تو شده است؟
طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی»
بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!»
کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد.
طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟»
کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و ترا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود»
#داستان
💐💐
⚪جالبه بدونید.....
◽گرمترین نقطه جهان نقطه ای بنام گندم بریان در کویر لوت ایران با ۷۵ درجه گرما می باشد .
💐💐
اسـلام به مو میرسه؛ولی پاره نمیشه!
اسلام به من و شما هم بند نیسـت.
اگه میخواید اینجا بمـونید
خودتون رو به خـدا بند کنید..!
شهید #مصطفی_کلهری🕊🌹
💐💐
💌هرکاری از دستت برمیاد
برای امام زمان انجام بده...
👌🏻هر روز سعی کنید یک کاری برای امام زمانتان
انجام دهید که شب وقتی میخواهید بخوابید بگویی آقاجان من این کار را برای شما کردم ولو شده یک صلوات بفرستی.آقا شکورند، با محبتند دستتان را می گیرند.
[ولو یک صلوات، یک صدقه، یکدعابرایفرج]
🌻میتوانی دیگران رابه یاد #امام_زمان بیندازی.
هرچه از دستت برمی آید و از عهدهات ساخته است.
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبری
💐💐
🔴 برای اطمینان از صحت معامله و وصول چکها در فروش ملک چکار باید کرد؟
✴️ در گام اول توصیه میشود معامله را زیر نظر یک وکیل انجام دهید تا همه جزئیات و احتمالات را در نظر بگیرد.
اما گذاشتن چند شرط در مبایعنامه میتواند ضریب اطمینانی برای فروشنده ایجاد نماید.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#داستانک
#داستانهای# آموزنده #
💧 #ابراهیم_مجاب
💎ﺍﺯ ﺗﻞ ﺯﯾﻨﺒﯿﻪ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ
ﻣﯽﺷﻮﯼ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﺮ " ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺠﺎﺏ " ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﮐﻨﯽ .
ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺠﺎﺏ ﮐﻴﺴﺖ؟
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺮ ﻭ ﻓﺮﺗﻮﺕ،
ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ (ﺑﻪ
ﻧﻮﺑﺖ) ﺑﺮﺩﻭﺵ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ؛ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﺪ .
ﯾﮏ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺑﺮﺩ، ﺩﺭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻣﺎﺩﺭﺵ
ﺑﻪ
ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ
ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﯿﺎ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻣﻮﻻ ﻭ ﺁﻗﺎﻳﻢ
ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺒﺮ
ﻭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﮐﻤﺮ ﺭﻧﺞ ﻣﯿﺒﺮﺩ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﻣﺎﺩﺭ
ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺣﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ
ﺩﺭﺩ
ﺑﻪ ﻧﺠﻮﺍﯼ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ :
ﺁﻗﺎ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺁﯾﺎ ﺍﻳﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؟
ﺁﯾﺎ ... ؟
ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﯿﺰ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺦ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍﺯ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ :
" ﺍﻟﻬﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﺯﺣﻤﺖ ﻭ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﺪ ﻣﺎﺩﺭ"
ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﻀﺠﻊ
ﺷﺮﯾﻒ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻝ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ ﻣﯽ ﮔﻮید:
" ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﺍﺑﺎ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ "
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ
ﺷﻨﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﺿﺮﯾﺢ ﻣﻄﻬﺮ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﺲ ﺩﻝ ﻧﻮﺍﺯ ﭘﺎﺳﺦ
ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ:
" ﻭ ﻋﻠﯿﮏ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﯾﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ "
ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺑﺮﺧﯽ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﻼﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ
ﺍﻣﺎﻡ
ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ . ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺠﺎﺏ (ﯾﻌﻨﯽ
ﺍﺟﺎﺑﺖﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ آﻗﺎ) ﻧﺎﻣﻴﺪﻧﺪ .
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ، ﺑﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻓﻌﻠﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻳﻨﮏ ﻫﺮﮐﺲ
ﺍﺯ
ﺗﻞ ﺯﯾﻨﺒﯿﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺷﻮﺩ، ﻻﺟﺮﻡ ۲ ﺑﺎﺭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺭﺕ
ﺧﻮﺍﻫﺪﮐﺮﺩ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺋﻤﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﻦ ﻋﻠﯿﻬﻢ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﯾﺪ، ﺍﺩﺏ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ( ﺯﻧﺪﻩ ﯾﺎ ﻣﺘﻮﻓﯽ ) ﺭﺍ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﻴﺪ .
ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﺨﯿﺮﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻣﻮﻥ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻗﯿﺪ
ﺣﯿﺎﺕ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺎﺩﯼ ﺭﻭﺣﺸﻮﻥ ﺻﻠﻮﺍﺕ
#مذهبی
📚📚
#داستان
یه دختر و پسر تو جزیرهای زیبا زندگی میکردن. از بچگی باهم بزرگ شده بودن و عاشق هم بودن. دختره روحیه ماجراجویی داشته و عاشق این بوده که بیرون جزیره رو ببینه، اما خانوادش اجازه خروج از اون جزیره رو نمیدن.
تو یه روز شلوغ تو جزیره یه توریست به طور اتفاقی دختره رو میبینه و ظاهر زیبای دختر و لباس محلیش پسره رو جذب میکنه و ازش میخواد که جزیره رو بهش نشون بده.
بعد از یه پیاده روی طولانی توریسته خسته میشه و یجا میشینن به استراحت و شروع میکنه به درد و دل با دختره. دختره از توریسته میخواد که از دنیای بیرون جزیره براش تعریف کنه و بهش بگه که بیرون جزیره چه شکلیه. پسر با کلی ذوق تمام جاهایی که رفته رو برای دختر تعریف میکنه و دختر تمام مدت با دقت به حرفای پسره گوش میده و پیش خودش تصویر سازی میکنه که دنیای بیرون از جزیره چقدر قشنگه که یهو پسر توریست به دختر پیشنهاد میده اگه دوست داری بیا باهم دنیا رو بگردیم. بهش میگه من همیشه دنبال کسی بودم که مثل من دنبال ماجراجویی داشته باشه و بخواد کل دنیا رو سفر کنه. دختره به پسر توریست گفت که من نمیتونم از جزیره خارج بشم چون خانوادم اجازه نمیده. پسر توریست بهش گفت نیازی نیست بهشون بگی فقط با من بیا، اونا حتما درک میکنند.
برای دختر، جزیره حکم یه زندان بزرگ رو داشت و همیشه دوست داشت از اون جا بره بخاطر همین پیشنهاد پسر توریست رو قبول میکنه. یه شب پسر توریست به دختره میگه من امشب دارم از این جزیره میرم و خیلی خوشحالم که تو هم با من میای
دختر میره با پسری که از بچگی باهاش دوست بوده خداحافظی کنه فقط بخاطر این که دوست داشته یه نفر بدونه که قراره کجا بره...
وقتی بهش میگه پسر خیلی شوکه میشه و به دختر میگه چرا داری میری؟ دختره به پسر میگه من میخوام بیرون از اینجا رو ببینم دیگه نمیتونم تحمل کنم این جزیره رو برام مثل یه زندان شده و الان بهترین فرصته و من آدم مناسبش رو پیدا کردم.
پسر بخاطر علاقه زیادی که به دختر داشته نمیره به کسی بگه. فقط دوست داشته که دختره خوشحال باشه و خوشبخت بشه بخاطر همین فقط به دختره میگه یه درخواست ازت دارم، امشب بیا همو ببینیم. دختره میپرسه کجا؟ پسره میگه بیا امشب زیر بزرگ ترین درخت نخل داخل ساحل اونجا منتطرتم.
شب میشه و دختر میره که پسر رو ببینه. پسر رو در حال درست کردن آتیش میبینه و کنارش میشینه. پسر ازش میخواد که با هم برقصن و در همین حین دختر ازش میپرسه چرا گفتی بیام اینجا؟ پسره به دختر میگه من هیچ وقت فکر نمیکردم از این جزیره بری. فکر میکردم همیشه پیشم میمونی. تو بین همه تکراری بودن جزیره برای من تازه بودی. دختره چشماش پر از اشک میشه.