eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
3.9هزار دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
38.8هزار ویدیو
35 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴حکایات و سخنان ناب روز 🏴 °بهتَـرین‌اَربـاب‌دُنیـا‌حُـسین°♥️° آزاد،آن‌کَس‌کَه‌گَرفَتارحُسین‌است آباد،آن‌قَلبی‌کَه‌بِیمارحُسین‌است ز‌هراخَریدارش‌بُود‌دَر‌روزمَحشر هَردل‌دَرایَن‌دُنیا‌خَریدارحُسین‌است °حُبُ‌الحُسَین‌أجَنّنی°🤍° °صلے‌اللّٰھ‌علیڪ‌یـٰا‌ابـٰا‌عبداللّٰھ🕊 🖤🖤 ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺑﺎﻏﺒﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﯿﻞ ﺯﺩﻥ ﮔﺬﺭﻭﻧﺪ ﺗﺎ ﺳﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭ ﻭ ﻧﻮﻥ ﺣﻼﻝ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺸﻦ ﯾﻪ ﺷﺐ ﺣﺲ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﺶ ﺭﻓﺖ : ﭘﺴﺮ ﺗﺎ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﻤﻮﻥ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺁﺑﺮﻭﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﭘﺪﺭﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻢ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﻬﻤﻪ ﺭﻓﺖ ﻣﻨﺰﻝ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﻡ ، ﭘﺴﺮ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺯﻧﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺟﻨﺎﻗﺎﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﻄﺮﻩ ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻢ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﻬﻤﻪ ﺭﻓﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﻫﻤﺶ ﻃﻌﻨﻪ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺟﻠﻮ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﺵ ﺁﺑﺮﻭﻡ ﻣﯿﺮﻩ ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺗﻮ ﻣﻬﻤﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﺵ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺑﺮﻭ ﺑﻮﺩﻡ ، ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﺧﺎﻧﻪ، ﮐﺎﺭ، ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺁﺑﺮﻭ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﭼﺮﺍ ﻫﻤﺶ ﺁﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﯿﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻬﻤﻪ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻗﺪﺭ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ 🖤🖤 🖤باز دلشوره‌ ای افتاده به جانم چه کنم تندترمیزند آخرضربانم چه کنم 🖤پسرم رفته و چندیست از او بی خبرم باز هم بی خبری برده امانم چه کنم 🖤آه یا راد یوسف پسرم برگردد نگرانم نگرانم نگرانم چه کنم 🖤همه ترسم از این است صدایم بزند دیر خود رابه کنارش برسانم چه کنم 🖤گرگهادور وبر یوسف من ریخته اند پدری پیرم وافتاده جوانم چه کنم 🖤به زمین خورده انار من وصد دانه شده جمع باید کنم او راو ندانم چه کنم 🖤جگرسوخته ام را زحرم پوشاندم مانده ام زار که باقد کمانم چه کنم 🖤🖤 - خودتان را بيشتر دوست بداريد. - با آدم های مثبت معاشرت كنيد. - موفقيت هایتان را جشن بگيريد. - خيلي خودتان را نقد نكنيد. - تعریف هارا بپذیرید. - به سلامتتون اهميت بدهيد. - تجربه های جديد را امتحان كنيد 🖤🖤 اگر شما در مقابل مقاومت، مقاومت نکنید، آن سریع از بین می‌رود... نرم می شود. امتحانش کن...! دفعه بعدی که شخصی به تو گفت:« حق با من است. تو اشتباه می کنی!» بگو:«حق با توست! حق با توست! حق با توست!» و البته واقعی این را بگو ،یعنی آنها را مضحکه نکن. طعنه نزن! و بعد ببین که چطور ناگهان از صرافتش می افتند. دیگر آن انرژی مقابله با تو را نخواهند داشت. چون تو دقیقاً سوخت آن آتش را برداشته ای ..🙂 🖤🖤 ◼️پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم : ◾️مَثَلُ الصَّلاةِ مَثَلُ عَمودِ الفُسطاطِ ؛ إذا ثَبَتَ العَمودُ نَفَعَتِ الأطنابُ و الأوتادُ و الغِشاءُ، و إذا انكَسَرَ العَمودُ لم يَنفَعْ طُنُبٌ و لا وَتِدٌ و لا غِشاءٌ ▪️مَثَل نماز، مَثَل ستون خيمه است ؛ اگر ستون محكم باشد، طنابها و ميخها و چادر كارآيى دارند ، امّا اگر ستون بشكند، نه طنابى به كار مى آيد و نه ميخى و نه چادرى . 📚الكافي : 3/ 266/9 🖤🖤 ☘اقدام کنید... بیشترافراد یاد می‌گیرند یک کار را چطور انجام دهند اما هیچوقت انجامش نمی‌دهند. متاسفانه تعداد کمی از آدم‌ها طوری زندگی می‌کنند که به آن موفقیتی که همیشه در رویاهایشان بوده دست پیدا کنند. و این یک دلیل ساده دارد : هیچوقت دست به اقدام نمی زنند! علم‌آموزی به این معنا نیست که رشد می‌کنید. رشد زمانی اتفاق می‌افتد که چیزهایی که می‌دانید زندگیتان را تغییر دهند. بیشتر آدم‌ها در سردرگمی کاملند درواقع آنها زندگی نمی‌کنند. فقط روزها را می‌گذرانند و هیچوقت کاری که لازم است را انجام نمی‌دهند، یعنی دنبال کردن آرزوهایشان. مهم نیست که نابغه باشید یا دکترای فیزیک کوانتوم داشته باشید، اگر عمل نکنید نمی‌توانید کوچکترین تغییری در زندگیتان ایجاد کنید. بین دانستن خالی و دانستن و عمل کردن تفاوت زیادی وجود دارد. دانش و هوش بدون عمل هر دو بی‌ ارزش هستند. به همین سادگی.. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎حکایات و سخنان ناب روز 💠 هنگامى كه امام حسن (ع ) در بستر شهادت و سفر آخرت ، قرار گرفت ، گريه مى كرد، يكى از حاضران عرض كرد: ((اى پسر رسول خدا! آيا با آنهمه مقام ارجمندى كه در پيشگاه رسول خدا(ص ) دارى ، و آن حضرت درباره تو چنين فرمود، و بيست بار، پياده به حج رفته اى ، و سه بار تمام دارائيت را نصف نموده اى ، و حتى كفشت را به مستمندان داده اى ، چرا گريه مى كنى ؟)). امام حسن در پاسخ فرمود: انما ابكى لخصلتين ؛ لهول وفراق الاحبة :((همانا درباره دو چيز گريه مى كنم : 1- از وحشت روز قيامت (كه هر كس ‍ براى نجات خود به هر جا سر مى كشد تا به آن پناه ببرد، و پناهى نمى بيند) 2- و فراق و جدايى دوستان ))  📚اصول کافی باب مولد الحسن بن على (ع )، حديث يك ، ص 360 - ج 1.  ‏📚 داستانهاى اصول كافى جلدهای ۲ و ۱ 🌺🌺 آیا می خواهید شاد باشید؟ چند تغییر کوچک در دیدگاه تان می تواند کلید شادمانی شما باشد😊 از همین امروز سعی کنید، این ۱۰ مورد را متوقف کنید. ⛔️ترس از عقب ماندن از قافله تجمل گرایی وفخرفروشی ⛔️صرف کردن بیهوده وقت در رسانه های اجتماعی ⛔️بی توجهی به شادی های کوچک ⛔️فکر کردن به گذشته ⛔️ترس ازآینده ⛔️کم تحرکی ⛔️کینه توزی ⛔️بی نظمی 🌺🌺 💡 اصطلاح "چنته اش خالی شد" کنایه از این است که شخصی تمام دانسته های خود را آشکار سازد و دیگر چیزی برای گفتن و عرضه کردن نداشته باشد. این ضرب المثل ریشه در یک حکایت دارد، اما قبل از بیان حکایت توضیح مختصری در مورد چنته می دهیم. "چنته" کیسه ی از جنس چرم یا قالیچه بود که در اندازه های مختلف ساخته شده و در گذشته برای نگهداری اشیاء در هنگام سفر مورد استفاده قرار می گرفت. 🌺🌺 "عبدالرحمن جامی"، در ایام جوانی برای کسب دانش و کمال مسافرت های زیادی انجام داد، در یکی از این سفرها جامی به شهر هرات رسید و در آنجا با" سعد الدین کاشغری" و همچنین "علی قوشچی" که از مشاهیر و محققان زمان بودند دیدار کرد. گویند قوشچی به رسم ترکان با چنته ای که به همراه داشت به محضر جامی آمد و برای امتحان میزان دانش جامی، چندین سوال مشکل از او پرسید که جواب هر کدام از آنها بسیار طولانی بود. در مقابل جامی بدون تفکر و اندیشه زیاد با صبر و شکیبایی بسیار به تمام پرسش ها به طور کامل پاسخ داد. دانش و آگاهی جامی موجب شگفتی قوشچی شد و اودر برابر این همه فضیلت چاره ی جز سکوت نداشت. جامی چون این سکوت را دید به چنته ی قوشچی اشاره می کند و به طنز می گوید" :از قرار معلوم مولانا دیگر چیزی در چنته ندارند؟!" این حکایت به تدریج در میان عوام رایج شد و با گذشت زمان بخش انتهای آن به شکل مثل در آمد. 🌺🌺 📚"مراقبت از اعمال" مومن باید مراقب باشد درجات و مقامات معنوی و نزدیکی او به آن حضرت کم نشود و به دوری تبدیل نشود و توجّهِ امام زمان را از دست ندهد. باید مراقب باشد تا در انجام تکالیف خود در قبال آن حضرت کوتاهی نداشته باشد. بر اساس روایات اهل بیت، اعمال شیعه بر امام زمان عرضه می‌شود. مخصوصا هر دوشنبه، پنجشنبه و جمعه. به عبارتی دیگر، بر شیعه لازم است باشد عملی را مرتکب نشود که حینِ عرض اعمال، باعث شرمندگی اش نزد امام شود و آن امام را برنجاند. امام صادق می‌فرمایند: اعمال در روز پنجشنبه بر رسول خدا، و ائمه عرضه می شود.*۱ امام زمان نیز می‌فرمایند: همانا بر احوال و اخبار شما آگاهیم و علم داریم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست. 🌺🌺 یه ضرب المثل هست که میگه اونایی که شنا بلدن تو دریا غرق میشن چون کسی که شنا بلد نباشه تو دریا نمیره .. حکایت ما ادماست هرچی بیشتر تو زندگی غرق میشی هرچی بیشتر به حکمت هستی فکر میکنی بیشتر قابل ضربه خوردن توسط سرنوشت میشی .. هرچی عاشق تر باشی تصمیمای احساسی تر میگیری و بیشتر غرق میشی .. هرچی سوادت بیشتر میشه بیشتر فکر میکنی و مغزت بیشتر هنگ میکنه.. هرچی بیشتر ادما رو میشناسی بیشتر ازشون فرار میکنی .. میگن باید به عقاید همه احترام گذاشت ،کسی که قصد کشتن تو رو داره نمیتونی به عقیدش احترام بزاری .. اکثر پدرانمون باور های پدرانشان رو بی معنی میدونستن همونطور بیشتر ما باور های پدرانمون رو .. و شاید پسرانمون باور های مارو بی معنی بدونن .. 🌺🌺 سوره جاثیه 🔸الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ الْجَاثِیَةِ کَانَ ثَوَابُهَا أَنْ لَا یَرَی النَّارَ أَبَداً وَ لَا یَسْمَعَ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ لَا شَهِیقَهَا وَ هُوَ مَعَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)؛ 🔸امام صادق (علیه السلام)- هرکس سوره‌ی جاثیه را بخواند، ثواب آن این است که هرگز آتش دوزخ را نخواهد دید و صدای وحشتناک آتش آن را نخواهد شنید و او همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواهد بود. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۲۰۴/ثواب الأعمال، ص۱۱۴ http://splus.ir/ashaganvalayat http://eitaa.com/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
💎حکایات و سخنان ناب روز یه ضرب المثل هست که میگه اونایی که شنا بلدن تو دریا غرق میشن چون کسی که شنا بلد نباشه تو دریا نمیره ... حکایت ما ادماست هرچی بیشتر تو زندگی غرق میشی هرچی بیشتر به حکمت هستی فکر میکنی بیشتر قابل ضربه خوردن توسط سرنوشت میشی ... هرچی عاشق تر باشی تصمیمای احساسی تر میگیری و بیشتر غرق میشی ... هرچی سوادت بیشتر میشه بیشتر فکر میکنی و مغزت بیشتر هنگ میکنه... هرچی بیشتر ادما رو میشناسی بیشتر ازشون فرار میکنی ... میگن باید به عقاید همه احترام گذاشت ،کسی که قصد کشتن تو رو داره نمیتونی به عقیدش احترام بزاری ... اکثر پدرانمون باور های پدرانشان رو بی معنی میدونستن همونطور بیشتر ما باور های پدرانمون رو ... و شاید پسرانمون باور های مارو بی معنی بدونن ... 💐💐 یادتان باشد که تنها چیزی که همیشه با خودتان به هر جایی حمل می‌کنید، خودتان است. قبل از تعویض دوست، شغل یا همسر و آدرستان، خودتان را عوض کنید. نوع نگاه و توجه تان را عوض کنید تا شرایط تغیبر کند. 💐💐 ⭕️چهار نصیحت از بزرگان: ۱. تاحدی کوتاه بیا که تبدیل به کوتاهترین دیوار نشوی ۲. تاحدی مهربان باش که تبدیل به انجام وظیفه نشود ۳. تاحدی گرم و صمیمی باش که انتظار بی‌جا به وجود نیاری ۴.از معاشرت با افرادی که در ظاهر مهربانند و پشت سر اهل بدگویی هستند 💐💐 🌺نه چندان آرزومندم که وصفش در بیان آید و گر صد نامه بنویسم حکایت بیش از آن آید 🌺مرا تو جان شیرینی به تلخی رفته از اعضا الا ای جان به تن بازآ و گر نه تن به جان آید 🌺ملامت‌ها که بر من رفت و سختی‌ها که پیش آمد گر از هر نوبتی فصلی بگویم داستان آید 🌺چه پروای سخن گفتن بود مشتاق خدمت را حدیث آن گه کند بلبل که گل با بوستان آید 🌺چه سود آب فرات آن گه که جان تشنه بیرون شد چو مجنون بر کنار افتاد لیلی با میان آید 🌺من ای گل دوست می‌دارم تو را کز بوی مشکینت چنان مستم که گویی بوی یار مهربان آید 🌺نسیم صبح را گفتم تو با او جانبی داری کز آن جانب که او باشد صبا عنبرفشان آید 🌺گناه توست اگر وقتی بنالد ناشکیبایی ندانستی که چون آتش دراندازی دخان آید 🌺خطا گفتم به نادانی که جوری می‌کند عذرا نمی‌باید که وامق را شکایت بر زبان آید 🌺قلم خاصیتی دارد که سر تا سینه بشکافی دگربارش بفرمایی به فرق سر دوان آید 🌺زمین باغ و بستان را به عشق باد نوروزی بباید ساخت با جوری که از باد خزان آید 🌺گرت خونابه گردد دل ز دست دوستان سعدی نه شرط دوستی باشد که از دل بر دهان آید 💐💐 یه وقتایی از خواستن خواسته هام میترسم! شاید خیر من در اونها نباشه... شاید با داشتنشون از تو دور بشم اما هیچ وقت از اینکه خیرمو دست تو بسپرم نمیترسم. خیالم راحته که بهترین رو نصیبم میکنی. خدایا من خوشبختم ، نه به خاطر رسیدن به همه خواسته هام به خاطر داشتن خدایی چون تو خوشبختم و آرومم به خاطر اینکه تو آرومم کردی اگر گاهی بی حوصله و بی صبر میشم و چرا، چرا، میکنم ، تو ببخش من آرامشی میخوام که با هیچ طوفانی نلرزه و این ممکن نیست مگر در رضایت تو پس شکرت میکنم برای تمام نعمتهایی که به من دادی...😍 💐💐 منتظر باش،اما معطل نشو تحمل کن،اما متوقف نشو قاطع باش،اما لجباز نباش صریح باش،اما گستاخ نباش بگو آری،اما نگو حتما بگو نه،اما نگو ابدا شکست بخور،اما دوباره تلاش کن بی تردید موفق میشوی 💐💐 آدمهاوقتی کودک اند میخواهند برای مادرشان هدیه بخرندولی پول ندارند وقتی که بزرگترمیشوند پول دارند ولی وقت هدیه خریدن ندارند وقتی که پیرمیشوند پول دارند وقت هم دارندولی مادر ندارند 💐💐 سوره احقاف 🔰الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ کُلَّ لَیْلَهًٍْ أَوْ کُلَ جُمُعَهًٍْ سُورَهًَْ الْأَحْقَافِ لَمْ یُصِبْهُ اللَّهُ بِرَوْعَهًٍْ فِی الْحَیَاهًِْ الدُّنْیَا وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛ 🔰امام صادق (علیه السلام)- هرکس سوره‌ی احقاف را هر روز یا روزهای جمعه بخواند، خداوند در زندگی دنیوی او را دچار بیم و نگرانی نخواهد کرد و از دشواری قیامت او را در امان خواهد داشت ان‌شاءالله. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۲۴۶/ثواب الأعمال، ص۱۱۴ 💐💐 اگر شما در مقابل مقاومت، مقاومت نکنید، آن سریع از بین می‌رود... نرم می شود. امتحانش کن...! دفعه بعدی که شخصی به تو گفت:« حق با من است. تو اشتباه می کنی!» بگو:«حق با توست! حق با توست! حق با توست!» و البته واقعی این را بگو ،یعنی آنها را مضحکه نکن. طعنه نزن! و بعد ببین که چطور ناگهان از صرافتش می افتند. دیگر آن انرژی مقابله با تو را نخواهند داشت. چون تو دقیقاً سوخت آن آتش را برداشته ای ..🙂 ‎‎ 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🅰💎حکایات و سخنان ناب فرمودند: مَن طَلَبَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّه ِ وَكَلَهُ اللّه ُ إلَى النّاسِ.هر كسی با خشم خدا ، خواهان خشنودى مردم باشد ، خداوند او را به مردم وامى گذارد. 📗 الأمالى ، صدوق ، ص ۲۶۸ 💐💐 خوشبختۍ زمانیست ڪہ وجودت بہ دیگران آرامش میدهد هرزمان احساس ڪردۍ دیگران درڪنارت آرامش دارند بدان ڪہ خوشبختۍ چون خودت آرامۍ ڪہ میتوانۍ دیڪَران را آرام ڪنی 💐💐 یه جا خوندم نوشته بود: «خوب بودن با آدمای اطرافت مثل دروازه بان بودنه؛ مهم نیست چندتا توپ رو گرفتی، آدما همیشه فقط همون یک گلی که خوردی رو به خاطر میارن.» پس زیاد تلاش نکن که تو دید بقیه خوب به‌نظر بیای چون احتیاجی به ثابت کردنش به اونا نداری. فقط باید از نظر خودت آدم خوبی باشی. همین کافیه... 💐💐 سوره محمد 🔅الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ الَّذِینَ کَفَرُوا لَمْ یُذْنِبْ أَبَداً وَ لَمْ یَدْخُلْهُ شَکٌّ فِی دِینِهِ أَبَداً وَ لَمْ یَبْتَلِهِ اللَّهُ بِفَقْرٍ أَبَداً وَ لَا خَوْفٍ مِنْ سُلْطَانٍ أَبَداً وَ لَمْ یَزَلْ مَحْفُوظاً مِنَ الشَّکِّ وَ الْکُفْرِ أَبَداً حَتَّی یَمُوتَ فَإِذَا مَاتَ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ فِی قَبْرِهِ أَلْفَ مَلَکٍ یُصَلُّونَ فِی قَبْرِهِ وَ یَکُونُ ثَوَابُ صَلَاتِهِمْ لَهُ وَ یُشَیِّعُونَهُ حَتَّی یُوقِفُوهُ مَوْقِفَ الْآمِنِینَ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ یَکُونُ فِی أَمَانِ اللَّهِ وَ أَمَانِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)؛ 🔅امام صادق (علیه السلام)- هرکس این سوره را بخواند هرگز در دینش دچار تردید نخواهد شد و خداوند او را به فقر و ترس از حاکمان مبتلا نخواهد کرد و همواره تا زمان وفات از گزند شک و کفر در امان خواهد بود. زمانی‌که از دنیا رفت، خداوند هزار فرشته را مأمور خواهد کرد تا در قبرش نماز بخوانند و ثواب نماز آن‌ها برای آن فرد خواهد بود. آن‌ها او را تا زمانی‌که به جایگاه امنی نزد پروردگار می‌رسد، همراهی خواهند کرد. آن شخص همواره در پناه امنیّت خداوند و پیامبرش خواهد بود. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۳۰۶/بحارالأنوار، ج۸۹، ص۳۰۹ 💐💐 «محبت» عجیب است! حتی عجیب‌تر از عشق اگر آن را به «رفیق» هدیه کنی، احساس آرامش می‌کند اگر آن را به یک دشمن تقدیم کنی، شرمنده و پشیمان خواهد شد واگر آن را به ناشناسی هدیه دهی سخاوت پیشه کرده‌ای ....... 💐💐 🍃رازهای زندگی: زندگی خیلی ساده است. در پنج عبارت خلاصه میشود؛ که آنها اسرار حیات آدمیست! - آدمی باید بتواند سهم خطای خود را ببیند؛ تا بتواند بگوید: "متاسفم" - آدمی باید شجاعت داشته باشد؛ تا بتواند بگوید: "من را ببخش" - آدمی باید عشق داشته باشد؛ تا بتواند بگوید: "دوستت دارم" - آدمی باید شاکر داشته و نعمتهایش باشد؛ تا بتواند بگوید: "متشکرم" - و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد؛ تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد ... 💐💐 💕زندگی آنقدر هم که فکر میکنیم هولناک نیست... بی خیال تمام نداشته هایت... بی خیال تمام چیز ها و کسانی که حالت را بد میکنند... یک امروز را برای خودت زندگی کن... نوشیدنی مورد علاقه ات را حاضر کن... آهنگ مورد علاقه ات را پلی کن... کنار پنجره بنشین نفس عمیقی بکش و از گنجشکک با نشاط زندگی کردن را بیاموز... زندگی کردن فنون خاصی ندارد،اما دلی زیبانگر میخواهد و ذهنی خالی... ذهنت را از هرآنچه خود را به آن مشغول کرده ای خالی کن... خوب یا بد میگذرد... از جایت بلند شو و امروز را برای خودت زندگی کن.... جایی که دوست داری برو... از آدم هایی که دوستشان داری دعوت کن تا با تو در این روز خوب همراه باشند... اگر در زندگی ات چیزی را دوست نداری تغییر بده... اگر چیزی را دوست داری آن را در زندگی ات پایدار کن... برگی از درخت جدا کن و لای دفتری بگذار،تا بدانی که زندگی هم مانند برگ است تا بخواهی بفهمی چه شد تمام شده رفته پی کارش... 💐💐 پیرمرد_خردمند در یک دهکده، پیرمرد خرمندی زندگی می کرد. افرادی که به مشکلی بر می خوردند یا سوالی داشتند، به او مراجعه می کردند. یک روز یک بچه باهوش و زِبل که می خواست سر به سر پیرمرد خردمند بگذارد، پرنده ی کوچکی گرفت و آن را طوری در دستش گرفت که دیده نشود. بعد پیش پیرمرد رفت و به او گفت: پدربزرگ، من شنیده ام شما باهوش ترین مرد دهکده هستید. اما من باور نمی کنم. اگر راست است، می توانید بگویید که این پرنده ای که در دست من است زنده است یا مرده؟ پیرمرد نگاهی به پسر انداخت و فکر کرد: اگر به او بگوید که پرنده زنده است، او با یک حرکت کوچک دستش پرنده را می کشد، و اگر بگوید که پرنده مرده است، او پرنده را آزاد می کند تا به خیال خودش ثابت کند که از پیرمرد باهوش تر است. http://splus.ir/ashaganvalayat http://eitaa.com/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🅱💎حکایات و سخنان ناب زمان تلاش و تحرک، همین حالاست. قرآن آشکارا می گوید: «کسانی که پیش از پیروزی، انفاق و جهاد می کنند، با کسانی که پس از پیروزی، جهاد و انفاق می کنند، برابر نخواهند بود؛ بلکه فضیلت گروه اول، بیشتر از گروه دوم است.» امروز که روزگار پیش از ظهور است، هنگام حرکت، کار و اقدام و قیام است. بیداری امروز، هنر است و ارزش دارد؛ وگرنه در فردای روزگار- که ایام با برکت ظهور است - همه، اهل حرکت و تلاش خواهند بود. بیداری پیش از آفتاب ، ارزشمند است والا با آمدن آفتاب، همه بیدار می شوند و نماز قضا خواهد شد. 📚تمثیلات مهدوی،حجت الاسلام قرائتی 🏴🏴 📚 محو شدن كار خير از ديوان اعمال روزى عيسى عليه السلام با جمعى از حواريان به راهى مى گذشت، ناگاه گناه كارى و تباه روزگارى كه در آن عصر به فسق و فجور معروف و مشهور بود ايشان را ديد، آتش حسرت در سينه اش افروخته گشت، آب ندامت از ديده اش روان شد، از صفاى وقت عيسى عليه السلام و مصاحبان او بر انديشيد، تيرگى روزگار و تاريكى حال خود را معاينه ديد. پس با خود انديشه كرد كه هر چند در همه عمر قدمى به خير برنداشته ام و با اين آلودگى قابليت همراهى پاكان ندارم، اما چون اين قوم دوستان خدايند، اگر به موافقت ايشان دو سه گامى بروم ضايع نخواهد بود، پس خود را سگ اصحاب ساخت و بر پى آن جوانمردان فريادكنان مى رفت. يكى از اصحاب باز نگريست و آن شخص را كه به نابكارى و بدكارى شهره شهر و دهر بود ديد كه بر عقب ايشان مى آيد گفت: يا روح اللّه! اى جان پاك! اين مرد را چه لايق همراهى ماست و بودن اين پليد ناپاك در عقب ما در كدام طريق رواست؟ اى عيسى! او را بران كه مبادا شومى گناهان او به ما رسد. عيسى عليه السلام متأمل شد تا به آن شخص چه گويد و به چه نوع عذر او را خواهد كه ناگاه وحى الهى در رسيد كه: يا روح اللّه! يار با عُجب و پندار خود را بگوى تا كار از سر گيرد كه هر عمل خيرى كه تا امروز از او صادر شده بود به يك نظر حقارت كه بدان مفلس بدكار كرد، مجموع را از ديوان او محو كرديم 📚 برگرفته از کتاب داستان ها و حکایات عبرت آموز 🏴🏴 👌 گناهی که انسان را زود هلاک می کند روزی امام علی(علیه السلام) فرمود: پناه می برم به خداوند، از گناهانی که موجب زود رسیدن هلاکت خواهند شد. "عبدالله بن کواء" پرسید: آیا گناهانی که موجب زود رسیدن هلاکت می شود، وجود دارد؟ امام علی(علیه السلام) پاسخ دادند : آری، و آن گناه "قطع رحم" و قهر کردن افراد خانواده ها است که موجب هلاکت زودرس می شود. چه بسا خانواده ای هستند، که با اینکه از حق دورند، ولی بر اثر همکاری و خدمت به همدیگر، دور هم جمع می شوند، و همین کار موجب می شود که خداوند به آنها روزی می رساند؛ و چه بسا افراد پرهیزکاری که تفرقه و درگیری در میان خانواده آنها، موجب می شود که خداوند آنها را از رزق و روزی و رحمتش، محروم سازد. 📚 اصول کافی ، ج 2 ، ص34 🏴🏴 سالها گذشت تا فهمیدم ؛ تندرستی با ارزش ترین داراییست ...! آسایش و آرامش بهترین نعمت است ...! خداوند بهترین دوست است ...! غرور بدترین دشمن انسان است ...! بی تفاوتی دردناک ترین انتقام است ...! هرکسی می خندد بدون دردو غم نیست ...! هرکسی زبانش نرم است دلش گرم نیست ...! هرکسی با توست لزوما دوست تو نیست ...! خانواده بزرگترین شانسه ...👌 🏴🏴 این متن خیلی زیباست 👌 هفت نفرکه بهترین و ناب ترین لحظات خوش زندگی را به شماهدیه می کنند ا! 🍃نفر اول: آغوش مادریست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد 🍃نفر دوم: دستان پدریست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد 🍃نفر سوم: خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت ، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد 🍃نفر چهارم: معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیش هم سن تو شد تا یاد بگیری 🍃نفر پنجم: دوستی ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند 🍃نفر ششم: همسرتوست که باتمام وجوددرکنار تو معمار زندگی مشترک تان است گویی دو شاخه از یک ریشه اید 🍃نفر هفتم : فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است آری شاید هر کدام از ما تمام هفت نفر را نداشته باشیم اما خوشبختی همین حوالیست ... مادرت را بنگر...پدرت را ببین .. خواهر یا برادرت را حس کن .. به معلمت سر بزن... دوستت را به یاد بیاور... همسرت را در آغوش بگیر... فرزندت را ببوس... یک وقت دیر نشود برای خوشبخت شدنت...خوشبختی را با همه قلبت حس کن ،همین نزدیکیست....🍃 🏴🏴 دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎حکایات و سخنان ناب عمری‌ست به دنبال توأم، نیست نشانی ای خوب‌تر از خوب‌تر از خوب، کجایی💚 💐💐 زنجبیل را بجای آسپرین استفاده کنید تحقیقات جدید نشان می دهد که مصرف طولانی مدت آسپرین، مشکلات دستگاه گوارش و احتمال خونریزی داخلی را افزایش می دهد. با این حال، جایگزین طبیعی و امن تری برای آسپرین وجود دارد که قطعا چون از خوراکی های طبیعی است عوارض جانبی منفی هم ندارد. 🔹 آسپرین دارویی است که سال ها به عنوان مسکن و ضد درد تولید و از آن استفاده می‌شود. آسپرین اثرات دیگری نیز بر بدن دارد از جمله سبب می شود خون با سرعت کمتری انعقاد یابد و باعث کاهش احتمال لخته شدن خون در رگ‌ها و بروز سکته مغزی و قلبی می گردد. مصرف آسپرین در کنار فواید آن برای بیماران قلبی عوارض جانبی و خطراتی را نیز به دنبال دارد. 💐💐 دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند ونزد گربه ای رفتند تا با استفاده از ترازوی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آن ها تقسیم کند. گربه پنیر را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد. این بار تکه بعدی سنگین گردید. گربه دوباره از آن مقداری جداکرد و خورد. باز هم یکی از دو تکه پنیر از دیگری سنگین ترشد .گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچکی باقی ماند . پس گربه آخرین تکه را به موش ها نشان داد وگفت : این هم مزد کارم است وآن را بر دهان گذاشت و خورد و دو موش گرسنه با شکم گرسنه باز گشتن 💐💐 تأثیر والدین در نماز فرزندان نمازخوان هایی که خودشان نماز را استخفاف می‌کنند، یعنی کوچک می‌شمارند، نماز صبحشان دم آفتاب است، نماز ظهر و عصرشان دم غروب است، نماز مغرب و عشاشان چهار ساعت از شب گذشته است، نماز را با عجله و شتاب می‌خوانند، تجربه نشان داده که بچه‌های این‌ها اصلاً نماز نمی خوانند. این‌جور نماز خواندن خیلی فرق دارد با آن نمازی که آدم به استقبالش می‌رود، اول ظهر که می‌شود با آرامش کامل می‌رود وضو می‌گیرد، وضوی با آدابی، بعد می‌آید در مصلای خود اذان می‌گوید، اقامه می‌گوید. با خیال راحت، با فراغ خاطر نماز می‌خواند، «اَلسَّلامُ عَلَیْکم» را که گفت فوراً در نمی رود. مدتی بعد از نماز با آرامش قلب تعقیب می‌خواند و ذکر خدا می‌گوید. شما اگر بخواهید واقعاً نماز خوان باشید و بچه هایتان نماز خوان باشند نماز را محترم بشمارید. 📚 کتاب طهارت روح؛ عبادت و نماز در آثار ، خلاصه ای از صفحه ۲۱۶. 💐💐 ✨الهـی ✨تو کریمی و رحیمی و غفور ✨دست ما گیر که درمانده بی بال و پریم ✨خدایا ✨احسان و عطای تو همیشه ✨بیشتر از حد لیاقتمان بوده ✨دست کرم از ما نگردان الهی امین 💐💐 🔸ﺁیا بعد اﺯ ﻋﻘﺪ اﻣﻜﺎﻥ اﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺷﺮﻭﻁ ﻋﻘﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩاﺭﺩ؟ شروطی مثل ‌؛ ﺣﻖ ﺣﻀﺎﻧﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺣﻖ ﻃﻼﻕ، ﺣﻖ ﻣﺴﻜﻦ، ﺣﻖ اﺩاﻣﻪ ي ﺗﺤﺼﻴﻞ و ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ... و اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺗﻴﺘﺮ و ﻋﻨﻮاﻥ و ﺟﻤﻼﺗﻲ... امکان اضافه کردن شروطی مثل حق مسکن و حق طلاق در خود سند نکاحیه وجود ندارد. اما می توانید با توافق یکدیگر با مراجعه به یک دفتر اسناد رسمی در یک سند جداگانه چنین شرایطی تعیین نمایید. توجه‌؛ افزایش مهریه بر خلاف مفاد عقدنامه بوده و صحیح نیست. 💐💐 🍂عارفی گفت:خداوندا! اگر از دنیا مرا نصیبی است به بیگانگان دادم،و اگر در آخرت مرا ذخیره ای است،به مومنان دادم. 🍂در دنیا مرا یاد تو بس ودر عقبی مرا دیدار تو بس!دنیا وعقبی دو متاعند بهایی ،ودیدار تو نقدی است عطایی  . 📚کشکول شیخ بهایی 💐💐 ✨﷽✨ تاثیر عجیب دعا در حق دیگران ‍ اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند از عرش ندا می شود برای تو صد هزار برابر مثل او است صد هزار برابرش رو روزی برای خودت مستجاب میکنم این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می كرد، فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می شد. پس دعای تضمین شده ای که صد هزار برابر آن داده می شود، بهتر است از دعایی(دعای شخص دعا کننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود. ✍🏻 (ع) 💐💐 حکما گفته اند،هر که در وی این شش صفت باشد؛قابل آن است که با وی دوستی کنید: 🦋اول:آنکه اگر کسی به او احسان کند،هرگز فراموش نکند. 🦋دوم:آنکه به کسی که احسان کند،هرگز اظهار ننماید. 🦋سوم:آنکه اگر کسی از او عذر خواهد ،بپذیرد . 🦋چهارم:آنکه بر عیبی که اطلاع یابد ظاهر نکند. 🦋پنجم:آنکه چون بر هنری واقف شود،اندک را بسیار اظهار کند. 🦋ششم:آنکه اگر از کسی گناهی نسبت به او سر بزند،عفو نماید. 📚کشکول شیخ بهایی 💐💐 بخشش دیگران یعنی برداشتن بار سنگین کینه از دوش خودت باری که اضطراب زا و آرامش زداست اگه از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای اونو تحقیر نکن بهترین راه اینه که چند روزی رهایش کنی حرص بیجا هم نخور در ذهنت براش خیر و برکت الهی طلب کن http://splus.ir/ashaganvalayat http://eitaa.com/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
حکایت بسیار زیبا و خواندنی💭🤍 روایت شده است در حدود 600 سال پیش بهترین معماران ایرانی مشغول ساخت مسجدی عظیم در اصفهان بودند … در روزهای پایانی اتمام بنای مسجد و چند روز مانده به افتتاح مسجد کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند پیر زنی از آنجا رد می‌شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت : فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه ! کارگرها خندیدند و گفتند نه مادر جان این مناره را بهترین معماران ایران ساخته اند … اما معمار تا این حرف را شنید سریع گفت : چوب بیاورید ! کارگر بیاورید! چوب را به مناره تکیه بدهید و فشار بدهید… فششششششااااررر دهید دارد صاف می شود … در حال فشار روی مناره مدام از پیر زن می‌پرسید : مادر ببنید درست شد؟ مدتی طول کشید تا پیرزن گفت : بله الان درست شد دیگر فشار ندهید !!! پیر زن بخاطر اینکه حرفش را قبول کردند تشکر کرد و دعایی کرد و رفت … کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را از معمار با تجربه پرسیدند ؟ معمار گفت : اگر این پیر زن راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت می کرد و شایعه پا می گرفت این مناره تا ابد کج می‌ماند و دیگر نمی‌توانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم ! •✾📚 یه ضرب المثل هست که میگه اونایی که شنا بلدن تو دریا غرق میشن چون کسی که شنا بلد نباشه تو دریا نمیره ... حکایت ما ادماست هرچی بیشتر تو زندگی غرق میشی هرچی بیشتر به حکمت هستی فکر میکنی بیشتر قابل ضربه خوردن توسط سرنوشت میشی ... هرچی عاشق تر باشی تصمیمای احساسی تر میگیری و بیشتر غرق میشی ... هرچی سوادت بیشتر میشه بیشتر فکر میکنی و مغزت بیشتر هنگ میکنه... هرچی بیشتر ادما رو میشناسی بیشتر ازشون فرار میکنی ... میگن باید به عقاید همه احترام گذاشت ،کسی که قصد کشتن تو رو داره نمیتونی به عقیدش احترام بزاری ... اکثر پدرانمون باور های پدرانشان رو بی معنی میدونستن همونطور بیشتر ما باور های پدرانمون رو ... و شاید پسرانمون باور های مارو بی معنی بدونن .. •✾📚 خوب بودنتان را عاقلانه خرج کنید !! سطحِ توقعِ آدم ها را نسبت به خودتان بالـا نبريد ! طورى نشود كه فكر كنند ؛ محبّت و بودنتان ، وظيفه ىِ شماست... اين روزها سادگى و هميشه در دسترس بودن يعنى تهِ تهِ حماقت ! براىِ آدم هاىِ زندگيتان به اندازه اى باشيد ، كه اگر روزى نبوديد دلتنگتان شوند ؛ آنقدرى خوب باشيد كه اين خوبى دلشان را نزند تا دورتان بزنند... خوب بودنتان را عاقلانه خرج کنید ! •✾📚 📚 داستانڪ ✍️ مردی قوی هیکل در چوب بری استخدام شد و تصمیم گرفت خوب کار کند. روز اول در جنگل، 18 درخت را قطع کرد. رئیسش به او تبریک گفت و او را به ادامه کار تشویق کرد. روز بعد با انگیزه بیشتری کار کرد، ولی 15 درخت را قطع کرد. روز سوم بیشتر کار کرد، اما نتوانست بیشتر از 10 درخت را ببرد. به نظرش آمد که ضعیف شده است. پیش رئیسش رفت و عذر خواست و گفت: «نمی دانم چرا هر چه بیشتر تلاش می کنم, درخت کمتری می برم!!!. رئیسش پرسید: «آخرین بار کی تبرت را تیز کردی؟» او گفت: «برای این کار وقت نداشتم. تمام مدت مشغول بریدن درختان بودم. •✾📚 💢 داستان زن خوشبخت پ خانمی سراغ دکتر رفت و گفت: نمی دانم چرا همیشه افسرده ام و خود را زنی بد بخت می دانم چه دارویی برایم سراغ داری آقای دکتر؟ دکتر قدری فکر کرد و سپس گفت: تنها راه علاج شما این است که پنج نفر از خوشبخت ترین مردم شهر را بشناسی و اینکه از زبان آنها بشنوی که خوشبخت هستند. زن رفت و پس از چند هفته به مطب دکتر برگشت، اما این بار اصلاً افسرده نبود. او به دکتر گفت: "برای پیدا کردن آن پنج نفر، به سراغ پنجاه نفر که فکر می کردم خوشبخت ترینها هستند رفتم اما وقتی شرح زندگی همه آنها را شنیدم فهمیدم که خودم از همه خوشبخت تر هستم! خوشبختی یک احساس است و لزوما با ثروت و مال اندوزی به دست نمی آید. خوشبختی رضایت از زندگی و شکرگزاری بابت داشته هاست نه افسوس بابت نداشته ها! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•✾📚
🔅 ✍️ داشتن هدف و تمرکز، لازمه موفقیت 🔹پادشاهی مادرزادی لنگ بود و یک پایش کوتاه‌تر از دیگری بود. 🔸یک روز همۀ سرداران لشکرش را گرد تپۀ پوشیده از برف که بر فراز تپه، یک درخت بلوط وجود داشت، برای مشخص‌کردن جانشینش جمع کرد. 🔹سردارانش گرد تپه حلقه زده بودند. 🔸پادشاه گفت: تک‌تک به‌سمت درخت حرکت کنید. هرکس رد پایش یک خط راست باشد، جانشین من می‌شود. 🔹همه این کار را کردند و به درخت رسیدند. 🔸وقتی پادشاه به رد پای به‌جامانده روی برف پشت‌سرشان نگاه می‌کرد، دید درست است که به درخت رسیدند، ولی همه زیگزاگی و کج‌ومعوج. 🔹تا اینکه آخرین نفر خود پادشاه به‌سمت درخت راه افتاد و در کمال تعجب با اینکه لنگ بود در یک خط راست به درخت رسید. 🔸پادشاه به سرداران گفت: هدف رسیدن به درخت بود، من هدف را نگاه می‌کردم و قدم برمی‌داشتم، اما شما پاهایتان را نگاه می‌کردید، نه هدف را. 💢 تمرکز داشتن و هدف داشتن هر دو لازمه موفقیت است. •✾📚 📚 📚 حکایت "باز" پادشاه و پیرزن جاهل روزي "باز" پادشاهي از قصر شاهانه فرار کرد و به خانه پيرزن فرتوتي که مشغول پختن نان بود روي آورد. پيرزن که آن باز زيبا را ديد فورا پاهاي حيوان را بست، بالهايش را کوتاه کرد، ناخنهايش را بريد و کاه را به عنوان غذا جلوي او گذاشت. سپس شروع کرد به دلسوزي براي حيوان و گفت: اي حيوان بيچاره! تو در دست مردم ناشايست گرفتار بودي که ناخنهاي تو را رها کردند که تا اين اندازه دراز شده است؟ مهر جاهل را چنين دان اي رفيق کژ رود جاهل هميشه در طريق پادشاه تا آخر روز در جستجوي باز خويش ميگشت تا گذارش به خانه محقر پيرزن افتاد و باز زيبا را در ميان گرد و غبار و دود مشاهده کرد. با ديدن اين منظره شروع به ناله و گريستن کرد و گفت: اين است سزاي مثل تو حيواني که از قصر پادشاهي به خانه محقر پيرزني فرار کند. هست دانيا جاهل و جاهل پرست عاقل آن باشد که زين جاهل بِرَست •✾📚 📚 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در سروش 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
ان شاالله منم روزي همسر ملانصرالدين از او پرسيد: فردا چه مي‌کني؟‌ گفت: اگر هوا آفتابي باشد به مزرعه مي‌روم و اگر باراني باشد به کوهستان مي‌روم و علوفه جمع مي‌کنم. همسرش گفت: بگو ان شاالله. او گفت: ان شاالله ندارد فردا يا هوا آفتابي است يا باراني. ازقضا فردا در ميان راه راهزنان رسيدند و او را کتک زدند. ملانصرالدين نه به مزرعه رسيد و نه به کوهستان و مجبور شد به خانه بازگردد. وقتي به خانه رسيد، درب را به صدا آورد. همسرش گفت: کيست؟‌ او جواب داد: ان شاالله منم. •✾📚 حکمت های نهفته در کله پاچه!!! نقل میکنند که روزی سفره ای گسترانیده و کله پاچه ای بیاوردند. سلطان فرمود: در این کله پاچه اندرزها نهفته است. سپس لقمه نانی برداشت و یک راست " مغز " کله را تناول نمود، سپس گفت: اگر می خواهید حکومتی جاودان داشته باشید، سعی کنید جامعه را از " مغز " تهی کنید. سپس " زبان " کله پاچه را نوش جان و فرمود: اگر می خواهید بر مردم حکمرانی کنید " زبان " جامعه را کوتاه و ساکت کنید. سپس " چشم ها و بناگوش " کله پاچه را همچون قبل برکشید و فرمود: برای این که ملتی را کنترل کنید، بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند و زیاد بشنوند. وزير اعظم عرض کرد: پادشاها! قربانت بروم حکمت ها بسیار حکیمانه بودند، اما جواب شکم ما را چه میدهید؟ ذات ملوكانه، در حالی که دست خود را بر سبيل های چرب خویش می کشیدند، با ابروان خود اشاره ای به " پاچه " انداختند و فرمودند: شما " پاچه " را بخورید و " پاچه خواری " را در جامعه رواج دهید تا حکومت مان مستدام بماند! •✾📚 📕✱حکایت زیباوخواندنی✱📗 مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند. بعد صحبت به وجود خدا رسید. مرد گفت : اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچ کدام از اعمالم نیستم زیرا مردم میگویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده را می شناسد. چوپان ناگهان و بی مقدمه زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند ! بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کسی! صدای فریادهای چوپان نیز در کوهها پیچید و به سوی آن دو بازگشت. سپس چوپان گفت : زندگی همین دره است ، آن کوهها ، آگاهی پروردگارند ؛ و آوای انسان ، سرنوشت او ، آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم، اما هر کاری که می کنیم، به درگاه او می رسد و به همان شکل به سوی ما باز می گردد. خداوند پژواک کردار ماست. آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است... لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در سروش 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔https://ble.ir/ashaganvalayat http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌
های# آموزنده 📎 ﺳﮓ ﮔﻠﻪ ﺍﻯ ﺑﻤﺮﺩ، ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺧﻴﻠﻰ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﺑﺮ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺩﻓﻦ ﻛﺮﺩ. ﺧﺒﺮ ﺑﻪ ﻗﺎﺿﻰ ﺷﻬﺮ ﺭﺳﻴﺪ و ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺳﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﺨﺎﻙ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﻗﺎﺿﻰ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﻗﺎﺿﻰ، ﺍﻳﻦ ﺳﮓ ﻭﺻﻴﺘﻰ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺫﻣﻪ ﻣﻦ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺎﻗﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪ. ﻗﺎﺿﻰ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﻭﺻﻴﺖ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺳﮓ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﻮﺕ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻭﺻﻴﺖ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﻰ ﺑﺪﻫﻢ و ﺳﮓ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﻗﺎﺿﻰ ﺷﻬﺮ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩ. ﺍﻳﻨﻚ ﮔﻠﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ. ﻗﺎﺿﻰ ﺑﺎ ﺗﺎﺛﺮ ﻭ ﺗﺎﺳﻒ ﮔﻔﺖ: ﻋﻠﺖ ﻓﻮﺕ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺳﮓ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟ ﺁﻳﺎ ﺑﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻭﺻﻴﺖ ﻧﻜﺮﺩ؟ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺍُﺧﺮﻭﻯ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﻨّﺖ ﻧﻬﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮو، ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻭﺻﺎﻳﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺁﮔﺎﻩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﺎ بدان ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻴﻢ.... 📚📚 📚داستان کوتاه روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند مي‌رود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟!  مرد فقير که اين را مي‌شنود قصد رفتن مي‌کند و با خود مي‌گويد وقتي صاحب‌خانه بر سر مال خود با اعضاي خانواده‌اش اين طور دعوا مي‌کند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟! از قضا در همان زمان در خانه باز مي‌شود و مرد ثروتمند از خانه بيرون مي‌زند و فقير را جلوي خانه مي‌بيند. از او مي‌پرسد اينجا چه مي‌کند؟ مرد فقير هم مي‌گويد کمک مي‌خواسته اما ديگر نمي‌خواهد و شرح ماجرا مي‌کند. مرد غني با شنيدن حرف‌هاي او، لبخندي مي‌زند، دست در جيب مي‌کند مقداري پول به او مي‌بخشد، و مي گويد: حساب به دينار، بخشش به خروار از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را مي‌بخشند. •✾📚 بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نمی‌دانی.. پس برخاست و برفت. مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او كار است، شما نمی‌دانید. باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می‌خواهی؟ تو كه آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی‌دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می‌دانی؟ عرض كرد آری... چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه‌ خواب می‌شوم، پس آنچه آداب خوابیدن كه از حضرت رسول (علیه‌السلام) رسیده بود بیان كرد. بهلول گفت فهمیدم كه آداب خوابیدن را هم نمی‌دانی. خواست برخیزد جنید دامنش را بگرفت و گفت ای بهلول من هیچ نمی‌دانم، تو قربه‌الی‌الله مرا بیاموز. بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم. بدانكه اینها كه تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است كه لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از اینگونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریكی دل شود. جنید گفت: جزاك الله خیراً! و ادامه داد: در سخن گفتن باید دل پاك باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد یا بیهوده و هرزه بود.. هر عبارت كه بگویی آن وبال تو باشد. پس سكوت و خاموشی بهتر و نیكوتر باشد. و در خواب كردن این‌ها كه گفتی همه فرع است؛ اصل این است كه در وقت خوابیدن در دل تو بغض و كینه و حسد بشری نباشد. •✾📚 ✏️ مردی خسیس تمام دارایی‌اش را فروخت و طلا خرید. او طلاها را در گودالی در حیاط خانه‌اش پنهان کرد. مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر می‌زد و آنها را زیر و رو می‌کرد. تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت. روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش می‌زد. رهگذری او را دید و پرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟» مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت: «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست. تو که از آن استفاده نمی‌کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟» : ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است. چه بسیار افرادی هستند که پولدارند اما ثروتمند نیستند و چه بسیار افرادی که ثروتمندند ولی پولدار نیستند. http://eitaa.com/ashaganvalayat
🔘 داستان کوتاه در گذشته، پیرمردی بود ڪه از راه ڪفاشی گذر عمر می ڪرد ... او همیشه شادمانه آواز می خواند، ڪفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت. و امّا در نزدیڪی بساط ڪفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛ تاجر تنبل و پولدار ڪه بیشتر اوقات در دڪان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش ڪار می ڪردند، ڪم ڪم از آوازه خوانی های ڪفاش خسته و ڪلافه شد ... یڪ روز از ڪفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟ ڪفاش گفت روزی سه درهم تاجر یڪ ڪیسه زر به سمت ڪفاش انداخت و گفت: بیا این از درآمد همه ی عمر ڪار ڪردنت هم بیشتر است! برو خانه و راحت زندگی ڪن و بگذار من هم ڪمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا ڪلافه ڪرده ... ڪفاش شوڪه شده بود، سر در گم و حیران ڪیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت. آن دو تا روز ها متحیر بودند ڪه با آن پول چه ڪنند ...! از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فڪر اینڪه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فڪر و ذڪرشان شده بود مواظبت از آن ڪیسه ی زر ... تا اینڪه پس از مدتی ڪفاش ڪیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت، ڪیسه ی زر را به تاجر داد و گفت: بیا ! سڪه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده. "خوشبختی چیزی جز آرامش نیست" 📚📚 روزی دم یک روباه در حادثه‌ای قطع شد. روباه‌های گروه پرسیدند دم‌ات چه شد؟ چون روباه‌ها از نسلی مکار میباشند، گفت: خودم قطع‌اش کردم گفتند چرا؟ این که بسیار بداست و معلوم میشود. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی میکنم! وقتی راه میروم فکر میکنم که دارم پرواز میکنم ... یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمیتوانست تحمل کند، نزد روباه اولی رفت و گفت: برادر تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی میکنم. من‌که بسیار درد دارم! روباه اولی گفت: صدایش را درنیاور اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما میخندند هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ وگر نه تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار میخندیدند وقتی در یک جامعه افراد مفسد زیاد میشوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت میخندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه میدانند 📚📚 📕 کمانگیر پیر و عاقلی در مرغزاری در حال آموزش تیراندازی به دو جنگجوی جوان بود. در آن سوی مرغزار، نشانه کوچکی که از درختی آویزان شده بود به چشم می ‌خورد. جنگجوی اولی تیری را از ترکش بیرون می ‌کشد، آن را در کمانش می‌ گذارد و نشانه می‌ رود. کماندار پیر از او می ‌خواهد آنچه را می‌ بیند شرح دهد. جنگجو می‌ گوید آسمان را می ‌بینم، ابرها را، درختان را، شاخه‌ های درختان و هدف را. كمانگیر پیر می ‌گوید كمانت را بگذار زمین، تو آماده نیستی. جنگجوی دومی پا پیش می‌ گذارد و آماده تیراندازی می شود. كمانگیر پیر می‌ گوید هر آنچه را که می‌ بینی شرح بده. جنگجو می ‌گوید فقط هدف را می ‌بینم. كمانگیر پیر فرمان می‌ دهد پس تیرت را بینداز. جنگجو تیر را می‌ اندازد و بر نشان می ‌نشیند. كمانگیر پیر می ‌گوید عالی بود. موقعی كه تنها هدف را می ‌بینید، نشانه‌ گیری‌ تان درست خواهد بود و تیرتان بر طبق میلتان به پرواز در خواهد آمد. بر اهداف خود متمركز شوید. تمركز افكار بر روی هدف به سادگی حاصل نمی ‌شود، اما مهارتی است كه كسب آن امكان ‌پذیر است و ارزش آن در زندگی همچون تیراندازی بسیار زیاد است. 📚📚 📘 اربابی طمعکار و کم فروش در مغازه بقالی خود غلامی هندی داشت . ارباب به او گفته بود هر زمان که مشتری روغن یا عسل خرید، بعد از وزن کردن از غفلت مشتری استفاده و انگشت داخل کاسه کن و مقداری از عسل یا روغن را بردار و انگشتت را به دهانه خیک بمال. با این روش بعد از مدتی ارباب مقدار زیادی روغن و عسل جمع کرده بود. غلام از این کار بسیار تنفر داشت، اما از ترس فقط در دل می توانست ارباب خود را ناله و نفرین کند. روزی سر خیک، که تا آن روز بسیار بزرگ شده بود باز شد و عسل ها به زمین ریخت و ارباب هر کاری کرد نتوانست جلوی ریختن عسل ها را بگیرد غلام با دیدن این صحنه زبان باز کرد و به ارباب طماع خود گفت: انگشت انگشت جمع کردی، خیک خیک از دست دادی بَد مکن که بد اُفتی ، چَه مکن که خود اُفتی ( شمس تبریزی) اگر به کارهایی که می کنی و اتفاقاتی که برای تو رخ می دهد دقت کنی، متوجه می شوی که هرلحظه در حال مواجه با عکس العمل رفتار خودت هستی. 📚📚 ﺳﺨﻦ یک عارف دانا ﺑﺎ فرزندش! ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍﺑﺮﺍﯼ ﮐسی که ﻣﻌﻨﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﺍﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻣﮑﻦ ﻗﻠﺒﺖ ﺭﺍﺧﺎﻟﯽ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯی ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﺖ ﺟﺎﯼ ﺩﻫﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﻓﻘﻂ 1 ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﯾﺮﺍﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻴﺎﺯ.
# آموزنده پادشاه به نجارش گفت باید تابوتی از خوشه گندم برایم بسازی و گرنه اعدامت میکنم و حبیب نجار این کارو بلد نبود نجار آن شب نتوانست بخوابد. همسر نجار گفت: مانند هر شب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد صبح صدای پای سربازان را شنيد،چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد و با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند . دو سرباز با تعجب گفتند: پادشاه مرده و از تو م خواهيم تابوتی برايش بسازی،چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت،همسرش لبخندی زد و گفت: مانند هر شب آرام بخواب،زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند این ضرب المثل میان کوردها هست . پناه می برم به خدای حبیب نجار. چون این نجار اهل کوردستان می باشد. ☃️⛄️ 📕 بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می رفت و می نشست و به آب نگاه می کرد و با گل های کنار رودخانه خانه می ساخت . یک بار در حال انجام این کار صدای پایی شنید دید همسر خلیفه هست از بهلول پرسید چه می کنی ؟ او با لحنی جدی گفت بهشت می سازم همسر خلیفه که می دانست بهلول شوخی می کند گفت آنرا می فروشی ؟ جواب داد به صد دینار می فروشم . بهلول صد دینار را گرفت و گفت این بهشت مال تو و به طرف شهر رفت بین راه به هر فقیری می رسید یک سکه به او می داد وقتی همه دینارها را صدقه داد با خیال راحت به خانه بازگشت . همان شب همسر خلیفه در خواب دید وارد باغ بزرگ و زیبایی شده در آنجا یک ورق طلایی رنگ به او دادند و گفتند این همان قباله بهشتی است که از بهلول خریده ای . او بعد از بیدار شدن در حالی که خیلی خوشحال بود ماجرا را برای همسرش تعریف کرد . مشتاق شد تا او هم یکی از همان بهشت ها را از بهلول بخرد اما بهلول به هیچ قیمتی حاضر به فروش نشد . وقتی با ناراحتی علتش را از بهلول پرسید او جواب داد : همسر شما آن بهشت را ندیده خرید اما تو می دانی و می خواهی بخری من به تو نمی فروشم ... ☃️⛄️ مردی ، نزد فقیهی رفت و گفت ای عابد سوالی دارم ، عابد گفت بگو گفت : نماز خودم را شکستم عابد گفت دلیلش چه بود؟ مردگفت : هنگام اقامه نماز دیدم دزدی کفش هایم را ربود و فرار کرد برآن شدم که نماز بشکنم و کفشم را از دزد بگیرم و حال میخواهم بدانم که کارم درست است یا نادرست؟ عابد گفت : کفش تو چند درهم قیمت داشت؟ مردگفت: ۵درهم عابد گفت : اى مرد کار بجا و پسندیده ای کرده ای زیرا نمازی که تومیخواندی ۲ درهم هم نمیارزید .. ☃️⛄️ 📘حکایتی از گلستان سعدی.... دو درویش ملازم صحبت با یکدیگر سفر کردند یکی ضعیف بود که هر بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار غذا میخورد! اتفاقا به شهری رفتند و به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند ، هر دو را به زندانی بردند و در به گل بر آوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند و در را باز کردند! قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده... مردم در عجب ماندند، حکیمی گفت خلاف این عجب بود آن یکی بسیار پر خور بوده است طاقت بینوایی نیاورد به سختی هلاک شد و این یکی دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند. چو کم خوردن طبیعت شد کسی را چون سختی پیشش آید سهل گیرد وگر تن پرورست اندر فراخی چو تنگی بیند از سختی بمیرد... ☃️⛄️ شخص ثروتمندی خواست بهلول را در میان جمعی به سُخره بگیرد به بهلول گفت:هیچ شباهتی بین من و تو هست؟ بهلول گفت:البته که هست مرد ثروتمند گفت:چه چیز ما به همدیگر شبیه است؟ بگو بهلول جواب داد: دو چیز ما شبیه یکدیگر است، یکی جیب من و کله تو که هر دو خالی است و دیگری جیب تو و کله من که هر دو پر است ... ☃️⛄️ 🍁 *میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود...* *میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟* *چرا اينقدر شاد بودن؟* *چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟* *چرا زندگيها بركت داشت؟* *چرا عمرشون طولانی بود؟* *چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل کردن بودند.*فقط یک کلام میگفتند: خدایا به داده‌هایت شکر.* *نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره، میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره. *موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن.* *موقعی که یکی مریض میشد، نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف، ظرفاشو می‌شستن، جارو میزدن، غذاشو می‌پختن که بچه هایش غصه نخورن*