5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعضیازگرههای قدیمی درحالگشودهشدناست
#لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷ایران من🇮🇷
ای خوب ترین جای جهان، جان منی تو
آغــــاز و حیــــاتِ مـــن و پایانِ منی تو
آموختم از تو هُنر، مهــر و وفــا را
گهواره، دبستان، هنرستان منی تو
یک جلوهی ایمان شده حُبُ الوطن،اما
یک جلوهی آن نـــه، همه ایمان منی تو
مدیون توأم مادر پر مهر که یک عمر
با این دل غمدیـــده پریشان منی تو
از خون شهیدان تو گل سر زده از خاک
ای خــاک گُـــل انــدود، گُلستان منی تو
خندان شده لبهای تو از خنده به لبهام
گریــــان شده از دیدهی گریان منی تو
گَر جــان بدهــــم،درد به بیگانه نگویم
چون درد و دوای من و درمان منی تو
بیگانه در این خُلد برین جای ندارد
من آنِ توأم، میهــنِ من، آنِ منی تو
یک روز که شاعر شدم و شعر نوشتم
پر شور ترین شعـــر به دیوان منی تو
تا کور شود هر کسی اینگونه نخواهد:
جمهــوری اسلامـــــی ایــــران منی تو
احمدرفیعی وردنجانی
@asharahmadrafiei
🌷صلاللهعلیکِیافاطمهیمعصومه(س) 🌷
بخشیدهای عزم سفر بال و پرم را
پر کردهای از شوق چشمان ترم را
تا دامن سبز ضریحت میرسانی
دست نیــاز صحن های باورم را
اینجا غریبــــم من ولی چشم غریبــــم
چون آشنایی جُسته هر بار این حرم را
درماندهی غربت نخواهد برد از یاد
هرگز نشــان خانهی صاحب کرم را
اینجا غریبــم من ولی جز آشنــا نیست
هرگوشهی هر صحن چرخاندم سرم را
پروانههــایی در مسیر نور دیدم
شوق حضور مردمِ دور و برم را
گفتم سلام و گوشـهای آرام ماندم
خواندی تمـام حرفهای دیگرم را
دور ضریحت تا رسیدم عرضه کردم
یا حضـرتِ معصومــههــایِ مادرم را
آوردهام در دستهای خویش با خود
عـطـــر دعـــاهــــای قنوت همسرم را
خواندم برای دختر موسی بن جعفر(ع)
چنــدیـــن فــــراز از شعرهای دخترم را
تا چند بیتی شــور در شعــرم بریزی
وا میکنم در صحن مهرت دفترم را
هنگام رفتن هم نخواهم گفت چیزی
با اشــــــــک میگویم سلامِ آخرم را
احمدرفیعی وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلی الله علیکَ یا صاحبُنا
با فتنـــه برخوردی مُناسب دارد ایران
زیرا در این عرصه مُراقب دارد ایران
تنهــا نخواهد مانـد تـا دارد خـــدا را
هرچند از هر سو مُحارب دارد ایران
قالب تهی کردهست دشمن از شکوهش
بـر دشمنانـش دســتِ غالب دارد ایران
آمـادهی اذن امـــــام خویش، خَنجر
بر حَنجرِ صهیونِ غاصب دارد ایران
بشکن سکوت خویش را قامت ببندیم
در هر نفـس فریـادْ، واجب دارد ایران
با ذوالفقــارِ حیدر اُفتد کارِ دشمن
از مهدیِ موعودْ نائب دارد ایران
از هـــای و هـــوی دشمنـان بیمی نداریـم
چون خوب میدانیم، صاحب دارد ایران
احمدرفیعی وردنجانی
@asharahmadrafiei
کنار هم...
از جان همیشه دوستدار یکدگر هستیم
در بیقراریها قرار یکدگر هستیم
خیلی صمیمی تر از آنچه در نظر آید
مشکل گشای کار و بار یکدگر هستیم
کرد و بلوچ وترک و لر یا فارس یا گیلک
فرقی ندارد هیچ، یار یکدگر هستیم
در خاک ایران زیر این پرچم که عشق ماست
دلداده ی ایل و تبار یکدگر هستیم
هر سوی این خاک است نامی از دلیرانش
ما اهل ایران، افتخار یکدگر هستیم
هیهاتْ، ما و قصد جان خویشتن کردن!
مایی که عمری جان نثار یکدگر هستیم
مایی که در دلتنگیِ بهمن نشان دادیم
پیغامِ سرسبز بهار یکدگر هستیم
مایی که تا دیدارهامان کهنه می گردد
دلواپس و چشم انتظار یکدگر هستیم
تا کور گردد چشم هرچه دشمن ایران
ما روبرو هرگز، کنار یکدگر هستیم
احمدرفیعی وردنجانی
@asharahmadrafiei
عکس با رکابی!!!
یکی عکسی در اوج بیحجابی منتشر کرده
ز خـــــود تصویرهای ناحسابی منتشر کرده
یکی ریشی تراشیده ست و جای مُهر را کنده
بدین ســان عکـــسِ غیر انقلابی منتشر کرده
یکی قصدش نبوده از شتابش سر نپوشانده
یکی هم فیــلم خیـــلی باشتابی منتشر کرده
یکی چون گاو چاقی نقطه چینها را عیان کرده
یکی عکـسی شبیه اســـب آبی منتشر کرده
یکی توی هتل چون در اتاقش فقرِ نت بوده
دویده عکــس خود را توی لابی منتشر کرده
نوشته زیر عکسی این جگر، دل، قلوهام هستند
تو گویی عکــسِ خود را از کبابی منتشر کرده
یکی بی هر لباس و پوشش و هر چیز عکسش را
به ساحـــل در هوایــــی آفتابی منتشر کرده
نوشته زیر تصویری که این خانم هلو هستند
یکی جای هلـــو عکـس از گلابی منتشر کرده
کسی که اُسکلِ دست براندازان ما هم شد
تصــاویـــــر پســـا عالیجنابی منتشر کرده
یکی با تاپ و شلوارک، یکی با شورت یا مایو
وزیـــری نیـز عکــــسی با رکابی منتشر کرده
گذر کردیم از یک فتنـــــهی دیگر، براندازی
ز خود عکسی به وقت کشک سابی منتشر کرده
احمدرفیعی وردنجانی
@asharahmadrafiei