eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
668 ویدیو
32 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود، و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ شروع سخنرانی ارزشمند حضرت حجه‌الاسلام فاطمی مدیر حوزه علمیه امامیه و امام جمعه موقت شهرکرد @asharahmadrafiei
‌ نماز جماعت مغرب و عشاء با حضور مسئولین محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و شعرای آیینی شهرستان @asharahmadrafiei
کارگاه شعرای آیینی شهرستان بن‌ @asharahmadrafiei
‌ کارگاه شعرای آیینی شهرستان بن‌، با حضور حاج‌آقا فاطمی @asharahmadrafiei
‌ شروع شب شعر آیینی با تلاوت جناب استاد حاج علی آقای اسماعیلی @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی در سازمان ملل: قرآن هرگز نمی‌سوزد. 🔹قرآن ابدی است و تا زمین، زمین است و زمان زمان، باقی است. آتش توهین حریف حقیقت نخواهد شد.
آینده سازان هرکه چشمش از ولای دوست گریان می‌شود نام و یادش ثبت در جمع محبان می‌شود نیست هرگز گوهری ارزنده چون«حُب‌الحُسین» هرکه غافل ماند از این گوهر پشیمان می‌شود زیرِ دینِ هیچ‌کس هرگز نمی‌ماند حسین(ع) هرکه در راهش قدم برداشت،جبران می‌شود هرکه قدرِ قطره‌ای اینجا مُحبت رو کند بهرمند از برکت دریای احسان می‌شود هرکه شد دلبسته خورشید روی پاک دوست در مسیر عشق‌بازی ماهِ تابان می‌شود هرکه باشد در مسیر عشق‌بازی عاقبت کشته در کرب‌و‌بلای شاه عطشان می‌شود یک طبیب کوچک شش‌ماهه دارد این حرم هرکه دردی نزدِ او آورده درمان می‌شود غیر ممکن‌ها در اینجا سهل و ممکن می‌شوند هرچه باشد ناشدن اینجا به قرآن می‌شود کاش می‌دانستم از این پیش، روزی بهره‌ای چون شهادت قسمتِ آینده‌سازان می‌شود @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلی الله علی سکینه بنت الحسین مُدام تیر غمی می‌نشاند بر جگرش مرورِ خاطره‌هایی که بود در نظرش میان روضه‌ی مقتل مدام، جاری بود زلالِ اشکِ غم از کنجِ دیدگان تَرَش پدر نداشت ولی بی‌گمان که هیچ نبود به غیرِ نامِ پدر بر زبان نوحه‌گرش گواهِ بارِ غمِ رویِ شانه‌یِ او بود به هر قدم زدنی دست مانده بر کمرش دل شکسته‌ی او را مدام می‌سوزاند خیالِ قامتِ درهم شکسته‌یِ پدرش به خواب چون سر او را به نیزه‌ها می‌دید به راه شام بلا ، می‌کشید تیر ، سرش به هر طرف که نظر می‌نمود و هرجا بود همیشه کرب و بلا تازه بود دور و برش اگر چه رفته ز جسمش ولیکن از جانش شکنجه‌های اسارت نمی‌رود اثرش رسید با سفری سوی او به آرامش کسی که بود همیشه، سکینه‌ی پدرش @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 اصلاً چرا؟؟ از چه بدی با اهل استبداد کرده؟ بد با ستمکارانِ مادرزاد کرده رفته‌ست آمریکا، به جای عرضه‌یِ عجز توپیده بر اهریمنان، فریاد کرده؟ اصلاً چرا از موضع قدرت در آنجا فرمایشات خویش را ایراد کرده؟ اصلاً چرا با اقتدار بی‌نظیرش یا با شکوهِ غیرتش بیداد کرده؟ یا از چه با تهدیدِ دشمن‌های ایران اوضاع ما را باز این‌سان حاد کرده؟ برده‌ست بالا از چه قرآن خدا را؟ اصلا چرا از دین و قرآن یاد کرده؟ از چه سخن گفته‌ست از نور الهی؟ اصلاً چرا یک عده را ارشاد کرده؟ از چه نماز شب به‌جا آورده اصلاً؟ از خالقِ خود از چه استمداد کرده؟ در اوج غوغای برعندازان ایران اصلا چرا او را خدا امداد کرده؟ این پول‌ها بودند در آنجا سپرده آن را چرا با سعی خود آزاد کرده؟ ارواح ما می‌خواستند آنجا بمانند الواح ما را از چه استرداد کرده؟ باید فقط سرمایه‌داران شاد باشند مستضعفین را از چه بیخود شاد کرده؟ اینها که می‌گویند سرتاسر بهانه‌ست او باز ایرانِ مرا آباد کرده... ای جمعِ دشمن‌دوستان! راحت بگویید: جوِّ ستم‌سوزی چرا ایجاد کرده؟ هرکس که سوخیده‌ست از او جایی، بگوید یا هرکه بُغضی در گلویش باد کرده @asharahmadrafiei
سخنرانی برای صندلی شده نزدیکِ پایان‌‌‌‌‌‌‌‌‌، عمرِ سَگیونیسم شیطانی نمانده فرصتی تا روزِ نابودیِ این جانی به هنگامِ هجوم لشکر شیرانِ حزبُ‌الله نصیبش می‌شود سر درگمی، سر در گریبانی تمام قدرتِ پوشالی‌اش یک‌ روز خیلی زود درونِ مشت ما له می‌شود چون قوطیِ رانی زمینی که شده غصب از جنایت‌کاریِ سگیون به صاحب‌های اصلی می‌شود آن روز ارزانی بساط ظلم و جورِ از سرزمینِ مردمی مظلوم شود برچیده با لطفِ خدا آن روزِ طوفانی نشانِ وقتِ پایان را ببین وقتی نتان‌یابو برای صندلی‌ها می‌کند حالا سخنرانی برای انتقام خونِ مظلومان این عالم یقین دارد ادامه مکتبِ سرخِ سلیمانی یقین دارم که با لطف خدا یک روز می‌بینیم تلاویو است زیر چکمه‌ی سردار قا آنی @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلی‌الله علیک یا امام حسن‌عسکری لحظه‌ها بی‌قرار می‌گذرد باغمی بی‌شمار می‌گذرد چه غریبانه روزهای امام در میان حصار می‌گذرد خنجر کینه‌هاست بر جانش همه‌ی سامراست زندانش روضه‌ی کربلا ز چشمانش ساعتی چندبار می‌گذرد آشنایی در این غریبستان مانده در تنگنای دژخیمان سال‌ها می‌شود در این زندان عمر بر این مدار می‌گذرد گرچه شرح حصار سنگین است تلخی راه وصل شیرین است سخت اما حدیث عشق این است سختی روزگار می‌گذرد در حصار است عاشقی مظلوم از رسیدن به حق خود محروم باز در ذهن این قبیله‌ی شوم کینه‌ی ذوالفقار می‌گذرد با وجود هزار جوش‌وخروش نشده آفتاب عشق خموش کوچه‌ها را دوباره کیسه به‌دوش مرد شب زنده‌دار می‌گذرد فهم جمعی عنود سنگ پرست لطف او را عجیب بی‌بهره‌ست از سر دشمنان سنگ به دست مرد دریا تبار می‌گذرد شرح عشق است این زمان در صبر زندگی می‌کند ولی در جبر از دل ازدحام این‌همه ابر وه چه خورشیدوار می‌گذرد بین این دشمنان سردرگم جمع بی‌بهره‌گان از این خُم رحمت حق، امام یازدهم آخر از این دیار می‌گذرد خسته از راه‌های بسته شدیم از غم این سال‌ها شکسته شدیم از زمستان عجیب خسته شدیم زندگی بی‌بهار می‌گذرد پیچد آخر به گوش اهل جهان بانگ لبیک یا امام زمان می‌رسد آن امام مظلومان آخر این شام تار می‌گذرد ای پناه جهانیان بازآ ای وجودت به دهر جان بازآ حضرت صاحب‌الزمان بازآ عمری از انتظار می‌گذرد ای تو زیباترین غزل مهدی عالم‌آرای بی‌مثل مهدی جلوه بنمای ایها‌المهدی زندگی در غبار می‌گذرد @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
مجمع الذاکرین و شعرای آیینی امشب در گرامیداشت شام شهادت امام‌حسن عسکری(ع) و آغاز ولایت آقا امام زمان(عج) و گرامیداشت یاد وخاطره هفته دفاع مقدس و یاد و خاطره ی شهدای جنگ تحمیلی و شهدای عزیز منا، ییت الزهرای وردنجان
‌ 🌸آغاز ولایت آقا امام زمان (عج) مبارک باد🌸 مذهب بدون صاحب و سرور نمی‌شود حرکت که بی‌هدایت رهبر نمی‌شود گیرم که راه هست، در این شام‌های تار دیدن بدون نور میسر نمی‌شود در بحث جانشینی بعد از امام حق هرگز کسی ز حجت حق سر نمی‌شود وقتی امام حق برسد موقع نماز دیگر نمازْ قسمت جعفر نمی‌شود وقتی اراده کرده خدا بر حکومتش او را حریف این‌همه لشکر نمی‌شود اصلا بدون پرچم سبز امامتش تکمیل دین عشق مقدر نمی‌شود در دست اوست قبضه‌ی شمشیرِ حق، جز او کس وارث عدالت حیدر نمی‌شود گیرم که بگذرد ز کسانی به لطف خود نه! بی‌خیال سیلی مادر نمی‌شود از یاد او حکایت مقتل نمی‌رود غافل ز فکر خنجر و حنجر نمی‌شود در این هجوم سردِ سیاهی شده‌ست کور چشمی که در فراق رخت تر نمی‌شود دلخسته است عالم هستی از انتظار بی‌بوی وصل خستگی‌اش در نمی‌شود آقا بیا قرار دل بی‌قرارها! هرگز قرار بی‌تو مقرر نمی‌شود ای حجت خدا، گل نرگس بیا، جهان با هر گلی به جز تو معطر نمی‌شود @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثلِ حج بشیر به بند عشق تو باید فقط اسیر شویم فدایی تو و نامت در این مسیر شویم قسم به نامِ شما، هر نفس، بزرگیِ ماست به پای چون تو بزرگی اگر حقیر شویم به ما بصیرت دیوانگی عطا گردد مُرید مکتب مولایِ بی‌نظیر شویم تمام هستی خود را به راه او بدهیم غلام عاشق و دلداده‌ی امیر شویم همیشه روزی‌مان گریه بر حسین شود به اشک راحت از اندوهِ این کویر شویم نصیب‌مان بشود نوکری برای حسین(ع) در این مسیر بمانیم تا که پیر شویم میانِ این‌همه دلداده‌ی مسیرِ حسین(ع) خدا کند که یکی مثلِ(حج بشیر) شویم @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا