eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
691 ویدیو
32 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود، و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️تاریخ تکرار می‌شود... ♻️ 🔻مردم، ابوموسی اشعری را به عنوان حَکَم انتخاب کردند. 🔻ابوموسی طبق قراری که از قبل با عمروعاص گذاشته بود، به منبر رفت و گفت: ما با برادریم. اگر سلاح خود را بر زمین بگذارد ما هم خود را بر زمین می‌گذاریم. 🔻ابوموسی برای اینکه حسن نیت خود را ثابت کند، از قبل، به دستور مشاورش، تمام تاسیسات خود را نابود کرده و در قلب رآکتورش بتن ریخته بود. 🔻بعد از او، عمروعاص به منبر رفت و گفت: اینکه ابوموسی خود را خلع سلاح کرد، کار بسیار درست و پسندیده‌ای بود و نشان داد که و اهل است. اما می‌دانیم که دنیای امروز، بدون زور و سلاح اداره نمی‌شود. پس ما برای اداره دنیا، به ناچار، اسلحه‌های خود را برمی‌داریم و مورد نظر خود را برقرار می‌کنیم. 🔻عمروعاص بلافاصله بعد از این حرف، دستور قتل عام تمام سرداران لشگر اسلام را صادر کرد تا امام جامعه بی یار و یاور بماند. ◼️امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَار...
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
حقِ نمک.... یادی بکن از آرزوهایِ محالت از آنچه می‌دیدی به رویا و خیالت یک نوجوانِ روستایی بودی آن روز از روستایی‌های پاک و با اصالت تو نوجوانی بودی و آن روزها بود یک پنجمِ امروز، شاید، سن و سالت در حد هِجّیِ الفبا بود آن روز دانسته‌های فوت و فَنِ فوتبالت جمهوری اسلامی ایرانم آن روز بخشید در راهِ سرافزای، مجالت آورد تهرانت که در اوضاعِ بهتر ورزش شود اسباب تکمیلِ کمالت آن روزها ایران کنار اهل بوسنی در جنگ بود و تو میان شور و حالت در ساختار خلقِ حزب‌الله، ایران بود و تو فکر میوه‌های سبز و کالت کم‌کم شدی مشهور با یاری ملت هموار شد کم‌کم مسیر انتقالت ایران میانِ جنگ لبنان بود آن‌روز تو در مسیر شهرت و فُرم جمالت آن روزها کم‌کم سبیلت رفت از دست شد طبق مُد کم‌کم جمال بی‌مثالت ایران برایت بنز وارد کرد آن روز با آن چه پُزها که ندادی پیش خالت تو افتخارِ ملی ایران شدی و دادند بهر افتخاراتت مدالت درگیر داعش بود ایران و تو هر دم با وام‌ها افزوده شد بر پول و مالَت شد ثروتِ ایران به دُکّانت ،جواهر رونق گرفت از لطف ایران اشتغالت ایران اسیر فتنه بود اما تو آن روز تغییرِ فاحش کرد رفتار و خصالت بازیچه‌ی دشمن شدی در فتنه‌ها و ماند از بزرگی‌های تو تنها حِقالَت ایران به تو خوبی نمود و گفت، باشد هر چیز که از سفره‌ام خوردی حلالت اما نمک خوردی نمکدان را شکستی آقای دایی نیست این رسمِ عدالت می‌پرسی از یاریِ حزب‌الله حالا بوی خیانت می‌دهد خیلی سوالت همراه حزب‌الله لبنان گر نبودیم داعش تو را می‌کُشت با اولاد و آلَت در زیر تیغ داعشی‌ها دیده می‌شد در لحظه‌های جان سپردن بال بالت ایران و حزب‌الله در یک جبهه هستند در جبهه‌ی رمیِ پلیدی و رذالت یاری حزب‌الله یعنی یاریِ خود این را بفهمان بر کَسانِ هم پیاله‌ات در موضعِ حقند جانا "شهریار"ان در موضعِ حق باش جانا با خصالت دارد برای دایی اسطوره، خیلی این حرف‌های سست و پوشالی، خجالت فرزند میهن حامی نام وطن باش سرمایه‌یِ این خاک رفته در قِبالت @asharahmadrafiei
به به به به،به حزب‌الله و عزم اقتدارَش آتش به جان کین زده با شاهکارَش در لشگر صهیونیان خیسیده، هرسو شلوارِ هر واداده‌یِ بی‌اختیارش حالِ نتان یاهوی یابو چمچه مال است از وق وقِ پیوسته‌ی سگ‌های هارش قلاده قلاده سگ‌ هار است هر سو افتاده گیج از لحظه‌هایِ مرگ‌بارش این شام آخر بر ستم شامِ عزا شد در آمده با حمله‌ای عالی ،دمارش شد کوفت بر اصحابِ صهیون"شامِ آخر" هستیم پایِ وعده‌ی فردا ،ناهارش شیران حزب‌الله در یک حمله‌ی نو سازند انواع غذاها را نثارش جانی نمانده در تن ناپاکِ صهیون اینک رسیده لحظه‌های احتضارش هرکس که با حزبِ الهی در بیفتد این‌گونه خواهد بود از این پس روزگارش تا هست حزب‌الله ،نصرالله زنده‌است نصرِ الهی هست در هر لحظه یارش می‌آید او که مژده‌ی فتح بزرگ است هستیم با جان، جملگی چشم انتظارش @asharahmadrafiei