ویبره پسری چون پدرش مُرد و ز دنیا پر زد رفت و بر مال و مِنالِ پدر خود سر زد دید مانده‌ست به جا مال فراوان از او هیچ خوشحال از این وضع نشد بر سر زد گفت افسوس پدر از چه گشودی در را آن زمان که ملک‌الموت رسید و در زد از چه با ثروت خود مانع کارش نشدی از چه او آمد و در بُردن تو لنگر زد رفت در فکر فرو ساعتی و با خود گفت: راستی مکنتِ دنیا چِقَدَر می‌ارزد؟ گفت تا جمع کند مالِ چنین بی‌ثمری از چه بیهوده چنین زور بشر می‌ورزد؟ از چه رو بسته دلِ خویش به این مال و منال از چه رو بودن جاوید به خود می‌فرضد؟ گفت افسوس پدر مالِ تو انفاق نشد تا اجل آمد ‌و این مُهر بر این دفتر زد گفت از این قصه ولی طبق وصایایِ پدر رفت و به سنگ‌فروشی بزرگی سر زد روزها سنگ‌تراشی به نهایت خوش‌ذوق ضربه آرام گهی ،گاه نه، محکم‌تر زد سنگ را ساخت چو یک گوشی آیفون،حالا موقعِ ویبره گورِ پدری می‌لرزد #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei

⚡️#شعرخوانی 📌طوفان الاقصی 🌪 🔸دعوتید به یک کُری خوانی جذاب 😃 و شرح دلاوری های مردان حماس و سربازهای پوشکی اسرائیل 😂😂 کم از شعرهای شاهنامه نمیاره ها 😎😜 👤 احمد رفیعی وردنجانی #فلسطین #اسرائیل #قدس #طوفان_الاقصی #انتفاضه #شکست_غیر_قابل_ترمیم 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨 #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei

‌🇵🇸 ای داغ هزار آرزو روی دلَت آمیخته با خونِ جگر آب و گِلَت از حنجر سرخ کودکانت جاریست در لُجّهِ‌ی خون: بأی ذنبٍ قُتِلَت #فلسطین #غزه ✍#احمد_رفیعی_وردنجانی

⚡️#مناظره 📌طوفان الاقصی 🔸آقا ما دیگه از زبون موشک ها حرف نشنیده بودیم که شنیدیم 😝 عجب گنبد آهنین قشنگی هم داره 😂🤣 شما هم بیکارنشین، بفرست واسه دوستات که کِیفشو ببرن😉 👤 احمد رفیعی وردنجانی 👤امین شفیعی #فلسطین #اسرائیل #قدس #طوفان_الاقصی #انتفاضه #شکست_غیر_قابل_ترمیم 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨 ‌🇵🇸‌ 🇮🇷 🇵🇸‌ 🇮🇷 🇵🇸 🇮🇷 ‌🇵🇸 ‌🇮🇷 🇵🇸 ‌🇮🇷 🇵🇸 #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei

‌ باید که با سر رفت گاهی راه‌ها را با‌ خون هدایت کرد ناآگاه‌ها را رحمت به روح پاک روح‌الله، عشقش این‌گونه پرورده‌ست روح‌الله‌ها را #شهید_روح‌الله_عجمیان #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei

🍀 حلقه شعر ولایی زفرات ۲۰ مراد ۱۴۰۱ وردنجان

به بهانه ی وفات استاد عزیز مرید محمدی حضور ایشان در جلسه ی زفرات در شهر وردنجان

تقدیم به روح بلند وآسمانی استاد عزیر مرید محمدی مهربان نهاده شهر سر از درد و غم به دامانش ز هجرِ گوهر ارزنده و درخشانش بهار بود و صفایی از او به گلشنِ ما مُرید بود و مُرادِ تمام یارانش برای ما پدری بود مهربان که مدام نصیبمان شد از امواجِ لطف و احسانش معلمی که نشد قدرِ لحظه‌‌ای تعطیل بساطِ دفترِ تعلیم در دبستانش بزرگوار ادیبی که بود رونقِ شهر شکوه‌مندیِ یکشنبه‌هایِ عُمانش بزرگوار حکیمی، بزرگ استادی که بود برکت دنیایِ معرفت، خوانش چه قیصری که در این مُلک شعر حاضر بود همیشه لشکری از واژه‌ها به فرمانش چه شاعری که به محضِ بیانِ نام حسین(ع) شروعِ روضه‌یِ ما بود چشم گریانش چه شاعری که همیشه، هزار دغدغه داشت برایِ رونقِ شعر و ادب در ایرانش به سوز سینه‌ی خود هر کجا بیان می‌کرد از این حکایت و اوضاع نا به سامانش همیشه داشت غمِ دیگران به خاطر خویش برایِ درد وطن غصه بود در جانش چه شاعری که جدایش نکرد از مکتب کمینِ وسوسه‌های عیان و پنهانش همیشه یادِ شهیدان به شعرهایش بود همیشه سوخت به هر داغ قلب سوزانش دل شکسته‌یِ او بود آشنا با جنگ سرود هر نفس از شیرهایِ میدانش طنین سرخ صدایش حماسه‌ای نو بود برایِ یادِ بزرگیِ قهرمانانش همیشه در کفِ میدان به عشق حاضر بود نبود در پی جاه و مقام و عنوانش خدا گواه که جز خیر از او نشد حاصل گواه باد گواهیِ ما به غُفرانش چگونه مرده؟! که او زنده است با شعرش قسم به روح بلندش که نیست پایانش #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei

حریفت منم ای ارتش سست و بُنجل صهیونی دست تو به خون کودکان شد خونی اینک رسد از ما به تو اخطار بدان هرگز نشوی حریفِ وردنگونی [از طرف مردم شهید پرور وردنگون(وردنجان)] #مرگ_بر_اسرائیل #فلسطین #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei

حسین فهمیده... ای کاش که بگذریم از دیده شدن از جانب جز خدا پسندیده شدن این‌گونه اگر شدیم قسمت بشود در راه خدا حسین فهمیده شدن ان شاءالله #شهید_حسین_فهمیده #احمد_رفیعی_وردنجانی @asharahmadrafiei