eitaa logo
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
236 دنبال‌کننده
225 عکس
72 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر کانال علی گلی حسین آبادی @aligoli1365
مشاهده در ایتا
دانلود
شوق و حسرت را میان کوله‌ای از غم گذاشت اشک‌هایش را صدا زد پلک را بر هم گذاشت در خیالش کهکشان را چون عصا در دست داشت در خیالش روی چشم آسمان پا می‌گذاشت تکه ابری سایه می‌انداخت بر روی سرش از ملک سرشار می‌شد عالم دور و برش چشمه می‌نوشید از دریا که موکب دار بود دور تا دورش زمان از حس خوش سرشار بود پای خود را داشت جای پای زینب می‌گذاشت در دلش یک ذره از غم‌های زینب می‌گذاشت جانماز خستگی را در خیالش می‌گشود بوسه می‌زد مهر بر پیشانیش وقت سجود روح و جانش بخشی از زیبایی مشایه بود با ملائک در جهانی تازه‌تر همسایه بود هر زمان تسبیح می‌کرد اشک‌های خویش را در جهان می‌دید پژواک دعای خویش را در خیالش زندگی تنها همین احساس بود اشک او بسیار با ارزش تر از الماس بود در جهان تازه‌ی او کربلا نزدیک بود کربلا او را صدا می‌زد صدا نزدیک بود چشم او از دور گنبد را در آغوشش کشید از نسیم آوای «طبتم فدخلوها» را شنید در حرم یک تکه از قلب خودش را جا گذاشت با شمیم سیب از نو پا به این دنیا گذاشت با نوای روضه‌خوان چشم خودش را باز کرد اشک آمد با تبسم گونه‌اش را ناز کرد با زبان اشک می‌گفت ای همه دنیای من نیست غیر از بوسه بر خاک تو در رؤیای من کاش من هم عاشقی از جنس جابر میشدم کاش من هم لااقل یک بار زائر می‌شدم با دل صافش شد از زوار خاص اربعین شاید اصلا نیست معنای زیارت جز همین کانال اشعار در ایتا 👇 https://eitaa.com/ashare_ali_goli/518